سیمین دختری که شوهر زنم شد (۱)

1402/04/28

سلام اسمم بهنامه ۶ ساله با خانمم ازدواج کردم تو این شش سال از لحاظ سکس هیچی به لیلا کم نذاشتم . اونم همینطور به من برای همین ما زندگی خیلی راحتی داریم ولی مثل بقیه دیگه برامون مثل شام و نهار خوردن تکراری شده.
لیلا یه خانم خوش هیکل و پوست برنزه هست البته اونقدر تو حیاط زیر آفتاب خوابید برنزه شده وگرنه قبلا سفید بود . کون درشت و خوش فرمی داره و سینه های معمولی و کاملا گرد که اکثرا همه فکر می کنند که پروتز سینه کرده ولی اینطور نیست
لیلا تو یک بانک خصوصی کار می کنه و به تازگی یک همکار به نام سیمین پیشش اومده که این روزها خیلی با لیلا صمیمی شده .
سیمین چندین بار به خونه ما اومده و بنا به گفته همسرم لیلا ،سیمین مجرده .خودم تو اداره راه کار می کنم و کارم طوری هست که گاهی تا یک هفته از خونه دور هستم. برای همین لیلا خیلی وقتها تو خونه تنهاست و دائما بابت این مورد از من شاکیه ولی از وقتی که با سیمین دوست شده از غرغر کردن دست کشیده
سیمین یه خانم واقعا زیبا و خوش اندام و سفید باموهای فر که به رنگ مسی و لبهای باریک چشم های سبز و دماغ قلمی با صورت گرد و با نزاکت و خوش برخورده که دل هر کسی و زود بدست میاره هرموقع که سیمین رو به خونه دعوت می کنیم لیلا همیشه به خودش حسابی می رسه و آرایش می کنه من از این که لیلا برای اوقات تنهایی یه دوست صمیمی پیدا کرده خیلی خوشحالم .

