سلام خدمت همه دوستان
این داستان کاملاً واقعی هستش و هیچ دروغی درکار نیست به جز اسامی
من آرمان هستم 32 سالمه قدم 180 بدن پری دارم و مجردم
یک روز با یک دختری که معرف یکی از دوستان بود ملاقات داشتم برای ازدواج قرار ما تو یک کافه دنج و خلوت بود که با هم صحبت کنیم.
لباس پوشیدم کارامو کردم اما چون جای شلوغی بود ماشین رو نبردم گفتم با اسنپ میرم.
اسنپ گرفتم دیدم خانومه 🙄 آمدم خداییش لغو کنم دیدم گوشی زنگ خورد گوشی جواب دادم دیدم همون خانومه گفت آقا لغو نکن چندتا اسنپ گرفتن تا دیدن زنم لغو کردن .
گفتم چشم منتظرم تا بیایی.
خلاصه آمد منم به رسم ادب نشستم عقب سلام و خسته نباشید حرکت کرد توی مسیر دو جا نگهش داشتم برای دسته گل برای قرار و سیگار برای خودم گرفتم گفت آقا ببخشید توقف بین راهی رو نمیزنید؟
گفتم نه بعد بگید چقدر میشه خودم میدم پول تو جیب اسنپ نره خلاصه تو مسیر تعریف کرد که منم و دخترم تنها زندگی میکنیم و از شوهرم جدا شدم و معتاد بود دارم با این راه خرج خودمو زندگیمو میگذرونم.
منم بهش گفتم مجردم یک قرار دارم برم با این خانومه صحبت کنم اگر اوکی شد منم میخوام ازدواج کنم.
خلاصه بعد از کلی صحبت نزدیک پیاده شدنم بود دست کردم تو کیفم یک تراول صدی بهش دادم.
گفت آقا این زیاده گفتم اشکال نداره گفت شمارمو سیو کن کارت تموم شد زنگ بزن بیام دنبالت اگه خواستی گفتم چشم.
اسمش اسمش معصومه بود ولی بهم گفت بهم میگن تینا.
یک خانوم 36 ساله با پوست سفید و صورت جذابی داشت.
خلاصه ما رفتیم سر قرار دیدیم اینی که معرفی کردن خیلی دماغش بالاست زبونش درازه که یک خونه و ماشین به نام بکنی و من بچه دوست ندارم اگر بچه بیارم شیر نمیدم چون سینه هامو پروتز کردم و دوست ندارم از هیکل بیفتم و غیره.
منم بهش گفتم اوکی بدرد همدیگه نمیخوریم ( البته تو دلم بهش گفتم برو گمشو جنده) 🤣
بعد کجاش اذیتت کرد که ما بدرد همدیگه نمیخوریم گفتم همش.
خلاصه باهاش خداحافظی کردم با گوشی زنگ زدم به تینا البته من قصد و قرضی به تینا نداشتم قصد کمک داشتم.
تینا گوشی جواب داد گفت بله گفتم میتونید بیایید دنبالم گفت اگه اشکالی نداره ده دقیقه دیگه منم گفتم میرم پایین تر نزدیک شدی زنگ بزن گفت اوکی.
بعد از چند دقیقه آمد منم نشستم عقب گفت میشه بیایی جلو بشینی لطفاً ؟
تو با بقیه مردا فرق داری همه میان جلو میشن تو میری عقب
خلاصه رفتم جلو دیدیم راحت تر شده بهم گفت چه کردی با خانومه گفتم اوکی نشد بدرد من نمیخورد .
دیدم گفت خو خوبه خدا رو شکر 🙄 گفتم خدا رو شکر ؟
گفت آره باورت میشه که دعا کردم نشه گفتم چرا آخه ؟
گفت صداقتانه ازت خوشم اومد هم خوشتیپی هم خیلی مهربون و خوش اخلاقی دوست دارم باهات باشم.
اولین بار تو عمرم بود یک زن یا دختر بهم پیشنهاد دوستی میده یک جوری شدم.
