هابیل و ناهید

1397/10/26

چند وقتی بود که به خواهرم نظر پیدا کرده بودم ، هروقت که اون شرت و سوتین برگینازشو مینداخت روی شاخه تا خشک بشن ، رونای نازو پشمالوشو با سینه های آویزون سایز 250ش حسابی سرو صدا راه مینداخت و بیدارباش میزد واسه کیره من…سینه های از سینه های ماموتم خوش فرم ترو درشت تر بود.
هروقت شرت و سوتینشو با برگ انجیر ست میکرد قسمتای سفید پوستش تضار حشرناکی با سبزی تیره برگ رغم میزد.
دست خودم نبود این اواخر بسکه گوریل و کردگدن کرده بودم دیگه بهم حال نمیداد ، یبارم کیرمو گذاشتم توی خرطومه فیل ،خودمم میشستم روی عاجش و اون تا ته میکرد توی خرطومش انصافن دمشم گرم خوب میمکید برام ،ساکشنی ساک میزد … اما حتی ساکای جونداره اونم نمیتونست حالمو خوب کنه.
دیگه چشمم افتاده بود به اون رونای گوشتی و حسرت اینکه بیان روی شونه هام ، دوست داشتم چنگ بندازم گوشت دوره کوسش رو از هر دو طرف رونش بمالم و بادکش و کنم و حسابی بلیسم براش و بعدم چنان بدمش زیر بار تلمبه که تا هفتاد نسل بعدی آدمیزاد گشاد گشاد راه برن…
تا اینکه یه روز دیدم خوابیده روی یه تخت سنگ داره آفتاب میگیره ، رفتم شرتش رو برداشتم تا بو کنم که از شانس تخمیه من اون روز شرتش رو از برگای اکالیپتوس بافته بود ، منم دور از جون شما حساسیت دارم به اکالیپتوس ، چنان عطسه ای کردم که یهو دیدم خواهرم جلوم سبز شده و داره به معامله ی بزرگه ما نگاه میکنه ، پوزخندی زد و گفت کیره داداشم به این خوش فرمی اون وقت من با عاج فیل حال کنم؟
(همینجا لازمه بگم خواهرتو گاییدم ماموت ، با همون عاجی که من میشستم روش برام میخوردی خواهرمم میگاییدی؟ کس کشه کیر رو صورت)

شوکه و هراسون شده بودم…منی که تاحالا فقط کرگدن گاییده بودم و گاهی کون کوالارو وقتی خواب بود دید میزدم حالا خواهرم جلوم بود
من هول شده بودم ، اون دروازه بهشتی و سینه های بزرگ بلوریش که مدت ها آرزوی رفتن زبونم لاشون رو داشتم حالا جلوم بود و آّبداره آبدار شده بود و فقط منتظر بود که من برم بزارم لاش
سریع دویدم سمتش که یه لحظه گفت : همینجوری میخوای خواهرتو بکنی؟برو یه برگ کاکتوس بکش دورش تا بیشتر بهم حال بدی
(نسلهای بعد فکر کردن واسه خودشون فقط خار داره از اولم آدمیزاد خار داشت وگرنه اطرف مخلوقات بودن کسشعره، مجبور شدم واسه اینکه راضیش کنم برم کاکتوس پیدا کنم، خلاصه رفتم و با بدبختی کاکتوس و پیدا کردم و گذاشتم روی کیرم که دهنمو صاف کرد)
تا برزگشتم دیدم این کسکشه هابیل مرده خور از پشت کرده توی کون خواهرمون
خیلی عصبانی شدم برگشتم گفتم جاکش من اینهمه خار تو کیرم نکردم که تو بکنی ، اونم برگشت گفت واسه تو خار داره بهت نمیداد
جر و بحثمون شد منم با کیرم زدم توی سرش که درجا مرد، اخه کیرمن با این خارای کاکتوس مثل گرز شده بود
الانم که دارم اینو براتون میگم میخوام نصیحتتون کنم ، هیچ وقت سمت محارم نرید ، برید بزارین توی خرطوم فیل اما این سمتی نرید
هم داداشمو کشتم ، هم فهمیدم خواهرم جندس و فشار روانی بهم اومده هم الان یه دستم توی شرت برگیمه و دارم خارای کاکتوس و در میارم

نویسنده شرمگین ترین برادر دنیا قابیل
نوشته: تیرینیتی


👍 10
👎 7
18104 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

741823
2019-01-16 21:19:32 +0330 +0330

حال نکردم

1 ❤️

741847
2019-01-16 21:53:18 +0330 +0330

بدجوری قاطی داره

0 ❤️

741867
2019-01-16 23:03:54 +0330 +0330

میگن کیر هابیل بزرگتر بوده وجفت خواهراشو ارضا میکرده قابیل حسادت میکنه میزنه خارشو میگاد بعدم چون انزال زودرس داشته خواهراش به تمساح کوس میدادنو و قابیل کیرشو تو درخت میکرده(شجره ملعونه)بعدم که شیث کیرکله سنگی علیه السلام اومد و نذاشت اثری از خاهر وچرنده و پرنده و خزنده دیگر حیوانات بمونه همه رو میکرده شیربا دیدنش موش میشده تا اینکه بعد912 سال مرد و عالمی رو آسوده کرد

1 ❤️

741892
2019-01-17 04:47:44 +0330 +0330
NA

? دمت گرم با حال بود

0 ❤️

887185
2022-07-26 23:37:17 +0430 +0430

چه باحال😅🤣🤣

0 ❤️