عشق من یلدا

1400/05/27

با سلام اسم من فرید هست ۴۷ساله با قد ۱۷۰ و همسر دوست داشتنی و خوشگلم یلدا ۴۲ساله با قد ۱۶۸ وبسیار زیبا با اندامی به نسبت سن مناسب و سینه های متوسط و کون وکپلی پهن و درشت و کیر شق کن با احساساتی فوق شهوانی در سکس . من و یلدا بعداز یکسال زندگی در کنار پدر ومادرم مستقل شدیم و یک خانه ویلایی در اهواز بابت شغل مناسبی در شرکتی خصوصی که با پارتی بازی برایم جفت وجور شده بود اثاث کشی کردیم هرچند اوایل جفتمون دلتنگ خانواده هامون بودیم اما آزادی و استقلالی که در غربت داشتیم زندگی و رابطه زناشویی ما لذت و شیرینی دیگه ای داشت یلدا در پوشیدن لباس دلخواهش آزاد بود بی دغدغه آزادانه فیلم سوپر تماشا میکردیم سکسمون خیلی لذتبخش و متنوع بود و به تقلید از فبلمها سکس میکردیم آتش شهوت یلدا روز به روز بیشتر میشد عصر که از شرکت برمیگشتم بعد از دوش گرفتن که از حمام ببرون می اومدم یلدا با آرایشی که کرده بود کاملا برهنه منتظر من بود تا برام ساک بزنه و هم زمان من هم کس سفید و چوچوله ورم کردش رو ببوسم و لیس بزنم و بعدش هم ترتیب و کس وکونش رو میدادم و شب هم قبل ازخواب باهم دوش میگرفتبم و برنامه مون تکرار میشد یلدا از اینکه من زیاد مقید به حجاب زن نبودم و به آزادی زن اهمیت میدادم خوشحال بود من نه از نوع لباس پوشیدنش و یا آرایشی که میکرد یا دست دادن به مردان به اصطلاح نامحرم ایرادی نمی گرفتم بطوریکه خود یلدا میگفت از اینکه با یه مرد روشنفکری ازدواج کردم خیلی خوشحالم . من توی شرکت با دوسه نفر دوست شده بودم که تقریبا همفکر بودیم اهل مشروب و خوش گذرونی بودن یکی شون که اسم کوچکش محموده هم علاوه بر اینا اهل خانم بازی هم بود بطوریکه چشمش دنبال یکی از خانمهای همکارمون بود ومیگفت تشنه کردنش هستم اما راه نمیده بعد بمن میگفت تو تو هم خوشتیپ تر از منی و هم خوش قیافه تر اگه بری تو نخش به تو راه میده ولی من از این گفته هاش میخندیدم و هیچی نمی گفتم یه روز محمود اومد اتاق کارم و گفت من یه کارتن ویسکی قوطی گرفتم بین بچه ها قسمت کنم تو هم میخوای ؟ با خوشحالی و ذوق فراوان گفتم دمت گرم چند بار میخواستم ازت بپرسم کجا میتونم یه لیتر عرق گیر بیارم ولی روم نمیشد محمود گفت تا من رو داری غمی نداشته باش هروقت خواستی بگو من بهترین مشروبها را برات جور میکنم . اون زمان ویسکی و‌تکا و آبجو قوطی زیاد توی بازار بود بالاخره ۴قوطی ویسکی برام آورد که قیمت هر قوطیش هفت هزارتومن بود .با تهیه مشروب شبها ضمن شام چندپیک ویسکی میخوردم الحق یلدا هم برام سنگ تموم میذاشت لباس تنگ و بدن نما میپوشید بدون سوتین که سینه هاش کاملا قلقکم میداد و برجستگی کس مثلثیش بیشتر مستم میکرد اصرار من هم که یه پیک کوچولو بخوره فایده ای نداشت و میگفت میخوام حواسم جمع باشه که توی رختخواب خوب ازت پذیرایی کنم دلبری و لوندیش بیشتر از مشروب مستم میکرد. یه روز وقتی از شرکت برمیگشتم یلدا با یه خانمی جلو در حیاط باهم حرف میزدن وقتی رسیدم سلام کردم و یلدا منو با اون خانم که زهره اسمش بود به همدیگه معرفی کرد و در ادامه ایشون همسایه بغل دستی مون هستن وقتی که ما اومدیم مسافرت بودن حالا برای خیرمقدمی زحمت کشیدن من هم با سلام احوالپرسی و تشکر از لطفشون دعوتشون کردم بفرمایین داخل ایشون هم لبخندی تشکر کردن و گفتن بموقع مزاحمتون میشیم بعد از رفتن زهره خانم رفتیم داخل و یلدا از مهربونی زهره خانم تعریف کرد من هم یلدا رو بغل کردم و گفتم تو هم دیگه تنها نیستی و میتونی با زهره خانم که بنظر خبلی با شخصیت و امروزه هست دوست بشی یلدا که هنوز تو بغلم بود منو بوسید و گفت مرسی عشقم . با خانواده هامون تلفنی در تماس بودیم و البته بعد از یکی دو ماه یه آخر هفته ای برای دیدن خانواده به شهرمون رفتیم و