سفر به بهشت (۱)

1401/11/17

با سلام خدمت خوانندگان عزیز این یك خاطره در دسته بندی گی ، از اولین سكس و سكس های بعدم در همین سفر هست، خاطره طولانی و با جزئیات است.
سال ٩٥ بود ك در كنكور ارشد معمارى ثبت نام كردم، كنكور معمارى دو مرحله اى (١-آزمون تئورى ٢-اسكیس) بود. پس از كسب نمره تئورى باید در آزمون اسكیس شركت میكردى.
روز ٤ شنبه بود ك به همراه دوستم براى شركت در آزمون به تهران اومدیم(اولین سالى بود كه آزمون اسكیس به صورت متمركز و فقط در تهران برگزار میشد.)
اون روز از فرودگاه با تاكسى به خونه یكى از اقوام دوستم كه خالى بود و دوستم كلیدشو گرفته بود رفتیم، وارد شدیم دوتا اتاق داشت یكی مستر ك دوستم رفت و دیگرى هم تخت یه نفره داشت اتاق من شد،
دوستم پرسید: خسته اى؟
گفتم: نه
+بریم بیرون؟
منم گفتم: بریم
زدیم بیرون و چرخى خیابون هاى نزدیك خونه زدیم و در فست فودى نزدیك خونه شام خوردیم و برگشتیم خونه، بعد رفتم لباس عوض كردم و یكم تو هال نشستم كه دوستم گفت : میرم بخوابم منم رفتم اتاقم.
رو تخت دراز كشیده بودم و در هورنت میچرخیدم، با چند نفرى چت كردم خوشم اومده بود و تو دلم میگفتم خوشبحال تهرونیا چه راحت همو پیدا میكنن (اخه خودم در یه شهرستان كوچك با مردمان سنتى و به شدت مذهبى زندگى میكردم.)
بعد از كلى چت و شناخت اون شب تا٥ بیدار بودم و نمیدونم چطور خوابم برد. (البته كیس هاى زیادى اون شب و دو روز بعد چت كردم یه جوراى عاشق هورنت شده بودم تهران برام حكم یه آزادى رو داشت، ولى چون اولا با دوستم بودم نمیخواستم بویى ببره از حسم و نمیتونستم قرار بزارم)
تا اینكه صبح شنبه شد دوستم خواست برگرده و من بهش گفتم كار دارم و چند روزی میمونم از شب قبل سرچ كرده بودم و یه هتل مركز شهر رزرو كرده و صبح از دوستم خداحافظی كردم و رفتم هتل.
تا رسیدم لباسامو در اوردم و رو تخت دراز كشیدم دوباره شروع كردم هورنت چت كردن تا اینكه با آقا حسین اشنا شدم و عكسشو فرستاد یه مرد میانسال تپلِ دوست داشتنی،(منم كه عاشق مردای تپل)، بعد یه ساعت چت گفت دوست داشتى بیا دفترم تنهام.
منم چون تا حالا كلا هیچ گونه سكس دخولى چ تاپ چ بات نداشتمو حسینم كیسم بود سریع اوكی دادم و گفتم تا دو ساعت دیگه میام شمارشو داد و لوكیشن فرستاد قرار شد تا دوساعت دیگه برم پیشش.
حال از خودم بگم من اسمم رامین با قد ١٧٨ و وزن ٨٥ چهره معمولى بدنی توپر و هیرى ، و ریش داشتم یكم از ته ریش بزرگتر حدودا نیم سانتى، سایزمم معمولى ١٦ كلفتیش هم بد نیست البته خیلى كلفت نیست.
