سلام به دوستان من اردلان هستم 19 سالمه این داستانی که میخوام براتون بگم واسه عید سال 92 میشه من ی پسر عمو دارم که یک سالشه تولدش بود که یکی از دوستای زن عموم که اسمش رزیتا بود دعوت شده بود. رزیتا خانوم ما ی دختر 21 ساله داره اسمش نازنینه. خوشگل قد بلند با چشای زاق خاکستری وای که چقدر خوشگل.تو این مراسم من ی دل نه صد دل عاشقش میشمو شمارشو میگیرمو دوست میشیم باهم.
بعد یک هفته اس دادن نازنین خانوم سر صحبت سکسیو باز میکنه خلاصه اون شب اس ام اسی باهم سکس داشتیم.رزیتا خانوم ساعت 7 میرفت سر کار تا 8 شب پدر نازنینم تو ی تصادف فوت شده بود یک روز صبح نازنین بهم زنگ زد که بیا خونمون مامانم از سر کار میره خونه دوستش و دیر وقت میاد.اقا ما رفتیم زنگ خونرو زدیم دیدیم نازنین خانوم با یه شلوارک قرمز و ی تاپ قرمز درو باز کرد وای که چه بدن سفیدی داشت.رزیتا خانوم اهل مشروبو قلیونه رفتم سر یخچالشون ی شیشه مشروب اوردم با نازنین نشستیمو خوردیم باهم رو تخت دراز کشیدیم.من شروع کردم به لب گرفتن از نازنین.تاپشو در اوردم سوتین نداشت وای که چه سینه های گردو سفیدو گنده ای داشت شروع کردم به خوردن سینه هاش دیگه کم کم صدای اه اهش بلند شده بود زبونمو از بین سینه هاش اوردن تا شکمشو لیس زدم دیگه داشت از شهوت میمرد شلوارشو در اوردم یه شرت زرد فاصله منو کس قشنگش بود.شرتشو که در اوردم یه کس تنگو صورتی دیدم وای که چقدر سفید بود با نوک زیبونم کسشو لیس میزدم.اها اینم بگم نازنین یه ازدواج ناموفقم داشت.خلاصه نازنین پاشود تی شرتو شلوار منو در اورد کیرمو از شرتم که از شق درد داشتم میمردم در اورد شروع کرد به ساک زدن.بعد 2 دیقه پاهاشو باز کردم سرکیرمو تف زدم گذاشتم رو کسش یکم مالوندم دم کسشو یواش یواش کردم تو کسش صدای جیغ نازنین بلند شد شروع کردم به تلمبه زدن نازنینم داد میزدجرش بده محکم تر ای اوی اههههههه کیرمو از کسش در اوردم بهش گفتم قنبل کن چه کون گنده ای داشد اگشتمو خیس کردم اروم کردم تو کونش ای ای میکرد یکم که کونش نرم شد کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش سر کیرم رفته بود تو کونش با ی فشار کیرمو تا ته کردم تو کونش جیغی کشید که فکر کنم کل ساختمون شنیدن درحال تلمبه زدن بودم که لرزش بدن نازنین نشون میداد که کاملا ارضا شده بود منم کم کم ابم داشت میومد که اومدم کیرمو از تو کونش در بیارم بهم گفت ابتو خالی کن تو کونم منم همشو خالی کردم تو کونش ی 5 دیقه ای همینطوری خوابیده بودیم باز شروع کردیم لب گرفتن دیگه داشت دیر میشد ساعت 7 شب بود پاشودیم لباس پوشیدیم ازم تشکر کرد منم بوسش کردمو از خونه اومدم بیرون بعد این ماجراهم 7.8 بار دیگه باهم سکس داشتیم ولی هیچی اولی نمیشه…دوستون دارم بای
نوشته: اردلان
بابا ايول موافقم داداش هيچى مثل اولى نميشه.
يه نصيحت داداش خلاصه نويسى خوبه اما خشك نويسى داستان يا خاطرتو واسه خواننده خسته كننده ميكنه.
احسان هات امیری نگران نباش مشکل من و تو اینه که تیپ وقیافه داریم پول داریم کسی با ما دوست نمیشه میگن هزارتا یار داره به خدا نداریم به مولا نداریم
ای کس مغزها هم دروغ میگن جندهم باشه به این زودیا که اینا میگن کس نمیده.
