ماجراهای من و زنم پریسا (۱)

1401/08/06

قسمت اول

داستانی که براتون مینویسم داستان سکسهای سه نفره و گروهی من و زنم هست و بر واقعی بودن یا نبودنش اصرار ندارم و قضاوت را به عهده خودتون میگذارم من اسمم سامان هست و ۳۳ سال دارم با قد حدود ۱۷۴ و یک هیکل کاملا معمولی نه چاق و نه لاغر من تو روابط سکسی آدم داغ و پر قدرتی هستم که در خیلی از موارد در روزهای سکس کردنم به راحتی با فاصله کوتاه از هم ۲ بار سکس میکنم. زنم اسمش پریسا هست یک زن ۳۰ ساله با قد کوتاه ۱۵۱ و وزن۴۸ کیلو چشمهای بادامی نیمه درشت قهوه ای روشن با مژه های بلند لب غنچه ای و قلوه ای صورت گرد بقول خارجیها بیبی فیس یا همون بچگانه خودمون پریسا خیلی هیکل سکسی جذب کننده ای داره شکم صاف سینه های سفت اندازه یک انار بزرگ دست پرکن با نوک بزرگ و رو به بالا کمر باریک و از همه مهمتر کون طاقچه ای متوسط رو به بزرگ که غیر ممکن هست مردی از کنارش رد بشه یا ببیندش ولی توجهی به کونش نکنه البته اگر از همون اول تو تله صورت بچه گانه ملیح و مینیاتوری و سینه هاش گرفتار نشه . آشنایی من با پریسا بر میگرده به یک سال پیش که در یک ملاقات کاری اتفاق افتاد من مهندس برق هستم که در یک شرکت ایرانی مشارکتی با کشورهای خارجی به عنوان نصب و تعمیر کننده پمپهای آبرسانی قطره ای که بیشتر برای باغداری مکانیزه از اون استفاده میشه به باغ مدرن و بزرگ چند هکتاری در یکی از شهرهای کوچک شمال کشور رفتم تا دستگاههای آبرسانی را که دچار مشکل شده بود را تعمیر کنم پریسا که تنها فرزند خوانواده بود داخل باغ تقریبا عهده دار کل امور مربوط به باغ بود و با معرفی شدنش به من از طرف پدرش آغاز جرقه ای شد که در مدت زمان کوتاهی منجر به ازدواج ما دو نفر شد کارم را تمام کرده بودم میخواستم صورتحساب را به پدرش بدم که پدرش گفت شما باید صورتحساب کارتون را به خانم مهندس بدین با تعجب برگشتم و به سمت پریسا نگاه کردم و گفتم شوخی میکنید دختر خانم شما نهایتا ۱۷ یا ۱۸ سالش باشه !! مهندس!!؟؟ آینده شاید انشاالله که در همین حین پریسا به طرف میزی که تو اتاق بود رفت و کارتی را از تو کشوی میز بیرون آورد وبه طرف من گرفت کارت را که نگاه کردم روش نوشته شده بود خانم مهندس پریسا… مهندس کشاورزی و اصلاح نباتات و شماره تلفن موبایلش را هم روی آن نوشته بود برام قابل باور نبود با لبخندی به پدرش،گفتم ماشاالله دخترتون حتما تیزهوش و نابغه هست که تونسته به این سرعت و با این سن کم مدرک مهندسی دریافت کنه که هر دوتاشون با صدای بلند شروع کردن به خندیدن و پدرش در حالیکه میخندید گفت نخیر جناب مهندس دخترم ۳۰ سالش هست کارت را گرفتم داخل جیبم گذاشتم و خداحافظی کردم و پریسا و پدرش تا دم در باغ من را همراهی کردن . این مقدمه را گفتم که خواننده به میزان بچه گانه بودن صورت و هیکل زنم پی ببره من در تدارک کارهام بودم که به اروپا مهاجرت کنم و چندین بار تا تسویه حساب کامل با پریسا مکالمه تلفنی داشتم و از پدرش،خواستم اجازه بدهد که ما با هم از طریق تلفن در ارتباط باشیم که بعد از انجام کارهای اقامتم برگردم ایران و با پریسا ازدواج کنم پریسا با توجه به تک فرزند بودن و تنها بودنش با من خیلی صمیمی شده بود و تقریبا بدون خجالت تمام حرف هاش را به من میزد مثلا وقتی که متوجه خواستگاری من از پدرش شده بود تلفنی که با هم صحبت میکردیم به من یاد آور شد که اگر دنبال ازدواج و بعدش هم بچه داشتن هستی من بدردت نمیخورم چون تو دوران نوجوانی دچار بیماری شدم که منجر به نازا شدنم شده و دکتر تایید کرده که احتمال حامله شدنم تقریبا صفر هست مگر اینکه معجزه‌ای اتفاق بیفته من هم چون اصلا علاقه ای به داشتن بچه نداشتم و میخواستم تو طول زندگیم با زنم تو یک کشور اروپایی خوش بگذرونم از این قضیه استقبال کردم و گفتم اتفاقا تو درست همونی هستی که من دنبالش میگردم . من به آلمان مهاجرت کردم ودر مدت زمان کوتاهی کارهای اقامتم انجام شد و با توجه به مدرک و تجربه شغلی که در ایران داشتم خیلی زود در یک کارخانه تولید پمپهای آبرسانی مشغول به کار شدم به ایران برگشتم ازدواج کردم و با هم به آلمان برگشتیم من ساکن یک شهر مرزی تقریبا کوچک در آلمان هستم و با توجه به طبیعت زیبایی که داره و تقریبا شبیه شهرهای شمال خودمون هست به خواست پریسا تعطیلات آخر هفته که شنبه و یکشنبه هست را میریم بیرون تو طبیعت برای قدم زدن و پیک نیک پریسا چون پدرش از طریق باغداری به ثروت قابل توجهی رسیده بود ترجیح میداد که سر کار نره و به غیر از مواقعی که میره باشگاه بیشتر وقتش را تو خونه بگذرونه که من هم مخالفتی نداشتم پریسا از نظر پوشش دختر خیلی محکمی نبود ولی در عین حال هم ولنگار و باز هم نبود و همیشه سعی میکرد تعادل را حفظ کنه معمولا در فصلهای تابستان و بهار یک پیراهن و شلوار لی استرج یا پارچه ای میپوشید و زمستونها هم یک کاپشن کمری با شلوار لی میگفت کاپشنهای بلند که تا نزدیکی زانو میان را دوست ندارم من قدم کوتاه و بچه گانه هست با پوشیدن کاپشن بلند کوتاه تر هم به نظر میام . چند ماهی از اومدنمون به آلمان می گذشت و ما سکسهای داغ زیادی تو این چند ماه داشتیم با وجود اینکه من همانطور که قبلا هم گفتم آدم پر قدرتی تو سکس بودم ولی در مقابل پریسا کم میآوردم پریسا زن خیلی داغ وحشری بود ولی خیلی سعی میکرد که خودش را کنترل کنه که این حس شهوت سرکش از محدوده خونه بیرون نره به همین خاطر بیشتر وقتهایی که تو خونه بود وارد سایتهای سکسی میشد و غروب که از کار برمی گشتم خونه برای من تعریف میکرد همانطور که قبلا توضیح داده بودم پریسا تمام حرف هاش را به من میزد و هیچ حرف و حسیش را پنهان نمیکرد پریسا کسش پرده حلقوی داره و بعد از هر بار سکس کاملا تنگ میشه طوری که انگار اولین بار هست که داره سکس میکنه من کیرم ۱۶ ۱۷ سانت و کلفت هست و همین باعث شده که با هر بار سکس کردن پریسا ناله ها و جیق های شهوانی ودخترانه ای می کشه که بدجوری طرف مقابل را که من بودم حشری میکرد . داشتیم وارد فصلهای گرم بهار و تابستان میشدیم و تعداد دفعاتی که بیرون می رفتیم برای پیک نیک بیشتر شده بود یک شب که میخواستیم سکس کنیم گفت سامان من یک چند تایی فیلم سکس دیدم که برام خیلی جالب بود دوست داری بگذارم تو هم ببینی که گفتم آره فیلم را پلی کرد که زوجهایی بودن که در مکانهای بیرون از خونه در طبیعت سکس میکردن ودر بعضی موارد کسی یا کسانی هم از دور یا یواشکی پشت درختی بوته ای یا سنگی نزدیکشون اونها را دید میزدن با دیدن این فیلم حسابی حشری شدیم و موقعی که سکس میکردیم گفت ما که زیاد میریم بیرون میخوای ما هم امتحان کنیم که من هم گفتم آره بدم نمیاد یعنی تو دوست داری یک مرد دیگه ای هم موقع سکس کردن دزدکی بهت نگاه کنه که لبش را گاز گرفت و گفت باید خیلی حس حشری کننده ای باشه که من گفتم تو خودت حشرت زیاده تو اینجور موقعیتها قرار بگیری دیگه چه خبر میشه ولی من دوتا شرط دارم اگر قبول کنی انجامش میدیم گفت چی گفتم اول اینکه برای تنوع باشه و عادت نشه دوم هم اینکه امشب باید به من کون بدی همینجوری که داشتم تو پوزیشن مورد علاقه هر دوتامون که داگی هست تو کسش تلمبه میزدم گفت باشه قبول هست ولی کیرت کلفت هست یواش بکن که دردم نیاد و برای دفعه های بعد زده نشم آخه من برخلاف دیگران که خودت گفتی با چند تا دختر زمان مجردیت از عقب رابطه داشتی که با کسی نبودم و این اولین بار هست که میخوام کون بدم که گفتم میدونم عشقم سعی میکنم جوری بکنم که دردت نیاد ولی اگر یک کم درد داشتی تحمل کن مطمئن باش که دفعه های بعد راحت تر هست کیرم را از تو کسش کشیدم بیرون و با روغنی که موقع سکس استفاده میکنیم دوباره حسابی چرب کردم و یکم هم روغن به سوراخ کونش زدم و با یک انگشت شروع کردم به مالوندن و یک بند انگشت را فرو کردم تو که نفس عمیقی کشید و خودش را جمع کرد ولی بعد با کمی حرکت کردن انگشتم خودش را شل کرد سر کیرم را چند باری مالوندم در سوراخ کونش و یک کم فشار دادم که به خاطر اینکه چرب شده بود کله کیرم وارد کونش شد که پریسا یک جیغ ریزی کشید من هیچ حرکتی نکردم و بعد یک دقیقه آروم شروع کردم به تلمبه زدنهای نرم و فرو کردن بیشتر بعد از گذشت چهار پنج دقیقه دیگه کیرم تا آخر کرده بودم تو و داشتم تلمبه میزدم که پریسا لرزشی کرد و ارضا شد که گفتم داره آبم میاد گفت مثل موقعی که می ریزم تو کسش بریزم توش آبم را با فشار زیاد خالی کردم و هر دوتامون ولو شدیم رو تخت همینطور که تو بغلم بود و داشتم با سینه هاش بازی میکردم با خنده گفتم حالا خواستیم تو طبیعت سکس کنیم دیگه نمیتونی اینجوری جیق و داد کنی چون ممکنه هر کسی که نزدیکمون باشه بیاد ببینه چه خبره اگر که مرد هم باشه که دیگه چه شود باید جوابگوی اون هم باشی پریسا خندید و گفت میگم اگه واقعا همچین اتفاقی افتاد و یک مردی وسط سکس به خاطر جیق کشیدن من اومد طرفمون و من را لخت دید چه کار کنیم؟ که من گفتم شاید پیش نیاد ولی اگر هم اومد اومده دیگه بالاخره اونموقع یک فکری براش میکنیم بهش با لبخند چشمکی زدم و با اشاره به کس و کونش گفتم یک جوری راضیش میکنیم دیگه پریسا ادامه داد واقعا حس عجیب و حشری کننده ای هست که وقتی داری سکس میکنی احساس کنی که یک مرد غریبه دیگه ای هم داره دزدکی سکس کردنت را دید میزنه و به خاطر کس و کونت داره جلق میزنه که من هم گفتم آره باید حس جالبی باشه که یک مرد دیگه هم دیوونه هیکل سکسی زن آدم بشه و وایسته به خاطرش دزدکی جلق بزنه اون هم هیکل سکسی مثل تو با این کون و سینه های فوق سکسی که پریسا خندید و رفت پایین تخت موبایلش را آورد گذاشت روی میز آرایش نزدیک تخت و تنظیم کرد که پرسیدم داری چکار میکنی ؟ گفت میخوام از سکس کردنمون فیلم بگیرم ببینم این همه میگی کوس و کون فوق سکسی داری چطورم که من گفتم بگذار با موبایل خودم من ازت فیلم و عکس میگیرم برات میفرستم تو موبایلت موبایلم را برداشتم و در حالتی که داگی بود از نمای نزدیک با فاصله حدود نیم متر ازش فیلم دو سه دقیقه ای گرفتم و بعد برگشت به پشت خوابید کف پاهایش را گذاشت رو تخت و پاهاش را از هم جدا کرد و من هم از گردن به پایین از اندامش و از نمای کاملا نزدیک از کسش عکس گرفتم و بهش نشون دادم که گفت نه تو فیلم نه تو عکسها صورتم معلوم نیست که گفتم عمدا اینجوری گرفتم که اگر یک موقع اتفاقی جلوی یک کس دیگه ای داشتم می دیدم نفهمن زن خودم هست و فکر کنه فیلم یا عکس سکس از سایتهای سکسی هست که با دیدن فیلم و عکسها گفت مثل اینکه زیاد هم بد نیستم حق داری اینجوری میگی گفتم بد نیستی! چی میگی محشری کون طاقچه ایت وقتی تو خیابون با هم هستیم مردی نیست که بهش خیره نشه و بعدش هم با لبخند به من چشمک نزنه که گفت آره بعضی موقع ها که خودم تنها هم هستم متوجه این موضوع شدم چند باری نگاه دزدکی مردها که به کسم خیره شدن یا از تو شیشه ایستگاه اتوبوس میبینم که مردها میان نزدیک پشت سرم وامیستن تو ایستگاه و خیره میشن به کونم برای همین هم هست که موقعهایی که از بیرون میام و تو خونه نیستی تا خود ارضایی نکنم و بعدش یک دوش نگیرم آروم نمیشم روزهای هفته به سرعت گذشت و روزهای آخر هفته فرا رسید و قرار شد که در اولین روزی که رفتیم پیک نیک یک جای خلوتی را پیدا کنیم و برای اولین بار تو طبیعت سکس کنیم هوای بهاری رو به سمت تابستان میرفت و گرم تر میشد روز شنبه که خواستیم بریم بیرون پریسا یک پیراهن سفید آستین کوتاه پوشید با شلوار لی استرج چسبان که کون طاقچه ایش حسابی تو چشم میومد و از جلو هم به خاطر لبه های نسبتا بزرگ کسش تا حدودی خط شکاف کسش افتاده بود بیرون و حسابی جلب توجه میکرد جفتمون با دیدن این صحنه حسابی حشرمون زد بالا جوری که نزدیک بود پیش از اینکه از خونه بریم بیرون کارمون را بکنیم اون روز تصمیم گرفتیم به جنگل کوچکی که با فاصله کمی نزدیک دریا بود بریم حدود ساعتهای ده و نیم بود که وارد جنگل شدیم یک گوشه ای نشستیم یک مقدار صبحونه خوردیم بعد از حدود نیم ساعتی بلند شدیم تا بریم جاهای مختلف جنگل را ببینیم و یک جای دنجی پیدا کنیم که بتونیم اونجا سکس کنیم بعد از حدود یک ساعت و نیم پیاده روی رسیدیم به جایی که چند تا درخت تنومند به فاصله کمی از ساحل کنار هم بودن و ساحل هم با سنگها و صخره های بزرگی پوشیده شده بود تصمیم گرفتیم همینجا بقیه روز را تا غروب که بر میگردیم باشیم زیر انداز را بین دوتا از درختها که با دوتا سنگ بزرگ محصور شده بود و فقط از پشت سرمون که سمت دریا بود حصار نبود و دید داشت انداختیم و کنار هم دراز کشیدیم و از طریق اینترنت موبایل یک فیلم سکس پلی کردیم که دوتا مرد یکی سیاه پوست و شوهر زنه سفید پوست بود که داشتن زنه را میکردن و شروع کردیم به نگاه کردن حسابی حشری شده بودیم که پریسا گفت به نظر میاد که اینجا هیچ کس رد نمیشه جای دنج و خوبی هم هست صدای دریا هم میاد و من هم میتونم راحت موقع سکس صدام و ببرم بالا که گفتم آره جای خوبی هست ولی نمیتونیم کامل لخت بشیم که پریسا گفت خوب من سوتینم را در میارم دکمه های پیرهنم را باز می گذارم و شلوارم را فقط تا زیر زانو بکش پایین دیگه هیچ کدوممون طاقت نداشتیم تو یک چشم به هم زدن شلوار پریسا تا زانو آوردم پایین پریسا هم که پوزیشن مورد علاقه هردوتامون را می دونست سریع روی زیر انداز زانو زد و کون قلمبه اش را قمبل کرد طوری که لبه های کسش و سوراخ کونش قشنگ تو دید بود سریع روغن زدم به کیرم خواستم یک کم کسش را بمالم که پریسا