من و مادرخانمم سیما

1396/02/07

اسم من سعیده و اسم نامزدم شبنم و اسم مادرخانمم سیما عه. من 24 سالمه و شبنم 19 و سیما هم 40 سالشه.
حدود سه ماهه که نامزد کردیم.
خونه ما تهرانه و خونه پدری نامزدم لاهیجانه. من واسه دیدن نامزدم میرم لاهیجان و حداقل یه هفته خونه پدرخانمم میمونم.
نامزدم یه خواهر داره که 5 سال ازش کوچکتره و یه برادر داره که 5 سالشه. پدرخانمم صبا میره سر کار و شبا برمیگرده خونه. شبا من و نامزدم تو اتاق خواب میخوابیم و پدر خانم و مادرخانمم تو اتاق خواب طبقه بالا میخوابن.
سیما هیکل تپل و میزونی داره و تو خونه با تاپ و شلوارک میگرده.
این قضیه مربوط میشه به دو ماه پیش. وقتی که برای اولین بار رفته بودم خونه نامزدم. ساعت 4 عصر رسیدم خونه پدرخانمم. اون موقع خیلی موذب بودم. نامزدم بهم گفت که برم دوش بگیرم. آب حموم خونه پدرخانمم مشکل داره و فقط مادرخانمم و پدرخانمم از را انداختنش سر در میارن. یادم میاد لباسامو درآوردم و فقط شرت تنم بود و رفتم داخل حموم. آبو که باز کردم دیدم آب حموم قطعه. به نامزدم گفتم آب حموم قطعه و نامزدم هم گفت که سر درنمیاره و باید سیماجون بیاد آبگرمکن و شیرای حموم رو چک کنه تا آب بیاد. حموم خونه پدرخانمم طبقه بالا بغل اتاق خوابه. شبنم گفت که من میرم پایین و مامانم خودش درس میکنه. سیما آبگرمکنو درس کرد و گفت که باید بیام داخل حموم و شیرای آب گرم و سردو میزون کنم تا آبگرمکن روشن بمونه. همین که سیماجوووون اینو گفت کیرم شق شد. دیدم سیما جون با تاپ مشکی و شلوارک قرمز اومد داخل حموم. همین که اومد داخل چشام خیره شد به سینه هاش که انقد بزرگ و تپل بود که نصفش از بالای تاپ زده بود بیرون. کیرم با دیدن سینه های تپلش سیخ سیخ شد. من خودمو کشیدم سمت در حموم تا سیما کارشو تموم کنه. سیما جون روشو برگردوند و کونشو واسه من به نمایش گذاشت و به من گفت که عزیزم الان درستش میکنم. منم همه چیو از فراموش کرده بودم و فقط کون تپل سیماجوووووووووونو نگا میکردم که از بس که تپل بود داشت شلوارک سیما جونو پاره میکرد. کیییرم داشت شرتمو پاره میکرد. سیما جون شیرای آبو میزون کرد و همین که برگشت به من بگه درستش کرده چشش افتاد به کیرم که داشت سیما جونو صدا میزد. چشای سیما برق زد و سیما جون آروم آروم داشت از حموم خارج میشد. دوشمو گرفتم و اومدم بیرون. با شبنم و خواهرش رفتیم بیرون و چرخیدیم. اون شب فقط به بدن سکسی سیماجووووووون نگا میکردم که جلوی من راس و خم میشد. اون شب چون اولین شبی بود که من و شبنم پیش هم میخوابیدیم، هیچ کاری نکردیم. اون شب همه فکرم پیش سیما جون بود.
من عادت دارم هر صبح دوش بگیرم. شبنم و خواهرش نزدیکای ظهر از خواب بیدار میشن. و پدرخانممم ساعت هفت صبح از خونه میزنه بیرون. صبح ساعت هشت بیدار شدم و پاشدم برم حموم. لباسامو درآوردم و رفتم داخل حموم. شیر آب گرمو باز کردم و دیدم طبق معمول آب گرم حموم قطعه. آروم سیما جونو صدا زدم طوری که شبنم و خواهرش بیدار نشن. رفتم داخل حموم و منتظر شدم تا سیما جوووووون و تاپ مشکیش و شلوارک قرمز تنگش بیاد داخل حموم و بدنشو دید بزنم و بعد رفتنش جق بزنم.
