عمه دوست دخترم و کس‌کشی من (۱)

1402/03/29

سلام من امین هستم و این خاطره ایی که براتون مینویسم برای ۳ سال پیش هست ولی تا همین امروز هم ادامه داره و تموم نشده خب همونطور که گفتم اسمم امین است اهل اصفهان ۲۹ سالمه جریان از سال ۹۳ شروع میشه که تو تلگرام با یکی اشنا شدم و رفتم تو رابطه اسمش مهسا بود شوهر داشت خوشگل بود و همون چیزای همیشگی که ادمو حشری میکنه ولی چون ازم دور بود من اصفهان بودم و اون رضاشهر بود نمیتونستم خیلی باهاش رابطه داشته باشم تا اینکه شوهرش تو اصفهان کار پیدا کرد و اومدن اصفهان و تمام ماجرای من و مهسا و عمش لیلا شروع شروع شد.مهسا وقتایی که میخواست بیاد خونه من که سکس داشته باشیم چون شوهرش متعصب بود با عمش میومد که کسی بهش گیر نده و راحت باشه عمش می نشست تو هال و ما می رفتیم تو اتاق کارامونو میکردیم که اگه استقبال از این داستان خوب بود تمام سکسامونو براتون تعریف میکنم. یه روز به مهسا گفتم بزار یه گروه تو تلگرام بزنیم و عمت رو هم بیاریم ۳تایی حرف بزنیم آشنا بشم باهاش اون موقع من واقعا تو نخ عمش بودم چون مهسا تعریف میکرد برام که عمم دوس پسر داره و دلش میخواد سکس داشته باشن باهم ولی چون مکان ندارن نمیتونن قرار شد که از خونه من استفاده کنن و من به همین بهونه رفتم پی‌وی عمش و خیلی راحت تر از اونچه که فکر میکردم مخشو برای خودم زدم و فقط ۳روز از صحبتامون گذشته بود که آوردمش خونه خودمو ترتیبشو دادم(داستان این سکس رو هم براتون میزارم خیلی جذاب بود اولین سکسمون).لیلا خیلی راحت بود هر موقع هوس می کردم بهش پیام میدادم نهایت ۲ساعت بعد خونم بود و تو بغلم دراز کشیده بود یه روز بعد از سکس بهش گفتم نظرت در مورد رابطه با دیگران چیه مثلا دوست داری به بقیه هم بدی؟ بجز من؟ اولش یکم ناز کرد و بعد گفت نمیدونم ولی بنظر جالبه. همونجا لبامو گذاشتم رو لباش و بهش گفتم کاری میکنم حسابی حال کنی و یه قرار با یکی از دوستام برای پس فرداش گذاشتم.روزش رسید و من تخت و تشک و دستمال و آب رو آماده کردم اول لیلا اومد آوردمش داخل یذره استرس داشت که بوسیدمش و بلوزشو دادم بالا سینه هاشو از سوتین دراوردم و شروع کردم به خوردنشون چون تنها راه اروم کردنش این بود که حشری بشه گفتمش زانو بزن بخورش تا احسان دوستم برسه…۵ دقیقه ایی در حال ساک زدن بود که احسان زنگو زد و لیلا خودشو جمو جور کرد نشست رو مبل.احسان دوستم هیکلش معمولیه ولی چون فوتسال بازی میکنه بدن رو فرمی داره و کیر به شدت کلفت و بزرگی داره از اونا که هرکی ببینه میرینه به خودش.احسان اومد داخل و سلام کردن و نشست کنار لیلا و منم جلوشون ایستاده بودم گفتم احسان جان لیلا جون تعریفتو زیاد شنیده از من و خواست امروز یه سرویس اساسی بهش بدی…احسان گفت چشم و دستشو گذاشت رو رون لیلا و شروع کرد به نوازش. چون لیلا قبلش واسه من ساک زده بود کسش خیس شده بود پاهاشو که باز کرد خیسی به شلوارش هم رسیده بود احسان و لیلا باهم لب میگرفتن و احسان از رو لباس سینه ها لیلا رو فشار میداد…لیلا خیلی حشری شده بود به من اشاره کرد که برم جلوتر و وقتی رفتم دستشو گذاشت رو بند شلوارکم و بازش کرد چون شورت پام نبود شلوارکو کشید پایین و خایه هامو گرفته بود دستش لباشو از احسان جدا کرد و و بهش گفت شلوارتو در بیار اومد پایین مبل زانو زد و زبونشو از خایه هام تا نوک کیرم کشید و لیس زد و گذاشت تو دهنش چشماشو بسته بود و ساک میزد که احسان لخت شد و اومد نزدیک دست لیلا رو گرفت گذاشت رو کیرش یه لحظه لیلا جا خورد و چشماشو ک نزدیک بود از کاسه دربیان گذاشت رو چیزی که تو دستش بود…گفت این چیههههه این بره داخلم که پاره میشم و خندید من گفتم سرویس میخواستی دیگه اینم یه سرویس ویژه احسان خندید و سرشو گرفت