خمیر دندان شامپو وصابونت رو عوض کن بعد بیا داستان بنویس
بچه ها نظر بدید اسم فیلمشو چی بذاریم؟
جلقویی در قصر…افسانه جلقی…امپراطور جلقی ها…من جلقی 15سال دارم…جلقیانه…منبع جلق…شاید شما هم جلقی باشید…جلقی ها به بهشت نمیروند…ج مثل جلقی
هر چی فحش بدن کمه برات جلقی…
حالم از هرچی تاپ و شلوارکه دیگه داره به هم میخوره.
اسم فیلم:ماورای جلق
خوب پس بذارین منم از دل خون خودم بگم…
اول بگم که داستان های سایت ابکی شده همش یه تیراژ و یه متن و یه موضوع از کلمات تکراری تا دلتون بخواد استفاده شده…
خوب دوم …والا با نظر بکس موافق هستم از نظر قیافه و تیپ و مالی و…خوب بعضی هستن چیزی کم ندارن ولی خوب از بخت بد با دختر دوست میشن(البته بعد از قرنی)اونم با هزار منت طرف قیافه نداره با هزار ناز بعد چندسال اونم اگه اگه بشه یه کلمه بگه اونم عزیزم ببینمت لبات رو میخورم بعدش دیگه نه از سکس خبری هست نه از گایک گایک و کردن…
خوب حالا موندم که طرف زیر خط19هست دهنش بو گوه میده خم شه جرکونش تا زیر تخماش میاد دستگیره کونش لغ میزنه میاد در عرض چند دقیقه یه دختر داف ناز کمر باریک رو تور میزنه اونم اکثر اوقات از خود پسره بزرگتره یا شوهر داره بعدش تازه میاد میگه بازم سکس داشتم واستون مینویسم …(ملت خرشانس هستن)
خوب حالا ما که سن ماموت پیر رو داریم تجربه رو کوله کردیم و هزار قناری رو جا لاشخور میدیم اونم بعد قرنی یه کس 5000هزاری هم گیر نمیاد از کفی همش کف رو توشه کردیم باید شاگردی این اساتید رو کنیم اونم با چی؟خوندن کس شعراشون…
البته در اخر بگم تمام تمام تمام داستان های سایت که اپ میشه به غیر 2درصدشون توهم و خالی بندی هست…
بعضی اوقات پشیمون میشم چرا هزینه میکنم واسه اینترنت تا این کس گفتهارو بخونم الکی وقت هدر میدم…
همون بهتر برم اف بی حداقل چندنفر اهل دل هستن
بلند کردن یه زن ، نه پول می خواد نه قیافه نه تحصیلات، روانشناسی می خواد و زبونی که مار و از تو سوراخ بکشی باهاش بیرون.
اکثر داستانا غیر واقعی ان.
چه خوبه که توهمات تکراری رو از روی دست همدیگه مشق و کپی نکنین،
وحالا که دنیای داستانا غیرواقعیه بجای نوشتن توهمات تکراری بیاین با خیالپردازیای درست و سوژه های تازه تر حداقل سوهانی برای روح کاربرا نشید…
چرا داستان تخیلی مینویسید اه حالم به هم خورد ازت ~X(
دوست عزیز اینجا کسی ازت توقع نداره که حتما داستانت واقعی باشه اما همه این توقع رو دارن که داستانت ارزش خوندن داشته باشه به واقعیت شبیه باشه و وقتی کسی که سرش به تنش میارزید داستانتو خوند کهیر نزنه
یکم بیشتر فسفر بسوزونید بجا تقلید کردن از چیزای جدید استفاده کنید
djfri و هات امیری مشکل شما اینه که فکر میکنید پولو قیافه مهمه به نظر من اینا مهم نیست صداقت مهمه که باید دختر بهت اعتماد کنه و خودشو در اختیارت بزاره
بچه کونی دهاتی تا حالا تاپ و شلوراک ندیده واسش عقده هست دیگه کیر خر دهاتتون تو تمبون ننت جلاق کله که کیری اینقدر دروغ نگو
این داستان خلاصه نویسی از یه داستان دیگه بود که جذابیت داستان رو نداشت.دوستان سعی کنید واقعیت یا تخیل هم که باشه داستان رو جوری بنویسین که جذب کنه خواننده رو.
