شورت خیس من

1402/12/06

یه چند سالی بعد از ازدواج با زن خوشگلم پریسا، یه جورایی دنبال این بودیم که بیشتر حال کنیم و من دوست داشتم که پریسا رو موقع ارضا شدن ببینم ولی با من ارضا نمی شد. خودش این رو نمی گفت و من یه جورایی از زیر زبونش کشیدم. چجوری میتونستم جیغ و داد ارضا شدنش رو ببینم. خیلی تلاش کردم و بالاخره موفق شدم یه بلیط گرجستان تهیه کنم و تعطیلات نوروزی یه چند روزی رو بریم اونجا. روز دوم بود که من پیشنهاد رفتن به نایت کلاب رو به پریسا دادم و اونم خیلی خوشحال شد. عصری قبل از رفتن به کلاب یه لباس مینی سکسی براش خریدم. از بالا و پایین بد جوری اوپن بود. رونای سفیدش تا نزدیکی کصش باز بود و از پشت تا خط کونش دیده می شد. از بالا اوضاع بدتر بود. یقه وی شکلش کاملا تا نزدیک نافش باز بود و کمتر از نصف هر سینه رو پوشونده بود. برجستگی سینه هاش خیلی زننده بود و داد می زد که کصش یه کیر حسابی میخواد. ساعت ۱۰ بود که وارد کلاب شدیم و هر کدوم یه کمی شراب خوردیم. یه مرد قد بلند از لحظه ورود ما رو زیر نظر داشت و من فکر می کردم از افراد کلاب هست. وقتی داشتم از دستشویی برمی گشتم از دور دیدم که رفته کنار پریسا و یه گیلاس پر می ده دستش. منم احساس عجیبی داشتم. نمی دونم چرا تحریک شده بودم و برجستگی کیرم از رو شلوار مشخص بود. همینطور داشتن صحبت میکردن و میخندیدن. به نظر میومد که ایرانی باشه، آخه ما انگلیسی مون اینقدر خوب نیست. دست پسره رفت رونای مرمرین پریسا و شروع به نوازش کرد. از دور تو اون تاریکی کلاب چیز زیادی دیده نمی شد، ولی هر وقت یه نوری به اونجا می رسید من میتونستم کمی ببینمشون. کلاب داشت شلوغ می شد و جوانان زیادی در حال رقص و شادی بودن. هی جای خودم رو عوض می کردم که ببینمشون و هم لذتشون رو خراب نکنم. دفعه بعد دیدم که دهن به دهن دارن بوس می دن و این ماچ و بوسه شون تموم نمی شد. از لذت، حسودی و خوشی نمی دونستم چکار کنم. یه لحظه دیدم که پریسا داره پاشون تکون می ده، نگو داشت شورتش که پسره کشیده بود پایین، از پاش در می آورد. خیلی علاقمند بودم که ببینم دارن چیکار میکنن ولی اصلا دید نداشتم و جرات نزدیک شدن هم نداشتم. هی جا عوض می کردم. به خودم گفتم بیخیال و رفتم یه آبجو خریدم و یه جایی نشستم. همینطور که نشسته بودم دیدم که اومدن وسط و با یه رقص آرام عاشقانه دارن میرقصن. همدیگه رو بغل کرده بودن. دستشون رو باسن هم گذاشته بودن و وقتی پریسا پشت به من شد متوجه شدم که پسره داره کونش رو می ماله و گاهی باسن سفیدش آشکار می شه. بعضی ها بهشون لبخند میزند. فکر کنم وقتی از زیر دستش رو کونشه، متوجه شدن که پریسا شورت نداره!
رفتن سمت یکی از ستون های دم درب کلاب و پریسا روشو کرد به ستون. یکی دستای پسره از بالا رفته بود رو سینه هاش و یکی از ممه ها از سوتینش بیرون اومده بود. از بالا داشت حسابی داشت سینه هاش رو ماساژ می داد. ساعت از ۱۱ گذشته بود و اینا همینطوری داشتن حال میکردن. میخواستم ببینم دست دیگه پسره کجاست. اینقدر جا عوض کردم که بالاخره متوجه شدم که دست دیگه پسره رو کس پریساس و دو انگشتی می کندش. معلوم بود که هر دوتاشون کاملا کنترلشون رو از دست دادن. از شدت شهوت شورت خیس شده بود و شورت پریسا یه جایی تو کلاب رو زمین بود. رفتم بیرون یه هوا بخورم.بیرون یه کم نشستم و یه نخ سیگار هم کشیدم. ساعت از ۱۲ گذشته بود و یه دفعه دیدم که پریسا بیرون کنارمه. پرسید: بهت خوش میگذره؟ جواب دادم: معلومه که وقتی پریسا خوشگله من با پسره داره حال میکنه، بهم خوش میگذره! پرسید اگه میخوای همین الان بریم و ازش پرسیدم به اوج رسیدی و با ابروهای خوشگلش اشاره کرد، نه!
