سکس با معلم زبان

1389/12/04

سلام. من پوریا هستم. 25 سالمه و حدودا از 20 سالگی که دیدم واقعا به زبان احتیاج دارم(چون میخواستم خارج از کشور برم) به کلاس زبان رفتم. یکی دو ترم اول آموزشگاهی که میرفتم دختر و پسر جدا بودند و حتی معلم ها هم همیشه مرد بودند. چون من اصلا خوشم نمیومد به اصرار اینکه یه آموزشگاه دیگه هم هستش که خیلی توپه و فلانو ایناها آموزشگاهمو عوض کردم.هم معلم زن داشتو هم مختلط بود. چند ترمی بودش که میرفتمو کلی شماره به دخترا داده بودمو با بعضیاشونم دوست شده بودم، ولی سه ترم پیش جلسه اول که رفتم کلاس زود رفته بودم. کلاس حدودا 25 نفر بود. از هیچ کدوم از دخترا هم خوشم نیومده بود که معلم ترم جدیدمون اومد تو. بزارین از همون نگاه اول بگم. پستوناش انقدر بزرگ بودش که فورا شق کردم. یه مانتوی تنگ هم پوشیده بود که داشت از شدت بزرگی پستوناش پاره میشد. یه شلوار لی هم پوشیده بود و وای! عجب کون گنده ای داشت. تو عمرم کون به این بزرگی ندیده بودم. قیافش خیلی خوشگل بود به هر چی شکیرا و مدونا و آنجلینا جولی و ایناها سیکتیر میگفت. شرتم دیگه داشت پاره میشد. وقتی شروع به درس دادن کرد فک نکنم کسی به حرفاش گوش میداد. یا به کونش زل زده بودن یا به پستوناش یا به قیافش.

زنگ خورد و رفتش بیرون. منم یواشکی رفتم دنبالش. تا یه جاهایی رفتم دنبالش که دیدم یه مزدا3 جلوش واستادو بوق زد. اونم سوار شد! از اونجا فهمیدم که رسیدن به ارزوم( سکس با اون) کار سختی نخواهد بود. جلسه بعدی با خودم ماشین بردم. به محض اینکه تعطیل شدیم به یه بهانه ای سر کلاس نگه اش داشتم و یه نیم ساعتی اونجا فک زدیم. بعدش گفتم من خیلی وقت شما رو گرفتم اگه اجازه بدین میشه برسونمتون خونه؟ اولش یه خورده منو من کرد ولی بعدش قبول کرد. سوار ماشین که شدیم آدرسو ازش پرسیدم. یه جای نسبتا دوری گفت حدودا نیم ساعت تا اونجا راه بود. راه افتاد بعد یه مدت ازش پرسیدم اسم شما چیه؟ اونم گفت من حمیدی هستم. گفتم اونو که میدونم اسم کوچیکت. اونم گفت من فریبا هستم. یه خورده با هم صمیمی شدیم و وقتی رسیدم به آدرس پیاده شد. یه آپارتمان بود. گفتش که بفرمایید تو یه پذیرایی بکنیم! اولش فکر کردم کس میگه و تعارف کردم بعد که دیدم داره اصرار میکنه گفتم واقعا بیام؟ کسی نیست؟ گفتش نه خودم تنها هستم.