موضوع به یک ماه پیش برمیگرده که من می خواستم برم ماموریت و تمام و وسایل و ساک داشتم آمده میکردم که به ترمینال برم آخه قرار بود یه جاده بین شهری رو زیر سازی و آسفالت کنیم. برای همین تو اتاق خودم بودم و لیلا اومد پیش من
و گفت کی برمی گردی بهش گفتم معلوم نیست ولی از ده روز بیشتر می کشه لیلا گفت اجازه هست سیمین بیاد پیشم بخوابه منم گفتم ایرادی نداره . آخه اولین بار بود که لیلا از من میخواست سیمین پیشش بخوابه چون همیشه سیمین به خونه خودشون می رفت . زیاد جدی نگرفتم و گفتم مسئله ای نیست . یه تاکسی اینترنتی گرفتم و به ترمینال رسیدم و سوار اتوبوس شدم دو ساعت از شهرمون فاصله گرفته بودم که معاون اداره بهم تماس گرفت و گفت کار کنسل شده برای یه زمان دیگه به تعویق افتاده واسه همین از اتوبوس پیاده شدم با یه اتوبوس دیگه به شهر برگشتم . دوباره تاکسی،گرفتم به خونه برگشتم.
خونه ما یه خونه شمالیه یعنی اول وارد حیاط میشی بعد وارد ساختمان میشی. در رو باز کردم اولین چیزی که نظرم رو جلب کرد کفش‌های زنانه ای بود که جلو در ورودی بودن فهمیدم سیمین خونه با لیلا تنهاست .تا در ورودی رو باز کردم . صدای آه و ناله سیمین و لیلا رو شنیدم واقعا برام عجیب بود که اونا داشتن همجنسبازی می کردن !؟
صدا ها از داخل هال و پذیرایی می اومد و صدای فنرهای کاناپه مبل که روش بالا پایین میشدن به صدای ناله های هر دو اضافه شده بود .به گوش می رسید
در پذیرایی به اندازه دو انگشت باز بود از لای در داخل پذیرایی رو نگاه کردم . تو همون نگاه اول از تعجب داشتم شاخ در می آوردم . سیمین کیر داشت اونم چه کیر کلفتی درازیش معلوم نبود چون تو کص لیلا تا نصفه می رفت تو و در می اومد سیمین پاهای لیلا رو روی شونش انداخته بود و دستاشو گذاشته بود روی سینه های لیلا و توکصش تلمبه می زد . هردو لخت بودن و به صورت نیم رخ دیده می شدن توجهشون تو صورت همدیگه بود لیلا با دستش کون بزرگ سیمین رو چنگ زده بود و پایین تنه سیمین رو به طرف خودش فشار می داد. سیمین تلمبه های خیلی سنگینی تو کس همسرم لیلا می زد و اونم قربون صدقه کیر سیمین رو می کرد. اولش فکر کردم کیر مصنوعی گذاشته ولی وقتی لیلا گفت فدای اون کیر کلفتت بشم فهمیدم که سیمین یه دو جنسه هست .
تو دوراهی خیلی سختی بودم اگه جلو میرفتم برنامه رو بهم میزدم اون موقع باید حساب هردو رو می رسیدم . ولی یه شهوت عجیبی به من وارد شد بی اختیار با نگاه کردن به اونا کیر مو مالیدم کیف خیلی بهتری داشتم حتی بیشتر از سکس با لیلا. انصافا کیر سیمین خیلی بزرگ به نظر می رسید دوست داشتم کیر سیمین همچنان کوص لیلا رو جرر بده
پوزیشن عوض کردن لیلا به حالت داگی به شکم روی لبه کاناپه خوابید و سیمین رفت روی کاناپه پاهاشو دو طرف لیلا گذاشت و کیر کلفتش رو تو لیلا جا داد لیلا یه جوون بلندی کشید و سیمین شروع به تلمبه کرد سیمین تو تلمبه زدن خیلی بی رحم بود به صورت وحشی تو کس لیلا تلمبه می زد یا بهتر بگم توش می کوبید صدای تلاپ تلاپ کوص،و کیر سیمین حتی از صدای ناله های لیلا بلندتر بود پنج شش دقیقه به همون صورت تو کوص لیلا کوبید و یه آه بلندی کشید و تو کوص لیلا ارضا شد کیرش رو بیرون کشید چه کیر درازی داشت وقتی کشید بیرون تا نصف رونش پایین اومد خودش سفید بود ولی کیرش قهوه ای رنگ و بزرگ واقعا تعجب کردم چطور لیلا کیر خر به اون بزرگی رو تو بدنش جا داده بود.سیمین با کیرش چند ضربه به کون لیلا کوبید و یه اسپنک به لمبه های کونش زد و گفت بلند شو جنده کارم تموم شد .
هردو بلند شدن و شروع کردن به پوشیدن لباسها .
زود از خونه زدم بیرون . نمی دونستم واقعا چکار کنم . واقعا منگ بودم . با خودم گفتم شب میرم خونه شاید خونه نباشه واسه همین ساک رو تو حیاط قایم کردم و رفتم بیرون . من که اصلا از فیلم و سینما خوشم نمی اومد اون روز به سه تا فیلم رفتم وقتی بیرون اومدم شب بود . رفتم با سمت خونه و همش نقشه می کشیدم تا خودم هم تو برنامه اونا وارد کنم ولی فکرم به جایی نمی رسید . واقعا عجیب بود که از یک در صد هزار نفر دوجنسه همون قسمت لیلا شده بود .
رسیدم پشت در و یه کم به فکر فرو رفتم . بجای باز کردن در زنگ خونه رو زدم.
چراغ آیفون تصویری روشن شد فهمیدم که از پشت آیفون لیلا منو نگاه میکنه. از پشت آیفون گفت پنج دقیقه صبر کن الان باز می کنم وضعیت سیمین خوب نیست .
چند دقیقه بعد در باز شد رفتم داخل، معلوم بود که باز لخت بودن چون داشتن لباسهای خودشون رو مرتب می کردن. لیلا پرسید چی شد چرا برگشتی.
