سه ضرب در دو

1391/03/01

من و شراره تازه ازدواج کرده بودیم و می خواستیم که ماه عسلوبریم به جزیره زیبای کیش . مامان مهین و بابا اکبر قرار بود که خونه دار ما بشن . نصف بیشتر کشور زیر فضای برفی و یخبندان و سر ما قرار داشت ولی اون طرفا باید هوا گرم می بود . من و شراره قبل از ازدواج یکی دوسالی با هم رابطه سکسی داشتیم و این عروسی واسه ما یه دکور بود .بچه هم نمی خواستیم که تا یه مدتی سر خر ما شه . من و اون هردومون 25 سالمون بود وپدر و مادرمونم همه شون از هیجده تا بیست سال ازمون بزرگتر بودند ولی از بس اهل حال وبگو بخند بودند هیشکی فکر نمی کرد که اونا بچه هایی به سن ما داشته باشن. همه شونم امروزی بودند … خیلی به تیپ خودشون می رسیدند . از سر و وضع و آرایششونگرفته تا طرز لباس پوشیدنشون همه مطابق روز بود … جالب اینجا بود که هر 6 تا مون هم با هم کار می کردیم . تو یه فروشگاه بزرگی که از قدیم بابا هامون شریک هم بودند کار می کردیم . فروشگاه فروش دوربین های عکاسی و فیلمبرداری وچاپ و ظهور و عکس وفیلم و…درآمدمون هم خوب بود . خونواده های ماقبل از این که من و شراره به دنیا بیاییم باهم دوست بودند . بریم به خودمون برسیم …