رفتیم تو. خونه خوبی بودش. کفش پارکت بوده تقریبا همه ی وسایل قرمز بودن. رفت تو اتاق خوب و گفت الان میام. نشستم رو یه مبلو بعد چند دقیقه اومد. وای!!! چی شده بود! موهای طلاییشو باز گرده بود. یه تاپ صورتی پوشیده بود که سوتینش کاملا واضح بود. یه شلوارک جذبم پوشیده بود که هر چی کون و رون کس مس داشت انداخته بود بیرون. یه صندل پاشنه بلند هم پوشیده بود. اومد و حدود یکی دو متری من وایساد. پرسید اون چیه؟ اول نفهمیدم چیو میگه بعدش با دست اشاره به کیرم کرد که شق شده بود. یه نیگاه کردمو دیدم خیای تابلو زده بیرون و خیلی گنده شده بود. گفتش میدیش به من؟ قول میدم هم به اون و هم به تو خوش بگذره منم یه چند لحظه باورم نمیشد و بعدش شروع کردم. پیراهنمو اونقدر محکم کشیدم که دکمه هاش پاره شد. شلوارو شرتمو هم یه جا دراوردمو رفتم سمت اون. تاپشو کندمو شلوارشو هم کشیدم. بعد خوابوندمش رو کاناپه و شرو کردیم به لب گرفتن از هم دیگه. وای چه طعمی داشت لباش. لبای هم دیگرو میخوردیمو اون زبونشو انداخت تو دهنمو منم با تموم وجود خوردمش. بعد که خسته شدم ولش کردمو رفتم سراغ گوش و گردنش لیس میزدمو میخوردمو اونم آه آه میکرد کیرم دیگه داشت میترکید! بعد رسیدم به پستوناش وای فک کنم کلم لاشون جامیشد. شروع کردم به خوردنشونو حدود 20 دقیقه ای ازشون خوردم که ناگهان یه آه بلن کشیدو ازضاشد. سریع رفتم سراغ کوسشو با تموم وجود خودم. چه آهایی میکشید. آبش طمع خوبی میداد. بعد دیگه طاقتم تموم شدو کیرمو محکم کردم تو دهنش. وای چه ساکی میزد! تخمامو قشنگ لیس میزدو کیرمو می مکید. حس کردم. داره آبم میادو بهش یه ندایی دادم. خندیدو سرشو تکون داد یه آه کشیدمو ابم ریخت تو دهنش. همچین خودش که انگار که سانشاینه! با تموم وجود خوردشونو گفت: وای چه آب خوش مزه ای داشتی جوووون این کیر فقط به درد من میخوره آآآآآه ه ه ه . دوباره شروع کردم به خوردن پستوناشو مالیدن کونش و یه کم که گذشت گفتم یه لحظه وایسا. رفتم تو اتاقشو یه قوطی کرم برداشتمو خالیش کردم تو کونش. یه کمم مالیدم به کیرمو. آروم آروم بردم تو. از همون اول می گفت: آره جیگرم آره پارش کن. جرش بدهتا ته بکن توش آره آییییییی. دوباره ارضا شده بود. کیرمو یه دورم کردم تو کسش تا کاملا خیس بخوره و کردم تو کونش وایییییییییییییییییییییییییی. چه جیغایی میکشید. آه و اوه میکردو داد میزد یالا جرش بده. منم با تمام قدرت تلمبه کردمو آبمو ریخت توش. دیگه جفتمون افتاده بودیم. خوابوندمش رو کاناپه و یه چند دقیقه دیگه هم از هم لب گرفتیم. بعدش رفتیم حموم. تو حموم بازم پستوناشو خوردمو اونم واسم یه ساک مشتی زد. خوب که خودمونو شستیم اومدم بیرونو تشکر کردمو رفتم خونه.
از اون روز به بعد تا آخر ترم یه 3-4 بار دیگه ایم رفتمو ترتیبشو دادم.

نوشته: پوریا


👍 0
👎 1
131342 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

273715
2011-02-23 19:26:40 +0330 +0330
NA

اصلا دروغ نبود بچه همه چیزو عین واقعیت نوشته!

0 ❤️

273716
2011-02-23 23:35:14 +0330 +0330

خوب بود،دمت گرم…!!

0 ❤️

273718
2011-02-24 01:31:07 +0330 +0330
NA

جالب نبود آقا

0 ❤️

273719
2011-02-24 02:55:20 +0330 +0330
NA

chera moalem zabana aksaran kos tashrif daran

0 ❤️

273720
2011-02-24 04:27:02 +0330 +0330
NA

manam mikham zaban yad begiram albate khososi . amozeshgahesh kojast . esmesh chiye in ostade kir shagh kon???/

0 ❤️

273721
2011-02-24 07:46:32 +0330 +0330
NA

kos nagoo dg jende ham bood be in sorat nemidad

0 ❤️

273722
2011-02-24 08:12:03 +0330 +0330
NA

یک داستان تخمی تخیلی دیگه.بابا توهم بیخیال.