(با حسم تا حدودى از شیطنت هاى كودكانه، كه با همسن هام پسرداییم داشتم شناختى داشتم ولی هیچوقت نتونسته بودم قبولش كنم و همش فك میكردم شیطنت بچه گانه هوسى گذرا و گناهى بزرگ است، ولى كم كم ك بزرگ شدم و بیشتر مطالعه كردم و با گروه هاى تلگرام و برنامه های دوستیابی اشنا شدم تا حدودى پذیرفته بودم ولى بخاطر خانواده مذهبى و شهر كوچك هیچوقت جرات انجامش را نداشتم. )
بعد اینكه لوكیشن فرستاد با گوگل مپ چك كردم خیلى با هتلم فاصله نداشت كه خودشم گفته بود و ٢٠ دقیقه پیاده روى داشت تا دفترش. با اینكه صبح دوش گرفته دوباره رفتم دوش گرفتم و بعدش حسابى ب خودم رسیدم ادكلن بدن تلخ و یه شلوار كرم و پیراهن مشكى با كفش مشكى پوشیدم و زدم از هتل بیرون با گوگل مپ حركت كردم به سمت دفترش تا رسیدم به لوكیشن، زنگ زدم و گفتم داخل كوچم گفت بیا جلوتر تا روبرو در قرار گرفتم از ایفون منو دید درو زد و گفت بیا طبقه چهارم، با اسانسور رفتم بالا و در رو باز كرده بود و جلو در با لبخندى زیبا منتظرم بود چ خوشتیپ و تو دل برو بود تا دیدمش قند تو دلم اب شد سلام دادم و رفتیم داخل .
حسین از من هیكلی تر بود هم قدش بلند تر (تقریبا ١٨٥) جوری كه من تا گوشش بودم و هم اینكه تپلتر(بالا١١٠ كیلو) بود . قیافتن خیلی با نمك بود لپ هاشو خیلی دوست داشتم بزرگ بودن موهاى جو گندومی كه ب عقب شونه كرده بود صورتش شش تیغ یه پیراهن استین كوتاه ابى چهارخونه پوشیده با یه شلوار لى مدل كلاسیك، رفتم داخل بعد احوال پرسى ، گفتم ببخشید سرویس كجاست اخه ب ذهنم رسید پیاده روى كردم خوب نیست عرق كردم حداقل كیرو خایم رو بشورم ك تمییز باشم.
رفتم سرویس و برگشتم دیدم لخت شده، شكم داشت و سینه هاى بزرگ ( حدودا ٧٠ میشد☺️) موهای بدنش از من خیلى كمتر، سینش كمی مو داشت، و كون خوشگلى داشت شیو كرده بود تپل و بزرگ ، حال میداد روش اسپنك بزنى، كیرش از كیر من كوچیكتر بود ولی كلفت تر. اول منو راهنمایى كرد ب سمت اتاقى ك روبروى سرویس بود رفتم داخل و شروع كردم دكمه هاى پیراهنم رو باز كردن اومد سمت و صورتش رو نزدیك و لبامو گذاشتم رو لباش ، چ لب هاى شیرینى داشت، همزمان داشتم لب هاش رو میخوردم و با دستم بدنشو لمس میكردم یكم كه لبام رو خورد، شروع كرد دكمه هاى پیراهنم رو باز كردن ، دكمه هام رو باز كرد و ب سینم دست میكشید و همینجور اومد پایین تا از رو شلوار كیرم رو میمالید، من در اسمونا و غرق در لذت بودم، نشست جلوم و شروع كرد كمربندم رو باز كردن، كمربند و زیپ شلوارم رو باز كرد و شروع كرد كیرم رو از رو شورت مالیدن و گاهى هم بوسی از روشورت میزد، منم دست میكشیدم روی موهاش و صورتش رو نواز میكردم و بعد دوسه دقیقه بلندش كردم و دوباره شروع كردم خوردن لب هاش همزمان پیراهنم رو در اوردم و لب هاشو جدا كرد ، رفت روی تشكی كه در گوشه اتاق پهن كرده بود، خوابید منم شلوارمو در اوردم و رفتم روش دراز كشیدم، دستم رو بردم زیر گردنش و شروع كردم لب هاشو خوردن، لب هاشو میك میزدم و زبونم رو تو دهنش میچرخوندم حال وصف نشدنی بود،هنوز شورت پام بود اونم از رو شورت كیرمو میمالید، منو از روش بلند كرد و رو زمین خوابوند خودش افتاد روم سنگین بود ولی سنگینیشو دوست داشتم، كمی لبامو خورد و اروم میومد پایین گردنمو بوس میكرد و اومد یكم سینه هام رو لیس زد و زیر بغلو لیس میزد خیلى دوس داشتم و اروم اروم اومد پایین نافمو و كیرمو از رو شورت میمالید و با دندون شورتمو می كشید پایین كه خودم كمكش كردم، تا شورتم یكم اومد پایین كیرم كه شق بود یهو پرید خنده ای زد و گفت رامین كوچولو اذیت بود تو قفس، شورتم تا زانوم پایین بود كیرمو دستش گرفت كلاهكشو لیس میزد و كم كم كل كیرمو لیس میزد و كیرمو تو دهنش كرد و شروع كرد تخمامو مالیدن ، خیلى لذت بخش بود