من به طرف سیمین نگاه کردم و ازش بابت اینکه پیش لیلا خوابیده تشکر کردم و گفتم وسایل هنوز آماده نبود واسه همین برگشتم.
سیمین خانم با عشوه خاصی گفت اگه اجازه بدین من میرم.بهش گفتم عمرا بذارم این وقت شب برید پیش لیلا بخوابید فردا بعد از صبحانه با لیلا برید سر کار خودتون . سیمین گفت آخه مزاحم شما میشم . منم با شوخی گفتم نه بابا چه مزاحمتی یه امشب رو پیش لیلا نمی خوابم سیمین خندید و گفت والا من نمی خوام امشب زن و شوهر رو از هم جدا کنم منم گفتم نه بابا ما که همیشه پیش هم هستیم امشب تو شوهرش باش.
هر دو با تعجب به هم نگاه کردن منم تو همون حین به جلو شلوار جین که از زیر مانتو جلو باز کیرش مشخص بود نگاه کردم.سیمین حسابی سرخ شد مانتوشو به هم چسبوند تا کیرش دیده نشه ولی اصلا اونا نمی دونستن که من موضوع رو میدونم.
لیلا گفت پس من میرم برای تو تو پذیرایی لحاف و تشک بیارم اینجا بخواب ماهم اتاق خواب می خوابیم
راستی شام خوردی؟
گفتم آره تو اتوبوس خوردم الانم از خستگی دارم بیهوش میشم سرم رو رو بالش بذارم از هوس میرم شما هم برید بخوابید.
من چراغهای پذیرایی رو خاموش کردم . و چشمم رو بستم اونا هم به اتاق خواب رفتن و در رو از پشت بستن.
اتاق خواب ما یه چراغ خواب قرمز رنگ داره چون لیلا دوست نداره تو تاریکی بخوابه واسه همین چراغ اتاق خواب رو روشن گذاشت . در اتاق خواب از اون قدیمی هاست یعنی شیشه بالای در داره از اون پنجره نیم در یک متری نور اتاق خواب به داخل پذیرایی تابیده می‌شد.
نیم ساعت گذشت لیلا به بهانه خوردن آب از کنارم رد شد و من صدای خور و پوف دادم یه نگاهی به من کرد و به اتاق رفت به سیمین گفت آره خوابیده . رفت تو اتاق و دوباره در رو بست.
صدای لب گرفتنشون به سختی به گوشم میرسد صدای ماچ و موچ هردو رو می شنیدم . آروم از جام بلند شدم و از آشپزخونه صندلی میز نهار خوری رو آوردم گذاشتم پشت در از بالای در و پشت شیشه بهشون نگاه کردم چون بیرون از داخل تاریک تر بود داخل اتاق راحت دیده می شد ولی بیرون دیده نمی شد.
رفتم گوشیمو برداشتم آوردم فلاش و نور دوربین رو خاموش کردم و رکورد رو زدم.
همچنان که گوش و گلو و لب هم رو تند تند می خوردن روی تخت همدیگه رو لخت میکردن.تو نور قرمز اتاق خواب اندام هردو سکسی،تر دیده می شد وقتی کاملا لخت شدن کیرم مثل سنگ سفت شد .
لیلا سجده ای خوابید و سیمین از پشتش سوراخ کس و کون لیلا رو لیس می کشید و لیلا سرش رو به سمت چپ و راست از لذت تکون می داد با دندوناش بغل انگشت سبابه رو گاز میزد که آه و ناله نکنه و خودش رو کنترل می کرد . سیمین زبون خیلی درازی داشت و راحت نوک زبونش تو سوراخ های لیلا داخل می شد و تو کصش حالت دورانی می پیچید.
سیمین نشست و از موهای لیلا گرفت و به سمت کیر بزرگش سرش رو هدایت کرد. حالت رفتار سیمین حالت زور و خشم و تهدید رو داشت که با اشاره دستش بهش امر می کرد .من که تو عمرم نتونسته بودم به لیلا چیزی بگم ولی در نهایت تعجب با تحقیر این کارها رو انجام می‌داد. سیمین از موهای لیلا گرفته بود و با زور دهنش رو تو کیر خودش فرو می کرد.
بعد سیمین به حالت داگی پشت به دید من خوابید اولین باری بود که کون سیمین رو می دیدم کون بزرگتر و خوش فرمتری نسبت به لیلا داشت دوست داشتم درو باز می کردم و ناخودآگاه تا دسته تو کونش میکردم واقعا عالی بود.
سیمین به حالت داگی خوابید و لیلا کیرش رو به طرف عقب کشید و شروع کرد ساک زدن هم کیرش رو ساک می زد هم سوراخ کون سیمین رو می لیسید. پدرسوخته ها چه چیزهایی بلد بودن سیمین تو اوج لذت بود. دوباره برگشت و یکدفعه لیلا رو به حالت پهلو خوابوند و خودشم به پهلو پشتش خوابید یه پاشو با دستش بلند کرد کیرش رو تو کس لیلا فرو کرد.
سیمین هم تو کس لیلا تلمبه میزد و با یه دست دیگش با چوچوله لیلا بازی می کرد . لیلا از شدت لذت لب پایینیشو گاز می گرفت دیگه آه و ناله میکردن . بعد سیمین به پشت خوابید و لیلا رو روی خودش کشید لیلا اول روی کیر سیمین بالا پایین میکرد ولی بعد کصش رو روی کیر سیمین می سایید و ناله میکرد این پوزیشن مورد علاقه همه خانم‌ها هست . بعد از ده دقیقه لیلا بدنش لرزید و روی سیمین افتاد . سیمین هم تو بغلش گرفت و تند تند تلمبه زد و در نهایت اونم تو کس لیلا ارضا شد و داخلش ریخت.