گفت دیگه طاقت ندارم بکن توش که یک ضرب کیرم را فشار دادم تو که پریسا جیق بلندی کشید و خودش را جمع کرد چند تای که تلمبه زدم پریسا شروع کرد به لرزیدن و ارضا شد اما من تازه شروع کرده بودم بعد از چند لحظه ای که پریسا آروم شد خواستم دوباره تو کسش تلمبه بزنم که با دستش کیرم را گرفت و گذاشت در سوراخ کونش و بهم گفت اگر دردم اومد و جیق کشیدم اصلا توجه نکن فقط بکن توش پریسا از اینکه تو طبیعت و جایی که امکان داشت کس دیگه ای هم باشه یا بیاد سکس میکردیم حسابی حشری شده بود و اینجا بود که فهمیدم گرایش زیادی به سکس سه نفره یا شاید هم چند نفره و گروهی پیدا کرده چند باری کله کیرم را کشیدم رو سوراخ کونش و با یک فشار تا نصفش را کردم توش که پریسا جیق ریزی کشید و پاهاش را چسبوند به هم سیلی زدم رو لمبه هاش و بهش گفتم شل کن هنوز نصفش مونده به محض اینکه شل کرد با یک فشار دیگه تا خایه هام کردم تو و شروع به تلمبه زدن کردم که پریسا با هر عقب و جلو کردن جیق ریزی میکشید و ناله میکرد همینطوری که داشتم تلمبه میزدم گفتم اگر الان یک مرد دیگه بیاد حاضری به اون هم بدی که پریسا گفت آره ای کاش اگر هم میاد یکی مثل اون سیاه پوست داخل فیلم بیاد که با این حرفش فهمیدم پریسا دوست داره کیر بزرگ سیاه پوست را تجربه کنه گفتم خوب شاید از شانست یکی از همونا بیاد چند باری تلمبه زدم و اینبار کیرم را کشیدم بیرون و آبم را ریختم لای لمبه هاش که پریسا هم از این کارم خیلی خوشش اومد اونروز هیچ کس از اونجا رد نشد غروب شد وسایل را جمع کردیم و رفتیم خونه رفتیم حمام دوش گرفتیم شام خوردیم و رفتیم تو تخت به محض اینکه تو تخت دراز کشیدیم انگار نه انگار که چند ساعت پیش سکس کرده بودیم پریسا چرخید و دستش را کرد تو شرتم و کیرم را گرفت همینجوری که داشت میمالید گفت یک فیلم سکس که سیاه پوستا زنها را میکنن دوست داری ببینیم که گفتم آره ولی معلومه حسابی ذهنت درگیر شده ها که پریسا خندید و گفت آخه برام جالبه کیرهاشون خیلی بزرگ هست و خیلی هم داغ هستن که من گفتم تو با کیر ۱۶ ۱۷ سانتی من جیق و داد میکنی و اشکت در میاد اونوقت با کیرهای ۲۵ سانت و شاید هم بیشتر اونها که اکثرا هم از مال من خیلی کلفت تر هست میخوای چکار کنی که پریسا گفت طوری حرف میزنی که انگار اگر من بخوام به یک سیاه پوست بدم تو راضی هستی که من هم گفتم من که قبلا گفتم اگر تو بخوای و راضی باشی من پایت هستم پریسا با شنیدن این این حرف بلند شد و حالت داگی شد و گفت دوست دارم امشب بیشتر کونم بگذاری تا بکنی تو کسم من هم که بیشتر دوست داشتم از کون بکنم استقبال کردم و کیرم را چرب کردم و بعد از یکی دوبار که تو کسش تلمبه زدم گذاشتم در سوراخ کونش و هل دادم تو هنوز هم تنگ بود ولی نسبت به دفعات قبل راحت رفت تو پریسا نفس عمیقی کشید و صدای ناله ها و جیق کشیدنهاش با صدای زن داخل فیلم یکی شد و شروع کرد به لرزیدن و بعد از یکی دو دقیقه ارضا شد و من هم کیرم را کشیدم بیرون و آبم پاشید روی کمرش کنار هم دراز کشیدیم و پیش از اینکه خوابمان ببره پریسا گفت فردا را هم بریم بیرون پیک نیک گفتم باشه بریم گفت پس یک جای دیگه بریم که تکراری نباشه من هم موافقت کردم. صبح یکشنبه شده بود و ما وسایل پیک نیک را جمع و جور کردیم و قرار شد اینبار به یک کوهستان جنگلی بریم که یک کم از شهر فاصله داشت.