تو همین فکر بودم که متوجه شدم سیما داره میاد که یهویه صحنه ای اومد جلو چشمم که غافلگیر شدم. دیدم سیما جووووون با سوتین مشکی و شرت قرمزش اومد داخل حموم. قلبم داشت از سینم میزد بیرون. سیما جون گفت یکم طول میکشه درستش کنم و منم گفتم همینجا منتظر میمونم. سیماجوووووووون رفت سمت شیر آب و کارشو شرو کرد. کیرد داشت از شرتم میزد بیرون. قلبم داشت منفجر میشد. سیما گفت سعیدجون تو باید با خونواده ما کاملا آشنا شی. تو خونواده ما همه باهم راحتن. توام باید با ما راحت باشی و از من خجالت نکشی. منم فقط حرفاشو تایید میکردم. سیما جون شیر آبو باز کرده بود و داشت وسایلارو از کف حموم جمع میکرد. آب کیرم شرتمو خیس خیس کرده بود. سیماجون همین که برگشت سمت من کیر شق شدمو دید که داشت با حرکتاش شرتمو میکشید پایین. چشاش برق زد و روشو برگردوند و هیچی نگفت. دولا شده بود و داشت حمومو مرتب میکرد و تو این حین داشت کونشو آروم حرکت میداد. انگار کونش داشت باهام حرف میزد و یه کیر گنده میخواست. به خودم جرات دادم و آروم آروم جلو رفتم. همین که داشتم بهش میگفتم سیما جون بذار منم کمکت کنم کیرمو طوری به کونش چسبوندم که فک کنه تصادفی بوده. از استرس داشتم میمردم. میترسیدم به شبنم یا شوهرش بگه. دوباره اومدم عقب و ازش فاصله گرفتم. سیما جون گفت لازم نیست و خودم جمعشون میکنم. دوباره جلو رفتم و چسبیدم بهش. خیسی شرتمو که چسبیده بود بهش احساس میکرد. کونشو چند بار رو کیرم بالا پایین کرد و دوباره جدا شدم. بهش گفتم سیماجووووووون خیلی طول میکشه تا آب گرم بیاد، گفت عجله نکن درستش میکنم. این بار دیگه هیچ چیزی رو کف حموم نمونده بود ولی سیما باز دولا شد. به خودم جرات دادم و رفتم جلو و این بار کیرمو آروم از شرتمو درآوردم و و سرشو کردم لای پاهاش و کیرمو دادم جلو. دیدم خودش داره عقب جلو میکنه. تو همون حال که کیرم لای پاهاش بود، راست شد و گفت آب گرم درس شده و میتونم دوش بگیرم. چسبیدم بهش و دستامو بردم رو سینه هاش و هرچی زور داشتم چسبوندمش به خودم. آه ه ه ه ه ه کشید و گفت عزیییییزم دلت میخوااااااد. گفتم کیرم یه شبه که به خاطر تو نخوابیده سیما جوووووووون. دوش آبو باز کرد و آب هردومونو خیس کرد. وقتی آب از لای پاهاش رد شد و اومد رو کیرم هوسم زد بالا. وقتی که آب رو شرتش میریخت شرتش بیشتر میچسبید به کونش و هوسیتر میشدم. دوش آبو بست و دستاشو آورد پشتش و انداخت دور گردنم. سرمو بردم جلو و چسبوندم به صورتش. اونم فهمید و سرشو برگردوند و لباشو داد به من. این صحنه اصلا یادم نمیره. چشام تو چشاش بود. لباشو با تمام وجود میخوردم و کیرمو وسط پاهاش عقب جلو میکردم. چشاشو بست و گفت ادامه بده سعیییییییید. حدود یه دیقه این کارو ادامه دادم و فهمیدم که شهوتش زده بالا. اصلا تو خودش نبود. گفت سعید بشین میخوام کیرمو قورت بدم. شورتمو کامل درآوردم و نشستم و تکیه دادم به دیوار. اومد نشست و کیرمو کرد تو دهنش. معلوم بود که این کاره بود. کونوش قمبل کرده بود و با یه دستش کیرمو گرفته بود و تو چشامو نگا میکرد. همین که دهنشو آورد جلو و کیرمو کرد تو دهنش آه ه ه ه کشیدم و فهمید چقد هوسیم کرده. تو چشام نگا کرد و با تمام وجود شرو کرد به خوردن کیرم. نمیخواستم چشامو ببندم. میخواستم به سیمای خودم نگا کنم. سیمایی که دیشب به خاطرش نتونستم بخوابم الان داشتم با دل و جون کیرمو میخورد. تف میزد رو کیرم و میمالید و دوباره میلیسید.