گفتم بهش برو کصت رو بده و بعد از ارضا شدنت میریم. ما که همیشه گرجستان نیستیم. لباسش رو بالا زد که نشون بده کونش لخته و عشوه کنان دوباره رفت تو کلاب. وقتی رفتم تو دیگه اونا رو ندیدم. از کارکنان پرسیدم که شما اتاق پرایوت دارید؟ جواب دادن نه ولی دالان پرده دار هست برای سکس. وقتی دقت کردم ته کلاب یه پرده توری کشیده بودن و پشتش مردم داشتن یه کارایی میکردن. تقریبا همه نیمه عریان و یا عریان بودن.
می خواستم ببینم چطوری پسره کیرش رو میکنه تو کس پریسا. از پشت توری پیدا کردن خوشگله من که الان میخواست جنده بشه کار آسونی نبود. یه قسمت از لباس پریسا رو که رو زمین افتاده بود و یه گوشه اش از پرده بیرون افتاده بودم دیدم. بله اون کاملا عریان شده بود. جهتم رو عوض کردم و متوجه شدم که پسره ایستاده و پریسا داره کیرش رو میخوره. با اینکه کیرم کوچیکه ولی به من می گفت من کیر خوردن رو دوست ندارم! پوزیشن شون عوض شد و من دیگه دید نداشتم ظاهرا رفته بودن رو مبل ها. هجوم رفتم لبه تور رو بالا زدم. رو یکی از مبل های دور نشسته بودن و داشتن حرف میزدن. پریسا لباسش رو دور کمرش پیچیده بود و خبری از سوتین نبود! بعد دوباره ماچ و بوسه شروع شد‌. پسره بالا تنه ش لخت بود ولی شلوار پاش بود. دست پسره رو کص پریسا بود و نوازشش می کرد. داشت آبم می ریخت. خیلی تحریک شده بودم. دستم رو تو شلوارم بردم و شروع کردم به بازی با خایه هام. الان دیگه دیوث بودم و بی غیرتی کرده بودم ولی تا حالا اینقدر لذت نبرده بودم. شورتم کاملا خیس شده بود و تا اوج فاصله ای نداشتم. یه دفعه پسره لباس پریسا رو کنار گذاشت. دختره حشری کاملا لخت شده بود. پریسا شلوار پسره رو که باز بود از پاش بیرون کشید و بصورت داگی رو مبل قرار گرفت. کیر شق پسره شروع به تلوتلو زدن کرد. کیرش رو کص پریسا و چنان پر آب بود که سر خود تو. چیزهایی رو که می دیدم باور نمی کردم. پریسا کمرو من الان داشت باسنش رو تنظیم می کرد که کیر پسره قشنگ تر بره تو کصش و با حرکت ملایم کونش داشت حال می کرد. پسره تلمبه زدنش رو کند کرد. فکر کنم نمی خواست زود به اوج برسه و کیرش رو کشید بیرون. پریسا روشو برگردوند و رو مبل نشست. رونش رو باز کرد و پسره نشت و چند لیس به چوچوله های کشید. این داستان داشت خیلی طول می کشید. ساعت از ۱ صبح گذشته بود و پریسا بیش از ۳ ساعت بود که داشت حال می کرد و سکس ما هیچوقت از یه ربع بیشتر نمی کشید. کیر پسره از دور درشت و سنگین بنظر می رسید و پریسا نمی ذاشت که تا ته فشار بده، شاید کیرش بیشتر از این جا نمی شد. شروع کرد از جلو گاییدن و خوردن نوک برجسته ممه های پریسا. حرکت های پریسا خیلی شدید شده بود و بد جوری وول می زد. ظاهرا برای اولین بار تو عمرش داشت به اوج می رسید. من هم داشتم به اوج می رسیدم. پسره تلمبه های عمیقی می زد و یک÷سلام قثقق۳۳÷▪︎کیرش رو کشید بیرون و یک عالمه آب با فشار ریخت رو کس و ناف پریسا. هر دو تاشون به اوج رسیده بودن. پسره با سوتین پریسا رو کس و شکمش رو تمیز کرد. پریسا سرش رو رون پسره گذاشت. بعد از چند دقیقه ای اومد اینور تور و من پیدا کرد. می خواست داستان رو تعریف کنه اما من نخواستم و گفتم یه وقت دیگه، الان بریم خونه.