یه کم روی هم دراز کشیدن و لب به لب شدن و روی تخت قلت می خوردن. من از صندلی پایین اومدم صندلی رو به آشپزخونه بردم و برگشتم تخت خواب دراز کشیدم تخمام از شهوت درد گرفته بود مجبور شدم جق بزنم.چند دقیقه بعد نوبتی به دستشویی رفتن و برگشتن. تو افکارم گیج بودم که چطور یه اندام زنانه به او ظرافتی بجای یه کس یه کیر کلفت داره. و اینم میدونستم که اینا بارور نمی کنند ولی کون سیمین همش تو مخم بود حتی دوست داشتم به کیر زنانش دست بزنم یا ساک بزنم .لیلا همکار عجیبی داشت .
صبح وقتی بیدار شدم خانم‌ها داشتن صبحانه آماده می کردن که بخورن و برن اداره. منم بیدار شدم و رفتن به آشپزخانه .
سیمین با تاپ و شلوار جین نشسته بود وقتی من دید خواست بره مانتو شال بپوشه که لیلا مانعش شد و گفت عزیزم با شوهرم راحت باش . من و سیمین کنار هم نشستیم و لیلا روبروی نا نشست وقتی صبحانه میخورم پای چپم رو روی پای راستش گذاشتم و با انگشتهای پام چاک انگشتهای پاشو نوازش می کردم اولش سیمین عکس العملی نشون نمیداد ولی دوتا انگشت اولی پاشو از هم باز کرد و منم انگشت بزرگ پام رو بین انگشتاش فرو کردم حس کردم سیمین منظورم رو فهمیده بود و انگشت پام رو با انگشتای پاش فشار میداد کیرم حسابی سیخ سیخ شده بود.دستم رو پایین بردم و کیرم رو مالیدم .
صبحونه تموم شد و همه از دور میز بلند شدیم.
کیرم زیر پیژامه چادر زده بود ولی من بیخیال اونا از میز بلند شدم تو خودشون قضیه رو بفهمن.لیلا یه چشمک به من زد و کیرم رو با ابروش نشون داد ولی نمی دونست که دوستش سیمین اونو به اون روز در آورده.
داشتن حاضر می شدن که برن رو به لیلا گفتم بیا اتاق خواب میخوام باهات حرف بزنم. لیلا و سیمین حسابی شوکه شدن. با لیلا رفتیم اتاق خواب آروم تو گوشش گفتم شب سیمین رو بازم بیار خانم خیلی خوبیه لیلا گفت اتفاقا میخواستم ازت اجازه بگیرم بیاد آخه خونه تنهاست پدر مادرش به مسافرت رفتن.گفتم قدمش روی چشمم الان برو به سیمین بگو بیاد یه حرف با خودش داشتم خودت هم تو حیاط منتظرش باش
گفت چکارش داری؟ گفتم هیچی یه چیز خصوصیه فقط باید به خودش بگم اگه دوست داشت بهت میگه.
با تعجب از اتاق خارج شد و سیمین وارد شد. من به بیرون نگاه کردم که لیلا تو حیاط باشه که نرفته بود پشت در اتاق فال گوش ایستاده بود به لیلا گفتم لیلا برو تو حیاط ببینمت برو پایین
رفت پایین و تو حیاط ایستاد. سیمین گفت کاری داشتی؟ گفتم سیمین بیا نزدیکتر . اونم اومد
دستم رو وسط پاهاش کردم شوکه شد به عقب پرید و با لحن شکایت گفت چه گوهی داری می خوری؟
خواست بره بیرون از دستش گرفتم و به طرف بغلم کشیدمش و دستم رو روی دهنش گذاشتم و گفتم ببین میدونم یه مدته با این کیرت لیلا رو می کنی اگه به خواستم عمل نکنی میام ادارت و این فیلم که دیشب از شما گرفتم نشون رییست میدم. دستم رو از دهنش برداشتم رفتم کنار پنجره نگاه کردم لیلا هنوز بیرون تو حیاط بود. فیلم رو از گوشی پخش کردم به سیمین نشون دادم. گفت خب خواستت چیه؟
گفتم خیلی سادس منم امشب تو برنامتون جا بدید ؟ سیمین گفت فازت چیه میدونی که من کس ندارم
گفتم عوضش یه کون گرد و خوش فرم داری.
سیمین یه کم مکث کرد و گفت باشه ولی به لیلا چی بگم گفتم خودت راضیش میکنی مگه قبلا چطور مخش رو زدی ؟
گفت باشه دستم رو ول کن برم گفتم شب نیای کلاهت پس معرکه هست ها می فهمی؟ اونم با سر تایید کرد و از اتاق خارج شد.
منم لباسامو پوشیدم و به اداره برگشتم. تو آخرای شیفت کاری بودم که از لیلا یه اس ام اس اومد نوشته بود. کارت با سیمین خوب نبود اگه محترمانه درخواست میدادی اون خودش پایه بود الانم ناراحته.
تو جوابش نوشتم فکرشو نمی کردم نقشم اینطوری بود وقتی اومد خودم ازش عذرخواهی می کنم.ناهار هم جایی نرید میام باهم میریم به یه رستوران خیلی عالی . جوابش اومد و نوشته بود عاشقتم ممنون که با این قضیه مثل جنتلمن برخورد کردی .
کار تموم شد رفتم دم بانک و سوارشون کردم. هردو عقب نشسته بودن و از آیینه به چشمهای من زل زده بودن. و تو گوش هم پچ پچ میکردن و می خندیدن
گفتم به منم بگید ما هم بخندیم هردو محکم خندیدن منم از خندیدن اونا خندم گرفت منم قهقه خندیدم.
سیمین تو آیینه وقتی می خندید به من نگاه می کرد و تند تند چشمک می زد. نهار خوردیم به پیشنهاد سیمین به یه فیلم هم رفتیم من وسط نشستم و هردو کنارم نشستن یه کم گذشت لیلا سرش رو روی شونم گذاشت و بعد از دو دقیقه سیمین هم همین کار رو کرد.
دوتا پسر از پشت ما رد میشدن یکی آروم به دوستش گفت خدا شانس بده مردم دوتا دوتا زن میگیرن ما تو کف یکی موندیم فیلم تموم شد و رفتیم خونه، من به لیلا گفتم من میرم دوش بگیرم شما هم برید یه چرتی بزنید حوله رو انداختم دوشم لیلا گفت خوب به خودت برسی ها منم یه چشمک زدم و رفتم حموم و با ژیلت افتادم به جون موهای زائد از پاها گرفته تا سینه و صورت که ریش داشتم اوناهم زدم یه تپه مو تو آشغال حموم ریختم لیف و شامپو و ادکلن زدم و اومدم بیرون.
