سکس با دکتر (۱)

1399/10/06

مممممممممممم ممممممممم صدای نفسام بلند تر بلندتر میشد دست خودم نبود نفسام تند شده بودند دستم را گذاشتم روی بینیم که دکتر متوجه نشه آروم چشمم را که از خجالت بسته بودم باز کردم بااینکه دکتر اول نگاهش به روبه رو وچشماش بسته بود الان زل زده بود روی سینه هام پافشاری که به کیست سینم داد درد ولذت تو وجودم اومد چند وقته این اینجاس؟؟ زبون بند اومده بود نفسام هنوز تند بود نمیدونم دقت نکرده بودم
الان درد داری و فشار داد.
_نه ندارم
شروع کرد به مالیدن سینه هام که ناخودآگاه پاهام جمع شد نمیدونم چم بود با اینکه دستکش به دست داشت هفته پیش که خانم دکتر معاینم کرده بود فقط کسم خیس شده بود ولی الان اصلا دست خودم نبود با دودست کیست من را فشار داد و تکونش داد بااینکه درد آور بود ولی لذت داشت دستش را که برداشت ناخودآگاه دستش را گرفتم نمیدونم من همون دختری بودم که بااینکه منشی گفته بود بالا تنت را کامل لخت کن وبخاب رو تخت باز هم لباسم را انداخته بودم روی سینه هام .نمیدونم مال هورمونها بود که هفته اول بعد از پریود بود مال دستای بزرگ مردونه ای که کل سینه هام را فشار میداد و لمس میکرد نمیدونم دکتر با خشونت دستش را کشید وبه چشم هام زل زد یه مرد ۳۷یا۳۸ساله قدبلند وتوپر با یه عینک بدون فرم خجالت کشیدم دستام را گذاشتم رو چشم هام آروم گف لباس بپوش و بیا شنیدم که از منشی میپرسید چند تا مریض داریم اومدم رو صندلی جلوی دکتر نشستم روم نمی شد نگاه کنم گف شوهر داری گفتم نه گفت باکره ای گفتم نه پس مطلقه ای گفتم ننننه .سرش را به نشانه تاسف تکون داد کاغذی را بطرفم گرفت اگر سکس میخای اینها را از داروخانه بگیر ۱ساعت دیگه اینجا باش من زن دارم و یک بچه ۳ساله اگر فقط سکس میخای بیا .دارو برات نوشتم باید استفاده کنی ۱ماه دیگه مجدد بیای پیش من یا دکتری که کارتش پیش منشیه .چیز مهمی نیس چون زیر دست تکون میخوره وریشه نداره ولی پیگیری کن خداحافظ .بدون ۱کلمه حرف اومدم بیرون .کاغذ را باز کردم ۳قلم بود ژل لذت ایموشن صورتی کاندوم خاردار حلقوی کاندوم انگشتی پیاده راه افتادم دنبال دارو خونه ای که زن داشته باشه ساعت ۵بود. خانم ۹۰بدید صندوق
بخودم اومدم زهرا چکار میکنی تو دختری
درسته امیر پست فطرت تو را نگرفت ولی دلیل نمیشه شوهر نکنی
با یاد امیر وبلایی که سر پدرم اومد اشک اومد تو چشم هام
۹۰پول داداشم که ازش قرض گرفتم تا کار پیدا کنم وبش پس بدم را بدم برای
خانوووووم صندوق اونطرفه
به دو از دارو خونه اومدم بیرون
زهرا چرا انقدر پست شدی
زدم زیر گریه اشکام میومدن چه شوهری کی میاد دختری که پدرش ورشکست شده دق کرده مادرش مریضه و یک عمر اسم پسر عموش روش بوده را بگیره این غده لعنتی تو سینم که معلوم نیس تا کی من را سر پا نگه داره …
بی هدف پرسه میزدم همه مردها را کیری میدیدم که قراره تا نیم ساعت دیگه بره تو کسم یعنی چجوریه درد داره یا لذته …ولی لذت مالش سینم هنوز زیر دندونم بود کسم خیس خیس ونبض میزد شده بود بخودم ور برم ولی این دکتر یه چیز دیگه بود بسمت داروخونه دیگه رفتم وخریدم وبطرف مطب راه افتادم هنوز ۱۰دقیقه مونده بود بداداشم زنگ زدم ببین مطب خیلی شلوغه من دیر میام قرص مامان را بده و شام بخور من دیر میام نکنه بمامان بگیا …
زنگ مطب را زدم سریع در باز شد دکتر با یه تیشرت وشلوار دم در بود خشکم زده بود باورم نمی شد
بیا تو
رفتم تو خودش رف تو اتاق معاینه ومن دنبالش درب اتاق را بست بشین
نشستم کسم خیس بود ودل دل میکرد نبض میزد وتجسم کیر دکتر کل هوش وحواسم را برده بود
ببین من اهل گناه نیستم یه صیغه ۲ساعته می خونیم ۵۰۰تومن واگر بخای بعد برام پاپوش درست کنی یا اذیت کنی از زنده بودنت پشیمون میشی .خووووب .روم نمی شد نگاش کنم سرم را تکون دادم از تو اینترنت جمله را آورد وخوندیم
لباش را جفت کرد رو لبام نمک یا دوباره همون نفسها که بلند میشد چم بود من لبام را میخورد و زبون میزده لذتی داشت چشمام را باز کردم چشماش بسته بود چقدر زیبا بود چشم و ابروی مشکی ومردونه با یه حرکت من را بغل کرد ونشوند روی زانوش دستش را از بالا کرد تو کرستم
اخ چقدر دستاش گرم و بزرگ بود
صدای نفسام ناله شد
زهرا جون چقدر سکسی ای تو چه سینه های قشنگ و سفیدی داری
و دکمه های مانتوم را باز کرد دوستم پشت گردنش بود
بخودم نهیب زدم زهرا ۲۰ روزه پدرت مرده تو تو دل این مرد چی میخای
لذت و شهوت نمیزاش فکر کنم نگاه ترحم تمیزی که روی کرست کهنه ام انداخت من را بخود آورد
زل زد تو چشمام خجالت کشیدم ولی چنان ماهرانه نوک سینه ام را تو دهنش کرده بود که همه چی یادم رفت ناله هام حالت التماس گرفته بودن با یه دست سینم را می مالید وبا دست دیگس اون سینم را گرفته بود تمومش را میخورد بهم نگاه میکرد ولی من از لذت زیاد مرتب چشم هام را میبستم میخورد ومن ناله میکردم خیسی شورتمبرام را بیشتر میکرد با یه حرکت دست نوک اون سینم را هم کرد تو دهنش وبا گازهای خفیفی که میزد من را به عرش میبرد اخ چقدر خوبه سکس چقدر خوبه برای یه مدت به هیچی جز لذت فکر نکنی چقدر خوبه
یه لحظه حس کردم تو هوام داشت من را به سمت تخت میبرد من را خریدم و بااینکه درحال در آوردن شلوار پیرهنش بود ولی من هنوز ناله میکردم دستان رف طرف کسم وقتی اون رفته بود از کامپیوتر اتاق بغلی آهنگ بزاره تا صدای من کمتر بیرون برو کسم را مالیدم وحس لذت را با تموم سلولهام فهمیدم با یه شورت اومد بالای سرم ببخش جا کمه بیا لبه
تخت ومن را کشید تا پایین تخت دکمه شلوارم را باز کرد وباشورت کشید پایین کجاست اینا که خریدی و طرف کیفم رف یه صندلی چرخون آورد وبا را پمپ کرد روی کسم ژل خنک بود و دوباره ناله من بلند شد با انگشت شصت شروع به مالیدن چوچولم کرد وبا دست دیگش هر دو ممه هام را گرفته بود ومیمالید اخ که چقدر وارد بود انگار میدونس من چی میخام
پاکت فریزری انداخت رو کسم و شروع کرد به زبون زدن و فرو کردن زبون تو کسم بینش تعریف میکرد زهرای قشنگم چه کس دست نخورده ای چقدر سفیدی تو دختر عاشق ممه هاتم تو هم بگو بگو کیر میخای بگو کیرت تو کسم …من ساکت بودم وفقط ناله میکردم دوس داشتم چیزهایی که برای بار اول تجربه میکنم تو سکوت باشند انگشتش را با کاندومی که توش کرده بود هل داد توی کسم که جیغم در اومد
زهرا آروم تر مطب بغلی هنوز بازه
آروم باحوصله بالای کسم را می مالید وبچشمهام زل زده بود زبون میزد وانگشتش بالای وطنم را میخاروند
صدای من بلندتر میشد بگو دوس داری اسمم رضاست بگو بکنم یا نه
ادامه بده دوس دارم تو خیلی خوبی
پاکت را برداشت وبا دست از بالا تا پایین را لمس کرد چه کس قشنگی داری زهرا دوباره ژل زد داد زدم بسه ژل نزن واون آدامه داد گف نمیدونی من لجبازم از صندلی بلند شد واومد رو تخت خابید روم یه چیز سنگین افتاده بود روی کسم ارنجش را زیر بدنش گذاشت صدای اونم بلند شده بود دوس داری کیر بخوری ؟؟
نمیدونم با یه حرکت به پهلو شد و شورتش را درآورد با دیدن کیرش ترسیدم
یه کیر تیره تر از بدنش بزرگ وکلفت
اگه دوس داری بخور تا خیس شه راحت تر بره تو کست کست تنگه دردت میاد نشستم وکیرش را مک زدم یه مزه خاصی میداد دندونم گرفت بکیرش با داد گف نکن من را محکم کشید تو بغلش بوسم کرد دوباره انگشت کرد وکمه هام را مکید ذهنم مشغول شده بود یعنی کیر به این کلفتی میره تو کس فکر کنم فقط سرش میره همون ختنه گاه که میگند وقتی بره باید غسل کرد ولی اگه فقط اون میره پس چرا انقدر بلنده
یهو گف زهرا بکنم؟؟ هیچی نگفتم که دوباره ژل زد و دوباره اون حس خنک لعنتی کاندوم رو باز کرد و گذاشت سر کیرش. با سرعت برد بالا وقتی نگاه میکردم فکر کرد چون کاندومی که خریدم را نزده من نگاه میکنم گفت اول با این بعد با اون میکنمت میترسم دردت بیاد از من کلفته .کلفته را با به غرور خاصی میگف دوسش داشتم ادم خوبی بود بفکر لذت خودش فقط نبود برای من بیشتر تلاش میکرد …برو کرد و انگار واژنم سوخت و اون بالذت اه میکشید خدایا چقدر تنگه چقدر داغه سه بار تا نصفه تلمبه زد
درد داشتم حس پاره شدن بکارتم وسوزشی که داشت لذتم را کم کرد بااینکه رضا تا نصفه بیشتر کرده بود تو .به گریه افتادم مثل کسی که تازه متوجه بشه کشید بیرون
زهرا زهرا خوبی
نگاش کردم چشمش را کاندومی بود که غرق خون بود این کشید رو کسم و نگاه کرد زهرا چرا دروغ گفتی تو که دختری
به هق هق افتادم سینه هام را چلوند باشه باشه نوکش را کرد توی ذهنش و دوباره اون لذت لعنتی
دوباره دوتاش را میخورد ولی این بار جای بستن چشمهاش زل زده بود بمن
انگار میخاس از تو صورتم دلیل کارم را بفهمه
زهرا بکنم یا درد داری ؟؟ درد دارم دوباره ژل زد ایندفعه بدون پاکت شروع به لیس زدن بالای چوچولم کرد دستاش سینه هام را دورانی می مالید و دوباره صدام بلند شد گف نمیتونم زهرا لعنت به این شهوت وسریع کیرش را تا آخر کرد تو کسم
دردو لذت تو وجودم بود داد زدم رضا نه بی حرکت نگه داشته بود واز لذت چشمهاش بسته بود صبر کن جا باز میکنه عادت میکنی اومدم حرف بزنم روم ولو شد ولبهام را تو دهنش جا کرد دستاش سینه هام را سفت تر می مالید زیر لب میگف زهرای قشنگم عزیزم چه کسی داری وای چقدر من خوشبختم لذت جای درد را گرفت و رضا آروم کیرش را تو کسم تکون میداد اگه دردت اومد بگو نشست و ضربه محکمی به سینه هام زد که صدای نالم دوباره بالا رفت کیرش را آروم میورد بیرون و دوباره تو میکرد واز لذت اه میکشید اخ زهرا چقدر داغی …