نکات ریز غیر سکسی یا سکسی بیشتر تاثیر میزاره رو خواننده تا موضوع داستان.
گاهی یه داستان غیر سکسی اونقدر جذابه که اصلا دنبال صحنه سکسی نمیره خواننده و فقط هیجان و ریزنقشی های شخصیتها براش مهمه.لطفا دقت کنیین رو نوشته هاتون.
از این به بعد میخوام فحش ندم و فقط تا اونجایی که میتونم راهنمایی کنم تا داستان خوب بخونیم.
به نظر من بدبخت خواب ديده اينقدر بيجاره رو فحش ندين بسشه ديكه _ديكه كوه نميخوره آرزو برجوانان عيب نيست _هي ميخوام دهنمو باز نكنم نميشه آخه ملقوج جلقي كدوم يكي از حرفات راست بود تازه يادش اومده ميكه راستي يه بار ازدواج ناموفق داشته جون اكه نميكفت نميتونست از كس بكنه حالم بهم خورد تابلو تابلو برو كف دستي تو بزن جوجه ماشيني ما اين موهاي كيرمونو تو آسياب سفيد نكرديم ها ها ها ها ها ها ها ها ها
وای که چقدر جریان این تاپ و شلوارک قرمز کلیشه ای شده شاید توی 100 سال اخیر تحریک آمیز بود اما الان 00001 /0% هم نیست
این قضیه لرزش موقع ارضا چیه دیگه آخه،جالبیش اینجاست همین که به سینه هاش دست زدی اه و اوهش بلند میشه یه ذره پایین تر رسیدی طرف ارضاء شده بترک بابا
جقوی کس ندیده/ به کس ننش خندیده
سلام … آها یادم رفت بگم یه ازدواج نا موفق قبلا داشته … آخه داداش من می خوای راه و واسه خودت باز کنی همون اول بگو… امیدوارم کیفیت داستانای سایت بهتر بشه وگر نه من دیگه داستان نمی خونم … کسایی هم که می خوان از تخیلشون استفاده کنن اشکال نداره از نظر من داستان داستانه ولی یه چیزی بگن که با عقل جور در بیاد … بیشتر برای من روایت و چگونگی مهمه نه که چطور به هم می رسن و قیافش چه شکلیه قدش چه قدره … ماشا االه همه پسرای اینجا یا بسکتبالیستن یا والیبالیست قد بلند … به امید بهروزی و سر افرازی برای نویسندگان
بد که نبود ولي همش کس شعر بود برم سراغ داستان بعدي بهرته همش دروغ مينويسن
کیری بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
یک موضوع مهم هست که اکثر اوقات جلقوها و بچهکونیها رو میشه تشخیص داد. عزیز جان وقتی دو نفر لخت میشن و حسابی هم حشری شدن دیگه مطمئن باش کیر و کُس در اون لحظه خیس خیس هستن و نیازی به روان کنندهای مثل آب دهن که همون تُف باشه، نیست. همونجا که نوشتی تُف زدی به کیرت فهمیدم که کون میدی و طرف همیشه تُف زده به کیرش و روانهی کونت کرده. جلق هم که زیاد میزنی و معلومه که موقع نوشتن این تلگراف هم دست به کیر بودی. دیگه ننویس.
شده افکار جلقویت کلیشه
دیگه این کون برات کونی نمیشه (برات=برایت)
برو با آب و یخ خود را خنک کن
که بهر فاطی جون تنبون نمیشه
تو سرشار از این
منم فک کنم ایراد از شامپوشه!
بابا…آخه چرا کسشعر میگی؟
زن خرابش اینطوری پا نمیده!
من که بی تجربم کاملا فهمیدم کشکه ببین بچه های پیشکسوت چی کشیدن!
اه اه اه
من نمی دونم دو روز دوست نشده چه جوری دختر راضی میشه سکس داشته باشه به نظر من خواب دیشبشو تعریف کرده
یعنی دم دوستان قیژ با نظراشون… دیگه جیزی نمونده من بگم… همه چیزو متذکر شدن جلقی
و باز هم… بخونم نطر میدم
بوس بوس بوس