نوشته: محمد


👍 27
👎 13
74001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

972604
2024-02-26 00:04:27 +0330 +0330

داستانت غیرقابل باوره به دل نمی شینه

3 ❤️

972610
2024-02-26 00:22:17 +0330 +0330

وسطاش مغزت پریود شد یهو …سلام قثقق۳۳-÷» چی بود😛

4 ❤️

972617
2024-02-26 00:27:52 +0330 +0330

دروغ گفتی به دو دلیل ( نون خ ) یک اینکه حرفهای ضد و نقیض میزنی ، پریسا داشت ساک میزد بعدش پسره ته مبلا شلوار پاش بود . ساعت دوازده بهش گفتی برو کس بده ساعت یک ۳ ساعت گذشته بود چجوری ساعت های گرجستان دیر به دیر حرکت میکنه چجوریاست
از همه مهمتر توی بیناموس دوست داری جندگی زنت و ببینی ولی زنت دوست نداره میفهمی چی میگم تو خیلی بی ناموس و هزار پدری

1 ❤️

972639
2024-02-26 02:20:35 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود. خیلی خیلی لذت بردم. خوش بحال زنت که همچین شوهر اوپنی داره!

0 ❤️

972664
2024-02-26 06:21:23 +0330 +0330

جذاب بود منم این حس رو تجربه کردم وسکس زنمو دیذم

0 ❤️

972707
2024-02-26 13:45:49 +0330 +0330

پریسا تو گرجستان جنده نشد ازاول جنده بود .
تو کدوم کلاپ زنت شرت دراورد و یارو انگشت کرد تو ‌کصش ؟؟ تو کلاپ ها فقط جنده های که قرار داد دارن راحتن اون نه که وسط جمع کص بدن

0 ❤️

972710
2024-02-26 15:18:03 +0330 +0330

نمیخواستم کامنت بنویسم ولی نشد من خودم گرجستان زندگی میکنم هر ماه چند بار با خانومم میریم کلاب هم گرجی هم ایرانی ولی هیچکدوم از این امکانات که شما گفتی ندارن . غیر دو تا کلاب گرجی که توش هر جور دستمالی میتونی راحت بکنی بقیه حتی در حد مالیدن هم نمیتونی پیش بری چه برسه به اتاق پرایویت که من تازه دارم میشنوم . میتونستی همون اول بگی خیال پردازی هست اینا که این همه فحش نخوری . منم توی خیالپردازی هام از واقعیت دور میشم ولی لذت داره ولی توی واقعیت اینجوری نمیشه پیش بره . دقت هم نکردی و هر چی خیالت گفته نوشتی حتی سعی نکردی اخرش بخونی ویرایش کنی . ولی در کل معلومه که خیلی این فانتزی رو دوست داری حتی اگر مجرد باشی یا اگر متاهلی و تخیل این فانتزی رو داری . این فانتزی بی نظیره