خانم‌ها تو پذیرایی نبودن هیچ صدایی از خونه نمی اومد لیلا رو صدا زدم باز صدایی نبود همه جا رو نگاه کردم احتمال دادم که رفتن اتاق خواب خوابیدن در اتاق خواب رو باز کردم…
وای چی میدیدم لخت مادر زاد یه آرایش غلیظ خلیجی زده بودن روی تخت به پهلو خوابیده بودن و سینه همدیگه رو می مالیدن و لب ریز و فانتزی از هم میگرفتن.
وقتی من وارد اتاق شدم هردو به طرفم برگشتن دوتا حوری روی تخت پیش هم بودن لیلا بهم گفت شیطون چی تیکه ای شدی جوون بیا پیشمون
من رفتم وسطشون به پشت خوابیدم اون هم به بغل خوابیدن و هرکدومشون یه سینه شون رو روی سینم گذاشتن نوبتی از لبشون بوس می گرفتم کیرم تو همون ثانیه اول سیخ سیخ شد کس لیلا به پهلوی چپم چسبیده بود ولی کیر سیمین پهلوی چپم رو داشت سوراخ می کرد . کیر خیلی سفتی داشت هر سوراخی رو باز می کرد به لیلا گفتم بیا تو وسط بخواب سیمین خانم داره منو سوراخ میکنه هر دو زدن به خنده.
لیلا وسط اومد من از روش رد شدم به سمت دیگه رفتم
حالا دیگه نوبتی با هم لب تو لب می شدیم لبهای سیمین و سینش خیلی سفت تر از لیلا بود واسه همین خیلی حال میداد. لیلا گفت می بینی چه تیکه ای تور کردم . گفتم دست گلت درد نکنه خیلی سکسیه
سیمین هم یه مرسی گفت و به سمت کیرم خودشو انداخت و تو یه لحظه تخمامو انداخت تو دهنش و میک زد موهاشو نوازش می کردم . لیلا هم بیکار ننشست رفت سراغ کیر سیمین براش ساک زد سیمین حشری شد کیرمو تو دهنش برد و ساک زد به سیمین گفتم عزیزم ببخش که صبح برخورد بدی باهات داشتم.
کیرمو از دهنش در آورد و گفت مهم نیست مهم اینکه من به آرزوی چندین سالم رسیدم
دوباره شروع کرد به ساک زدن چند بار توف رو کیرم انداخت و ساک زد .
گفتم بیا جامون رو عوض کنیم میخوام منم به کیرت ساک بزنم ببینم چه حسی داره جا عوض کردیم لیلا کیرمو تو دهنش کرد و ساک زد منم از بدنه کلفت کیر سیمین گرفتم و ساک زدم حس خیلی خوبی می داد خصوصا قسمت ختنه و سرش که به لبام می کشیدم انگار یه بستنی سفت رو می خوردم یه مایع شور طعمی هم از نوک سرش خارج می‌شد و به دهنم می رفت و مزش عالی بود حالا می فهمیدم که زنها چه حالی از ساک زدن میبرن هم طعم و حسش به اندازه سکس لذت داشت.
لیلا گفت پس من چی ؟ گفتم اصل کاری تویی عزیزم
من بلند شدم پاهای لیلا رو روی شونم انداختم و کصش رو لیس زدم آه و ناله های لیلا همسرم بلند شد و سیمین رو هم تحریک کرد اونم رفت بالای سرش کیرش رو داد دهنش و تو دهنش تلمبه زد‌.
دوست داشتم یکی اونجا بود و از ما سه نفر فیلم می گرفت ولی افسوس که باید تو ذهنمون ذخیره می کردیم
کس لیلا حسابی آبکی شده بود و آماده گاییدن شده بود من بلند شدم همونطور که پاهاش رو شونم بود کیرم رو تو کصش کردم شروع کردم به تلمبه زدم کیر کلفت سیمین تو دهنش بود و بجای آه اممم می کرد یک دقیقه تلمبه زدم و به سیمین گفتم بیا جا عوض کنیم . سیمین پیش من لیلا رو تحقیر نمی کرد با خواهش گفت عزیزم داگی بخواب . اونم داگی شد و رفت پشتش کیرشو کرد تو کصش تلمبه زد منم رفتم زیر لیلا چوچوله لیلا رو میک میزدم لیلا تو اوج بود لبه های کس و چوچوله لیلا حسابی از هم جدا شده بود و داشت زیر کیر سیمین جر میخورد سیمین کمر خیلی سفتی داشت تلمبه های محکمی که میزد اگه من بودم ارضا شده بودم خیلی خوب می کوبید.
از زیر لیلا بلند شدم از پشت سیمین رو بغل کردم به گوش سیمین گفتم عاشق کونتم اجازه میدی تو همین حال بکنمت اونم با تایید سر گفت برو پشتم
یه بالش زیر لیلا گذاشتم لیلا و سیمین روی هم خوابیدن سیمین کونش یه کم عقب داد اول یه کم کونش با زبونم لیسیدم و لیزش کردم بعد یه تف آبدار. روی کیرم انداختم کیرم رو دم سوراخ کون سیمین گذاشتم آروم فشار دادم اونم کونش رو به سمت بغلم هل داد کیرم راحت رفت مثل اینکه سیمین زیاد کون داده بود واسه همین هیچ دردی رو حس نمی کرد.
من تو کون سیمین تلمبه زدم اونم با همون ریتم تو کس لیلا تلمبه میزد ناله های سیمین بلند تر از لیلا بود
من که خودم دیوونه شده بودم دوتا دستمو کنار سیمین ستون کرده بودم تا سنگینیم به روی اونا نیوفته و تند تند تو کون خوش فرم و سفت سیمین تلمبه میزدم.