چند دیقه بعد بلند شد و حین اینکه تو چشای من زل زده بود سوتین و شرتشو درآورد. وااااااااااای نمیدونستم کجا رو نگا کنم. سینه های سفید و تپلش یا کس گندش. فقط میخواستم نگاش کنم. رو کف حموم دراز کشید و گفت کسم در اختیار تووه، هرکاری میخوای باهاش بکن. رفتم جلو و سرمو بردم وسط پاهاش و شرو کردم به لیسیدن. تن تن چوچولشو با لبام میگرفتم و میکشیدم و ول میکردم. با این کار آه ه ه ه ه میکشید و میگفت دوباره. بعدش تف کردم رو کسش و همه کسشو گرفتم تو دهنش و داشتم کسشو میمکیدم.
کفت سعید طاقت ندارم بلند شو و بیا روم. منم از خدا خواسته تف کردم رو کیرم و رفتم روش. دستامو انداختم دور گردنش طوری که سینه هام به سینه هاش نچسبه و وزنم روش نیفته. بهش گفتم کیرم مال تووووه. دوس داری بذا تو کست یام تو کونت. چشامو بستم. کیرمو با دستش گرفت و گفت حالا فشار بده توووووووو سعیییییییید مننننننننننن. فشار دادم تو و دیدم کیرم از حرارت سوراخش داره میسوزه. فهمیدم کرده تو کسش. گفت وزنتو بنداز روم و کیرتو بذار تو بمونه. همین کارو کردم و لبامو گذاشتم رو لباش و چشامونو بستیم. چند لحظه بعد دوباره دستامو بردم دور گردنشو آروم شرو کردم به تلمبه زدن. با تلمبه های من صدای سیما جوووووون بلند شد. چند دیقه تلمبه زدم و دوباره افتادم روش. دوتامونم پاشدیم و یکم آب گرم گرمو باز کرد. بخار کل حمومو گرفته بود. این دفه من رو کف حموم دراز کشیدم و بهش گفتم روم دراز بکشه. کف دستمو بردم جلو تا تو دستم تف کنه و بزنم به کیرم. اما فک کرد میخوام انگشتامو بمکه. داشت انگشتامو میمکید. مست و مست شده بود. بهش گفتم تف کن تو دستم. تف کرد و مالیدم به کیرم. با دستش کیرمو گرفت و کرد تو کسش. این دفه اون بود که داشت عقب جلو میکرد. حین تلمبه زدنا یه لحظه کیرم از کسش دراومد، باور نمیکردم که این کیر کیر من باشه. سایزش دو برابر شده بود. حین تلمبه ها دیدم صداش داره درمیاد. سرعتشو بیشتر کرد و یه دفه ای یه آه بلندی کشید و فهمیدم ارضا شده. ازش لب گرفتم و بلند شدم و تکیه دادم به دیوار و گفتم بشین روش. لبخند زد و گفت چششششششششم سعییییییییید من. اومد رو پاهام نشست و اول لباشو گذاشت رو لبام و تو این حین من از باسنش گرفتم و راهنماییش کردم که بشینه رو کیرم. داشت تند تند بالا و پایین میکرد و آه و آه میکرد. دوباره بعد چند دیقه تلمبه زدن یه آه ه ه ه ه ه بلند کشید و ارضا شد. بهش گفتم این دفه نوبت منه. رو کف حموم دراز کشید. پاهاشو انداختم رو شونه هام و این دفه تف کردم رو کیرم و کردم تو کونش. گفت سعید کیرت کونمو جر میده آرومتر بکن. با این حرفش هوسی شدم و کیرمو کردم تو. همینطوری داشتم تلمبه میزدم و اون میگفت سعید بکن. سعید من جرم بده. کیرم داغ شد و آبمو اومد. آبمو ریختم تو کونش و همونطوری روش دراز کشیدم. از هم لب گرفتیم و بلند شدیم. دوش آبو باز کرد و باهم حموم کردیم و از حموم دراومدیم. میگفت تو سعید منی. باید همیشه مال من باشی. بعد حموم صبونه خوردیم و دوباره رفتیم تو اتاقامون. از اون قضیه به بعد سیما جون و من کلی باهم حال میکنیم. بعضی وقتا تو حمومشون؛ بعضی وقتام تو اتاق خواب سیماجوووووون.