اورد سمت کیرش که بگم دسته بیل واژه مناسب تریه براش…لیلا دهنشو باز کرد ولی بازم نهایت ۲بند انگشت میرفت تو دهنش بیشتر از این دهنش جا نداشت و شروع کرد به ساک زدن هم برای من و هم برای احسان من بلوزشو دراوردم و احسان سوتین رو باز کرد ۲تا هلو از سوتین افتادن بیرون سایزشون ۷۵ بود و خیلی خوشگل و نرم بودن با نوک قهوه ایی بسیار حشری کننده…لیلا رو بلند کردیم شلوارشو در آوردیم ایستاد بینمون و هم با من و هم با احسان لب میگرفت احسان دستش رو سینه ها لیلا بود و من دستم تو شورتش بود و با کسش بازی میکردم احسان لیلا رو بلند کرد رفتیم سمت اتاق خواب و خوابوندش رو تخت گفتم لیلا جون اول کدوممون؟ گفت اول تو که یکم جا باز کنه این کیر یباره بره تو کسم من میمیرم از درد احسان خندید و رفت بالای سرش نشست کیرشو گذاشت رو صورتش منم شورتشو از پاش دراوردم تف مالیدم به کیرم و سرشو گزاشتم رو کسش و لاشو باهاش باز کردم ولی فرو نمی کردم همینجور بازی میدادم لیلا آه و نالش در اومده بود بهش گفتم لیلا خوشت اومده؟ چون کیر تو دهنش بود نمیتونست حرف بزنه فقط با اهمممممم ک میگفت ینی اره دستشو گذاشت رو کیرم و و میکشید جلو که بره داخل منم فشار دادم خیلی راحت رفت تو و شروع کردم به تلمبه زدن و کل اتاق صدای تلمبه من و اه کشیدن لیلا بود کیر احسانو دراورد و گفت اوووووههههه ارههههه پاررررمممممم کنید کسمو جر بدید امروز حسابی سرویس میخواد کسممممم و دوباره کیر احسانو میزاشت تو دهنش و آه و اوه بلند میشد منم سرعت تلمبه رو بیشتر کردم سینه هاش تکون میخوردن که احسان یکیشونو گفته بود و فشار میداد من کیرمو کشیدم بیرون و حالا نوبت احسان بود رفت جای من و پای چپ لیلا رو گزاشت رو شونش لیلا کمی به سمت من خم شده بود کیرش بخاطر ساک زدنای لیلا خیس بود و کس لیلا هم که ابشار راه افتاده بود ازش سر کیرشو تنظیم کرد و همونجور که لیلا داشت به جر خوردن کسش نگاه میکرد کم کم فرو میکرد داخلش لیلا چشماشو بست و دستشو میکوبید به تشک بخاطر دسته بیلی که توش فرو میرفت گفتم الانه که جیغش دربیار کیرمو گزاشتم تو دهنش نگا کردم دیدم احسان تا ته فرو کرده داخل و اروم شروع کرد به تلمبه زدن لیلا دیگه نفسی واسه ساک زدن نداشت کیرمو دراورد و تند تند نفس میکشید و اهو ناله میکرد میگفت اوویییییییی خیلی بزرگههههه دارم پاره میشمممم احسان توجهی نمیکرد و هنوزم اروم تا ته فشار میداد لیلا که انگار جا باز کرده بود کیرمو گرفت و زبونشون به سر کیرم میزد و میگفت بکنییییییید پارمممم کنیییید محکم تر احسااان احسانم حشری تر شده بود و سرعت تلمبه رو بیشتر کرد فقط صدای ناله میومد تو اتاق ارههههههه جرررررر بدههههه هرچقد که میخوای جررررر بده این کسمووووو ااااااهههههه اررررررهههههه داره میاااااااااد و وسط تلمبه های احسان لیلا شروع کرد به لرزیدن و ارضا شد احسان ایستاد و هردومون داشتیم لرزش لیلا رو نگا میکردیم احسان کیرشو کشید بیرون و لیلا دستشو گزاشت رو کسش و میلرزید چند ثانیه بعد دوباره کیر احسانو گرفت گزاشت رو کسش و احسان یباره تا ته فرو کرد داخل و باز آهو ناله های لیلا اتاقو گرفت احسان مثل دیوونه ها تلمبه میزد و لیلا دیگه حتی نمیتونست نفس بکشه سینه هاش مثل ویبره عقب جلو میشدن تو دستام و تلمبه اخرو زد و کشید بیرون من دراز کشیدم و لیلا اومد نشست روش و یه اه سکسی کشید بخاطر کیر احسان اصن کس لیلا کاملا گشاد شده بود لیلا رو خوابوندم رو خودم و شروع کردم با سرعت تلمبه زدن لیلا گفت اوییییییی بکننننننن محکمترررررررر اررررههههههه سینه هاش جلو صورتم به همدیگه میخوردن و منو حشری تر میکردن گرفتمشون تو دستم و کشیدم جلوتر ک بخورمشون احسان اومد بالا سرم و کیرشو گزاشت تو دهن لیلا و تو دهنش تلمبه میزد لیلا عملا داشت