ادامه...

نوشته: سامان


👍 28
👎 4
91401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

900523
2022-10-28 00:37:17 +0330 +0330

نوش جونت ای کاش زن منم مثل خانوم تو پایه بود

4 ❤️

900527
2022-10-28 00:45:15 +0330 +0330

سامان به من پیام بده
قول میدم بهت خوش بگذره ؛)

0 ❤️

900544
2022-10-28 01:48:16 +0330 +0330

بگو که تو کوهستان کونت گذاشتن
بگو لطفا

1 ❤️

900577
2022-10-28 03:42:06 +0330 +0330

ادامه بده

1 ❤️

900578
2022-10-28 03:46:10 +0330 +0330

ملت دیه اینقدرام حوصله کسشعر و فیلم هندی ندارن والا، چقدر توضیح بیخود و خالی بندی آخه

2 ❤️

900600
2022-10-28 10:22:51 +0330 +0330

قد ۱۵۱ و خوش هیکل؟؟؟ واقعن؟؟؟؟ و ۴۷ کیلو؟؟؟ اینکه در بهترین حالت یه فنچ کوچولوه
بعد گفتی زنت اینقد حشریه و قاعدتن تا میری برا سکس آب کوسش راه افتاده بعد توی کوسخول برا زدن تو کوسش روغن میزنی بکیرت؟؟؟؟ چرا واقعن؟
بعد مردای آلمانی اینقد هولن که تا زنت رو تو خیابون میکنن باهاش چش چرونی میکنن؟ اونم مردای آلمانی با اون قد و هیکلا تو کف زن ۱۵۰ سانتی توان؟؟؟
پرده حلقوی؟؟؟ نه واقعن کی قراره این قصه پرده حلقوی تموووم بشه؟؟؟ آخه این چه کوسشعریه پرده حلقوی🤭

0 ❤️

900691
2022-10-29 01:49:00 +0330 +0330

آخه کدوم کسخلی با روغن یا هر چیز چرب دیگه ای تو‌ کس‌ میکنه؟
تازه اونم تو آلمان؟؟
هر کسخلی از دهات های دور افتاده ایران هم می‌دونه تنها لوربیکانت های پایه آب برای کس خوبه یا اگه نبود یه تف ساده
کرم و روغن و هر چیز چرب دیگه ای فقط به درد کون میخوره

1 ❤️

900692
2022-10-29 01:52:44 +0330 +0330

راستی اینم یادم رفت بگم
آخه روانی پرده حلقوی چه ربطی به تنگی و گشادی کس داره؟
پرده حلقوی فقط ممکنه با چند تا سکس ساده با کیر قلمی پاره نشه همین و بس

1 ❤️