دوباره سر کیرش رو گذاشت روی کسم واول مالید نمیدونم لذتم بیشتر بود یادردم .صدای آه وناله اون بیشتر از من شده بود زهرا یکم تحمل کن وبعد با فشار کیرش رفت تو کسم .انگار تمام سلولهای کسم بادرد شدیدی از هم باز میشد ومیسوخت اشکم دراومده بود به التماس می گفتم رضا توروخدا درش بیار کیرش برام مثل چاقویی شده بود که تو زخم فرو کنی و دوباره دربیاری به هق هق افتادم درحالیکه از لذت چشماش را بسته بود وقتی گفتم جون مادرت انگار بخودش اومد کیرش را درآورد ولی انگار سوزش من بیشتر شد از اینکه تموم شده بود خوشحال بودم اومدم از زیرش بیام بیرون که بایک دست نگهم داشت وبا دست دیگش کاندوم را از سر کیرش بیرون کشید زهرا جان ۱لحظه فقط .الان تموم میشه .فقط یک بار دیگه .صورتش عرق کرده بود تا اومدم جواب بدم کیرش تا نصفه تو کسم بود یکبار بیرون آورد و دوباره تو کرد وبا های وای یه مایع خیلی سفید از کیرش ریخت روی شکمم هم چندشم شده بود هم درد داشتم و اژنم منقبض شده بود و نبض میزد.
روم دراز کشید معذرت میخام زهرا نمیتونسم لب هاش را رولبهام قفل کرد میمکید کم کم داشت آروم میشد دوتا دستاش رو سینه هام بود ومیمالیدشون گردنم را بوسید ولیس زد و گفت ممنونم
از روم بلند شد به کیرش که سرش خونی بود نگاه کرد و انگار تمام غم های عالم اومد تو صورتش انگار تازه یادم اومد چه غلطی کردم نمیدونم از پشیمونی بود از درد بود از ترس رضا که الان دعوام میکنه بود زدم زیر گریه .
دستام را گذاشتم رو صورتم وزار زدم صدای درب دستشویی که اومد فهمیدم رفته دستشویی ولی من همچنان ادامه میدادم همه بدبختیهام مثل یه فیلم کوتاه از جلوی چشمم رد میشد از ۶سال پیش که وقتی جواب کنکور اومد و شبش برام انگشتر نشون آوردند که مبادا کسی تو دانشگاه بمن نظر کنه تا ۱ماه پیش که تمام خرید های ما را دست عمم دادند تا با سری پایین و چشم گریون بیاد دم در وبگه الهی به حق پنج تن خوشبخت بشی حتما یه خیر وصلاحی بوده …تو این فکرا بودم و گریه میکردم که دستی رفت تو موهام عزیزم پاشو بشین وقتی نشستم یه شکلات گذاشت تو دهنم پاشو خودت را تمیز کن چند تا دستمال کشید روی شکمم عصبی و غمگین بود بافشار چند تا دستمال روی هم تا کرد گذاشت وسط پام .کفشام را آورد زیر تخت ودرحالیکه مواظبم بود از تخت پایین اومدم سرم گیج میرف بهش تکیه دادم گف خوبی نه سرگیجه دارم سرم روی سینه هاش بود وبه آرومی بطرف دستشویی میرفتم تازه فهمیدم چقدر خوش هیکل و مردونس یه وقاری داشت که هم دوست داشتم وهم میترسوند منا.
لباسهام را که پوشیدم اومدم از اتاق معاینه بیام بیرون دیدم رو صندلی مطب نشسته و سیگار بدست درحالیکه با دست دیگش عینکش را بالا داده درحال گریه کردنه شونه هاش تکون میخورد وباصدا گریه میکرد.
هیچ وقت تو عمرم نتونستم گریه یک مرد را تحمل کنم نتونستم ببینم و گریه نکنم یاد داداشم افتادم که تو بیمارستان وقتی دکتر گف دیگه کاری از دستمون بر نمیاد گریش بند نمیومد ومن بااینکه شوکه بودم از اینکه پدر من که سالم بود یعنی مرده با گریه داداشم بگریه افتادم …
برگشتم تو اتاق چرا گریه میکرد عذاب وجدان گرفته فکر میکنه من بندالم…صدای گریش بیشتر شد ومن آروم وبی صدا اشک می ریختم کاش زمان به عقب برمی گشت نه تا ۲ساعت پیش تا ۱سال پیش که پدرم هنوز پولدار بود که امیر هنوز من را میخاست اگه پدرم تو چند تا معامله وبالا و پایین شدن ارز همه زندگی مون را از دست نداده بود من اینجا چکار میکردم زهرا تو کی هسی چکار کردی چرا کردی …تو همین فکرا بودم که صدا زد زهرا بیا بریم دیرت شد اومدم روبه روش درحالیکه با دستگاه سیگار پیچ یه سیگار جدید می پیچید گفتم ماشین هست من مزاحمت نمیشم میدونم اشتباه کردم ولی خوب که گف پس بسلامت.اشکی که خشکیده بود دوباره فوران کرد باسرعت از پله ها اومدم پایین تا رسیدن به ماشین آروم اشک ریختم سوار که شدم انگار بغض مجالم نداد سرم را گذاشتم روی فرمون و زار زدم نمیدونم از چی از درد و سوزش کسم از رفتار دکتر از غلطی که کرده بودم …صدای زنگ موبایل گریه ام را قطع کرد داداشم بود
پس تو کجایی
-دارم میام
-چرا گریه کردی

  • نه صدام گرفته
    -دکتر چی گف
    -میام میگم بت پشت فرمونم
  • زود بیا …
    دم در که رسیدم داداشم تو کوچه بود اعلامیه هفت بابا که هنوز رو در چسبیده بود قلبم را به درد آورد جا خوردم باورم نمی شد منی که ۲۴سال حتی به امیر که نامزدم بود دست نزده بودم چطور رفتم زیر یه مرد غریبه خوابیدم و همه وجودم را تسلیمش کردم دوباره غم های عالم اومد تو دلم خیر سرم یعنی رفته بودم آروم بشم ولی الان تو دلم طوفان بود از ماشین پیاده شدم داداشم مضطرب اومد جلو مثل بچه ها که انگار دلشون یه بغل محکم میخاد رفتم تو بغلش و زدم زیر گریه
    ترسیده بود زهرا درمان نداره چرا گریه میکنی خوب میشی نترس خودت را نباز…
    دلم بابام را میخاست اگه اون بود شاید من امروز همچین غلطی نمی کردم سرم را بوسید زهرا مامان تنهاس منم دیدم اومدی یه سفر اوکی کردم صبح باهم حرف میزنیم بمیرم داداشم بااینکه سال دوم دانشگاه بود ولی مجبور بود بره اسنپ از خودم خجالت کشیدم که اون بافوت بابام مرد شده بود ومن نامرد .دوباره سرم را بوسید قرص مامان را دادم و رفت تو ماشین پام جلو نمی رفت برم تو خونه ای که تا چند روز یاچند ماهه دیگه بخاطر شکایت طلبکاران میره مزایده …
    عرض کوچه را که طی کردم چراغ زدن سانتافه نظرم را جلب کرد خدایا چی می دیدم دکتر بود برام دست تکون داد وبوس فرستاد میخکوب شدم ناخودآگاه برگشتم سمت ماشین خودمون که دیدم نیس و خوشحال شدم که داداشم رفته کوچه همیشه خلوت بود زل زدم بدکتر که با دستاش برام قلب گرفته بود …
    ادامه دارد…

