هیزی در عروسی

1401/03/29

یه عروسی دعوت بودیم من اصلا دلم نمیخواست برم ولی آخرش رفتم . توی یه تالار متعلق به یه سازمان نیمه دولتی برگزار شده بود که تالار را برای مراسمات اجاره میداد . یه خونواده هایی بودن که بعضی هاشون مذهبی بودن و بیشترشون با اینکه مذهبی هم نبودن خیلی مقید بودن ، نمیدونم چجوری توضیح بدم ، قسمت زنونه و مردونه جدا بود و اصلا جذابیتی نداشت .
این خونواده هایی که اونجا بودن خیلی لج منو در آورده بودن ، اول که با ماشین میرسیدن زن ها و دختر ها با روسری و مانتو بلند پیاده میشدن و به قسمت زنونه میرفتن ، من یه جایی نزدیک ورودی ایستاده بودم و حوصله رفتن به داخل را نداشتم خانومها که میومدن از وسط مانتو های جلو باز که با دست میگرفتن تا دیده نشه لباسهای لختی و پاهاشون که از زانو به پایین لخت بود یا جوراب نازک یا جوراب شلواری بود دید میزدم ، چیز زیادی نصیبم نمیشد .
خلاصه عصبی بودم یه کم مشروب خوردم ، بعضی ها مشروب آورده بودن که باید توی محوطه پارکینگ کنار ماشینها میخوردیم یه سیگار روشن کردم و یه کم با چند نفر صحبت کردیم و بازم تنها رفتم یه گوشه ایستادم .
خیلی از دست این مردم کلافه بودم خودتون میدونید چجوریه ، نمیذارن آدم یه کم زن یا دختراشونو نگاه کنه ، خود زنها و دخترها هم همینجوری هستن اصلا راه نمیدن ولی اگر مراسم مختلط باشه زیاد مشکلی ندارن ، البته یه سری در مراسمات مختلط هم با روسری و پوشیده میان که لج آدم درمیاد .
خیلی به خودشون رسیده بودن و واقعا دخترها و زن های خوشگلی اونجا بود با لباس های خیلی باز و آرایش مو های خیلی خوب ولی نمیشد ببینمشون .
یه دو سه ساعتی گذشته بود و من یه بهونه پیدا کرده بودم که یه بچه را که در محوطه راهش را پیدا نمیکرد ببرم به مادرش برسونم و کمی دید بزنم .
قسمت ورودی اینجوری بود که وارد یه راهرو میشدی همون اول یه در سمت راست داشت که سالن خانمها بود به خانمهایی که دم در بودن گفتم که مادر این بچه رو صدا کنن و یه کمی دید زدم بد نبود بعضی ها منو که میدیدن خودشونو می پوشوندن ، بچه رو تحویل دادم و اومدم که برگردم دیدم مقابل همونجا یه سرویس بهداشتیه منم دستشویی داشتم ، نمیشد گفت که زنونه هست چون داخل سالن خانمها نبود ولی از اونجایی که سالن مردها یه طرف دیگه محوطه با فاصله نسبتا زیاد بود و اونجا هم سرویس بهداشتی جدا داشت یه جورایی برداشت میشد که این سرویس بهداشتی زنونه باشه خلاصه گفتم میرم اگر کسی چیزی گفت میگم فکر کردم زنونه نیست .
رفتم داخل سه تا دستشویی داخلش بود که یکیشون خراب بود و درش قفل بود و کسی هم اونجا نبود یکی دیگه درش بسته بود و مشخص بود که کسی داخلشه منم رفتم یکی دیگه که کنار اون بود بعد چند دقیقه در کناری باز شد و رفت میخواستم بیام بیرون که چیزی توجهمو جلب کرد ، جایی که لوله آب از این دستشویی به دستشویی کناری میرفت یه سوراخ بزرگ بود که لوله آب از وسطش رد شده بود و داخل دستشویی بغل را میشد ازش دید ولی یه مقدار پلاستیک تا کرده بودن و داخل سوراخ را پر کرده بودن ، پلاستیک ها را در آوردم قشنگ پیدا بود ، لوله کش اونجا هر کی بود کارش را سر هم بندی کرده بود ، داخل دستشویی ها هم لامپ نداشت و فقط داخل خود سرویس بهداشتی لامپ داشت که اینم خوب بود وقتی دید میزدم بخاطر تاریکی کسی منو نمیدید .
یه کم منتظر موندم یه صدایی اومد سه تا دختر نوجوون اومدن و یکیشون رفت داخل ، منم از سوراخ دور لوله ها نگاه کردم سرش رو نمیدیدیم پایین لباسش را داد بالا و شرتش را کشید پایین وای چه کون سفیدی خیلی ذوق کردم نشست و فیش 😅 بخاطر اینکه از بغل بود کسش را ندیدم ولی کونش را دیدم ، پاشد و شرتش را پوشید و رفت ، نفر بعدی اومد اون کمی روش به این طرف بود یه لحظه کسشم دیدم ، یه باره شلوغ شد چند نفر دیگه هم اومدن همه فکر میکردن این یکی دستشویی هم خرابه توی صف منتظر موندن تا یکی یکی برن داخل اون یکی دستشویی ، فکر کنم چون یه دو سه ساعتی از شروع مراسم گذشته بود همه دستشویی داشتن خیلی شلوغ شد منم بیرون نیومدم حدود یک ساعت و نیم اون تو بودم شاید بیشتر از صد نفر رو دید زدم چه کون های سفید و خوشگلی وقتی مینشستن یه کمی صورت و موهای صاف و آرایشگاه رفتشونو هم میدیدم ، از کنار باسنشونو وقتی میشاشیدن میدیدم ، بعضی ها وقتی می خواستن شورتشون را پایین بکشن روشون به این طرف بود و یه لحظه کسشون را هم میدیدم ، همه مدل از دختر و زن لاغر و تپل سفید و سبزه همه رو دیدم همشون هم یه مدل دامن لباسشون را بالا میزدن تا بالای بالا و شورتشون را پایین میکشیدن ، بعضیا اینقدر لباسشون را بالا میکشیدن که شکم تپلشون هم دیده میشد ، یه احساس عجیبی داشتم از اینکه اینهایی که اونقدر خودشون را میپوشوندن الان دارم کس و کونشون را دید میزدم خیلی به وجد اومده بودم شوهر ها و برادر ها و اعضای خونوادشون رو تصور میکردم که خیلی مقید و غیرتی بودن و خندم میگرفت .
میخواستم با گوشیم فیلم بگیرم ولی پشیمون شدم ، با خودم فکر کردم اگه گندش در اومد و فهمیدن میگم اشتباهی اومدم و وقتی شلوغ شد دیگه روم نشد بیام بیرون ولی اگر فیلمی توی گوشیم باشه برام دردسر میشه ، حدود یک ساعت و نیم شد تا بالاخره خلوت شد و دیگه کسی نبود ، یواشکی درو باز کردم و اومدم بیرون ، فقط دو تا دختر بچه هفت هشت ساله دیدن من میام بیرون یه کم چپ چپ نگام کردن منم رفتم .
تا رسیدم موقع شام شده بود رفتم داخل ، مردها را که میدیدم توی دلم خنک میشد که همین الان کس و کون زنشون را دیده بودم ، فکر میکردن خیلی مواظبن که کسی زنهاشون رو نبینه 😂 خیلی باحال بود .
تا یه مدت همش صحنه های اون شب تو ذهنم بود وای که چه کون های سفید و خوشگلی همشونم فقط شاشیدن هیچکدوم شماره دو نداشتن 😅 آخرشم پلاستیک ها را دوباره گذاشتم توی سوراخ قبل از خارج شدن .
اون عروسی کسل کننده تبدیل به یکی از بهترین خاطراتم شد .

نوشته: ملودی


👍 7
👎 25
44501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

880322
2022-06-19 01:35:03 +0430 +0430

این چه سمی بود دیگه ، سم خاص بود 😁 😁 😁 😁

6 ❤️

880344
2022-06-19 02:19:32 +0430 +0430

دیگه رسماً فاتحه همه رو باید خوند😂😂

1 ❤️

880346
2022-06-19 02:20:44 +0430 +0430

این چه کصشری بود خوندم

4 ❤️

880348
2022-06-19 02:26:04 +0430 +0430

کسکش استیکر نزار دیوث استیکر نزار حیوون،ب شعور خواننده احترام بزار فک میکنی بقیه هم مث تو بیشعورن دیوث،جایی ک نیاز باشه بخندیم میخندیم نیازی نیس تو استیکر بزاری

0 ❤️

880354
2022-06-19 02:42:57 +0430 +0430

کون مامان خودتم دیدی ؟ازاون تعریف کن.

3 ❤️

880363
2022-06-19 03:02:48 +0430 +0430

خدایا شفا بده یساعت ونیم گوه می‌خورده اون تو

0 ❤️

880367
2022-06-19 03:22:35 +0430 +0430

😂داداش خیلی کصخلی روانشناس برو

1 ❤️

880391
2022-06-19 06:56:44 +0430 +0430

وسط بوی عن و شاش روی کف توالت سیمانی قهوه ای نیم خیز بشی و در تاریکی و ترس خیک چند تا پیرزن شاشو رو دید بزنی که دارند لوبیای نیم پز شهر رو درسته پس میدن.
خو کیرم تو این شاهکارت.

1 ❤️

880397
2022-06-19 08:01:32 +0430 +0430

ینی تو ترجیح دادی تو مهد گوه و تپاله بمونی ولی نری بزن و بکوب؟
خو البته بت حق میدم مشروب خوردی
باید دنبال اون رفیقت باشی ک پیک رو داده دستت چون پیک مشروب نبوده اون پیک شاش بوده😂😂😂
برا همونم دنبال ما بقی پیک ها میگشتی تو محل مناسب

1 ❤️

880484
2022-06-20 00:16:19 +0430 +0430

لنگ‌این بودی زنای مردم رو ببینی ای غدم لجن

0 ❤️

880662
2022-06-21 00:25:24 +0430 +0430

گوه نخور

0 ❤️

881469
2022-06-25 11:46:15 +0430 +0430

خواهر و مادرت مثانه ندارن؟؟؟؟؟ یا شاید اونارم دید زدی؟؟؟؟ شایدم قبل تو یکی همونجا داشته خوار مادر خودتو دید میزده

0 ❤️

888138
2022-08-02 14:16:16 +0430 +0430

یعنی خانم جوان من دامن کوتاه میپوشید عروسی شما پاهاش لخت با موهاش و کوسش لخت دیدید؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها