مشتری کون حمیدرضا شدم

1399/09/24

داستان ها برای خواندن ولذت بردن هستند ، شاید خاطره نباشند اما کم و بیش از خاطرات شکل می گیرند . مهم اینه که شما لذت ببرید!
من علیرضا هستم ، 44 سالمه ، چند وقتی بود که رضا یکی از دوستان قدیمی ام ، با پسری به نام حمیدرضا رابطه داشت ، گاهی می اومدن رستوران ما و چند باری دیده بودمش و فقط من می دونستم که بین شون چه خبره ، من به پسرها گرایش داشتم ، اما خیلی کم پیش می اومد ، در کل شاید دو سه بار پیش اومده بود که سکس کنم . دیدن حمیدرضا خیلی برام خاص بود . 19/20 سالش می شد ، خیلی بدن زنونه ای داشت و خودش هم خوشگل بود ، یکبار به دوستم گفتم می تونه جور کنه که منم بکنمش ؟ گفت که بد میشه که اون معرفی کنه و پسره بهش بی اعتماد میشه و از این حرفها . بیخیالش شده بودم تا یک روز که یک منوی جدید برای بیرون برها می خواستیم . دنبال یه جا بودم که رضا بهم گفت که حمیدرضا با پسرعموش مغازه دفتر فنی دارند و شماره مغازه رو داد که اون برامون کار کنه .فرصت خوبی بود ، زنگ زدم ، خودش بود ، آدرس گرفتم و رفتم ، بعد از آشنایی دادن و احوالپرسی ، روی طرح یک سری نمونه داد و جزئیات رو دادم و قرار شد لیست کامل رو بفرستم . شماره خودش رو گرفتم و فقط به رضا یه ندا دادم که قصدم چیه و این شروع ماجرای آشنایی بود تا اینکه حمیدرضا رو راضی کردم که با من هم سکس کنه.
هرچی اصرار کردم نیومد خونه من و قرار شد بریم خونه ی اونها ، یه خونه دو طبقه بود که طبقه پایین یه جورایی خونه مجردی این بود و پدر و مادرش هم بالا بودند که اغلب اوقات می رفتن خونه ای که دماوند داشتند . وسط هفته بود ، بعد از ناهار قرار بود برم پیش اش . تو راه کاندوم و یه ژل روان کننده گرفتم ، تو کوچه اشون که رسیدم ، بهش زنگ زدم و دیدم در یه خونه جنوبی باز شد و حمید با یه شلوارک و یه تیشرت سرش رو اورد بیرون و رفتم داخل . بعد از احوالپرسی و کمی حرف ، بهم گفت بریم داخل اتاق . یه تخت دو نفره بود . تعجب کردم . بعد فهمیدم اونجا اتاق مهمونها هست و اتاق خودش بغلیه . گفت با رضا خیلی اینجا سکس کردیم . کیسه کاندوم و ژل رو گرفت و گذاشت روی میز بغل تخت و تیشرت اش رو درآورد و منم پیرهنم رو درآوردم و شروع کردم لبهاش رو بوسیدن و مالیدن بدنش . بدنش سفید بود و کم مو ، فقط یه کم شیو کرده بود که کاملا تمیز باشه . دستم رو داخل شلوارکش کردم . شورت تنش نبود . کونش حسابی تپلی بود و نرم . آروم لای کونش رو با انگشت باز کردم و سوراخش رو شروع کردم با انگشتم مالیدن و بازی کردن با سوراخش و اونهم کیرم رو از روی شلوار می مالید .
سینه هاش کمی تپل بود و تو دست می اومد ، کمی سینه هاش رو خوردم و نوک اشون رو با انگشت می کشیدم و می مکیدم . به پشت خوابونده بودمش روی لبه تخت و از سینه هاش شروع کردم و تا شکم اش اومدم ، شلوارش رو کشیدم پایین . کیرش کوچولو بود و خواب . کمی رونهاش رو خوردم و بلندش کردم و نشوندم پای تخت و جلوش وایستادم و شلوارم رو درآوردم و شروع کرد به مالیدن کیرم از روی شورت و بعد شورتم رو درآورد و کیرم رو تو دستاش گرفت . کیرم کمی بلند شده بود . دستای ظریف حمیدرضا کیرم رو می مالید و لخت جلوی پام نشسته بود . کمی سر کیرم و لیسید و گذاشت داخل دهنش . حس خوبی بود . حرفه ای بود و عالی ساک می زد . زبونش رو از بالای تخمهام تا زیر کلاهک می کشید و دوباره کیرم رو می کرد تو دهنش . خیلی خوشگل بود و لبهاش رو که دور کیرم می دیدم و نگاهش که از پایین داره نگاه می کنه حشری ام می کرد . سرش رو گرفته بودم و گاهی فشار می دادم و کیرم تا نزدیک حلقش می رفت . نمی خواستم اذیت بشه . اما خودش هم گویا دوست داشت .
