شقايق خواهر زنم

1391/09/16

مدت زيادي نبود كه ازدواج كرده بودم.يعني شايد به دوسالي ميرسيد.من تو خونه خونه خانومم زياد رفت و آمد ميكنم البته با خود خانومم.يه خواهري داره اسمش شقايقه و خيلي هم باهام خوبه.اندامش بد نيست و از زنم بزرگتره.هيكل ريزه پيزه اي داره.تو خونه هم هميشه با بلوز و شلوار ميگرده و بدون روسري.شلواراش همه پارچه اي و نازكن كه وقتي راه ميره خط كونش معلومه .پيرناشم بيشتر يقه باز نه اونقدر باز كه همه چيش معلوم باشه.بعضي اوقات كه برام چاي مياره يكمي از خط سينش به چشم ميخوره.راستش من اوايل زياد تو نخشون نبودم و اصلا به اين چيزا فكر نميكردم.برام مثه خود زنم بودن و احترام واجب.يه روز كه خونشون بوديم و زنم تو اطاق بقلي بود شقايق روي مبل كنار من نشسته بود و با هم صحبت ميكرديم.تلفن سمت راست من بود و شقايق سمت چپ من نشسته بود كه زنگ خورد شقايق بجايي كه بلند شه تلفن رو برداره روي من دراز شد و كه تلفن رو برداره كه يه باره سينه هاي گندش رو روي رونم احساس كردم و خودشم كه فشارشون ميداد روي رونم من يه نگاهي به اونور خونه كردم كه مبادا كسي باشه كه يه نفس راحتي كشيدم و گفتم ميگفتي خودم بهت ميدادم تلفن رو .گفت مگه سنگين بودم خوبه له نشدي.خلاصه اون روز گذشت.تا يه روز اومدن خونه ما.من روي كامپوترم داستان و عكس سكسي زياد دارم و بخاطر اينكه كسي دست بهش نميزنه همه رو روي دكستاب گذاشتم.اون روز شقايق كه بي اندازه دختر فضولي هست رفت سراغ كامپيوتر و روشنش كرد.تا من رسيدم سروقتش چند تايي عكس رو زيارت كرده بود.رفتم كه لباسامو بپوشم برم بيرون ديدم كه خانم داره عكس ميبينه تا رسيدم تو صفحه رو بست.بهش گفتم نبايد اجازه ميگرفتي و بدون اجازه روشن نميكردي؟گفت مگه اشكال داره گفتم اره شايد عكس خصوصي روش باشه و برات خوب نباشه ببينيشون.گفت منظورت اين پوشه هست گفتم هر چي.لباسامو پوشيدمو زدم بيرون.خيلي يكي بدو ميكرد.خلاصه پيش خودم گفتم اين دختره تنش ميخاره.تا يه روز كه خونشون بوديم.اون حمام بود و خانومم با مادرش و خاهر كوچكترش خونه همسايه رفته بودن براي خريد لباس و بخاطر كوچك بودن حمامشون لباساشونو ميزاشتن رو لباسشويي دم درب حمام.نشسته بودم و منتظر خانومم كه بياد بريم خونه.كه شقايق صدا زد و گفت ميشه لباسامو بدي بهم.گفتم بزار تا صدا بزنم مادرت يا خواهرتو.گفت بزار برام خودم بر ميدارم.گفتم باشه.براش گذاشتم و رفتم كه داد زد گفت بابا بدشون دستم.منم ايستادم دم حمام و لباساشو دادم دستش.اول كه حوله رو گرفت و بعدش تاپ و شلوارشو دادم بهش تازه متوجه شدم كه خانم شرت و كورست نميپوشه.بخاطر همينه كه شلوارش ميره وسط قاچ كونش.خيلي حال كردم
وقتي اومد بيرون با پر رويي گفتم شقايق مگه لباس زير نميپوشي؟گفت نه بابا حوصلشونو ندارم و اينطور راحت ترم گفتم عجب.گفت عجب چرا دستشو گذاشت رو سينه هاش و از بغل فشارشون داد به هم و گفت آره اينطوري خيلي بهتره.منم گفتم آره معلومه بهتره…تا گذشت و براي عروسي برادر زنم قرار شد بياد براي پيژيدن ساندويچ خونه ما.زنم هم خونه خودشون بود براي تزئين سفره عقد.ساعت 9 صبح بود كه اومد.تا اومد داخل رفت بالا لباسشو عوض كرد و اومد پايين.چي ميديدم اينبار دامن پوشيده بود و منم ياد اون روز بودم كه لباسشو دادم دستش.پيش خودم گفتم يعني باز شرت پاش نيست؟