دیگه با هم دوست شدیم دعوتش کردم خونمون آمد گفت ماشین داری ؟
گفتم آره گفت چرا اسنپ گرفتی گفتم هم از رانندگی جای شلوغ بدم میاد و زیاد پشت فرمون نمیشیم.
آمد نشست براش چایی و میوه گذاشتم خودم شروع کردم به شراب 🍷 خوردن گفت شراب میخوری گفتم آره گفت منم میخوام.
براش ریختم دوتا لیوانی همراهیم کرد بعد شال از سرش در آورد و بعدش مانتو.
با یک تاپ صورتی خط سینه های نازش پیدا شد منم کیرم بلند شد تا دیدمش .
گفتم میخوری شراب ؟ گفت نه همین جوری رو هوام
گفتم بریم تو اتاق خواب دراز بکشیم ؟ گفت بریم
دستش گرفتم آمدیم تو اتاق خواب رو تخت دراز کشیدیم نگاهم بهم بود شروع کردیم به لب گرفتن وااااای چقدر لباش نرم بود دستم رفت رو سینه هاش چه سینه های نرمی از زیر تاپ دست کردم سینه هاشو گرفتم سوتین نبسته بود تاپ زدم بالا واقعا بدن سفیدی داشت چه سینه های البته سایز سینه هاش 75 بودن و شروع کردم به خوردن اون چشماشو بست و سرش میبرد بالا و آه میکشد توی خوردن سینه هاش دکمه شلوارش رو باز کردم با شرت با هم درش آوردم تاپش رو در آوردم اما چیزی دیدیم به خدا فقط تو عکس های سوپر دیدیم کسش فقط یک خط بود اصلأ چیز اضافه نداشت حتی یک تار مو آنقدر خوشم اومد شروع کردم به خوردن کسش اونم جیغ میزد منم دادمه دادم یک دفعه با دوتا دست سرمو محکم فشار داد سمت کسش چندتا تکون خورد آبش آمد بعد آروم شد نشستم که لباس خودم دربیارم دیدم از کسش یک آب شیری چسبناکی آمد بیرون منم کامل لخت شدم آمدم بزارمش تو کسش نزاشت گفت نه دراز بکش دوست دارم برات بخورمش و شروع کرد به ساک زدن البته همه کیرمو نمیتونست بخوره کیرم بیست سانت بود ولی بد ساک نمیزد.
بهش گفتم بسه بشن روش نشست رو کیرم هی آخ و اوخ میکرد میگفت خیلی بزرگه یکم بالا پایین کردن تا کامل رفت توش دو دقیقه ای این جوری زدمش بعد پوزیشن عوض کردم حالت داگ استار داشتم تلنمه میزدم اونم با دستش کسشو میمالید دوباره تکون خورد آبش آمد منم میدونستم وقتی آبش میاد دوست داره تا آخر فشار بدم دوباره خوابوندمش باهاش باز کردم خوابیدم تو بقلش چندتایی تلمبه زدم و بادستم با سینه هاش بازی میکردم آبم اومد با فشار تا آخر توش ریختم خوابیدم تو بقلش گفتم بیتا ببخشید آبم ریختم داخل تمام لذتش این بود نگاه کردن بوسیدم گفت اشکال نداره عزیزم بعد خندید محکم بقلم.
جالبیش این بود که این همه دوست دختر داشتم هیچ کدوم به اندازه این منو دوست نداشت.
همیشه برام غذا درست میکرد و میورد در خونه منم الان شیش ماهی هست با هم هستیم نمیزارمش بره اسنپ کار کنه خودم چهار برابر پول اسنپ رو بهش میدم.
شاید صیغش کردم برای خودم.البته اونم خیلی خودشو تو دلم جا کرده.
فعلآ که دوستیم.
ولی برای همه آرزو میکنم یک دوست اینجوری گیرتون بیاد.