می خواست آبم بیاد زود درش آوردم و به پشت خوابیدم نفس نفس میزدم و عرق بدنم و صورتم شر شر از بدنم میرفت لیلا به سیمین گفت پاشو عشقم یه استراحتی بکنیم . سیمین کیرش رو از کس لیلا کشید مثل من اونم به پشت خوابید .لیلا روی تخت نشست و به کیرهای ما زل زد و گفت یه فانتزی داشتم و دارم که میخوام این دوتا کیر سوراخامو پر کنن.
سیمین گفت پس خودت انتخاب کن سلف سرویسه.
لیلا یه جوونی گفت و یه پاشو انداخت بغل شکم سیمین و اون‌یکی پاشو اونطرف و صاف نشست روی کیر سیمین سانت به سانت کیر سیمین که می رفت تو لیلا هم آااه بلندی می کشید تا اینکه کیرش تو کس لیلا گم شد سیمین بغلش کرد و به زانو به طرف خودش خوابوند به من گفت برو کون همسرت رو جر بده رفتم پشت لیلا بازم یه توف به سر کیرم زدم این دفعه تو کون لیلا فشار دادم فکر کردم لیلا هم مثل سیمین گشاده تا فشار دادم یه جیغی زد خواست فرار کنه سیمین گفت هیسسس عشقم چیزی نیست فقط اولش درد داره الان کیف می کنی . آروم دوتا کیر رو توش فشار می‌دادیم که جا باز کنه سیمین گفت بهنام خوب برای کیر منم پلمپشو باز کن منم میخوام کون لیلا جون رو بچشم. چندتا تلمبه زدیم دیگه درد لیلا کم شده بود جاشو به لذت عوض کرده بود از روی لذت و شهوت به ما فحش می داد. چندتا تلمبه زدیم لیلا ارضا شد . به سیمین گفتم بیا جا عوض کنیم .
سیمین به پشت خوابید و لیلا آروم با کونش روی کیر سیمین نشست تا نوکش رفت آه و ناله بلند شد سیمین از کمر لیلا گرفت و به پایین فشار داد لیلا یه جیغی زد ولی فایده نداشت بعد من رفتم جلو لیلا کیرم رو تو کصش کردم تا دردش کمتر بشه شروع کردم تو کصش تلمبه زدن سیمین هم از پایین تلمبه میزد لیلا همش جیغ میزد معلوم نبود از درد بود یا لذت یا هردوشون.
لیلا دوباره ارضا شد و بدنش شل شد به سیمین گفتم میخوام کیرتو بچشم گفت جوون پس اول من یه بار تو رو می کنم و دفعه بعد تو منو .
لیلا گفت من دیگه نمیام ها گفته باشم کلا باز شدم سیمین گفت عزیزم با تو کاری نداریم تو برای مفعول جق میزنی گفت باشه
من به پهلو خوابیدم سیمین اومد پشتم به پهلو خوابید از پشت کونم رو بغل کرد گفت جوون چی بدنت رو تمیز کردی حتی از زنت هم کردنی تر شدی تا حالا کون دادی؟
گفتم تو دوران سربازی دو سه بار به فرماندم داده بودم
گفت جوون این کون کردن داره سر کیرشو تو اطراف سوراخم حس کردم خیلی نرم بود سوراخ کونم برای کیرش له له میزد تا ختنه که رفت خیلی لذت داشت ولی تا قسمت کلفتش رسید یه دردی تو کونم احساس کردم مثل اینکه تیر خوردم خواستم داد بزنم ولی خجالت کشیدم کیرش ته نداشت فقط وارد می‌شد و من می سوختم سیمین گفت نه خوب دوم آوردی هیچ کس تاب کیرمو از کون نداره
گفتم آروم تلمبه بزن سیمین گفت لیلا چرا معطلی به کیر آقات جق بزن بفهمه کیف کون دادن چیه
کیرم حسابی سیخ بود وقتی لیلا جق زد تلمبه های سیمین برام لذت بی حدی داشت دوست نداشتم تموم بشه و سه دقیقه تلمبه زد که یه فریادی زد آبشو تو کونم احساس کردم کیرش تو کونم کوچیک شد و راحت بیرون اومد به لیلا گفت باید آبم رو از کون همسرت تمیز کنی به صورت خوابیدم و لیلا سوراخ کونم رو لیس می زد که اونم یه حس دیگه بود.
گفتم نوبته منه که تو کون تو بریزم
سیمین داگی خوابید رفتم پشتش میخواستم انتقامم رو بگیرم یه تف زدم با فشار همشو تو کونش تپوندم و شروع کردم تلمبه های تند زدن دستامو به سینه های سفت و بزرگش رسوندم و با گاییدن کونش سینه هاشو فشار میدادم سیمین درد نداشت که هیچ کونش رو هم به کیرم می کوبید.لیلا هم لب و گردن سیمین رو می بوسید موهاشو نوازش می‌داد با یه دست دیگش به کیر خوابیدش جق میزد.
دیگه آخراش بود به زور خودم رو نگه داشته بودم ولی دیگه فایده نداشت هرچی آب تو بدنم بود از کیرم خارج شد و تو کون سیمین تزریق شد کیرم چنان نبض میزد که فهمیدم سیمین هم فهمیده واسه همین کونش رو بیشتر تو بغلم فشار داد آه بلندی می کشیدم و کیرم آب خالی می‌کرد سیمین هم با عشوه می گفت جووون جوون عزیزم. کیرم رو وقتی بیرون کشیدم شل شل شده بود . گفتم بچه ها عالی بود تو تمام عمرم همچین حالی نکرده بودم. سیمین گفت مرسی تو سوپر استار ما بودی . از این به بعد با هم تریسام می کنیم .
هرسه ارضا شده بودیم لخت روی تخت دو ساعت خوابیدیم . دیگه شرمی بین ما نبود همونطور لخت تو خونه می چرخیدیم کیر خوابیده سیمین هم جالب بود وقتی بالا نگاه میکردی یه خانم زیبا با سینه های درشت و سفت و شق وقتی پایین نگاه می کردی هیکل یه مرد با رانهای زنونه .
بعد آجیل و میوه آوردیم و در مورد سرگذشت سیمین با هم صحبت کردیم که تو قسمت دوم از زبان خودش تعریف خواهم کرد .
پایان قسمت اول

