ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۵ و پایانی)

1400/10/11

...قسمت قبل

ساعت ۱ بود که از خواب بیدار شدم .و یه نیمرو پختم و با پیاز زیاد خوردم .
(که اب کمرم زیاد بشه. تو کتاب طب سنتی خونده بودم)
و توحال خودم بودم .و یه فلش فیلم سوپر گی خریده بودم .و گذاشتم تو دستگاه و شروع کردن دیدن فیلم .و با کیرم ور میرفتم.
و هی با خودم مرور می‌کردم. سکس دیشب آقا عنایت با بهروز رو .
خیلی دیشب بهم حال داد از اینکه سکس واقعی رو داشتم از نزدیک میدیدم .و اینکه خیلی این د و تا عاشقانه سکس کردند .
منم به عنوان لوچه آقا عنایت .فقط کارم این بود که کیر آقا عنایت رو .آماده کنم و سیخ نگه دارم و اون حال کنه .و هی براش ساک بزنم.
خیلی دوست داشتم .منم به آقا عنایت کون بدم .و مزه اون کیر رو تو کونم احساس کنم . و زیر عنایت ناله کنم .و دست و پا بزنم .
شروع کردم کونمو روغن زدن و خودمو انگشت کردن .
بعد رفتم در یخچال رو باز کردم .و یه خیار برداشتم .و روغن مالی کردم .
و اومدم بکنم تو کونم .
هر کاری کردم نمی‌رفت تو کونم .و خودمو شروع کردن انگشت کردن و جق زدن .
تاابم آومد. و راحت شدم .
بعد به بهروز زنگ زدم .و درباره دیشب با هم کلی حرف زدیم. و حرف های سکسی ردو بدل شد .
بهش گفتم که .منم دوست دارم .آقا عنایت منو بکنه .
اما فقط تو این مدت فقط براش ساک زدم .
بهروز گفت .اون اول اینجوریه .
منم اول زیاد براش ساک زدم .تا بعدا ،به قول خودش از ساک زدن . که حسابی سیر شد.و منم حسابی کیرشو لیسیدم و تو این کار وارد شدم .
بعد منو کرد و دیگه فقط تو‌کونم تلمبه میزنه .
خلاصه خداحافظیکردم و قطع کردم.
بعد یه ساعت طاقت نیاوردم و به آقا عنایت زنگ زدم .
و بعد احوالپرسی .
گفتم:آقا عنایت ببخشیدا. میشه منم بکنی .خیلی دوست دارم عین بهروز منو بکنی.
گفت :مهرداد جان یه کم رو کونت کار کن .که کمی گشاد بشه .
چون کنت تنگه و اگه بکنم اذیت میشی و بهت حال نمیده .
خیار و یا هویج رو روغنی کن و بکن تو کونت .
تا کونت عادت کنه.
بعد گفت:
نمیخاد این کارو بکنی‌.کیر بهروز قلمی. و اذیت نمیشی بگو اون بکنتت .تا کونت عادت کنه .و دوتایی هم حال کرده باشین .
گفتم باشه.
و به بهروز زنگ زدم .و ماجرا رو گفتم .
و بهروز هم سریع قبول کرد . و گفتم بیا خونمون .
و اونم آمد. و سریع لخت شد و منم لخت شدم .
و روغن زد در کونم .و کیرشم روغنی کرد .
و قمبل کردم و کیرشو شروع کرد فشار دادن‌ ‌و کیرش راحت رفت تو .
کیرش باریک و قلمی بود .
دردی رد احساس نکردم .فقط کونم کمی می‌ سوخت.
یه ۱۰ دقیقه ای که تلمبه زد آبش اومد و همرو تو کونم خالی کرد.
و مم رفتم دستشویی و خودمو خالی کردم .
و یه ۳هفته ای .تقریبا یه روز در میان بهروز منو می‌کرد.
و اکثرا مت میرفتم خونشون و ت اتاق خودش منو می‌کرد.
یه روز که تعطیل عمومی بود .وسط خردا د بود .
و آقا عنایت نمیتونست مغازه رو باز کنه.
به ما گفت فردا بیایین خونه .با هم باشیم.
و ما روز تعطیل .ساعت ۱۰ صبح رفتین خونه عنایت.
و عنایت از حمام در اومده بود .و شیک و اصلاح کرده .نشسته بود .رو مبل و باکتری بازی می‌کرد.
و به ما هم گفت بریم دوش بگیریم.
و ما دوتایی رفتیم حمام و دوش گرفتیم و لای پامون رو هم حسابی لیف زدیم.
بهروز که لباس زنونه پوشید .
د و تایی اومدیم رو تخت و آقا عنایت هم اومد .
و کیرشو گرفت جلو صورتم .منم شروع کردن خوردن و تا کیرش حسابی سیخ شد.
بعد به من گفت قمبل کن و من داگی شدم .
گفت :امروزمیخام کون تو رو بکنم. آماده ای مهردا د من.
گفتم آره.
و آقا عنایت شروع کرد با ولع کونمو لیسیدن.
بعد کادموم رو از توکشو برداشت و کشید رو کیرش.
و به بهروز گفت :بهروز بیا بکنش تا کونش وا شه.
بهروز اومد و کاندوم کشید رو کیرش.
اما کاندوم برای کیرش خیلی گشاد بود .بعد کاندوم رو در آورد.
و گیرشو روغن زد و گذاشت رو سوراخم و شروع کرد تلمبه زدن .
و منم داشتم لذت می‌بردم.
یه ۵ دقیقه ای تلمبه زد و بعد درآورد.
و سریع آقا عنایت اومد پشتم و کیرشو گذاشت در کونم و سرشو کرد تو .
و گفت خوبه.
بعد گفت درد نداری .گفتم نه .
بعد یه کم فشار داد .
و من قشنگ باز شدن کونمو حس میکردم .
خیلی کم درد داشتم .اما نه اونقدر که بخام اذیت شم.
و آقا عنایت هم کامل کیرشو کرد تو کونم و نگه داشت و تکون نمیداد.
و به بهروز گفت که خایه هامو بمال.
و بهروز هم دستشو از پشت کونه عنایت آورد و خایه هاشو میمالید .
بهد چند دقیقه عنایت کیرشو در آورد و یه تف انداخت تو کونم و کیرشو فرو کرد تو و شروع کرد تلمبه زدن.
و هی میگفت. مهراد دیگه کونت پاره بدون.
دیگه شدی کونی خودم.
کونت چه حالی میده.
دیگه از کونت نمیگذرم.
و از این قبیل حرفها.
تواین حالت فکر کنم یه ۱۰ دقیقه ای تلمبه زد.
بعد کیرشو از تو کونم در اورد. و کاندوم رو کشید بیرون.وگفت برگرد یه کم بخورش.
منم کمی خوردم و اونم داشت از بهروز لب می‌گرفت.
بعد یه کاندوم نو باز کرد و کشید رو کیرش و دراز کشید و بهروز اومد و نشست رو کیرش و شروع کرد بالا و پایین کردن .
و یه ۱۰ دقیقه هم این طور حال کرد عنایت و کیرش به نظر شل شده می‌آمد. چون چند بار از کون بهروز اومد بیرون و بهروز تنظیم کرد و دوباره دا تو.
بعد بهروز پا شد.و عنایت دوباره کاندوم رو در آورد و کیرشو کرد تو دهن من .
و کمی که کیرشو خوردم .دوباره کیرش سفت تر شد.
و من برگردند و بدون کاندوم کرد تو کونم.
و شروع کرد تلمبه زدن و منم داشتن حسابی لذت می‌بردم.
کمی که تلمبه زد خودشو انداخت رو مو من دراز کش شدم و اونم افتاده بود روم و تکون نخورد . و ارضا شد و ابشو ریخت تو کونم.
و بعد بلند شد و روع کرد خندیدن.و منم رفتم دستشویی و نشستم .
و آب کزر عنایت از تو کونم می‌ریخت بیرون و کونمم پر هوا شده بود.
خودمو شستم.و اومدم بیرون .
دیدم عنایت داره کیر بهروز رو میخوره.و آب بهروز اومد و منم اومدم پیششون و خم شد و کیر منم گرد تو دهنش وشروع کرد ساک زدن .و کمی که خورد آب منم اومد و منم همشو تو دهنش خالی کردم.
و اونم بلند شدو رفت دهنشو شست .
و اومد هر د ما رو بوس کرد .و چنان با افتخار می‌خندید. و سرحال بود.
بعد رفت تو اشپزخانه و تو ۳ تا لیوان عسل ریخت و روشن آب جوش ریخت و هم زد .و آورد هر۳ خوردیم.
بع نیم ساعت هر۳ رفتیم حمام و دوش گرفتیم .
و منو بهروز اونجا بودیم و آقا عنایت هم از بیرون غذا سفارش داد.ناهار ر و خوردیم .
بعد آقا عنایت گفت :بعداظهر میشه مغازه ها رو باز کرد .
و ساعت ۴ بود که رفت در مغازش. و منو بهروز هم رفتیم خونه هامون.

هنوزم رابطه مون ادامه داره.با آق عنایت…
اما من با یه کسی دیگه دوست شدم.
که اونم ۵۵ سالشه و خیلی اتفاقی تو مترو با هم تماس پیدا کرد یم.
که دست من خورد به جلوش .توی ازدحام مترو .و اونم سریع کیرش سیخ شد.و آشنایی ما شروع شد .

پایان.

نوشته: مهرداد


👍 13
👎 4
18401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

851011
2022-01-01 13:32:46 +0330 +0330

چجوری به یه آدم ۵۵ ساله سن بالا میدید حالت تهوع گرفتم 🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮

0 ❤️