زیر دست ما به گا میرفت و البته خیلی هم لذت میبرد حدودا ۵ دقیقه داشتم میکردمش که احسان بلندش کرد داگی شد و رفت پشتش کیرشو تنظیم کرد و بدون معطلی فرو کرد تو کسش و شروع کرد تلمبه زدن لیلا دیگه تو اوج لذت بود یه دستش رو زمین بود و دست دیگش رو کسش باهاش بازی میکرد احسان محکم تلمبه میزد و لیلا میگفت اررررهههههه بززززرزن محمکترررررررر تا ته فروکن تو کسممممممم جر بده کسمووووووو نذار نفس بکشمممممم و احسان باز سریعتر و محکم تر میزد ک لیلا گفت ارررررهههههه داره مییااااااااااد داره میااااااااد و دیگه نتونست خودشو کنترل کنه افتاد رو تخت احسان کیرشو تا ته تو کسش فرو کرده بود و همونجا نگه داشته بود و لیلا بار دوم ارضا شد من که دیدن این صحنه دیوونم کرده بود آبم داشت میومد به لیلا گفتم داره میاد لیلا دهنشو باز کرد و کردم تو دهنش چند ثانیه تلمبه زدم و همشو همونجا خالی کردم و افتادم سر جام لیلا موند با دهن پر اب من و کیر احسان که انگار قصد ارضا شدن نداشت احسان کشید بیرون و لیلا نشست و آبمو از دهنش ریخت رو سینه هاش احسان اومد جلو و کیرشو کرد تو دهن لیلا…لیلا دو دستی کیرشو گرفته بود واسش ساک میزد چند دقیقه همینجور گذشت احسان دوباره لیلا رو داگی کرد و رفت پشتش بی مقدمه فرو کرد داخلش و باز این لیلا بود که صدای آهو نالش اتاقو گرفته بود کسش دیگه کاملا به کیر احسان عادت کرده بود و فقط دلش میخواست که این سکس تموم نشه…احسان با تمام توانش تو کس لیلا تلمبه میزد و من از جلو داشتم میدیدم که سینه هاش چطور تکون میخوردن با هر ضربه. سر لیلا رو گرفتم و اوردم سمت کیرم و گزاشتم تو دهنش تا برام ساک بزنه دو دقیقه همینطور گذشت تا اینکه احسان گفت داره میاد بشین که بریزم تو دهنت ضربه اخرو مثل پتک کوبید ته کس لیلا و پرتش کرد به جلو لیلا سریع نشست و کیر احسانو گزاشت تو دهنش و احسان با یه اهه بلند کل ابشو تو دهن لیلا خالی کرد لیلا بخاطر کیر کلفت احسان و آبش عوق میزد و با دستش تا قطره اخر اب احسانو تو دهنش دوشید…احسان رفت به دیوار تکیه داد لیلا به کیرش نگا میکرد و گفت باورم نمیشه همچین کیری تو کس من بوده تا حالا اینقد حال نکرده بودم و رفت سمت کیر احسان گرفتش و دوباره براش ساک زد بعد همونجا وسط تخت دراز کشید گفت هوففففف دلم دوباره میخواد…گفتمش برا امروز کافیه دیگه دفعه بعدی قول میدم بیشتر گیرت بیاد پاشدیم لباسامونو پوشیدیم حین لباس پوشیدن لیلا دوباره نشست گفت هنوزم دلم کیر میخواد احسان که انگار هنوز سیر نشده بود گفت میخوای دوباره بکنمت؟ لیلا که هنوز شورت پاش نکرده بود پاهاشو باز کرد گفت بیا توش عشقم احسان انگار دوباره شق کرده بود شورت و شلوارشو دراورد ی تف به کیرش زد و بدون معطلی تا ته فرو کرد تو کس لیلا و شروع کرد به تلمبه زدن لیلا میگفت اررهههههه بکنش کسمو دوباره میخوام جررشششش بدییییی اااااههههه اییییییییی بکنننننن کیرت کسمو پرررر کردههههه احسان سینه ها لیلا رو از زیر سوتین دراورد و محکم و سریع تلمبه میزد چند دیقه همینطور تلمبه میزد و گفت داره میاد لیلا گفت بریزش توششششش ولی احسان درش اورد دوباره گزاشت تو دهن لیلا و باز تا قطره اخر تو دهنش خالی کرد لیلا دوباره افتاد سر جاش و میخندید و نفس نفس میزد احسان گفت هرموقع دلت خواست میتونی روم حساب کنی و لباسشو پوشید و بعد از خدافظی رفت لیلا هم لباساشو پوشید اومد تو هال گفت تا حالا اینجوری کسی منو نگاییده بود گفتم تازه اولشه هنوز کلفت تر احسان هم میشناسم اگه خواستی بگو اونا رو هم جور میکنم برات … خب این قسمت اول داستان بود من بعد از احسان چندین بار دیگه هم لیلا رو برای دوستام ردیف میکردم هم تک نفره هم دبل و یکبار هم ۳از دوستامو اوردم براش که اونا رو هم براتون تعریف میکنم

