ماموریت با یاسمین

1393/05/13

سلام به همه دوستان این داستان که الان میخوام براتون تعریف کنم مال چند ساعت قبل هستش هیچ اسراری هم ندارم کسی باور کنه ولی دروغ نیست و عین حقیقت و مینویسم من بار دومم هست که دارم داستان مینویسم که اولیش و خودم ندیدم تو این سایت بزارن تا بقیه بخونن ولی بازم اینو مینویسم به این امید که برای کاربرای عزیز گذاشته بشه . خوب بریم سر داستانی که میخوام بگم .
من 35 سالمه نه چاقم و نه لاغر چند وقت پیش با یه خانوم مطلقه 33 ساله توی یک چت روم اشنا شدم و اهل مشهد بود من هم خودم تهرانم و به اقتضای شغلم ماموریتم اکثرا و همه جا میرم .
یک ماه پیش رفتم مشهد ماموریت و قرار گذاشتم باهاش تلفنی که ببینمش البته موقع برگشتنم به تهران بود که یه پارک قرار گذاشتیم و همدیگرو دیدیم ولی چون هوا هنوز سرد بود زیاد نتونستیم پیش هم باشیم و زودتر از هم جدا شدیم و من برگشتم تهران ولی واقعا خانوم خوشگل و نازی بود و ازش خیلی خوشم امد و تلفنی و نتی و اس با هم در تماس بودیم تا دوباره من چند روز پیش ماموریت مشهد بهم خوردو رفتم مشهد البته با چنتا از همکارام یک خونه دربست شرکت برامون گرفته بود که موقع استراحت اونجا میرفتیم امروز همکارام رفتن و من بهونه اوردم که خونه یکی از اشناها کار دارم و باید دیرتر بیام و از صبحش با یاسمین قرار گذاشتم که بیاد پیشم و بهش گفتم بریم خونه و اونجا پیش هم باشیم ولی بهش قول دادم اگه اون نخواست سکس نداشته باشیم .
خلاصه ظهر همکارا رفتن و با یاسمین هماهنگ کردم که یه جا بگه تا برم دنبالش و با هم بریم خونه که تقریبا بعد یک ساعت الافی تونست خودش و بهم برسونه منم از دیدنش بال در اوردم چون خیلی نازتر و خوشگل تر از دفعه قبل شده بود و یکم تپل تر با هم راه افتادیم و رفتیم سمت خونه یک ربع ساعت تو راه بودیم . رفتیم داخل و نشستیم یک مقدار با هم حرف زدیم و از دیدن صورت ماهش من دیونه شده بودم که گفت بیا کنارم بشین منم که دیدم دوست داره بهم نزدیکتر باشیم رفتم پیشش نشستم دستش و انداخت دور گردنم و ازم لب گرفت داغی شهوت و توی لباش و صورتش احساس میکردم حدود یک ربع از هم لب گرفتیمو و من موهاشو نوازش میکردم و گردنش و میبوسیدم و لباش و واقعا بوی بدنش داشت دیونم میکرد کیرم داشت شلوارم و پاره میکرد بهش گفتم اگه دوست داری دراز بکشیم اونم بدون هیچ مخالفتی اومد و کنار هم دراز کشیدیم دستم و گذاشتم روی سینهاش وای که چقدر سفت بودن یه تاپ قرمز تنش بود که کم کم دستم و بردم زیر تاپش و سوتینش و داد بالا و از زیر سوتین سینه های نازشو که فک میکنم سایزش 70 بود و میمالوندم و لباشم همزمان میخوردم دیگه شهوت از چشماش کاملا مشخص بود و کم کم ناله هاش در امد گفت میخوام کیرتو لمس کنم شلوارم و در اورداز روی شرت برام کیرم و میمالید منم بعد پنج دقیقه که ازش لب میگرفتم و دستم رو باسنش بود شلوارش و شرتش و از پاش در اوردم و لباسشم کامل در اوردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش واقعا دیونه بوی بدنش و سینه های سفتش شده بودم هراز چند گاهی یه گاز کوچیک از سینه هاش میگرفتم و ناله هاش به داد تبدیل میشد و میگفت اااااااااااای دیونم کردی کسم خیس خیسه منم دیگه طاقتم تموم شده بود و دوست داشتم براش کس خیس و ابدارش و بخورم و بهش یه حال اساسی بدم ولی گفت از این کار خوشش نمیاد و دوست داره لباش و بخورم و زبونشو تا بیشتر شهوتی بشه منم همونکارو کردم که اون میخواست و بازم به خوردن گردن و لباش ادامه دادم از دیدن کس نازش که حسابی هم خیس شده بود و لزج کیرم داشت منفجر میشه که خودش گفت بیا بالا و پاهاش و باز کرد و من رفتم بین پاهای تپل و سفیدش روناش و یکم بوسیدم و رفتم روش و خودش کیرم و گرفت یکم مالید رو کسش و اااااااااااای و ااااااااااخش دیگه تمام فضای خونه رو پر کرده بود منم با صدای شهوت انگیزش دیونه تر شدم و کیروم کم کم فشار دادم تا رفت تو کس یاسمین ولی از تنگی و ابی که ازش میرفت معلوم بود خیلی وقته سکس نداشته و واقعا داره لذت میبره وقتی همه کیرم و تو کسش عقب جلو میکردم و به کسش ظربه میزدم داد میزد بکن کیرت مال منه جرش بده همش و بکن تو ااااااااااااای داری پارم میکنی داری جر میدی کسمووووووو اخخخخخخخخ منم با صدای تحریک امیزش بیشتر تحریک میشدم و محکمتر زربه میزدم بعد بیست دقیقه داشتم ارضا میشدم که بهش گفتم داره ابم میاد کجا خالیش کنم گفت بریز تو کسم میخوام اتیشم بده داغی ابت کسم تشنه اب کیرته منم بعد چنتا تلمبه دیگه همه ابمو تو کسش خالی کردم بعد نوبت اون شد و گفت بمالش کیرتو رو کسم میخوام ارضا بشم نزدیکه منم براش مالیدم تا لرزیدن و تو همه وجودش احساس کردم و اونم ارضا شد یاسمین تو سکسهایی که من داشتم بهترین و زیباترین بدن و داشت و واقعا دوسش دارم ازش ممنونم که باهام دوست شدو با اعتماد کامل باهام امد و با هم سکس خیلی خوبیو تجربه کردیم امیدوارم دوستیمون همچنان مثل سابق ادامه داشته باشه و من بازم بتونم برم مشهد پیشش و با هم سکس داشته باشیم ممنون از وقتی که گذاشتینو داستان منو خوندید