نوشته: جمشید. ب

ادامه...


👍 102
👎 11
152701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

938513
2023-07-20 00:27:38 +0330 +0330

عالییییی بود. کاش یکی مثل سیمین نصیب منم بشه و جررررررررررررم بده

5 ❤️

938519
2023-07-20 01:10:55 +0330 +0330

تو اتوبوسهای شما نهار و شام میدن دیوث قرمساق سیمین کونت گذاشت

3 ❤️

938544
2023-07-20 02:36:18 +0330 +0330

قشنگ بود ؛فقط تا جایی ک کون جناب عالی بگا رفت کاش،کون نمیدادی …کاش

6 ❤️

938549
2023-07-20 02:47:28 +0330 +0330

عالییییی

1 ❤️

938552
2023-07-20 02:52:27 +0330 +0330

ب اونجا رسیدم ک میری ماموریت گفتم وسط راه ماموریت کنسل میشع زنشو سر ب سر گبر میاره
انقد تکراری

0 ❤️

938565
2023-07-20 06:19:35 +0330 +0330

سلام جنتلمن 👋

2 ❤️

938591
2023-07-20 08:36:31 +0330 +0330

رختخواب واست پهن کرد تو هال بعد از صندلی اومدی پایین رفتی تو تخت خوابیدی .
کمتر بزن هموطن 😂