نوشته: آرمان
آخه کسکش کیرم دهنت کدوم زنی تو ۲ ساعت میاد لنگاشو بندازه رو شونه که اینم دومیش باشه؟
کسشعر مینویسی چیزی بنویس که آدم باورش بشه
احیانا احسان حسینی سردبیر فارس نیوز نیستی ؟ داشتی جق میزدی اینم نوشتی
کیرم دهنت معصومه بود بهت گفت تینا قبول بیتا از کجات آوردی حداقل انگشتت از تو کونت در میاوردی غلط املایی نداشته باشه 👎
دیسلایک و بهت دادم چون من خودم راننده اسنپ هستم راننده های زن اصلا صحبت نمی کنند با مردها بعد خواهش دیگه ام از ادمین اینه که داستان های مربوط به راننده اسنپ و نزاره فرستاده بشه والا بیرون سایت تهمت مخبر بودن میزدن اینجا هم هر کی ی داستان میخواد بنویسه ربط میده راننده اسنپ ها
دیووووووث خان از کجا فهمید میخوای لغو کنی سریع زنگت زد گفت لغو نکن… اگزوز ماشین اسنپی های عزیز تو ماتحتت😅
اولا کسی ببینه اسنپ خانومه لغو که نمیکنه هیچ دوبرابرم میده
دوما انقد پسر براشون ریخته و با مردم سر و کله میزنن که دیگه نیاز نیس به تویه جغی انقد هول باشن و پیشنهاد بدن
پش بجق
اخر معصومه بود یا تینا؟
من راننده زن گرفتم
خوب بود خوشگل بود
جا افتادع بود
ولی یجور حرف میزد فحش خار مادر میداد من ریده بودم تو خودم
میشه بگی این داستان چقدر طول کشید تا منتشر بشه؟ ممنون
باید یه گزینه «رضایت از سایز سینه و مدل کس و سینه» هم بذارن واسه ثبت بازخورد اسنپ.
کیرت بیس سانته؟؟؟؟انقد هسته خرماتو تو آینه حموم دیدی عقده ای شدی…کیر رانندگان اسنپ از ضلع جنوبی تو کون لقت
تو ب کس عمت خندیدی چرا؟
۱ به رسم ادب رفتی عقب نه خجالت نکش برو جلو!!! ادب نیس وظیفه ات
۲ بعد به ریم ادبی ک داری تو دلت به دختر مردم گفتی گمشو جنده…ریدم تو اون ادبت###
۳ کس نگوووو یکی تو اسنپ راحت ماهی ۱۵ در میاره تو یعنی ماهی ۶۰ بهش میدی تو سیک من رو خوردی با مربا…
در اخر لطفا کم کس بگووووووووو افرین بچه جقی
داداش یجوری از خودت تعریف کردی فک کردم امامی چیزی اول میخواسی لغو کنی زنگ زد خواهش کرد قطع نکنی دوم گفت همه میان جلو تو رفتی عقب بیا جلو تا نصفه دیگه بیشتر نخوندم موندم دارم داستان سکسی میخونم یا پیامبری به نام آرمان
چه پسر حرف گوش کنی. گفته لغو نکن توام گفتی چشم و لغو نکردی 😂. داگ استارم که بلدی بزنی 🤣
داستانت قشنگ بود و برای خیلی ها چون تجربه ندارن قابل باور نیست !