0 ❤️

273723
2011-02-24 10:21:18 +0330 +0330
NA

چرت و پرت در حد تیم ملی
اقا جسله اول خانوم را زده زمین . خداییش با عقل جور در میاد . اونم خانوم معلم را که یه چند ترمی با هم کار دارند

0 ❤️

273725
2011-02-24 12:08:42 +0330 +0330
NA

to ham boro koneto bede ba in mmset.kam kam dari ro tokhmam rah miri ha

0 ❤️

273726
2011-02-24 15:29:26 +0330 +0330
NA

بهترين نظرمن اينه كه به ايناعمل كنيدتاكشف نشده…امامن يه مژده دارم كه بياوببين!
هك:معني آن يعني باميخ مبلمان ساختن!داستگيري2هكربه دليل هك سايت فيفاو دزدي نقدي ازبانك سوئيس_امادرادامه هك شارژ ايرانسل(شارژ رايگان ايرانسل)فقط بروبه سايت زيروترفندشوببين
ixlovely.blogspot.comتاكشف نشده بياين

0 ❤️

273727
2011-02-24 16:08:43 +0330 +0330
NA

سلام خانم محترم از بندر براي دوستي بيام بده.صفرنهصدوسي شش صدوهفتادوشش جهل بانزده.بندرعباس

0 ❤️

273728
2011-02-24 19:47:47 +0330 +0330
NA

آقای مهندس یه داستان کوتاه به فارسی نوشتی این همه غلط داری،چه کس خلی تو را کلاس زبان راه داده.فارسی بلد نیستی بنویسی چه جوری با این مخ آکبندت زبان یاد میگیری.تازه آقا خارج هم میخواد بره.راستی این معلم جنده آدرسش کجاست.

0 ❤️

273730
2011-02-25 11:49:54 +0330 +0330
NA

با حال بود ایول ادامه بده جیگر

0 ❤️

273731
2011-02-25 18:20:31 +0330 +0330
NA

Hey po0riya,u koset khole?ya k az merikh 0madi,han?
Chormang,hata ro0spihaye kazino t0o las vegas ham b in sor’at o serahat nemigan biya bokon ya bede bokhoram ahmagh!!!
T0o dastanet faghat kos kabab kardi o ko0n taft dadi mashti…!!!
Migama,age vaghe’an t0o tehro0ne shoma kos kardan inghade aso0ne o majani,pas chera miyan t0o in sayta o gedaeiye ye gf naghabelo mikonin kaf kosa,han?

0 ❤️

273732
2011-02-27 13:54:48 +0330 +0330
NA

شما ترکی? چرا کس شر مینویسی؟

0 ❤️

273733
2011-03-30 12:49:55 +0430 +0430
NA

يه وقت فكر نكنيد اين واقعي نبودا!!!
100در 100 راست بود!!! همه چيش هم عين واقعيت بود:دي!!!
بدون كم كردن يه (و)!!!

0 ❤️

273734
2011-07-10 00:45:33 +0430 +0430
NA

ای کیر تو روحت با این داستان تخمیت . لا اقل یه دو سه جلسه تعریف می کردی بعدش می کردیش . رفتم دنبالش دیدم مزدا 3 سوارش کرد . فردا منم ماشینو بردم سوارش کردم بردمش گفت بیا منو بکن . آخه اون زنه که با مزدا 3 سوار می شه خودشم مکان داره میاد با تو سوار شه بعد بگه بیا منو بکن . کیر تو روحت با این داستانت

0 ❤️

273735
2011-09-16 04:07:19 +0430 +0430
NA

آرزو بر جوانان عیب نیست پسرم

0 ❤️

273736
2014-06-05 14:26:03 +0430 +0430
NA

kiram dahanet majlooooogh.akhe taraf to las vegas be in zoodi las nemizane.tokhmiiiiii.vaghean asabam khord shod.khanoma lotfan ye livan ab!!!

0 ❤️

273737
2014-12-06 09:08:37 +0330 +0330

عجب… همون باره اول بهت گفت بیا منو بکن؟ آخه به تو چی بگم. scratch_one-s_head

0 ❤️

694355
2018-06-14 11:24:11 +0430 +0430
NA

ننه آدم دروغ گو
توکهه بلد نیستی داستان بگی براچی کسشر میگی؟

0 ❤️