تا اومد پايين بهش گفتم چي شده امروز زدي به دامن؟گفت نه اينكه تو خونه همش بلوز شلوار ميپوشم خسته شدم.الان بد نيست تنوع داشته باشم.گفت مگه بده اينطوري گفتم نه اتفاقا جالبه.و نشستيم پاي درست كردن ساندويچها.ساقهايه خوشگلي داشت و اندامش باحال .بدن سبزه اي داشت و بدون مو.باور كنيد بي اختيار كيرم راست كرد.نميدونم چه حسي داشتم مقابل اون.طرز نشستنش طوري بود كه قسمت بالاي رونش رو ميشد ديد خيلي راحت و باز نشسته بود.تا ساعت 10 كه ساندويچ ميپيچيديم من از شق درد داشتم ميمردم.بعد از چند ساعت بهش گفتم كه چه زنگ پوست خوشگلي داري و پوستت خيلي خوش رنگه.گفت از سبزه خوشت مياد؟گفتم اره عاشق رنگ برنزه هستم.و بي اختيار دستمو گذاشتم رو رونش و كشيدم روش.گفت چكار ميكني شيطون نشو پسر.تا اينو گفت خيلي حال كردم.انتظار شنيدن چنين حرفي رو ازش نداشتم.گفتم مگه بده شيطون بشيم ها؟گفت آره كه بده خيلي هم بده با خنده ميگفت.منم گفتم من شيطون شدم الان هووووووو.گفت واي نه ترسيدم لرزيدم . ميخنديديم.بهش گفتم شقايق يه چيزي بگم راستشو ميگي؟گفت چي؟گفتم ببخشيدا مثل اون روز شرت پات نيست؟گفت نه براي چي؟گفتم همينطوري.آخه خيلي راحت نشستي.گفت مگه اشكا لي داره.اصلا بيا دامنشو زد بالا تر گفتم اي ول به راحتي بابا.گفت براي تو كه بد نيست خوب نگاه ميكني و رنگ مورد علااااااقت.گفتم ديونه.گفت دوست داري تا بزنمش بالا تر تا اومدم بگم نه بسه دامن رو داد بالا واي چي ميديدم كسش و داد بيرون كه نزديك بود كيرم منفجر بشه با ديدنش.گفت خوبه و به كارش مشغول شد.منم مثه اين نديد بديدا .گفتم واو عجب چيزي زدي بهم شقايق…گفت ها چيه كف بر شدي ها؟گفت نه و رفتم جلو دست بزنم بهش.گفت هي چكار ميكني در ديزي بازه حيا گربه كجان.گفتم مگه ميشه و دستمو زدم بهش كه با صدايي پر از شهوت گفت نكن ديونه.گفتم تو اينطوري جلوم نشستي و ميگي دست نزنم مگه ميشه؟و شروع كردم به ماليدن.پاشو باز كردمو رفتم وسط پاش و شروع كردم به خوردن كسش چه حالي ميداد.گفت ببين چكار كردي حالا ديگه نميشه برگردي.وشروع كردم ازش لب گرفتن.قشنگ ميخورد لبمو بهش گفتم اجازه ميدي؟گفت اجازه چي خودت داري همه كار ميكني خوب.شروع كردم به در آوردن پيرهنش.واي كه چه سينه هايي داشت داشتم ديونه ميشدم.شروع كردم به خوردنشون. بعد بلند شدم شلوارمو در آوردم.همش نگاهش به كيرم بود.تا شرتمو در آوردم گفت به چه كيري داري.گفتم الان مال خودت هر كارش دوست داري بكن.اگه گرسنته دوست داري بخورش.گفت اگه بخورمش كه تموم ميشه احتياج ميشه ميليسمش و شروع كرد ساك زدن باورم نميشد كه شقايقي كه از سوسك چندشش ميشه داره كير منو تا حلق مكنه تو دهنش.بعد از يه ده دقيقه اي گفتم بست نيست بخواب .حوابيد به كمر رو زمين منم براي اينكه امتحانش كنم كيرمو كذاشتم در كسش.اگه اجازه بده و چيزي نگه و نترسه پس اپن تشريف دارن اگه كه نزاره نه.ديدم عين خيالش نيست و بيخيال سر كيرمو برسي ماليدم در كسش و اون حال ميكرد و تفي زدم در كسش و كيرمو يكم فشار دادم ديدم نه چيزي نميگه و گفتم پس بزن بريم.هولش دادم تو يه اهي كشيد كه خيلي بهم حال داد.گفت دهنت چفت و بست كه داره چيزي نگي ؟گفتم بابت كست گفت حالا.گفتم خيالت راحت و شروع كردم به كردن .به هر روشي كه فكرشو كنيد با شقايق حال كردم گفت فقط نريزي تو خوب گفتم باشه تو نميريزمو همون موقع كشيدمش بيرون ريختمش رو شكمش چه حالي ميداد اين طور ريختن.بعد وقتي به خودمون اومديم و سر حال شديم گفتم رضا پارت كرده؟گفت رضا كيه ؟گفتم دوست پسرت ديگه گفت تو از كجا ميدوني كه من با رضا دوستم گفتم مگه ميشه از چيزي خبر نداشته باشم؟ديگه رابطه من و شقايق خيلي نزديك تر شده بود و چند بار ديگه هم با هم حال كرديم.