نوشته: امین


👍 22
👎 8
49601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

933921
2023-06-20 01:15:36 +0330 +0330

خ خ خ

0 ❤️

933922
2023-06-20 01:15:42 +0330 +0330

اون دیگه غار شده
بدرد سکس نمیخوره

0 ❤️

933956
2023-06-20 03:55:12 +0330 +0330

نه این لیلا بود نه اون احسان من فیلمشو دیدم اون الکسیس بود اون کیران لی توام خواب بودی! حالا داستانت چه ربطی به عمش داشت من نمیدونم

0 ❤️

933988
2023-06-20 11:09:04 +0330 +0330

این نوشته یه جقی کس‌مشنگ هست که حتی ایران هم نیست و نمیدونه شهرضا هست نه رضاشهر
کیرم تو آلبانی و مریم کسو و جقی‌های زیر دستش

1 ❤️

934013
2023-06-20 14:47:08 +0330 +0330

چرت

0 ❤️

934058
2023-06-20 20:00:36 +0330 +0330

آخه کس ندیده خیلی خوشگل و نرم بودن با نوک قهوه‌ای میشه با اون کارخونه گچ تو کلت بگی کدوم سینه اینجوری نیست اگر بجز این باشه سینه نیست میشه قمبل

0 ❤️

934059
2023-06-20 20:08:56 +0330 +0330

تو که راست گفتی بلافاصله دوباره کرد
ولی حواله دروغگو به رانی هلو 🍑

0 ❤️