نوشته: منیر


👍 12
👎 12
79101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

783402
2020-12-26 01:19:33 +0330 +0330

غضنفر میره تماشای مسابقه اسب دوانی موقع برگشتن آه میکشه میگه ای کاش درسمو ادامه داده بودم!! الان این قصه نصف بچه های شهوانیه!! 😀

4 ❤️

783417
2020-12-26 01:59:18 +0330 +0330
+A

اون حرفارو قبل رابطه زد و بازم قبول کردی …مردکه حیفه کاندوم

0 ❤️

783447
2020-12-26 07:54:25 +0330 +0330

واقعا هدفت از این کار زشتت چی بود وقبلش لازمه گفته باشم چه بسا زائیده افکار هوس الود ت هست و همه رو سر کار گذاشتی اخه صیغه چی و اونم دکتر وخریدن کاندوم و ژله …واقعا از فیلم پورن هندی هم سبقت گرفتی …یعنی با فرض واقعیت بودن این داستانت ایا تنها چاره ات انجام این کار زشت و قبیحانه بود ؟…خوبه منبعد به همه دخترا و خانما یاد دادی وقتیکه کمی شهوتی شدن وراه کار نداشتند برن دکتر و با صیغه یک ساعته به ارامش و ارضاشون برسند این که به نفع دکترا هم میشه …واقعا که ؟؟؟؟؟

0 ❤️

783514
2020-12-26 21:25:13 +0330 +0330

چقدددددددددر ینفر میتونه اشتبااه و مزخرف بنویسه

0 ❤️

783521
2020-12-26 22:37:22 +0330 +0330

بلاخره اسمت زهراست یا منیر؟

0 ❤️