نوشته: ؟


👍 0
👎 1
116559 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

346930
2012-12-06 00:11:02 +0330 +0330
NA

تا شقایق هست
زندگی باید کرد

0 ❤️

346933
2012-12-06 00:16:50 +0330 +0330
NA

با عرض سلام و ادب
شرمنده و …
متاسفانه از اینکه شما به هر چیزی اعتماد میکنید
به شخصی اعتماد میکنید که نمیشناسید او را و عکس برایش میفرستید و شماره موبایل میدهید انهم صرفا برای یک لذت انی و حرام که شاید محقق شود یا نشود
متاسفم از اینکه انسانیت خود را فراموش کرده ایم و خدا را
متاسفم از اینکه شما خود را مهندس ، تحصیل کرده و با فرهنگ معرفی میکنید
متاسفم از اینکه صرفا به یک نام دخترانه اعتماد میکنیدو از پس پرده بی خبرید
متاسفم که به این راحتی فریب میخورید
بدانید تمام اسامی ، عکسها ، داستانها و همه این چیزها که در این سایت و سایت های مشابه است دروغین است و برای اغراض پلیدی ایجاد شده پس هوشیار باشید
میدانید من میتوانیم عکسهای شما را در سایت بگذارم هرچند که بسیاری از انها غیر واقعی است ولی تعدادی هم واقعی است ولی هرگز به خودم اجازه نخواهم داد چنین کنم
کمی فکر کنید
به کجا میروید ؟ (این تذهبون)
به فطرت انسانی خود برگردید
خدا ما را خلق کرده و این همه نعمت بما داده که همین کارها را بکنیم؟
جهت اطلاع من یک مرد متاهل 45 ساله هستم که در چند ثانیه یک ایمیل ساختم و روی سایت گذاشتم
میدانید در عرض یک روز چند پیام برای من آمد؟

0 ❤️

346934
2012-12-06 01:20:27 +0330 +0330
NA

in kasif tarin modele khiyanate.

0 ❤️

346935
2012-12-06 01:28:57 +0330 +0330
NA

با برادر شیر جوان کاملا موافقم
حیف که اسمتو ننوشتی اخر داستان و گرنه دهنتو خحخخحخخخخحخحخخخ میکردم
اره داداش زورم زیاده گنده میام
خخخحخخخخحخخ
خیانت نمیخونم شرمندتم
خخخحخخخحخح

0 ❤️

346936
2012-12-06 02:24:20 +0330 +0330
NA

حرف وجدان رو زدی

0 ❤️

346938
2012-12-06 03:37:42 +0330 +0330
NA

ایول خوشم اومد از داستانمت
من که حال کردم
دمت گرم
بازم بنویس
اگه میتونی

0 ❤️

346939
2012-12-06 04:11:28 +0330 +0330

DAASTANET AALI BOOD
DASTET DARD NAKONE.

0 ❤️

346940
2012-12-06 05:10:46 +0330 +0330
NA

گه اضافی نخور چاقال.همین مونده بود یه اسگل اوبی مثل تو مارو امر به معروف و نهی از منکر کنه.

0 ❤️

346941
2012-12-06 06:33:08 +0330 +0330
NA

باعرض سلام
ازگفته های شمایادگرفتم
1-به هرچیزی اطمینان نکنک.
2-قبل ازفرستادن عکس وداشتن ارتباط تلفنی بایدطرف راشناخت!!!
3-لذت بایدهمیشگی وحلال باشد.(وای ازین حرص وطمع)
4-انسان سمت سکس نرفت هماناخداهمه ی احتیاجاتش رابرطرف می کند.(عجب خدای سکسی ای!!!)
5-مهندس هاوبافرهنگ هاوتحصیل کرده هاازسکس متنفرند.کلا"یک مشت آدم بی سوادوعامی سراغ سکس می روندوتکثیرمی شوندوباسوادان منقرض.
6-حالامثلا"نام دخترانه باشدیاپسرانه چه فرقی درموضوع می کنه اگه پسره واسم دختربزاره خوب یعنی می خوادبده… .شماچرانمی گیری؟
7-تبریک میگم که شمابسختی فریب می خورید.
8-اگرتمام داستانهادروغ است چراشمااینهمه اظهارتاسف می کنید؟!!!
9-حالا مثلا"عکس ماروتوسایت گذاشتیدچه اتفاقی می افته؟توفیس بوک پره ازاین عکسهاکه همه ازخودشون می گذارند.
10-اگه فکرکردیم وخلاف شمانتیجه گرفتیم بازهم ماروبه فکرکردن دعوت می کنید؟
11-مطمئنا"به راهی که شمامی رویدنمی رویم برای سکس وامورات مربوط به سکس به این سایت می آئیم نه اینکه به اسم خداجیب خودمان راپرکنیم .
12-سکس هم جزوفطرت انسان است.باعث تداوم نسل انسان ومشیت وخواست الهی شماچرابافطرت وخواست خدامشکل دارید.
13-دقیقا"خداماراخلق کرده واین همه نعمت داده که همین کارهارابکنیم.هماناشماراجفت آفریدیم.
14_ممنون که کلی دعوت به راستی کردیدولی خودایمیل دروغ می سازید.خوب ازاینهمه دروغ چه چیزی عایدشماشد؟

0 ❤️

346942
2012-12-06 07:32:36 +0330 +0330
NA

باعرض سلام
ازگفته های شمایادگرفتم
1-به هرچیزی نبایداطمینان کردالاکسانی که به اسم خداوپیغمبرمیان .
2-قبل ازفرستادن عکس وداشتن ارتباط تلفنی بایدطرف راشناخت!!!
3-لذت بایدهمیشگی وحلال باشد.(وای ازین حرص وطمع)
4-انسان سمت سکس نرفت هماناخداهمه ی احتیاجاتش رابرطرف می کند.(عجب خدای سکسی ای!!!)
5-مهندس هاوبافرهنگ هاوتحصیل کرده هاازسکس متنفرند.کلا"یک مشت آدم بی سوادوعامی سراغ سکس می روندوتکثیرمی شوندوباسوادان منقرض.
6-حالامثلا"نام دخترانه باشدیاپسرانه چه فرقی درموضوع می کنه اگه پسره واسم دختربزاره خوب یعنی می خوادبده… .شماچرانمی گیری؟
7-تبریک میگم که شمابسختی فریب می خورید.
8-اگرتمام داستانهادروغ است چراشمااینهمه اظهارتاسف می کنید؟!!!
9-حالا مثلا"عکس ماروتوسایت گذاشتیدچه اتفاقی می افته؟توفیس بوک پره ازاین عکسهاکه همه ازخودشون می گذارند.
10-اگه فکرکردیم وخلاف شمانتیجه گرفتیم بازهم ماروبه فکرکردن دعوت می کنید؟
11-مطمئنا"به راهی که شمامی رویدنمی رویم برای سکس وامورات مربوط به سکس به این سایت می آئیم نه اینکه به اسم خداجیب خودمان راپرکنیم .
12-سکس هم جزوفطرت انسان است.باعث تداوم نسل انسان ومشیت وخواست الهی شماچرابافطرت وخواست خدامشکل دارید.
13-دقیقا"خداماراخلق کرده واین همه نعمت داده که همین کارهارابکنیم.هماناشماراجفت آفریدیم.
14_ممنون که کلی دعوت به راستی کردیدولی خودایمیل دروغ می سازید.خوب ازاینهمه دروغ چه چیزی عایدشماشد؟

0 ❤️

346943
2012-12-06 11:51:37 +0330 +0330

ملت چه حالی دارن! چه جوابهای بلند بالایی برای هم تهیه میکنند. اگه اینقد دست به قلمین نامه بفرستین دفتر رییس جمهور مردمی شاید 50 هزار تومان کمک بلا عوض بهتان بنماید.

0 ❤️

346944
2012-12-06 20:53:41 +0330 +0330
NA

سايت پر شده از ملا
=))
اينجا هم دست از اين حرفها بر نميدارين
صيغه كيلو چنده؟
كى گفته با خوندن يه خط عربى زنو مرد به هم محرم ميشن بريزين دور اين حرفاى آخوندارو اينا كاسبى ميكنن شما چرا باور ميكنيد

تا به كى در خواب غفلت؟

0 ❤️

346945
2012-12-07 17:58:43 +0330 +0330
NA

BARADRA VA KHAHARAYE GERAMI ke shoroo be nahy az monkar mikonid, khodetoon inja che gohi mikhorid age vaghean obnei nistin, kose nanehatoon ba in kos sheratoon mese akhoonda, bezanid be chak berin masjed roo menbar nayayn shahvani

0 ❤️

554418
2016-08-31 18:44:46 +0430 +0430

نوش جونت
فقط تو هم مثل بقیه شُشی تشریف داری
از کونم میکردیش خب موگول ژنتیکی

0 ❤️

668172
2018-01-06 12:28:46 +0330 +0330

تا زندگی هست شقایق باید کرد…
برگرفته از نظر اول

0 ❤️