من و معلم راهنماییم

1400/11/16

این خاطره که میگم کاملا واقعی و بدون تحریف است.
تاسف می خورم برای برخی کاربران که فقط تو کامنت، الکی نظر الکی میدن، مثلا در مورد خاطرات قبلیم، یکی تو کامنت گفت : بی آرتی، یک ساعت طول نمی کشه. بله منم میدونم یک ساعت طول نمی کشه ، درست. اما خط ما اتوبوس کم داشت، نصف شب بود، یک ساعت طول کشید تا سوار شدم .

کاری به نظرات الکی برخی کاربران بدبین تکذیب پیشه ندارم که فقط بلدن الکی همه چیو تکذیب کنن.

خاطرات من کاملا واقعی هستن، به خاطر اون، اسم مستعار هم نمیگم توشون.

سالها پیش ، اول شب بود ، یه بچه محل ، تقریبا ۱۹ ساله ، یه روز اومد پیشم . بهم گفت: بریم؟. یعنی بریم بکنمت. گفتم جا ندارم. جا نداشتم. گفت بریم جا پیدا می کنم.

باهاش رفتم. یه چهار دیواری بود. خونه در حال ساخت. رفتیم توش. می ترسیدم یه هو کسی بیاد . خلاصه شلوارم یه خرده کشیدم پایین. دمر خوابیدم . اومد رو پشتم خوابید . کیرش تف زد و کرد تو کونم.
بدن گرمی داشت. گرمای لذت بخش. کیرش هم دراز و باریک. خیلی حال داشت . خلاصه، یه چهار دقیقه تلمبه زد. آبش اومد و ریخت تو کونم .

بلند شد و بعدش گفت بریم بیرون . با ترس و لرز ، اومدیم بیرون. اما کسی ندید . کوچه خالی از جمعیت بود . کسی تو کوچه نبود ببینه ما از اونجا زدیم بیرون .

فردا تقریبا ساعت ۲ بعد از ظهر، منو دید. بچه محل بود دیگه . گفت تو فلان محل کرج، مکان داره. شب تا صبح. گفتم قبول.

تقریبا دم غروب، اومد دنبالم و رفتیم. دیدم اونجا همشهریش، نگهبانه. اتاق نگهبانی بود. اتاق ۳ در ۳ متر . پاییز بود و هوا نیمه سرد بود شب.

رفتیم و به دوستش که نگهبان بود گفت : برو بیرون من اینو بکنم . جلوی من گفت، منم خجالت کشیدم. دوستش رفت .

شروع کردیم. خوابید رو پشتم . منم دمر. خلاصه کیرش راست شد. جالب اینکه اصلا ساک نزدم. نه ازم ساک خواست بزنم ، نه من خواستم.
خلاصه کیرش راست شد و تف زد و کرد تو کونم. خوابید رو پشتم. تلمبه زد. اینبار آبش یه خرده طول کشید بیاد. آبش که اومد و ریخت تو کونم ،

بلند شد . رفت بیرون . دیدم دوستش که نگهبان بود اومد داخل. یه خرده ازش خجالت کشیدم. سنش ۴۰ بود تقریبا. گفت بخواب. اومد و اونم خوابید رو پشتم. دمر بودم. کیرش تف هم نزد، کونم خیس بود. کیرش کرد تو کونم. یه چند دقیقه کرد منو. هی لبمو خورد. حشری بود. نگهبان بود. خانوادش، شهرستان بودن. خودش ماهی یکبار می رفت خونش. خلاصه خیلی لذت داشت. اینم آبش ریخت تو کونم. به شوخی بهش گفتم: حامله نشم؟. گفت مگه زنی؟. خلاصه خندیدیم. صدا زد اون بچه محل ما که پشت در بود اومد داخل.