نوشته: سعید


👍 8
👎 66
101804 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

592167
2017-04-27 21:15:52 +0430 +0430
NA

کسشعره محض مرتیکه پوفیوض جنده رو نمیشه به این راحتی کرد اونوقت تو مادر زنتو که تازه یه ماهه فامیل شدی گاییدی جل الجالق

2 ❤️

592171
2017-04-27 21:37:50 +0430 +0430

دیسلایک
مادر قهبه ننویس محارم

0 ❤️

592177
2017-04-27 21:57:56 +0430 +0430

منم خ دوست دارم بندازم ته ته مادرخانومم

0 ❤️

592178
2017-04-27 21:58:52 +0430 +0430

این کُصنوشته ها از نتایج جق زدن تو حمومه
محل جقتو عوض کن

1 ❤️

592191
2017-04-27 23:09:21 +0430 +0430

پیش بینی می کنم که ( با توجه به خصوصیات مادر نامزدت ) همسرت آینده ی بسیار بسیار درخشانی در امور ‎جنده گری‎‎‏ خواهد داشت!
یعنی مدیونی اگه شک داشته باشی . . . ‏
(dash)

0 ❤️

592192
2017-04-27 23:17:26 +0430 +0430

آب گرم؟!
آب گرم؟؟
پیرزنو از تاکسی خالی میترسونی؟… ? 😢 ?

0 ❤️

592199
2017-04-27 23:59:16 +0430 +0430

اخه هوسی چیه کصپت
بشین میخوام کیرمو قورت بدم(کریس انجلی مگه)
کونوش چیه اخه:/
داشتم با دل و جون کیرمو میخورد:|
همه کسشو گرفتم تو دهنش!
ابمو اومد
.
اینا گوشه ای از ریدنات بود
ببین بی پدر حروفو کش هم ندی میفهمیم احساس طرفو
نگاه مثلا الن بگم کص ننت با بگم کصصصصص ننننننت فرقی نداره
بعد نمیدونم چرا این داستان منو یاد یکی از پورن های jordi el nino polla انداخت که خیلی جالب بود
اخرین نکته هم اینه که موقع نوشتن دست مادر قحبتو دربیار از شرتت بیناموسه جقنویس

0 ❤️

592204
2017-04-28 00:33:50 +0430 +0430

حالم بد شد از بس نوشتی سیماجون سیماجون تا وسط هاش خوندم داشتم اوق میزدم، گاییدی خودتو با سیماجون نوشتنت 🤮

1 ❤️

592206
2017-04-28 00:39:09 +0430 +0430

خخخخخ.اخه کونی تو که داری جق میزنی چه فرقی میکنه به یاد کی باشه. لااقل داستانو رو نامزدت مانور میکردی که فقط دروغ گفته باشی نه اینکه هم دروغ بگی هم حرومزادگیتو نشون بدی… کیر اسب ابی تو کونت

1 ❤️

592216
2017-04-28 03:32:07 +0430 +0430
NA

خاک بر سرت با این داستان نوشتنت …
عنتر پا کوتاه

0 ❤️

592227
2017-04-28 04:53:08 +0430 +0430
NA

ﺍﻳﻦ ﻛﺼﻨﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺟﻬﺖ ﺩﺭﻭﻏﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺤﺎﺭﻡ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻦ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭﻱ ﻧﻤﻴﮕﺮﺩﻥ
ﺩﻭﻡ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﻠﻮﻕ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺯﻧﺶ ﺍﻫﻠﻪ ﻻﻫﻴﺠﺎﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﺍﻭ ﺣﻮﺍﻟﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻲ ﻏﻴﺮﺗﻨﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﭘﺬﻳﺮ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﺩﻳﺲ ﻻﻳﻚ ﻳﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﺮﻩ

1 ❤️

592239
2017-04-28 06:29:26 +0430 +0430

میگم نامزدت بیدار نشد ؟؟ برادر زنت اونوقت نیومد صبحانه بخواد ؟؟ از کناز نامزدت رفتی نیومد ببینه کجا رفتی ؟؟ مادر زنت جنده بوده احتمالا ، چون اون یبکی که تو گفتی باسنشو تکون میده گفتم رقص سکسی کار کرده . ابنه ای جقی اول ببین بهت زن میدن بعد بگو

0 ❤️

592241
2017-04-28 06:46:14 +0430 +0430

خاک تو اون سرت کنم مسخره، دیس لایک

1 ❤️

592243
2017-04-28 07:34:33 +0430 +0430

كوني شب اول نامزديت نامزدتو ول كردي رفتي مامانشو سوار شدي ؟ به همين راحتي ؟؟ ما هم همه كسخول داستانتو باور كرديم، برو جقتو بزن بابا، توهم زدي زن بگيري يه مادر زن جوون هم داشته باشي،

0 ❤️

592255
2017-04-28 09:25:32 +0430 +0430

دوستان گلم شایدراست گفته بخاطراینکه دامادکونیش ازهمین اول بدونه کسب وکارخانواده چی هستش چون ازقدیم گفتن مادر رو ببین دختر روبگیرخخخخ
کسب وکارت پررونق ولی نامردی نکن بچهای شهوانی روازیادنبری ?