مردیم خودمونوکشتیم تا رسیدیم به فرودگاه . هوا خیلی داغون بود و اصلا به زحمت می شد جلو رو دید … خوشبختانه زود رسیدیم ولی پر واز ها به علت نامساعد بودن اوضاع جوی لغو شده بود . دست از پا دراز تر بر گشتیم خونه . سر و صدای ساز و آواز و هیاهو مارو به فکر فرو برده بود . تعجب کردیم . قرار نبود خونهمون مهمونی بر پا شه . بااین که هوا سرد بود ولی فضای پذیرایی ما با کلی رادیاتور شوفاژهمه جا روداغ داغ کرده بود . -شراره صبر کن … اوخاوخ تو برو پشت اونستون و منم به این یکی ستون می چسبم ببینیم چه خبره … تخت دونفره ما رو آورده بودند وسط پذیرایی و چهار نفر لخت مادرزاد افتاده بودند روش . پدر زنم کیرشو کرده بود تو کوس مادرم و پدرمم داشت مادر زنمو می گایید . زناشونو با هم عوض و بدل کرده بودند … دودستی زدم تو سرم … اونا داشتند جنده بازی در میاوردند ما سختمون بود . شراره اومد طرف من -شراره من تحمل این رسوایی رو ندارم . این چه وضعشه … مادرم زیر کیر پدرت ؟/؟ -عوضش پدر تو هم داره مادر منو میگاد … ولی خیلی هیجان انگیزه .-کوس شر نگو شراره . -ببین ماکان به این میگن سکس ضربدری الان خیلی جا ها جا افتاده … هیجان رو زیاد می کنه . به زندگی و سکس جهت میده . بیخوابی رو از سر آدم خارج می کنه . -راستی راستی که مخت از کار افتاده -ببینم تو اصلا تا حالا به فکرت خطورکرده که این چند سالیکه از قبل از ازدواج تا حالا با هم سکس داشتیم شاید واست یکنواخت شده باشه و هوس گاییدن کس دیگه ای به سرت افتاده باشه -من که بهت خیانت نمی کنم وتو واسه هفت پشتم بس هستی . البته راستشهر خوشگل تو دل برویی رو که می دیدم دوست داشتم بگام . حتی مادر زنمو که شبعروسی خیلی خودشو به من می مالید . -من از این چیزا تو سایت امیر سکسی زیاد خوندم … -پس تو خلوتی خیلی کارا می کنی -نمی دونستم که باید از جناب اجازه بگیرم . محو کوس دادن مادر زنه شده بودم و هیکلتاپشو زیر نظر داشتم و از اون طرف شراره هم داشت به کیر پدرم که چطور داشت می رفت تو کوس مادرش نگاه می کرد . دست زنم بی اختیار رفت تو شورتش و داخل کوس خودش و دست منم رفت رو کیرم . نتونستیم طاقت بیاریم . دست زنمو گرفته و گذاشتم داخل شورتم که کیرمو بماله و منم دستمو به کوسش رسوندم . اونا حسابی در حال عشق و حال کردن بودن . مادر زنم شهین می گفت کاشکی بچه هامون هم اینجا بودند. مادرم مهین گفت اوخ اگه بفهمن ما داریم چیکار می کنیم دیگه اسم ما رو هم نمی آوردند . بابا اکبر من می گفت این ماکانی که من می شناسم اگه بدونه این کار چقدر مزه داره میاد تو جمع ما . شش تایی خیلی حال می ده . شراره اخمی بهم کرد و گفت بابات از کجا با روحیه تنوع طلبی تو آشناست ؟/؟-هیچی همین جوری یه چیزی گفته . در حال باز خواست شدن بودم کهاضغر آقا که از گاییدن مامان کیفور شده بود گفت اتفاقا شراره جون به من و شهین رفته … اگه اونو تو خط نیاریم و اون و ماکان جون به جمع ما اضافه نشن اطمینان دارم که دخترم واسه خودش معشوقه می گیره . ما به عنوان پدر و مادرش و شما هم به عنوان پدر و مادر جدیدش این مسئولیتو احساس می کنیم و باید که بکنیم که واسه تحکیم پیوندشون باید یه تنوعی در سکشون ایجاد کنیم . -شراره یعنی اگه این جوری که اینا میگن من باید دو تا مامانو بگام -و دو تا بابا هم منو میگان … -وای شراره ملوسک منو دیده … اون عاشق منه . الان مئو مئو میکنه آبروم میره . جلو دهنشو بگیر … -چی میگی مگه آدمه ؟/؟ من می ترسم . وای نهداره میاد طرف من . شراره از گربه می ترسید با این که ملوسک ماده من خیلی اهلی بود . قبل از این گه گربه ناز پلنگی من ما رو لوبده شرارهجیغی کشید و یهو اون چهار تا لخت هر کدو م از یه طرف فرار کردند . چند لحظه بعد دوباره جمع شدند . -مارو ترسوندین بچه ها . فکر کردیم غریبه هست … حتما خودتون همه چی رو دیدین و می دونین جریان چیه . شاید از نظر اخلاقی و اجتماعی زشت و زننده به نظر برسه ولی این تابو ها یه چیزاییه که ما بین خودمون درست کردیم . الان در تبت هر زنی حداکثر می تونه چها تا شوهر داشته باشه . تو ایران خودمون هر مرد می تونه چهار تا زن رسمیداشته باشه . با این حرفای شهین یه خورده آروم گرفتم . شراره که خیلی راحت با مسئله کنار اومده بود . ظاهرا شهین خانوم یعنی مادر زن مناین حرفا رو می زد تا منو رام کنه و خودمو به این صحنه ها عادت بدم و ایراد نگیرم . همین که دید خشمم خوابیده گفت : اگه شما جگر گوشه هام بتونین بیایین تو جمع ما خیلی خوب میشه . رفتم چهار تا درشت بارش کنم که شراره دستمو کشید وگفت : ماکان تو از تنوع توزندگی خوشت نمیاد ؟/؟ دوست داری چند روز دیگه از یکی بشنوی که زنت بهت خیانت کرده ؟/؟ منم دوست ندارم در مورد توهمچه چیزی بشنوم . ما اینجا خودمونیم و خودمون . هر مردی سه تا زن و هر زنی هم سه تا مرد رودر اختیار داره . با هر کدومشون هم میتونه حال کنه . از قدیم هم که همدیگه رو میشناسیم . اگه بدونی این جوری چقدر صمیمیت زیاد میشه ؟/؟ -یعنی من باید مادر خودمم بگام ؟/؟ جلو چش پدرم ؟/؟ -تازه مامانم خودش چی میگه ؟/؟ اصغر آقا یعنی پدر زن بنده به حرف در اومد وگفت شراره جون این قدر فرهنگش بالاست که حاضره خودشو در اختیار من بذاره و براش مسئله ای نیست . -راست میگی بابا ومن از بچگی عادت کردم رو حرف شما حرف نیارم . -مامان مهین تو چرا ساکتی . یعنی من و تو با هم … -آره پسرم هر چی اونا میگن راسته . آدم باید حرف بزرگترا رو گوش کنه تا به سعادت برسه . ازقدیم گفتن حرف بزرگتر شنیدن ادب است . اون چهار نفر یهچشمکی به هم زدند و شهین اومد طرف من وبابا اکبر رفت طرف شراره که عروسش شه . پدر زنم دوباره رفت چسبید به مامان مهین و اونو انداخت رو کاناپه . شهین منو انداخت رو تخت و بابا هم همین کارو با شراره انجام داد . همچین لختم کرد که خودمنم اگه می خواستم نمی تونستم این قدر راحت لباسامودر بیارم . سرمو که اونور کردم دیدم بابا و شراره هم لخت لختند . زنم نسبت به من تمایل بیشتری واسه این کار داشت . شهین شروع کرد به ساک زدن واسه من و بابا هم کوس لیسی زنمو یعنی عروس خودشو شروع کرد . تازه داشت خوشم میومد. شهین از دخترش خوش اندام تر بود . هرچند یه خورده شکم داشت ولی اون کون گنده اش یه دنیا می ارزید . شراره هم کونشو گذاشته بود روسر من ومنم کوسشو می خوردم واونم کیر بابامو گذاشته بود تو دهنش … هر چند قبلش بابا داشت کوس لیسی می کرد . اون طرف اصغر اقا و مامان مهین من خودشون مشغول بودند . چند لحظه بعد سه تا دسته دو تایی تفکیک شدیم وعشق و حالمونو شروع کردیم . ظاهرا این مردا بودند که باید احساسات خودشونو بروز می دادند و ربطی به سن واین حرفا نداشت . بابا داشت به شراره می گفت من از همون وقتی که یه دختر رسیده ای شدی آرزوی یه همچین روزی رو داشتم و همیشه در رویاهام بود که بتونم باهات سکس داشته باشم و خوشحالم که با یک برنامه سکسی ضربدریبه این آرزوم رسیدم . -منم همین طور بابا یی . خوشحالم که از عروست راضی هستی … راستش منم واسه این که از قافله عقب نمونم به شهین جون یعنی مادر زن گلم گفتم مامان منم چه جلق ها که با تصور تن لختتو نزدم و چه شب ها که خواب تو رو ندیدم! همش فکر می کردمکه لختت کردم و گاییدمت … -حالا حتما خیلی خوشحالی که در بیداری و واقعیت داری این کارو می کنی -ولی حیف حیف از روزایی که از دست رفت و دیگه بر نمی گرده … -خودتو ناراحت نکن ماکان جان ! ماهی رو یعنی شهین رو هر وقت از آب بگیری تازه هست -من اونو می بندمش به آب . ظاهرا این گروه چهار نفره سالها بود که با هم سکس ضربدری داشتند و اضافهشدن ما دو نفر یه حال و هیجان دیگه ای به گروه اونا می بخشید . شهین و بابا اکبر من که طرفاشون من و شراره بودیم کلی حال می کردند چون با یه جوون تر از خودشون طرف شده بودند . این اظهار علاقه بابا به زنم و عکس العمل وسوسه انگیز شراره دیوونه ام کرده بود هر چند جلو روش داشتم ننه شو می گاییدم ولی از این که کیر بابامو تو کوس زنم می دیدم یه جوری شده بودم . کون شهین بهتر از کون شراره و مامان مهین بود و فتنه گریهاش هم از اون دو تا زن بیشتر . این بابا اکبر چه هیجانی داشت . سر تا پای زنم یعنی عروسشو می لیسید و کیرش انگار از نو جوون شده بود . هرچندتازه اوایل میانسالی اونا بود و خیلی جوونتر از سنشون نشون می دادند . دو طرف قاچ کون شراره رو باز کرده بود و طوری اونومی گایید که شراره روکاملا مست و بیحس کرده بود . انگار بابا دوپینگ کرده بود . چونبا هرچی می گایید آبش نمیومد و این همون چیزی بود که شراره آرزو شو داشت و همش ازم می خواست که همچین حالتی داشته باشم . ولی من بیشتر وقتا زود آبم میومد و دوباره اونو می گاییدم تا ار گاسمش کنم . بابا مچ دستشو می خواست فرو کنه تو کوس شراره ولی یه خورده سخت بود -بابا چیکار می کنی کوس زنمو گشاد می کنی -زبون درازی بسه … حق ولایت دارم ولی دستشو کنار کشید . اما طوری کوس زنمو تو دهنش جا داد که شراره از هوس چاره ای نداشت تا به سر و روی بابا بکوبه -بابا جون خوبه کوسم داره ریز ریز میشه اوووووههههههه نههههههه -حواست کجاست داماد گلم … همه به هم می رسیم .چند جلسه که بیای همهچی عادی میشه برات . نگران نباش . زنم خیلی زود ار گاسم شد . -بابا اومد آبم ریخت … هر جوری دوست داری منو اونجوری در آر و باهام حال کن و آبتو خالی کن. بابا ازشراره خواست که قمبل کنه و کونشو ببینه و از پشت بکنه تو کوسش و خالی کنه . قبل از این که کیرشو فرو کنه تو کوس شراره و کارو تموم کنه دوست قدیمشو که در حال گاییدن زنش یعنی مامان مهین من بود صدا زد -اصغر آقا یه دقیقه تشریف بیارین … اصغر آقا پدرزنگرامی من کیرشو از کوس مامان بیرون کشید و اومد رو تخت ما ویه نگاهی به کوس و کون دخترش انداخت و گفت چاکرتیم اکبر آقا از هیکل و کوس و کونش راضی بودین ؟