رفته بودم شهرک صنعتی تراشکاری برگشتنی از دانشگاه که اول شهر ورودی شهر هستش رد شدم اول صبح بود تاکسی نبود یه خانمی دیدم جلوتر کونش جلب توجه میکرد نزدیکش شدم گوشی دستش بود حرف میزد گفتم جایی میری رفتم چند متر کبوتر واسادم آمد نکاه کرد رد شد چند قدم رفته بود گوشی قط کرد برگشت گفت متاهلم ها گفتم باشی سوار شد دست دادیم و گفتم خانه م شهر مجاور هستش اینجا خانه بابام ایناس برای دانشگاه داداشم اومدم سوال کردم ! معصومیت توی چهره ش بود گفتم چقدر وقت داریم گفت ساعتی دوساعت وقت دارم رفتیم اونور شهر و قسمت باغ گفت میشه نریم گفتم میشینیم حرف میزنیم گفت پس دست نزنی بهم گفتم باشه رفتیم داخل سال برداشتم و لباش میخوردم گفت قرار بود. کاری نکنم ! پوست سفید ۱۹ سالش بود متاهل ولی بدنش پر بود ممه ۸۵ سفت کون کنده !سرتون درد نیارم ۲ دور کردمش یساعت نیم یساعت چهل برگشتنی شماره گرفت ولی یکی دوبار زنک زدم پیام دادم گفت نمیخوام به شب ۱۲ شب پیامد داد بیمارستان هستم به هرکس رو زدم نداده ۱ ت بده یک چهارصد دادم میدونستم نمیاد دیگه ولی خواستم لطفش جبران کنم یکی از سکس های بنی نطیرم بود و فقط هم یبار انجام شد
ارسال زدم دیدم چندتا غلط املایی داره خواستم ویرایش بزنم نداشت چرا
داگ استار؟؟؟؟😑😑😑😑😑😑😑 اگه تو داستان نمینوشتی کل دنیا جمع میشدن میگفتن آرمان فلجه یا چلاقه؟؟؟؟؟؟؟ننویس دیوث.آلت جنسی مردانه ام در آلت جنسی زنانه مادرت
سه تا غلط بزرگ داشتی به کوچیکاش کاری ندارم
۱. مثل نود درصد ایرانیا قد ۱۸۰ سایز کیر بالای بیست
۲.اول گفتی این اولین نفر بود بهت پیشنهاد دوستی داد بعد که کردی گفتی هیچ کدوم از دوس دخترات به پاش نمینمیرسیدن
۳. واز همه مهمتر داگ استار کردی یعنی مدل ستاره سگی ، نه داداش داگ استایل درسته
داستانی که اولش نویسنده بخواد ثابت کنه که واقعیه دروغ محضه 😂🤣
صداقتانه را دوست داشتم
کاملا از روی صداقت نوشتی.
کمی هم به نوشته توجه کنید اینکه همش دستت توی شرتت باشه خوب نیست.
باید فکرت توی کار باشه کیرت توی کس . نه اینکه فکرت توی کس باشه کیرت توی نوشتت.
چند سالته ؟هنوز الف با رو یاد گرفتی یا نه ( بقل)
شما میگی زدی
ما هم میگیم زدی
کون لق آدم بخیل و حسود داداش
راست و دروغش هم به پای خودت
ما نکیر و منکر نیستیم
بنظرمن برو داستان طنز بنویسه کلی طرفدار پیدا میکنی
داستان سکسی لولش پایینه 🤣🤣🤣 تو خیلی لولت بالاست جقی اصلا تا حالا یک میلیون پول کنار هم دیدی ک اینقدر دست دل بازی
بعدشم ی فکری بحال مغز پریودت بکن توکه اولین بار بود داشتی باهاش سکس میکردی از کجا خبر داشتی ک دوست داره وقتی آبش میاد تا آخر فشار بدی توش 😏😏😏
اون جای داستانم ک نوشتی باهاش باز کردم منظورت چی بود دقیقا چون تو ایران این قفله پرسیدم ک بدونم🤣🤣🤣
همونجایی که خیلی مجلسی بهت گفت بیا جلو بشین و زود یه لیوان شراب دادی خورد و قبول کرد فهمیدم کسشعره اومدم بگم مرسی که زحمت کشیدی نوشتی ولی دل کسشعره داستانت
داگ استار
خخخخخ
دمت گرم خندوندیم توی این اوضاع، یه لبخند هم غنیمته
تا حالا هیچ گاگولی جلوی من داگ استایل را داگ استار نگفته بود.
نوش جونت داداش خدا شانس بده آقا دیگه ازاین به بعد باماشینم جایی نمیرم همش اسنپ میگیرم البته شانس که نداریم همش سبیل کلفت میخورن به تورم خخخخ
داگ استار جون تینا و بیتا باهم توکونت فروکنم بقلش هم کیرم توکونت روانی جقی ننویس کسشعراتو
همچنین کیربچه های شهوانی توکون ادمین با آپلود این کستان های چرت توی این وانفسای کشته شدن بچه های میهن
تا اونجاش که سوار ماشین اسنپ با راننده خانم بود راست بود بگیه توهم بود😁✋️
ریدم رو خودتو داستانت