برای اولین بار پنجشنبه ما بدون سکس گذشت البته بدون اون چند روزی که یلدا پریود شده بود . مادرم به یلدا گفت دست از تنبلی بردارین ما نوه مبخوایم من هم با خنده به مادرم گفتم باید دو سه سال صبر کنی . دیدار خانواده تجدید روحبه ای برامون بود جمعه عصر برگشتیم اهواز وقتی به خونه رسیدیم بلافاصله با هم رفتیم دوش بگیریم زیر دوش مشغول کس لیسی شدم یلدا هم سرم رو فشار داد سمت کسش و گفت امشب باید تلافی دیشب رو در بیاریم بعد نشست شروع کرد به ساک زدن چنان با حرارت و شهوت آلود ساک میزد که آبم اومد و سریع کیرم رو سمت صورتش و سینه هاش بردم و آبم رو اونجا ریختم بعداز دوش یلدا با تیشرت و شلوارک اومد روی پام نشست بعد از بوسیدن لبهام گفت راحت شدم گفتم از چی گفت از لباسی که این دو روز تنم بود من هم لبش رو بوسیدم و گفتم آره عزیزم این لباسها بیشتر بهت میاد هرکی تو را با این تیپ ببینه برات شق میکنه یلدا با لوندی وخنده گفت یعنی اگه کسی زنت رو با این تیپ و لباس ببینه تو ناراحت نمیشی گفتم اگه تو راضی باشی من هم راضیم یلدا گفت ولی من خجالت میکشم من گفتم در این حد که نه ولی میتونی هر لباسی که دوست داشته باشی بپوشی مجددا منو بوسید وگفت از اعتمادی به من داری ممنونم . اون شب چون شام آماده نداشتیم گفتم بریم بیرون پیتزا بخوریم یلدا گفت خستمه بزار برای یه شب دیگه گفتم شام چی بخوریم یلدا گفت سوسیس داریم خوراک سوسیس سیب زمینی درست کنم ؟گفتم عالیه فقط برم سوپری محل نوشابه و سس بگیرم تو هم مشغول پخت و پز شو فی الفور پوشیدم و رفتم خرید کردم یه پاکت سیگار هم برای مواقع مشروب خوری خریدم و برگشتم خونه یلدا مشغول تهبه شام بود بعداز آماده شدن شام کمکش سفره انداختم بعد از توی یخچال شیشه مشروبی که قبلا قوطی ها رو توش ریخته بودم آوردم سر سفره و ضمن شام چند پیک به سلامتی یلدا میخوردم او هم با عشوه و لوندی به من حال میداد وفتی یه پیک به سلامتی ناز سفید و تپلش خوردم او هم لیوان نوشابه را بالا برد و گفت به سلامتی کیر خوشمزه ت .بعد شام فیلم سوپر دیدیم و ضمن تماشا هردو لخت مادرزاد روی فرش خوابیدیم و مشغول لاس زدن شدیم پرزهای فرش بدن لختمون رو اذیت میکرد یلدا بلند شد و یه پتوی ملافه داری را آورد و زیر پامون پهن کرد من زمان مجردیم خیلی از این فبلمها دیده بودم و برام تارگی نداشت اما یلدا چهار چشمی داشت صحنه ها رو میدید و کیرم رو محکم فشار میداد من بیخیال فیلم سرم رو بردم سمت کسش که خیس شده بود رو لیس میزدم یلدا کیف میکرد گفت کسم خوشمزس گفتم بهترین مزه رو داره او هم گفت نوش جون خودت و کیر بکنت . رومون تو روی همدیگه باز شده بود پرسیدم میدونی خدا کس رو برای چی آفریده با عشوه گفت برای کیرخوردن و گاییده شدن پرسیدم تو هم کیر کلفت و بزرگ دوست داری؟ شروع کرد به ساک زدن و گفت همه زنها از کلفت و دراز بیشتر لذت میبرن پرسیدم از دیدن این کیرهای کلفت لذت میبری با صداییکه کاملا حشری حشری شده بود گفت آره کسم آب میفته فکر میکردم از این سوالهای من خوشش نیاد اما او برعکس بدون هیچ شرم وخجالتی جوابم رو میداد اون شب تا سحر بیدار بودیم و روی همون فرش دو بار باهاش نزدیکی کردم همیشه آخرین مرحله سکسمون گاییدن کونش بود وقتی بصورت داگی قمبل کردسوراخ کونش باز بود وقتی کیرم رو در کونش گذاشتم کونش اونقدر گشاد شده بود که با یک فشار تا بیخ کیرم رفت توش و بعد از کلی تلمبه زدن آب جفتمون تقریبا همزمان اومد و ته مانده آب کمرم رو توی کونش ریختم .

نوشته: فرید


👍 1
👎 11
10601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

826819
2021-08-18 05:58:11 +0430 +0430

🤮 🤮 🤮 و دیگر هیچ

0 ❤️

827273
2021-08-20 22:37:32 +0430 +0430

خب ما الان چیکار کنیم دیوص؟؟ زنتو بگاییم خیالت راحت شه؟؟؟

0 ❤️