👍 1
👎 0
75008 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

429883
2014-08-04 03:36:09 +0430 +0430
NA

داستانت بد نبود حداقل بهتر این داستانهای ابدوخیاریه که این مدت اپ میشه. ولی نگفتی خودت متاهلی یا مجرد؟

0 ❤️

429884
2014-08-04 04:14:32 +0430 +0430
NA

خوب بود ولی نباید ابو تو کوسش میریختی
چند وقت دیگه بچه پس میندازه خرتو میگیره میگه باید منو بگیری

0 ❤️

429886
2014-08-04 08:41:55 +0430 +0430
NA

خیلی ممنون برا داستانت.ولی داستانت برا تو کون خر خوبه عزیزم…

0 ❤️

429887
2014-08-04 09:17:18 +0430 +0430
NA

اسرار نه احمق جون اثرار
ROFL

0 ❤️

429888
2014-08-04 11:44:43 +0430 +0430
NA

خوب بود داستانت نوش جانت

0 ❤️

429889
2014-08-04 12:56:42 +0430 +0430
NA

خوب بود داستانت ولی بنظرم برو یاسمینو بگیر شما که اینقد هم دیگه رو دوست دارین !

0 ❤️

429890
2014-08-04 15:25:25 +0430 +0430
NA

slm
tel yasamin ro mishe bedi
poool midam bet

0 ❤️

429891
2014-08-04 16:34:34 +0430 +0430
NA

کس خل اصرار نه اسرار

0 ❤️

429892
2014-08-04 16:54:01 +0430 +0430
NA

kheili bikhod bud

0 ❤️

429896
2014-09-30 13:44:57 +0330 +0330
NA

داستانت کیری بود کونی

0 ❤️