كیرمو گاهی تكونی میدادم تا حلقش میرفت ، كیرمو از دهنش در اورد منم شورتمو از پام در اوردم، دوباره بین پاهام قرار گرفت ،حالا كیرمو بالا گرفته بود و تخمام رو لیس میزد وخود كیرمو لیس میزد كشاله هاى رانم رو لیس میزد، اصلا رو ابرا بودم، گفتم كونتو بده سمتم به حالت 69 خوابیدیم من زیر بودم اونم روم، كیرم تو دهنش و كونش سمت سر من بود، دوست نداشتم سوراخ لیس بزنم، ولی براش سوراخشو میمالیدم و ژل روان كننده ای ك كنارم بود رو سوراخش ریختم و انگشت میكردم توش اول یكی كردم توش چه تنگ بود دیواره و بافت كونش رو لمس میكردم ،بعد دوتا انگشت كردم توش و عقب جلو میكردم، كه گفت بسه از روم بلند شد ، خوابوندمش حالا من میخواستم یكم بهش حال بدم روش خوابیدم و محكم بغلش كردم ،لباشو خوردم و اروم اومدم پایین سینه هاشو شروع كردم لیس زدن میخوردم و لیس میزدم گاهی گاز ریزى میزدم ، بعد اومدم پایین و كیرشو بوس كردم كمی سر كیرشو زبون زدم و یكم براش خوردم پیش ابش اومده بود و مزه شوری داشت و با یه دستم كیرشو گرفته بودم و دست دیگم رو ب سوراخش رسوندم و انگشتش میكردم یكم گذشت گفت كیر میخوام بكن توش ، گفتم باشه كه گفت: تو بخواب من روش بشینم، من دراز كشیدم دوباره كیرمو تو دهنش كرد كه خیس بشه و بعد یكم ژل ریخت روكیرم كه حس خنكی داشت و یكم ژل هم ب سوراخش زد و نشست كیرمو با سوراخش تنظیم كرد گرمای سوراخو حس میكردم یكم فشار داد ، سرش رفت وای چه سوراخ گرمى یكم همون حالت موند و دوباره كم كم نشست تا اینكه تا ته رفت توش وای چه حالی داشتم كیرم تو جای گرم انگار سوراخش كیرمو میمكید یكم بالا پایین كرد دیدم نمیتونه گفتم بیا پوزیشنو عوض كنیم اومد پایین و پاهاشو داد بالا گفت میخوام موقعى كیرت میره تو كونم ، صورتتو و چشاتو ببینم، پاهاشو خودش بالا گرفته بود ولی نمیشد بكنم تو سوراخش كه گفت یه بالشت بزار زیر كمرم و گذاشتم و پاهاش رو داد بالا منم كیرمو رو سوراخش تنظیم كردمو فشار دادم تا ته رفت ك آخى گفت گفتم ببخشید و گفت نه حال میده ،ادامه بده منم دوتا دستمو گذاشتم رو پاهاش و بیشتر به عقب فشار میدادم و تلمبه میزدم خودش هم رو كیرش ژل ریخته بود و میمالید ك سرعت رو بیشتر كردم گفت محكم تر ،دو سه تا زدمو بعدی محكم و تو كونش ارضا شدم چقد اب ازم خارج شد ، همشو تو كونش خالی كردم دیدم داره خودش جق میزنه با اینكه حال نداشتم ولی گفتم باید اونم ارضا شه كیرشو گرفتم تو دستم داشتم براش جق میزدم كه گفت كاش كیرت الان تو سوراخم بود منم چون تازه ارضا شده بودم ، حال نداشتم با دست دیگم شروع كردم انگشت كردن و با یه دست واسش جق میزدم كه دو دقیقه طول نكشید دیدم سوراخ كونش تنگ شد انگار انگشتم رو قفل كرده بود و یهو با صدای اهی دیدم ابش پاشید رو شكم و سینش ك بعد من انگشتمو در اوردم و كنارش دراز كشیدم….