کیرم شق شده بود ، وقتی زبونش رو روی رگهای برجسته اش می کشید دیونه ام می کرد . بهش گفتم کافیه دیگه . کیرم رو از دهنش درآورد و کمی با دستش مالید . کیرم شق شده بود . با لبخند گفت : کیرت از رضا کوتاهتره اما کلفتی اش خوبه .
بلند شد و جلوم ایستاد ، کمی با سینه هاش بازی کردم و روی تخت دولاش کردم . یه کاندوم کشیدم روی کیرم و کمی ژل برداشتم و با انگشت روی سوراخش مالیدم و آروم آروم انگشتم رو فرو کردم داخل . معلوم بود که رضا حسابی این سوراخ رو گاییده . اما در کل کون خوبی بود و من که راضی بودم . حمیدرضا خیلی شیطون بود و با همون انگشت کردن شروع کرد به آه و ناله های حشری ، زیاد طول نکشید که سوراخش باز بشه . کمی که انگشت شستم رو داخل کردم و چرخوندم ، دیگه آماده بود . یکی از پاهاش رو جمع کردم و بالای تخت نگه داشت و لای کونش رو باز کردم . به بغل شده بود و پاش رو نگه داشته بود .
کیر رو گذاشتم روی سوراخ اش و فشار دادم . سر کیرم داخل رفت . به اه و ناله های حشری اش توجهی نمی کردم ، چون می دونستم درد نداره . از پشت بدنش مثل یه زن بود ، کمی پشتش رو مالیدم و دستم رو گذاشتم بالای کمرش و کمی فشار دادم و کیرم تا نیمه داخل شد . لای کونش رو با دست بیشتر باز کردم و دوباره فشار دادم و کیرم تا ته داخل رفت . دستش رو که پاش رو گرفته بود رو گرفتم و روی کمرش گذاشتم و نگه داشتم . ازش پرسیدم : خوبی ؟ درد که نداری ؟ خندید و گفت : مراعات نکن ، من خشن دوست دارم . کمی کیرم رو کشیدم بیرون و دوباره داخل کردم ، چند بار که اینجوری تلمبه های آروم زدم و دیدم اوکیه . شروع کرد م به تلمبه زدن . آه و ناله هاش باعث می شد که حس خشن بودن بهش داشته باشم . همونجوری که می کردم ، چند تا سیلی به کونش زدم که با اه و ناله اش فهموند که خوشش میاد . کل اون پوزیشن رو همینجوری کردمش . لپ کونش که سمت من بود حسابی سرخ شده بود ، جابجاش کردم و اون سمتی اش کردم و لپ اونطرف رو هم حسابی سرخ کردم . وقتی سیلی می زدم به کونش ، لرزیدن و سرخ شدن اش حشری ام می کرد .
پاش رو اوردم روی زمین و دستم رو دور سینه اش حلقه کردم و همونجوری که کیرم داخل اش بود ، صاف اش کردم و در حالی که گردنش رو می خوردم ، کیرم رو عمیق داخل می کردم . کمی تو اون حالت چند تا تلمبه اساسی زدم و آروم آروم همونجوری که کیرم داخل اش بود ، به سمت دیوار کنار تخت رفتم و چسبوندمش به دیوار و شروع کردم به کردنش . از اینکه ایستاده می کردمش لذت می بردم . کیرم رو وقتی می رسید به ته کونش ، فشار می دادم و باعث می شد روی نوک پاش بایسته و خودش رو بالا بکشه . چند دقیقه ای اینجوری کردمش . حسابی خسته شده بود و دردش گرفته بود .