/؟ -نوکرتیم اصغر آقا یه عمریه که از شهین خانومتون فیض بردیم و دخترشونم مثل مامانشون … فقط خواستم از داداش گلم اجازه شو بگیرم که می خواستم با اجازه شما یه سرویس تو کوس شراره جون خالی کنم ولی دیدم که اون یه عمره تو خونه شما بزرگ شده و از گوشت و پوست و خون شماست و شما اولویت دارین که پیش قدم باشین … -مخلصتیم داش اکبر حالا این بچه هارو دیدی این قدر رسمی حرف می زنی ؟/؟ ما در مقابل شما صاحب دختر نیستیم . وقت وسیعه … شما حالتونو بکنین تو کوس شراره جون آب بریزین … بعد من میام سراغ دختر گلم ببینم این بیست و پنج سالیواسه خودش چی ساخته… لجم گرفته بود . این زن من بود و اون دو تاداشتند بین خودشون ارث و میراث تقسیم میکردند . به عنوان یه احترام خشک و خالی هم که شده ازمن اجازه شو نگرفتند . وقتی بابا آبشو تو کوس شراره خالی کرد رفت سراغ زن خودش یعنی مهین جون و شراره رو تحویل باباش داد , داشتم آتیش می گرفتم و به خودم لعنت می فرستادم که با نیروی جوانی خودم از اون دو تا عقب موندم … با خودمگفتم این منم بابا که حالتو می گیرم . اگه اینمنم که باید ننه امو بگام تا یه ضرب شست حسابی بهت نشون بدم . دیگه وقتی می خوام تو کوس مامان خالی کنم ازت اجازه نمی گیرم … کوس خل … یکی دیگه رو صدا می کنی و تعارف می کنی اگه اجازه می فر مایید تو کوس دخترتون آب بریزم ؟/؟ اینم شد حرف؟/؟ بااین مادرزن حشری خودم نمی دونستم چیکار کنم … دیگه خسته شده بودم. می خواستم بریزم توکوسش و گاییدنشو ادامه بدم که بهم گفت اگه آب بریزی توکوسم و ادامه بدی یهسنگینی خاصی بهم دست میده و… یعنی این گه بعد از ار گاسمش تو کوسش خیس کنم … من که دیدم این جوریه امونش ندادم و از همون زیر پاهاشو دادم هوا و کردم تو کونش … جووووووون عجب کونی داشت … نابناب هر چند کونش به زمین چسبیده بود و مناز روبرو و از زیر کوس سوراخ کونشو گاییده بودم . خبلی سریع آبمو تو کونش خالی کردم و از همون طرف هم گذاشتم تو کوسش . -واییییییی داماد گلم عجب کیر خوش فرمی داری … -تو هم بدن خوش فرم و ایده آلی داری … زیر گوشش گفتم از شراره جون همباحال تری … در حال گاییدنش به بالای کوسش چنگ انداخته و لحظه به لحظه ورمشو زیاد تر می کردم و طوری به دو طرفش مشت پرت می کرد که یکی از این مشتهاشوسهوا زد به پهلوی شوهرش اصغر که در حال گاییدن شراره بود طوری که بنده خدا رو از تخت پرتش کرد ولی من طوری به شهین جونمفشار می آوردم که نتونه در ره . دیدم که باتمام وجودش می لرزه و در همین لحظه اصغر آقا یه کف محکم واسم زد و با با مامان منم که در چند متری ما مشغول بودند و حواسشون به ما بود تشویقم کردند . مامان مهین گفت آفرین پسر گلم شهین به این نون و ماستها ار گاسم بشو نیست تو خیلی راحت آبشو آوردی . -فدای کوس شهین جونم میشم الان به جایآبی که ریخته بهش آب می دم .-ماکان جون واسه مامانتم بذار . عمری واست زحمت کشیدم و بزرگت کردم . به من که رسیدی نگو تموم کردی . یه چند قطره ای تو کوس شهین خالی کرده و رفتم سراغ مهین . کنار بابا وایستادم تا مامانو تحویل من بده . تکون بخور نبود . -مرد برو کنار پسرم میخواد باهام حال کنه . برو دیگه . بچه ام خسته شده سر پا وایساده . -یه اجازه ای چیزی … -تو مگه زنشو گاییدی ازش اجازه گرفتی ؟/؟ از این جمله و تو دهنی مامان خوشم اومده بود . با خودم گفتم نامرد باشم مامان تا تو رو به ار گاسم نرسونده از کنارت پاشم … بابا پاشد رفت طرف شهین یه خوردهاونو گایید و بعد شراره یه چیزی در گوش باباش گفت و به بابای من اشاره زد و اونم اومد طرفش . یعنی شراره دوست داشت که دو نفری اونو بگان …اصغر رو زمین دراز کش کرده بو د و کیرشو فرو کرده بودتو کوس اون و بابا اکبر هم ایستاده و از پشت فرو کرده بود تو کونش … منم سرموبر گردوندم و چش تو چش مامان لحظه به لحظه صورتمو به صورتش نزدیک تر می کردم … -حالا دیگه باید خجالتت ریخته باشه پسرم -ممنونم که در مقابل پدر ازم دفاع کردی . تو از بچگی من هوامو داشتی.-خجالت نکش ماکان رو من دراز بکش . خیلی دلم میخواست اون موقع که مجرد هم بودی تو رو لخت تو بغل و کنارم داشتم و باهات سکس می کردم ولی ما چهار تا شرط کرده بودیم که با یه سکس ضربدری بتونیم دونفرو وارد کنیم که حداقل یکیشون از خودمون باشه و خیلی هم خوشحال شدیم کههر دو تاش جیگر گوشه های ما هستند -ولی شما که چیزی بهما نگفته بودین و ما اتفاقی متوجه جریان شدیم . -با یه بهانه ایقصد داشتیم بگیم که خوشبختانه همه چی خود به خود جور شد … حالا بیا جلوتر بغلم کن .منو ببوس . گاییدن مامان یه صفا و عشق و حال دیگه ای داشت . حس می کردم که صمیمانه تر از همه می تونم اونو بگام . موهای مامانو از طرف جلو انداختم رو سینه هاش . سینه ها و موی سرشو با همدستمالی می کردم . از این بو زیاد خوشم میومد . یعنی از بوی موهاش … بوی سینه هاشو به خاطر نداشتم . هر وقت بغلش می کردم موهای سرش بوی یه شامپوی خوشبو رو می داد . تو عالم خودم بودم . نفهمیدم که این کیر چماق شده من کی رفت تو کوس مامان . فکر کنم خودش بهم کمک کرد. -مهین مهین جون منو ببخش کردمش تو کوست … -اگه نمی کردی تو کوسم اون وقت تو رو نمی بخشیدمت . ماکان … بکن من به تو زندگیدادم و تو هم به من جوونی بده . اکسیر جوونی توی کیرته … -اوخ مامان نمی دونی وقتی کیرم تو کوسته چقدر روحیه می گیرم . حس می کنم همون کهاز اول زندگیم حمایتم کرده هنوز پشتیبانمه . نمیدونم این شراره از فاصله چند متری چطور صدای من و ابراز احساسات مارو شنید که از اون دور فریاد زد بچه ننه … -برو کوستو بده … ننه دیگه جایگزیننداره . خورد و دم نکشید . مامانو رو همون زمین خوابوندم و از پشت کردم تو کوسش . کونش به خوشگلی کون شهین نبود ولی یه بر جستگی خاصی داشت که با بر جستگی کون مادرزنم فرق میکرد . کون شراره هنوزیه حالت دخترونه داشت بااین که اونم در حد و اندازه های خودش تحریک کننده بود . پدرمنم حواسش به این طرف بود . مامان هیجان زده بود و هنوز باورش نمی شد که این رویای اون که یه روزی خودشو در اختیار من بذاره به واقعیت تبدیل شده باشه . ازهمون طرف که کیرمو تو کوس دمر افتاده مهین فرو می کردم انگشت شستمم به راحتی فرو کردم توسوراخ کونش . پدر کهدلش طاقت نمی آورد گفت ماکان جان اگه حریف نمی شی سختته من بیام کمک . -ممنونم پدر جون . اصغر آقا که روکه رو مامان بود نمی خواستی کمکش کنی حالا که من رو کوسشمدلت می سوزه ؟/؟ -آخهتو پسرمی . نمیخوام خستگی تو رو ببینم .- تشکر بابا جون تو همون هوای عروس خانومو داشته باش کافیه -مرد ! چیکار به کار من و پسرم داری . من دوست دارم تنهاییبهش حال بدم . آدم نسبت به پسر خودش که احساس حسادت نمی کنه تو داری زنشو می گایی . اونم داره زنتو میگاد . -ماکان خیلی داری حال میدی . این جوری که با سوراخ کونم بازی می کنی هوس کوسم زیاد میشه -مهین جون می خوای بگی کونت کیر نمی خواد … -عزیزم ذره ذره وجودم طالب کیرته. هرجوری عشقته باهام سکس کن تحملشو دارم . اونو روزمین دمرش کرده جفت دستامو گذاشتم روکمرش و خودم از بالا سوارش شده کیر شق کرده امو می فرستادم تا ته کوسشبره … -وااااااییییییی اکبر آقا اکبر آقا ببین یاد بگیر . تمام بدن آدموآتیش میده … شهین که یه گوشه ایافتاده بود و به پنج نفر دیگه نگاه می کرد گفت ماکان جان خوب واسه مامانت پارتی بازی می کنی . -هرموقعدستور بدی در خدمت شما هم هستم . مادر از بس حال می کرد ازم خواست فقط به همین صورت بگامش . کونش این جوری خیلی ناز تر و بر جسته تر نشون می داد . یه چند دقیقه ای رفته بود تو سکوت -ماکان کارتو کردی کوسم آب میخوادویتامین میخواد … -جااااااااان چه حالی میده آدم تو کوس ننه اش آب بریزه . دیگه به دور و برخودم نگاه نکردم … از این که مهین جونو هم به ارگاسم رسوندم کلی کیف می کردم . وقتی آب کیرم از توی کوسش در حال بر گشت بود و یه خورده از کناره های کون و رونش هم سفید شد باموبایل یه عکس از قالب کون و تا سر رون بر داشتم تا اونو عکس زمینه اش کنم . داد پدرم در اومد -پسرتو می خوای کون ننه ات رو نشون همه بدی ؟/؟ غیرتت کجا رفته . -پدر جون اولا این عکسو که پیش همه رو نمی کنم . تازه بیاببین اصلا معلوم نیست این کون کیه . مگه بقیه کون مهین جونو دیدن که تشخیص بدنتازه اگه شما هم نمی دونستین که صاحب اینکون کیه عمرا اگه میتونستین متوجه شین … عکسو به اکبر آقا و اصغر آقا نشون داده اونا ازم خواستن که واسشون بلوتوث کنم .شراره که که دو تا کیر توی سوراخای تنش بود و در آن واحد داشت کوس و کون میداد گفت من که زنتم کون منو زمینه موبایلتنمی کنی حالا میری می چسبی به کون مادرت ؟/؟ در اینجا مادرزنم که حرصش گرفته بود گفت کون من که از همه قشنگ تر و بر جسته تره . اونو اگه بذاری خیلی بهتره … -از دست شما دیوونه شدم . اصلا باشه سه تا عکسو می چسبونم به هم و سه تا کونو زمینه می کنم … مادرم افتاد باهام دعوا بد بخت زن ذلیل از الان داریافسارتو میدی دست اینا ؟/؟ نزدیک بود یه دعوای حسابی راه بیفته که به خیر گذشت ولی بعدا هر وقت از این ماجرا یاد می کردیم کلی می گفتیم و می خندیدیم … اون روز بعد از مامان شرایط طوری شد که من و شراره به هم رسیدیم … -حتما نا نداری زنتو بگایی -تو هم حتما نا داری به شوهرت کوس بدی -تو می خوای منو بگایی … خوشت گذشت ماکان ؟/؟ -به تو که بد نگذشت . دو تا کیر رو هم تو کوست جا دادی و سکس ضربدری هم داشتی … -تقصیر من چیه . تو هم می خواستی دو تا مامانو کنار هم بذاری بگایی …

اون روز قرار شد که یه کاری کنیم که خواهر من و داداش شراره که هر دوشون دانشجوی یه شهر دیگه هستند با هم جور شن و ازدواج کنن تا مااین سکس ضربدری رو از مضرب سه به چهار برسونیم یعنی چهار ضرب در دو … وهم یه هیجان دیگه ای به این مجلس بدیم و هم این که همه از خودمون باشیم و غریبه بازی در نیاریم.

فرستنده: REZA BOMB


👍 8
👎 3
222430 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

320341
2012-05-21 22:55:40 +0430 +0430

کون کش دیگه ننویس. . . . . . . . . . .
کله کیری لایق چه فحشی هستی؟ خودم هم نمیدونم چی بهت بگم. هرزه ترین فحش هم برات کمه. کیرم تو دهنت و ذهنت و روح و روانت. آشغال تو که خانواده خودتو به لجن میکشی دیگه چرا میایی اینجا تعریف میکنی؟ بچه جلقو این اراجیف رو اینجا ننویس. آخه کدوم بیشرفی از این کارا میکنه که خانواده شما انجام داده؟ خیلی کثیفی. کوس کش دیگه ننویس. بچه کونی دیگه ننویس. اسهال سگ تو گوش و حلق و بینیت دیگه ننویس.

0 ❤️

320342
2012-05-22 00:19:22 +0430 +0430

با افتخار اسمتو گذاشتی زیر داستانت که چیو ثابت کنی؟
سکس ضربدری هیچ کجای دنیا این شکلی که تو تعریف کردی رواج نداره .
احمقهایی مثل تو تو تخیلات گندیدشون همچین چیزایی میسازن .
تو اروپا یا امریکا حتی دوست دختر دوست پسر هم به هم خیانت نمیکنن وای به حال زن و شوهر رسمی .
فقط وقتی که دو تا جنده یا بیشتر تو مجلس باشه سکس ضربدری انجام میشه . اگه میخوای بگی: خودت و پدرت و پدر زنت(پدر زن آیندت)کس کش و مادر و خواهر و مادرزن و زنت(یا زن آیندت) همگی فاحشه هستن ، خوب مشکل خودته چرا اینجا مطرحش کردی ؟
فحش بهت نمیدم چون لیاقت فحش خوردن هم نداری .

این کامنت هم فقط به خاطر جوونای کم سن و سالی که میان خزعبلات جنابعالی رو میخونن نوشتم ، که حواسشون جمع باشه .
این داستانا از بمب اتم قوی تره . نوجوونا حواستون باشه .

0 ❤️

320343
2012-05-22 00:35:02 +0430 +0430

کامنتا رو خوندم فهمیدم سکس ضربدریه بیخیال داستانت شدم
چرا؟
چون حتی ارزش خوندن هم نداره
بچه ها داستان سکسی فقط توصیف یه سکس نیست
فقط عشق و حال و لذتش مطرح نیست.
حواشی داستان و همینطور نحوه ی شروع رابطه یا ایکه سکس با چه کسی انجام میشه هم مهمه.
حالا خود دانید.
فقط حواستون جمع باشه ایرانی بودن خودتونو
شرف خودتونو
اصل خودتونو فراموش نکنید.
سکس باید اصولی باشه.

0 ❤️

320344
2012-05-22 03:03:15 +0430 +0430
NA

چند ماه بود دیگه نظر نمیدادم ولی الان اومدم بگم
ریدم تو کونت اونم به طریقه ی سه ضرب در ده!!!

0 ❤️

320345
2012-05-22 03:26:30 +0430 +0430
NA

شرح حال شما فقط تو دو کلمه خلاصه میشه:
اولیش بی غیرت و دومیش متوهم

به خاطر این بهت میگم متوهم چون مطمینم داستان صددرصد دروغ بود و بی غیرت هم به این خاطر بهت میگم که تو فانتزی هایه سکسیت دوست داری با مامانت***کنی و زنت رو هم با بقیه به اشتراک بزاری…
اما مواظب باش
گفتارت ، کردارت نشود

ودر اخر ماهواره امید که به دست متخصصین غیور و نابغه این مرز و بوم ساخته شده به همراه مخلفاتش(راکت حامل ، سکویه پرتاب ، برج کنترل و …)تو کونت!!! D:

0 ❤️

320346
2012-05-22 04:38:55 +0430 +0430
NA

حلول قوم لوط به توان بينهايت را در رگ و ريشه و خوار و مادرت به شدت بهت تبريك ميگم…شماها غيرت رو خوردين يه ليوان آب زيپو هم روش…احمق!!!شرمم مياد چيزي بيشتر از اين نثار خواهر و مادرت كنم،چون ممكنه روحشون هم خبر نداشته باشه چه آشغالي رو تحويل اين جامعه دادن،اما توف به گورت كه از يه حيوونم كمتري…توف به روحت…

0 ❤️

320347
2012-05-22 11:41:48 +0430 +0430
NA

foshet nemidam arzeshe fosh dadan nadari bad bakhte bi pedar madar
zaheran nane baba nadari ke oghdeyi shodi parvareshgahi

0 ❤️

320348
2012-05-22 12:10:35 +0430 +0430
NA

:X :X :X :X :X جوابتونو نميدم جون نظر همه برام محترمه و من رو در ارسال داستان با كيفيت و موضوع و محتوا بهتر ياري ميكنه.لطفا نقاط ضعف و قوت داستان رو بيان كنيد.با تشكر -فرستنده ي داستان

0 ❤️

320349
2012-05-22 13:43:31 +0430 +0430

ازینکه بعداز این همه نظر بازم جرات کردی اومدی معلومه که خیلی پوست کلفتی. ببین رفیق اگه میخوای واقعا چیزی بنویسی یه مقدار تخیلت رو از نکات منحرف اینچنینی ببر به سمت سکس های واقعی تر و شدنی تر تا کمتر مورد نفرت خوانندگان داستانت واقع بشی. داستانت هیچی نداشت جز اینکه مثل فیلمهای سوپر یه عده همدیگرو میکردن…
برو داستانهای اول شده رو مثل اس ام اس در نیمه شب و پریچهر رو بخون تا متوجه بشی که برای نوشتن یک داستان خوب باید چیکارکنی

0 ❤️

320350
2012-05-22 14:40:57 +0430 +0430
NA

منم ده در ده ریدم به خودت و ننت و بابات و زنت و فک و فامیلت کس کش. کیرم تو کس زنت و ننت و مادر زنت

0 ❤️

320351
2012-05-23 13:20:49 +0430 +0430
NA

کیر تو روحت باشه بگو باشه تا خار و مادر ومادر زنو زنو بچتو نگاییدم کس کش ضربدری ننویس زن جنده کون بده ولی ضربدری ننویس چه اسمی هم واسش گذاشته خار کونی

0 ❤️

320352
2012-05-23 20:17:56 +0430 +0430
NA

کدوم مکتب تو رو اینجور بار اورده که بی شرمی رو به حد اعلای خودش رسوندی؟ شماها که از سکس بامحارم دفاع میکنید لایق چه مجازاتی هستید؟ چجورباید باشما برخورد کرد؟ احمق بیشعور میدونی مادر ینی چی؟ پیروکدوم دینی؟ کدوم راه اینهاروتجویز کرده؟ فکر نکنم اصلا لایق صحبت کردن هم باشه این مطلبی که گذاشتی بویژه که مطمینم داستانت دروغه و از اساس هم کفره. اینها داشتن سکس میکردن یا براهم قصه تعریف میکردن؟ شیونات انسانی اینقدر مرده که حالا یک چلپاسه ای مثل تو بلند شه این حرفا روبزنه؟ حرمت ها مردن؟ بروکه لیاقت توهین هم نداری . اگردست من بودی مثلت میکردم خاکسترتم روزمین نمیگذاشتم میفرستادم یک سیاره دیگه. گمشو

0 ❤️

320354
2012-05-23 23:27:34 +0430 +0430
NA

خيلي کثافتي حرومزاده ،ريدم تو روح اونايي که تورو پس انداختن و سرراه گذاشتنت که شدي انگل اي جامعه خاک برسر اشغالت کنن .

0 ❤️

320355
2012-05-24 00:55:56 +0430 +0430
NA

Khayli kos keshe! Cheghadr be zanet pul bedam bokonamesh? Inke begi madaram ,zanam,madarzanam jendan eftekhar dare?

0 ❤️

320356
2012-05-24 01:19:14 +0430 +0430
NA

قوم لوت هم به این کثیفی نبودند… من که این حرقها قبول نمیکنم اینها همش چرند وکس وشعربعضی از آقایان … این اقافکرکنم اصل نه زن داره ونه مادرزن ونه پدرزن ونه مادروپدر که این حرفها میزنه این تو پرورشگاه بزرگ شد چون خودش تخم حروم چون کثیف ترین ادم ها اینکارها نمیکنند من فقط بهت میگم … گربه ناموس … عقرب ناموس

0 ❤️

320357
2012-05-24 02:30:38 +0430 +0430
NA

عالی بود یجوری شدم خوندمش بازم بنویس

0 ❤️

320358
2012-05-24 04:19:10 +0430 +0430
NA

آقاي رضا بمب،با اين داستان كه گذاشتي اومدى كه مردم چي بهت بگن؟
بگن خوب بود؟
بگن بي نظير بود؟
چون توي كامنتها اسمتو ديده بودم فكرنميكردم با اين داستان به جرگه نويسندگي وارد بشي،آخه تو كه ميدوني اكثر كاربران شهواني با اين نوع سكس مشكل دارند و نويسنده را با انواع فحشهاي آب كشيده و آب نكشيده نوازش ميدن پس براي چي اين چرت و پرتا رو مينويسي؟نكنه خمار فحشي؟بعدشم با كمال پررويي مياي پايين كامنتها مينويسي نقاط ضعف را مطرح كنيد؟
مگه اين داستان نقاط قوتي هم داشت كه ما نقاط ضعفو مطرح كنيم؟به نظر من كه همش نقطه ضعف بود
اگه ميخاي بازم از اين نوع داستانا بذاري خواهشا ديگه ننويس،ولي اگه از كامنتهاي دوستان عبرت گرفتي داستان بعدي را كه خواستي بنويسي سكس با محارم،سكس ضربدري،تجاوز و٠٠٠نباشه و يه سكس عاشقانه و آميخته با فرهنگ كهن ما ايرانيها رو بذار ببين همه استقبال ميكنن،حتما امتحان كن

0 ❤️

320359
2012-05-24 05:16:38 +0430 +0430
NA

از همه اونایی که بدون فحش (حالا بعضی وقتا هم با فحش) نظر کارشناسانه میدن خیلی خوشم میاد. ولی بیاین کمتر فحش بدید و به نظرات دیگران احترام بگذارید. کسایی که با من موافقند لایک کنند .(یه لحظه فکر کردم فیس بوکه) آخ ببخشید نظر بدهند.