بهشون گفتم : حالا چه کنیم . دیدم اون پسره که بچه محلمون بود، به چند نفر قول داده که چاغال میاره.‌ بهم گفت بریم اتاقک نگهبانی بعدی. گفتم اونجا چرا؟. گفت کارت دارم. باهاش رفتم. در که باز کردیم، یه مرد تقریبا ۳۵ ساله، با چاقوی میوه خوری پشمای کیرشو داشتد میزد. این پسره بچه محلمون، منو اونجا گذاشت و رفت. منم استرس داشتم. این نگهبان رو نمی شناختم.

خلاصه این نگهبان هم اومد و چراغ خاموش کرد و لخت شدم. هوس داشت از پهلو کونمو بغل کنه و بکنه. پشتم خوابید و بعد کرد و کیرش تف زد و کرد تو کونم . تلمبه زد. مگه آبش میاد؟. منم دوبار قبلش داده بودم. بهش گفتم چرا آبت نمیاد؟؟ . گفت تریاک کشیده. وای خدا. ‌هر چه تلمبه زد آبش نیومد. به زور خودم از بغلش کشیدم بیرون. بهش گفتم، چند دقیقه نکن .‌بذار به کاری کنم آبت بیاد . یه خرده نشستم . دوباره منم تحریک شدم و رفتم بغلش. دوباره شروع کرد به کردن من. تقریبا یه ده دقیقه بعد آبش اومد و کیرش کشید بیرون و ریخت رو بدنم .

بعدش رفت و چایی از فلکس اورد و ریخت خوردیم. ‌

قبل سکس ، نه اول حالیش بود، نه من. داغ سکس بودیم. نگاش کردم دیدم معلم دوره راهنمایی منه . بهش گفتم منو میشناسی؟. گفت اره. گفتم معلم من بودی. چرا نگهبان شدی. خیلی عجیب بود . گفت که اخراج شده. دلیل اخراج نگفت و منم روم نشد بپرسم. پریدم تو آغوشش. بوسیدیم همو.

بهم گفت : چرا مفعول شدی؟. کل ماجرا رو بهش تعریف کردم . هردو تاسف خوردیم. اون نگهبان شده بود و من مفعول.

بعدش بهم گفت : من یه خواهشی دارم . گفتم بگو. گفت که فقط برای من باش. قول دادم . بهم گفت : هفته ای دوبار بیا بکنمت. بهش گفتم آیا معتاد شدی؟. گفت نه. گفت فقط برای سفتی کمر تریاک میکشه.

شب عجیبی بود. تا صبح پیشش بودم. صبح لبمو خورد و بغل کرد و باهاش خدا حافظی کردم . اومدم خونه.

همش به فکرش بودم.

تقریبا شب جمعه، یعنی سه روز بعد، دیدم این پسره بچه محلمون منو دید . گفت بیا خونه مون خالیه. گفتم کار دارم . گفت بیا تا صبح صفا سیتی. گفتم کار دارم. چون میخواستم برم پیش اون نگهبان . پسره جا خورد. گفت راست بگو باکی قرار داری؟. گفتم با یه آشنا. نگفتم اون نگهبان که معلمم بوده. ‌ناراحت شد. بعدش دیگه بعدها خودمم بهش گفتم بیا بکن، نیومد.

خلاصه شب رفتم پیش اون نگهبان. دیدم اتاقک تمیز کرده. ریشش زده. حموم رفته. گفتم تمیز شدی؟. گفت به خاطر تو.

نشستیم. تقریبا یه چند دقیقه حرف زدیم. بعدش چراغ خاموش کرد. ازم خجالت می کشید. من پریدم تو بغلش. شلوارش در اورد . از پهلو بغلم کرد و کیرش تف زد و کرد تو کونم. تلمبه زد. چند دقیقه کرد و آبش اینبار ریخت تو کونم. بعدش بلند شد. منم شلوارم پوشیدم. رفتم رو تخت ، کنارش نشستم. بعدش رفت دستشویی و منم بعدش رفتم دستشویی. شب جالبی بود. تا صبح چند بار منو کرد. اما ازم خجالت می کشید. باورش نمی شد من مفعولش باشم.

هی یه هو بغلم می کرد و می بوسید.
تا صبح باز پیشش بودم. صبح اومدم بیرون .

خلاصه هفته ای چند بار پیشش بودم. یه دفعه رفتم دیدم بهم گفت : شب آخر. گفتم چرا؟. گفت داره میره. گفتم کجا؟. گفت کار پیدا کرده ساوه.
آخرین شب باهاش بودم. خاطره. لذت. سکس .

بعدش دیگر ندیدمش. آنزمان تلفن همراه نبود. خلاصه هنوز یادش میفتم جالبه : معلمم فاعلم شد.

نوشته: سالار


👍 13
👎 13
49001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

857480
2022-02-05 01:06:34 +0330 +0330

وقتی داری خاطره ای رو می‌نویسی که واقعیه مجبور نیستی جزیاتی که مهم نیستن و دور از عقلم رو بنویسی مثل زدن پشم با چاقوی میوه خوری
نه مهم بود نه داستان فرقی میکرد با بودن یا نبودنش
خوب نمیگفتی
الان یکی اینو بخونه واقعا حق بده بگه دروغه
شخصا من میگم اگه واقعی بود، پشمام که اون حرکت رو زده

ولی امید وارم از زندگیت لذت ببری و پشیمانی نداشته باشی

5 ❤️

857506
2022-02-05 01:46:27 +0330 +0330

اینهمه پوزیشن هست چرا فقط از بغل میکردت واسم سواله

1 ❤️

857520
2022-02-05 02:13:33 +0330 +0330

سوال شد برام چرا ۲ تا اتاق نگهبانی با ۲ تا نگبان اصلا مگه داریم همچین چیزی بعدش اخه با چاقو میوه خوری کیرشم نمیتونه ببره چه برسه زدن پشماش کوسشعر در این حد ورژن جدیده 🤦‍♂️

1 ❤️

857565
2022-02-05 06:03:30 +0330 +0330

نمیدونم والا…صلاح کونِ گلابی خود را مفعولان دانند …فقط آرزو میکنم موقع زن گرفتن خوب و مو شکافانه به چهره پدر خانم آینده ات خیره بشی که خدای نکرده این غفلت ازت سر نرنه که بعد از عقد بزنی تو سرت و بگی ای وای خاک عالم ، پدر زنم جزو فاعلان قدیمی من بوده یا اگر هم فهمیدی اینقدر کصخل نشی که بر گردی بهش بگی …حاجی منو یادت میاد تو خرابه کاروانسرا ی جاده قدیم با رفیقات منو کردین؟

0 ❤️

857635
2022-02-05 19:09:05 +0330 +0330

باحال بود حال کردم!ولی اگه چاخان کرده باشی خاور با بارش تو کونت!!

0 ❤️

857660
2022-02-05 23:31:54 +0330 +0330

خوب بود☺️

0 ❤️

857671
2022-02-06 00:51:28 +0330 +0330

مرتيكه كصمغز كون گلابي اين چه كسشعري بود.چون اول داستان گفتي الكي قضاوت نكنيد داستانتو سخت گيرانه نخوندم ولي ناموسن زدن پشم با چاقوي ميوه خوري چي بود؟!خب اين يعني بيا به من فحش بده ديگه!😐بيا كيرم پس كله ت

0 ❤️

857688
2022-02-06 01:29:26 +0330 +0330

منم نگهباااانم كسي دلش كيرمو نمي خواااد؟؟

0 ❤️

857815
2022-02-06 16:52:05 +0330 +0330

زیر سن قانونی چرا میاد تو سایت یعنی یه بچه 14 ساله هم بیاری میفهمه که پشمو نمیشه با میوه خوری تراشید وات د فاک

0 ❤️

858556
2022-02-11 02:36:11 +0330 +0330

منم ساوه ام اگه خبری ازش داری بگو پیداش کنم برم بهش کون بدم

0 ❤️