من یه دوست خیلی صمیمی تو دبیرستان داشتم به اسم پویا. خودمم اسمم علی و سال اول دانشگاه آزادم. وقتی دبیرستان بودم بین من و پویا اتفاقاتی افتاد که به کلی زندگی منو عوض کرد. اول از همه بگم که من گی نیستم و از کون دادن و کون کردن اصلا خوشم نمیاد. ولی یه عطش عجیبی به کیر دارم، وقتی تصور میکنم که یه کیر دراز و سفت تو دستمه و دارم میمالمش بی اختیار راست میکنم. اینم بگم که زن‌ها هم منو خیلی حشری میکنن بخصوص زنای میونسال که پستونای بزرگی دارن. تو فیلمای پورن از صحنه هایی که آب کیر میریزه روی پستونا خوشم میاد و همیشه دلم‌میخواد که اون پستونا رو حسابی با آب منی بمالم و بعدش لیس بزنم.
سه سال پیش که دبیرستان بودم با پویا خیلی حرف از سکس و زن و پورن میزدیم. روزا تو دبیرستان همدیگه رو با حرف زدن یا با عکسای سکسی هنرپیشه های زن غربی حسابی حشری میکردیم و بعد از ظهر هرکدوم تو خونه خودش جق میزد. این کار هر روز ما بود. وقتی من یه عکس خیلی سکسی از یه هنرپیشه پیدا میکردم، گاهی که میتونستم، یواشکی رو پرینتر بابام چاپش میکردم (عکس پستون و دکولته برام خیلی سکسی بود). بعضی وقتا عکس چاپ شده رو میذاشتم تو شورتم روی کیرم و همینطوری میرفتم دبیرستان و تمام روز کیرم‌میمالید به عکس و لذت میبردم و شب با عکس کیری شده جق میزدم. یکی از این روزا که از شهوت تقریبا آتیش گرفته بودم موضوع عکس رو به پویا گفتم، یادمه که اون روز عکس Susan Sarandon با یه دکولتهٔ محشر تو شورتم بود و حسابی راست کرده بودم. پویا اولش باور نمیکرد و اصرار داشت که عکسو نشونش بدم. من بالاخره راضی شدم و سر کلاس یواشکی عکسو کشیدم بیرون و دادم به پویا. چون ته کلاس میشستیم و کسی از عقب ما رو نمیدید، پویا عکسو گذاشت روی میز و گفت “علی پستوناش حسابی بوی کیر میده” بعد انگشتش رو تو دهنش خیس کرد و مالید رو عکس و ادامه داد
-" علی دلم میخواد کیرمو بمالم رو پستوناش"
جواب دادم: " منم دلم میخواد ولی فعلا میمالم به عکسش"

• “علی این عکسو قرض میدی تا منم باهاش حال کنم”؟
• “تا زنگ آخر بهت قرض میدم ولی باید بعدش پس بدی چون امشب باهاش کار دارم. اصلا همین الان بذار تو شورت تا کیرت بماله بهش ببینی چقد حال میده”
  همینطور که با هم حرف میزدیم هر دو شق کرده بودیم. پویا عکسو لیز داد تو شورتش و گفت
  -“علی چه پستونای گرمی داره”
  گفتم: - “پویا اون گرمی کیر منه که عکسو داغ کرده” و هردو خندیدیم.
  خلاصه تا ظهر از پویا اصرار برای نگهداشتن عکس و از من انکار. ظهر که کلاس تعطیل شد گفت علی من میرم تو توالت با عکس جق بزنم دیگه تحمل ندارم. راستش منم از اینکه عکس الان چسبیده به کیر پویا حسابی حشری شده بودم. گفتم “پویا منم انگار از شهوت آتیش گرفتم دیگه جلوی خودمو نمیتوانم بگیرم، بریم منم میام”
  پنج دقیقه بعد تو توالت بودیم و نمیدونم چی شد که هر دو بدون اینکه با هم حرفی بزنیم رفتیم تو یه کابین. کیرمون و در آوردیم روبروی هم شروع کردیم به جق زدن. من عکسو از پویا گرفتم و همینطور که جق میزدم عکسو میلیسیدم. پویا گفت “وااای علی منو داری دیونه‌میکنی بده منم لیس بزنم.” من دیگه از خود بیخود شده بودم و بدون اینکه فکر کنم گفتم “خیلی حال میده چون پستوناش بو و مزه کیر تو رو داره” پویا گفت “حالا که اینطوریه عکسو بمال به کیرت و بده من تا منم مزه کیر تو رو بچشم” عکس خیس شده رو حسابی مالیدم به کیرم و دادم به پویا. پویا مث دیوانه ها عکسو لیس میزد و میمالید به صورتش.
  خلاصه همینطوری روبروی هم جق زدیم و آبمون آمد. ار توالت که آمدیم بیرون هر دو یه حالت عجیبی بودیم انگار از خواب بیدار شدیم، هنوز گیج لذت بودیم.

فردای اون روز منو پویا از هم خجالت میکشیدیم و ده روزی گذشت تا دو باره رابطه عادی شد. تو این ده روز هر بار که یاد اون روز با پویا تو توالت میافتادم حسابی راست میکردم ولی در عین حال حسابی میترسیدم که گی شده باشم و یا اینکه پویا جریانو به همه بگه.
یه روز به پویا گفت: -“پویا نکنه جریان جق زدن ما رو به کسی بگی. بد بخت میشیم ها”
پویا جواب داد: - “نه نمیگم ولی حالا چرا اینقد میترسی؟”

• “آخه اگه بدونن میگم گی و کونی شدیم”
  پویا زد زیر خنده: -“پسر ما که کاری نکردیم فقط جق زدیم اونم با عکس لختی. اینکه گی شدن نیست. راستی من که اون روز خیلی حال کردم، تا حالا اینطوری حشری نشده بودم”
  -" خوب آره خیلی حال داد ولی چون با هم رفتیم تو یه کابین توالت شاید حرف در بیارن"
  -" بی خیال پسر. دهن من قرصه. حالا بگو ببینم تازگی عکس با حال لختی چاپ نکردی؟"
  من از خدا خواسته جواب دادم -" چرا چاپ کردم. فردا برات میارم"

فرداش یه عکس سکسی براش آوردم و همونطور که امیدوار بودم بعد از سه چهار ساعت حشری کردن همدیگه راهی توالت شدیم. اینبار روبروی هم تو کابین توالت جق زدیم. هیچکدوم نمیتونست چشمشو از کیر اون یکی برداره. خیره شده بودیم به کیر هم و جق میزدیم. من که مث آدمای مست شده بودم یهو بی اختیار گفتم “پویا میای برا هم جق بزنیم؟” پویا به جای جواب دستشو آورد جلو و کیر منو گرفت. منم کیر اونو گرفتم و شروع کردم مالیدن. لامصب کیر درازش مث آهن سفت بود. هر دو آتیش گرفته بودیم سراپا لذت بودیم.
از اون روز به بعد من و پویا معتاد جق دو نفره شدیم و الانم که هردو سال اول دانشگاهیم تقریبا هر روز کیر همو میمالیم و جق میزنیم.

نوشته: Mirilop