0 ❤️

320360
2012-05-24 06:00:17 +0430 +0430
NA

خواهش می کنم ناراحت نشید و نترسید از اینکه که با نوشته شدن اینجور داستانا سکس با محارم تو جامعه جا بیوفته. سکس با محارم همیشه وجود داشته. اما خوشبختانه همیشه هم از طرف مردم زمانهای مختلف قابل پذیرش نبوده. طوریکه خائن ترین و بی اعتقادترین افراد هم این نوع سکسو شرم آور میدونستن. فراموش نکنید حتی تو این دوران هم که عصر ارتباطاته و منتشر کردن هر چیزی به راحتی و با وسعت زیاد امکان داره، هنوز هم نسبت وجود افرادی فاقد اخلاق و احساسات انسانی به افراد خوددار و با شعور بسیار ناچیزه.
در صورت تمایل به لینک زیر مراجعه کنید
http://fa.wikipedia.org/wiki/زنای_با_محارم

0 ❤️

320361
2012-05-24 07:19:31 +0430 +0430
NA

ک ک ک ک ی ی ی ی ی ی ر ر ر ر ر ر تو افکارت !

0 ❤️

320362
2012-05-24 08:53:41 +0430 +0430
NA

من هرچی دنبال یه فحش خوب می گردم نمی تونم پیدا کنم،یکی نایب الزیاره ما باشه.

0 ❤️

320364
2012-05-25 00:44:20 +0430 +0430

جناب maxmahony عزیز. . . . . . . . . .
خون خودتو کثیف نکن. داستانهای از این تیپ مشخصا مربوط به یک جریان حساب شده است. اینها ایرانی نیستند. ضد ایرانی هستند. مطمئن باش.

0 ❤️

320365
2012-05-25 04:13:03 +0430 +0430
NA

ریدم تو داستانت
کیر 4 شگفت انگیز تو کوس ننت که همچین عبدالکسقرنه ای سر انداخته

مگه میزننتون که میاین این چرت و پرتارو مینویسین؟یا چوب تو کونتون میکنن؟
حالم بهم خورد
اه

0 ❤️

320366
2012-05-25 06:59:37 +0430 +0430
NA

بابا من ننوشتم .من از وبلاك اميرسكسي كبي كردم.باور كنيد خودم حتي اين داستان رو نخوندم و به جان مادرم قسم ميخورم كه از سكس با محارم در واقعيت متنفرم ولي در داستان صرفا جهت تفريح ميخونم و از اعراب هم به توان بي نهايت متنفرم.من وطن برستم

0 ❤️

320367
2012-05-26 01:58:39 +0430 +0430
NA

ریدی آخرش وطن پرست؛،؛،؛ وقتی سایت وجود این داستانو منطقی میدونه یعنی اینجا میشه هر نوع انحرافی رو تشریح کرد و منحرفین میتونن اینجا تخیلشونو تحریک کنن،؛،؛ فقط اگه داستانها و موضوعات منحرف سکسی از داستانهای سکسی عمومی جدا و مشخص باشه دیگه دلیلی نمیمونه که کسی عصبانی بشه؛ معمولا این افکار از طرف نویسنده تجربه نشده و نمیشه ولی هرچه به واقعیت نزدیکتر شدنش (حتی شده با نوشتن توی یه سایت البته اگه برای این نوع عقاید هم جایی تو اون سایت باشه) بیشتر باعث تحریک و درک لذت برای نویسندش میشه و همین نقش محرکو برای خواننده ای که این سیستم فکری رو داره و با غیر ازین نوع خیال پردازی نمیتونه لذت ببره بازی میکنه؛،؛،؛ افرادی که گرایشها و تفکرات نامتعارف دارن خیلی کمم نیستن؛ خوشبختانه این سایت میتونه با تحمل مرام ها وگرایشهای منحرف جنسی مکان ارزشمندی برای جستجوی کسایی باشه که تفکر سکسی عادی دارن و یا دنبال موقعیتهای پیچیده تری هستند،؛،؛،؛
‘Life is ours we live/leave it our ways’ '----C

0 ❤️

320368
2012-05-27 03:10:34 +0430 +0430
NA

حالا خودت فهميدي كه چه گهي خوردي … كس كش … سكس ضربدري اينطوري نيست ، كيرم تو دهنت با اين سكس ضربدريت :~

0 ❤️

320369
2012-09-03 16:18:36 +0430 +0430
NA

عااااااااااااااااااااااااااالی بود

0 ❤️

320370
2012-09-03 16:26:36 +0430 +0430
NA

عاااااااااااااااااااالی بود

0 ❤️

589038
2017-04-11 06:32:31 +0430 +0430

تا اونجا که رسیدن خونه دیدن خونه چه خبره حالم به هم خورد کوسخل عوضی بکنن تو کوسه زنت 3ضربدر 10

0 ❤️