کیرم رو بیرون کشیدم و دستاش رو از پشت گرفتم به سمت تخت هدایتش کردم . بهش گفتم : روی شکم ات بخواب . رفت بالای تخت و یه بالش گذاشت بالای تخت و به شکم خوابید و دستاش رو کرد زیر بالش . رفتم روی تخت و روی پاهاش نیم خیز شدم . لپای کونش سرخ بود . لای کونش رو باز کردم و سوراخش حسابی باز شده بود . خواستم شروع کنم که گفت : اسپنک می زنی اول . گفتم اذیت نمی شی ؟ گفت : نه . حال می ده . خم شدم طرف اش . گفتم : دردش اذیت نمی کنه . گفت : من که حال می کنم . دردش باهاله . روی پاهاش نشستم و مهارش کردم و شروع کردم به مکث های چند ثانیه ای به لپ کونش سیلی زدن . اه و ناله های حشری حمیدرضا منو هم حشری می کرد و از سیلی زدن به کونش لذت می بردم . حتی چند تا سیلی هم به رونهاش زدم . دستم خسته شده بود . کمی معذب بودم که درد می کشه . اما وقتی می دیدم خوشش می اومد تشویق می شدم .
یه فکر زد به سرم . برش گردوندم و پاهاش رو باز کردم و یه بالش گذاشتم زیر کمرش و بهش گفتم کیرش که نیمه خواب شده بود رو بگیره و پاهاش رو حسابی باز کنه ، سوراخش معلوم بود دیگه . فکر می کرد می خوام بکنمش ، اما اولین سیلی رو که به سوراخش زدم ، کمی پرید و بعد با اه کشیدن حشری گفت : ایول . این خوبه . چند تایی سیلی اینجوری بهش زدم . دور سوراخش هم سرخ شده بود . آخرش چندتا پشت سرهم زدم که شق شدن کیرش گویای لذت بردنش بود .
تموم که شد ، گفتم : برگرد . اما حمیدرضا گفت : همینجوری بکن . از اینکه راحت بود و می گفت چی می خواد خوشم می اومد . مچ پاهاش رو گرفتم و پاهاش رو باز کردم . کیرم رو داخل کردم و شروع کردم تلمبه زدن . چهره اش که حشری بود و ناله می کرد واقعا دیونه ام می کرد . پاهاش رو کنار کمرم گرفتم و کمی جلوتر خم شدم . سینه هاش رو می مالیدم و می کردمش . کمی بعدش انگشت شستم رو داخل دهنش کردم و با انگشتای دیگه آروم به صورت اش سیلی می زدم و همزمان هم کون خوشگل و سرخ شده اش رو می گاییدم . کیرش رو با دستش گرفته بود و می مالید . شق شده بود . چند تا تلمبه عمیق که زدم ارضا شد و آب کیرش ریخت روی شکمش . کیرم رو از کونش کشیدم بیرون . یه کم کیرش رو مالید و با ناله و بی جون گفت : دستمال بده . با دستمال شکمش رو پاک کرد و برگشت به شکم و من رفتم روش ، شروع کردم تندتند تلمبه زدن ، حمیدرضا فقط ناله می کرد . بعد از چندتا تلمبه محکم بغل اش کردم و ارضا شدم . خسته شده بودم . فقط کیرم رو کشیدم بیرون و همنوجوری که نیمی از بدنش هنوز زیرم بود روش دراز کشیدم .
هنوز چشماش رو بسته بود . دستاش زیرش بود و سینه و شکم اش رو گرفته بود . بلند شدم و رفتم سرویس تا کاندوم رو دربیارم .برگشتم دیدم هنوز دراز کشیده . همونجوری لخت روش دراز کشیدم . آروم گفت : سردمه ، بغلش کردم و یه ملافه بود کشیدم روی خودمون . بدنش رو نوازش می کردم .
کمی بعد که یه کم جون گرفتیم . ازش پرسیدم : خوب بود ؟ اذیت که نشدی ؟ گفت : نه . من حال کردم . گفتم : رضا هم خشن می کنه ؟ گفت : آره . پرسیدم : واقعا اذیت نمی شی . گفت : نه ، خودم دوست دارم . البته کنترل شده و زیاد نباشه .
من دیگه مشتری بدن حمیدرضا شدم ، با رضا تقسیم اش کرده بودیم و هر فرصتی که پیش می اومد با حمیدرضا سکس می کردم و کم کم خشن بودن و درد کشیدن اش برام عادی تر شده بود و منم لذت می بردم .

نوشته: mehrdad94y


👍 9
👎 6
13801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781655
2020-12-14 00:43:02 +0330 +0330

سالها قبل یکی از بچه ها گفت بیا مشترکا خدمات کامپیوتری بزنیم!! خوب شد قبول نکردم وگرنه شرمنده میشدم!! 😁

3 ❤️

781774
2020-12-15 00:29:18 +0330 +0330

😐😐

0 ❤️