5 ❤️

938619
2023-07-20 13:28:58 +0330 +0330

داستان عالی بود اگه واقعی باشه مرد خوشبختی هستس

1 ❤️

938629
2023-07-20 15:02:37 +0330 +0330

لطفاً ادامه شو ننویس

3 ❤️

938635
2023-07-20 15:32:21 +0330 +0330

آخه کونی، وقتی اون شیمیل تخمی تو روز دوبار زنتو گاییده چه نیازیه ریسک بکنه و بخواد شب هم یه بار دیگه زنتو بگاد

1 ❤️

938647
2023-07-20 18:30:52 +0330 +0330

کدوم شهر هستید

1 ❤️

938651
2023-07-20 18:53:49 +0330 +0330

مشخصه که این یه خاطره واقعی نیست و فانتزی نویسنده
پس جناب جمشید خان شما خیلی علاقه به کون دادن داری در عین حال دوست داری اون شخص همزمان زنتو هم بگاد و تو هم از دادن زنت لذت ببری حالا برا اینکه دوست نداری برچسب بی غیرتی بت بخوره و تو هم او را گاییده باشی که یر به یر بشی آرزوی رابطه با شیمیل داری ولی همچین اتفاقی هرگز نمی افته پس یه فکر دیگه به حال این افکار بیمارت کن و دیگه داستان ننویس

2 ❤️

938663
2023-07-20 23:00:08 +0330 +0330

حالا تو کونی بودی یا کونی شدی ؟
معمولا حتی کونی ها هم جلو زنشون کون نمی‌دن .

1 ❤️

938665
2023-07-20 23:11:38 +0330 +0330

بهترین فانتزی متاهل ها همینه

1 ❤️

938697
2023-07-21 01:43:54 +0330 +0330

منتظر قسمت دوم هستیم 😉🤤

1 ❤️

938721
2023-07-21 03:46:18 +0330 +0330

جمشید خیلی کونی هستی مردمو با این چرندیاتت خوب کیر کردیا

1 ❤️

938734
2023-07-21 06:26:13 +0330 +0330

این شماره سیمین و بده ما هم بکنمش از کون دوجنسه نمیشه گذشت

2 ❤️

938742
2023-07-21 07:43:47 +0330 +0330

داشتن یه دوجنسه برای یه زوج خیلی میتونه مهیج باشه

1 ❤️

938756
2023-07-21 10:17:21 +0330 +0330

دقیقا سناریو برای فیلمهای پورن بود.چه حوصله ای داری که نشستی فیلم سوپری که دیده بودی رو تایپ کردی

1 ❤️

939005
2023-07-23 02:52:03 +0330 +0330

در ضمن خونتون جنوبی بوده نه شمالی
عزیز کصخول

1 ❤️

939030
2023-07-23 08:15:58 +0330 +0330

اسی جون اونیکه اول وارد حیاط میشی شمالی میگن برو مطالعه کن بعد نظر بده

0 ❤️

939036
2023-07-23 09:14:47 +0330 +0330

ادامه اش رو بنویس عزیزم

1 ❤️

939988
2023-07-30 13:08:37 +0330 +0330

واقعا بینهایت جالب بود وحال کردم خیلی دلم میخواد منو ببرین وسط خودتون ومنوهم بکنیم و من بلیسم کیر ه ردوتونو عاشق شیمیلم بینهایت هزینه خوب هم مبدم fared_123456@تلگرامم

0 ❤️

939989
2023-07-30 13:11:12 +0330 +0330

ایدی باشماره سیمین روبده پول خوب بهش میدم فقط منو بکنه

0 ❤️

940174
2023-07-31 16:25:06 +0330 +0330

0 ❤️

940336
2023-08-01 17:00:23 +0330 +0330

تو همون ثانیه اول سیخ سیخ شد کس لیلا به پهلوی چپم چسبیده بود ولی کیر سیمین پهلوی چپم رو داشت سوراخ می کرد . کیر خیلی سفتی داشت هر سوراخی رو باز می کرد به لیلا گفتم بیا تو وسط بخواب سیمین خانم داره منو سوراخ میکنه عجب وسطشون بودی و هردوشون سمت چپت بودن ننویس

1 ❤️

940876
2023-08-05 17:46:13 +0330 +0330

جالب بود

1 ❤️

941005
2023-08-06 12:42:13 +0330 +0330

کاری به دروغ یا راستش ندارم در کل خوب بود

1 ❤️

941183
2023-08-07 19:24:12 +0330 +0330

خیلی خوب نوشته بودی. لذت بردم.

1 ❤️

943704
2023-08-23 00:09:22 +0330 +0330

96 احمق لایک کردن یه کسشعر بی اساس رو
سیمین اگه کیر داره پس بدو تولد شناسنامه پسر براش می گیرن و چطور بعنوان یک زن توی بانک استخدام شده؟
این یارو جقیه و توهم سرایی می کنه
شما چرا لایک می کنین؟

0 ❤️

946646
2023-09-10 21:22:06 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

946648
2023-09-10 22:37:33 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️