1 ❤️

972730
2024-02-26 19:12:11 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

972745
2024-02-26 22:37:49 +0330 +0330

دوستان که مینوسن عالی بود بی شک ی جقی ویا یک بیغیرت مخفی مثل همین هستن وگرنه کل داستان تخیلی بیش نبود از نوع تخیلات یک جقی من هم گرجستان رفتم وهم از این ازمها زیاد دیدم و مهمتر انقدد داستان خونزم که دیگه استاد شدیم برای نقد

0 ❤️

973699
2024-03-04 16:22:48 +0330 +0330

عالی بود بازن بنویس

0 ❤️

978920
2024-04-08 16:41:16 +0330 +0330

سلام
خدمت دوستان عزیز و شهوانی سایت
داستانی میخوام براتون تعریف کنم که عینا برام اتفاق اتفاده و خواستم براتون بگم میدونم باورش سخته ولی عینا اتفاق افتاده اول یکم معرفی از خودم و خانم مورد نظرم مبینا
من ارین مجرد ساکن یکی از شهرهای گیلان 34 ساله قد 183 وزنم 86 سایز کیرم هم 18 قلمی که زیاد کلفت هم نیست با هیکل ورشکاری
خانم خاطره اسمش مبینا متاهل 43 ساله قدش حدودا 158 وزنش 58 سایز سینه 90 با رونهای پرو هیکل عالی و سکسی و گاییدنی و صورتی بی گناه و بچه گونه که سنش رو خیلی کمتر از وواقعی نشون میده
مبینا از دوستای خانوادگی ما توسط ما در یکی از شهرهای شمالی کشور ویلایی خریدند که هر هفته برای سرکشی به شهر ما و خانه ما میامدند در خیلی مواقع با شوهرش دنبال کارها میرفت ولی کم کم بعض موقها تنهایی برای درست کردن غذا و … میموند اکثرا شلوارو ساپورتهای تنگ و بدن نما میپوشید که قشنگ رون و کس تو پرش رو نشون میداد طوری که خط کسش اکثرا معلوم بود پستونهای کنده و خوشکلش (عکسش رو اخر اپ لود کرده ام )همیشه جلوه خاصی به هیکلش میداد که اوایل سوژه جغ من بود و من در هر فرصتی توی حموم براش میزدم
کم کم ارتباط عاطفی بین من و این خانم ایجاد گردید که اخرش منجر به سکس شد ولی یک خاطره که همیشه توی ذهنم باهاش حال میکنم و جغ میزنم مرتبط با سکس توی ماشین وقتی شوهرش هم بود هستش
یک روز برای خرید وسایل من به همراه مبینا و شوهرش به شهر مجاور رفتیم بعد از سفارش و اندازه های آن شوهرش در کارگاه بالای سر کار موند و من به همراه مبینا برای گرفتن غذا دو تایی با ماشین خودشان رفتیم بعد از سفارش غذا در یک جای خلوت کیر بی صاحب من با دیدن رون و سینه ها و اون کس سوپر سکسی که بغل نشسته بود دوباره سیخ و مشغول لاس زدن و مالیدن باهاش شدم مبینا هم که دست کمی از من نداشت و کس توپرش هم خیس شده بود همراهی میکرد که اب جفتمون عین رود خانه های دماوند سرازیر شده بود من از اینکه نیم ساعت پیش از کنار شوهرش برداشته و اوردم و الان دستم روی رون و لای کسش داره حرکت میکنه ابم جاری شده بود - اخ که الانم هم کیرم سیخ و پیش ابم جاری شده و باید به از فرستادن به یادش یک جغ مقاومتی بزنم به خاطر همین داستان رو بعدا مفصلا براتون مینویسم البته اگه استقبال بشه و نظرات مثبت باشه
فقط اخر بگم که در همین روز بعد از برگشتن پیش شوهرش اونا رفتن و من ازشون جدا شدم که مطمننا تا من برسم یک کس مشتی هم به شوهرش داده در ادامه جزئیات اولین ن سکس کامل خود با مبینا که بعد از کشیدن قلیون وقتی با من تنها بود رو براتون خواهم نوشت

0 ❤️