0 ❤️

592258
2017-04-28 10:07:26 +0430 +0430

ننتوگاييدم كوني

0 ❤️

592260
2017-04-28 10:47:10 +0430 +0430

دسته مونوپد از پهنا تو کونت. خخ اخه کون کش فکردی این ملت نصفشون چیپسن نصفشون کاندوم.

اصن گیریم ک این کسشعرات راس باشن خدا یه دختر بهت میده. بعد بزرگ میشه. بعد خاستگار براش میاد زنتو به صد روش سامورایی میگا. حالا ببین کی گفتم

0 ❤️

592274
2017-04-28 12:21:19 +0430 +0430

داری کم کم رکورد دیس لایک رو میشکونی!اگه کسی هست که میدونه بیشترین دیسلاک مال کدو داستان بوده بگه لطفا

0 ❤️

592285
2017-04-28 14:17:36 +0430 +0430

دیسلایک36 هم تقدیم تو ?

1 ❤️

592293
2017-04-28 16:00:17 +0430 +0430

دیسسسسلایک ۳۹

0 ❤️

592302
2017-04-28 18:13:04 +0430 +0430

شیر آب سرد و گرم حمومشون تو کونه عادم دروغگو ?
مازی جون تو هنوز زنده ای؟ ?

1 ❤️

592308
2017-04-28 20:11:55 +0430 +0430
NA

حالا چرا اینقدر تف انداختی به همه جا حالمون بهم خورد تو حمام که اینقدر تف نمیندازن خودش لیزه دیگه بلدم نیستی چاخان کنی معلومه تا حالا تو حمام نکردی اصلا

0 ❤️

592373
2017-04-28 22:27:05 +0430 +0430

یعنی این قد جق میزنی ک ازت فقط ی اسپرم مونده.گراز سواحل شرقی تایلند بات بخابه ک این قد … شر نگی. من هم نخوندم.چون ریدی

0 ❤️

592403
2017-04-29 05:43:50 +0430 +0430

nazarat ghashang tar bud do khatesho bishtar nakhundam ridi! lashi

0 ❤️

592411
2017-04-29 06:29:45 +0430 +0430

رطوبت بالای حموم چه کرده با مغزش …

0 ❤️

592466
2017-04-29 11:58:57 +0430 +0430

سکس با محارم دیس لایک داره…در ضمن شما الان زنت برات حروم شده…می دونستی که؟!!! البته اگه راست گفته باشی

0 ❤️

592533
2017-04-29 16:34:29 +0430 +0430
NA

ﺑﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﻪ ﺩﻳﺪﻥ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮔﻞ ﭘﺴﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺍﻗﺎ ﺍﺭﺍﺩﻣﻨﺪﻳﻢ
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺒﻴﻨﻤﺘﻮﻥ

0 ❤️

592551
2017-04-29 19:26:57 +0430 +0430
NA

آخه کونی بی ناموس . مادر زنت اگه جنده خیابونی هم باشه به این راحتی پا نمیده مادر بخطا. کیر قالیباف ، روحانی ، هاشمی طبا تو کونت . اضافه کن دماغ جهانگیری رو هم بهش ?

0 ❤️

592552
2017-04-29 19:29:45 +0430 +0430
NA

راستی کیر میر سلیم هم تو لوزالمعده ات ?

0 ❤️

592708
2017-04-30 13:19:16 +0430 +0430
NA

سگ تو روحت بیشرف دروغگو

0 ❤️

722932
2018-10-10 06:57:57 +0330 +0330

فاک یوو

0 ❤️

722938
2018-10-10 07:13:39 +0330 +0330

دوباره ,فااااک یووو

0 ❤️

810352
2021-05-18 09:36:52 +0430 +0430

اولا از کی تا حالا با تنظیم آب سرد و گرم تو حمام ،آبگرمکن درست میشه
ثانیا کدوم مادرزنی با لباس زیر میره تو حمومی که دامادش داخلش هس که آب تنظیم کنه
ثالثا بچه هفت ساله هم میتونه آب سرد و گرم حمام تنظیم کنه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها