پاهای خواهر بدنساز (۳)

1401/06/31

...قسمت قبل

سلام خدمت دوستان ادامه اتفاقاتی که برام افتاد بعد از اون شب رو براتون میگم.
بعد از اینکه کف پاهاشو برق انداختم هردومون رفتیم توی اتاقمون که مادرم بهم زنگ زد گفت پاشو بیا خواهرتم بیار، شام امشب اینجایم. من رفتم در اتاق خواهرم که و بش گفتم که شام اونجاییم بپوش تا بریم. اونم گفت باشه و منم رفتم که آماده بشم. وقتی که لباس پوشیدم.رفتم درهای حیات رو قفل کردم و رفتم در اتاق خواهرم که اونم آماده شده بود.
یک جفت جوراب سفید مچی هم دستش بود و نپوشیده بود. رفت نشست سر مبل که دادشون بهم.گفت بدو وظیفتو انجام بده دیگه باید بریم!
منم هم خوشم از این کار اومد، زانو زدم پای راستشو گرفتم یه بوس از پنجه پاش کردم و جوراباشو پاش کردم و بعد پای چپشو هم همینطور، بعد پاشد و بدون اینکه چیزی بگه گفت کارت هنوز ادامه داره.باید کفشامو هم پام کنی.(نمیدونم این شیطان کی از این اخلاقا پیدا کرده که جگرمنو خون کنه) رفتم و کتونی هاشو پاش کردم و اسنپ گرفتیم و رفتیم اونجا سلام و احوال پرسی و اینا… بعد شام هردومون سرمون تو گوشی بود که دیدم داره پیام میده و گفت فردا بعد باشگاه دوستم هم میاد خونه ولی باهم نمیایم، اون بعد باشگاه می‌ره خونشون و بعد خودش میاد. منم گفتم چه ربطی به من داره که گفت میخواد بیاد جرت بده دیگه. منم گفتم حروم زاده دیونه شدی؟. اونم گفت بچه سگ حروم زاده با منی فردا نشونت میدم، کاری باهات میکنم زیر درد بیهوش بشی.گفتم من داداشم آدم این کارو با داداشش میکنه؟ گفت که وظیفته هرکاری که میگم بکنی و رابطمون اصلا مهم نیست و نتشو خاموش کرد. دوست داشتم برم خفش کنم همونجا جلو همه.
خلاصه فرداش رسید، خواهرم رفت باشگاه و اومد خونه.وقتی اومد همه خانواده خونه بودن و به مامانم گفت که مامان دوستم میخواد لپ تاپشو بیاره مهدی درست کنه، مگنه مهدی؟ منم که جا خورده بودم فک میکردم داره شوخی میکنه،گفتم اره ویندوزش پریده و اینا یه دروغ جور کردم. خواهرم رفت تو اتاقش و بلافاصله صدام کرد که برم.
منم گفتم بزار گوشیرو بزارم رو ظبط صوت و برم. گذاشتمش و گرفتمش دستم من احمق و رفتم. وقتی وارد اتاقش شدم هیچی نگفت مکس ۱۵ ثانیه ایی کرد که گفت داداشی میشه گوشیتو بدی به من یه لحظه. منم ریدم به خودم چون اگه میدادم کارمو تموم میکرد. خلاصه دادم بش و مفید و از حالت ظبط درآورد و گذاشت رو میزش. گفت میخوای از من اتو بگیری اشغال، دیدم فیلممو از واتس اپ واسه مامانم فرستاد که داشت می‌رفت.منم داشت دنیا رو سرم خراب می‌شد و از التماس و گوه خوردم هیچی کم نذاشتم.گفت میخواستم خبر خوبی بهت بدم ولی با این کارو دیگه هیچ حالی بهت نمیدم و گفت برو ناخن گیر رو بیار و وقتی آوردی درو ببند تا منم ارسال رو لغو کنم. منم مثل سگ سریع رفتم آوردم واسش و درو بستم.گفت خب زانو بزن. منم نشستم و گفت ناخن شست پاتو کوتاه کن. منم بدون هیچ دلیلی کوتاه کردم. بعدش گفت پاشو سرپا و گفتم چی تو سرته باز ، گفت خفه شو و شروارتو درار. گفتم تو خاهرمی نباید کیر منو ببینی . گفت گوه نخور درار.دراوردم و گفت بیا جلو. رفتم جلو دیدن تف کرد سر کیرم و ناخنمو برداشت و تا نصفه کرد تو سوراخ مجرای کیرم. دنیا رو سرم خراب شد.میدونستم حتما زخمش می‌کنه و از شدت درد داشتم پاره میشدم گفت دیدی اینم تاوان خیانت به من. ناخن رو درآورد انداخت زمین. دعا دعا میکردم زخم نشده باشه و خوشبختانه هم نشد.بعدش گفت از جلو چشمام گم شو . منم درو باز کردم رفتم بیرون که بابام اومد خونه.رفتم توی اتاقم بعد ۱۰ دقیقه مادرم گفت من و بابات و داداشت داریم میریم خرید ماهیانه، تو چیزی نمیخوای؟ گفتم نه مرسی.
خلاصه که اونا رفتن و خواهرم صدام کرد.رفتم پیشش و گفت دوستم داره میاد و خلاصه بعد ۶ یا ۷ دقیقه زنگ خونمون زده شد.درو باز کردم و دیدم یه دختر شاید ۱۷۰ قدش بود ولی بدن خیلی روی فرم و بود و خیلی هم قرتی و از اینا که شلوارشون تا زانوشونه و یه کیف هم همراهش بود. اومد سلام و احوال پرسی کردیم که بی مقدمه گفت میدونی چرا اومدم! منم خودمو زدم به کوچه علی چپ و گفتم آره واسه لپ تاپتون. گفت برو بابا اومدیم دکتر بازی کنیم، خواهرت همه چیز رو بهم گفته فیلم در نیار.منم گفتم شما غریبه هستید و این جور حرف زدن زشته و اینا که گفت گمشو برو تو اتاقت تا صدات نکردیم نیا.(دختر بی ادبی بود) بعد ۵ دقیقه دیدم گفتن بیا و رفتم پایین. دیدم هردشون توی حال بودن. دوست خواهرم گفت بیا اینجا و حالت داگی واسیا‌. منم گفتم گمشو بیرون از خونه که خواهرم گفت نیگا ‌، دیدم ویدیو هامو داره می‌فرسته واسه بابام. گفتم باشه باشه لغوش کن, منم گفتم حلالتون نمیکنم. لباسامو کامل جلوی یه دختر نامحرم که اولین بار بود میدیدمش درآوردم.
رفتم نشستم جلوشون و خواهرم جلوم وایساد و دوستش جلوم.
خواهرم جورابای مچیشو که دیشب پوشیده بود پاش کرد و دوستش رو هم نمی‌دیدم. بعد دوستش گفت بزار پوزیشن عوض کنیم. خواهرم رفت نشست روی مبل و منم پایین پاش بودم و دوستپش هم پشت من. خواهرم گفت شروع کن. ناموصا بوی پاهاش حال ادمو به جا میورد. جوراباشو درآوردم و شروع کردم مثل نوزاد گرسنه انگشتای پاشو مک زدن. بعد رفتم سراغ کف پاهاش خیلی خوب بود. تو حال خودم بودم که دیدم یه مایعی لزج در کونمو روان کرد.تا برگشتم دیدم دوستش داشت با انگشتش در کونمو باز میکرد.تا پای خواهرمو از دهنم درآوردم که بگم نکن ، انگشتشو کرد توی کونم و عقب و جلو میکرد.منم دیگه قفل شده بودم چون خواهرم یه پاش تو دهنم بود یه پاش روی کمرم و اونم داشت از پشت جر میداد که به دفعه دیدم رفت و از کیفش یه دیلو درآورد و بست به خودش .منم میدونستم نمیشه کاری کرد و تسلیم شدم . خواهرم داشت از جلو تو دهنم تلمبه میزد با پاهاش و اونم از پشت .درد عجیبی داشتم که تا ۱۰ دقیقه همینطور طی شد دیگه نای نداشتم و رفتم واسه بیهوش شدن. حالت عجیبی بود. زمان خیلی سریع می‌گذشت و منم تو این دنیا نبودم. یه چیزایی یادم میاد که دوست خواهرم در رو باز کرد و رفت و خواهرم هم پاش روی کیرم بود. بعد شاید ۱۰ دقیقه پا شدیم دیدم همه لباس هام پوشیده بود تنم و خواهرم هم پاهاش روی سرم بود و سرش تو گوشیش بود و ظاهراً منتظر بود مامان بابا بیان. گفتم باهام چیکار کردید! گفت همه کار و گفت عیب نداره وقتشه برات جبران کنم. دیدم شلوارمو کشید پایین و بدون مقدمه شروع کرد به ساک زدن و من فقط می‌دونستم کیرم شق بود و اصلا حال نمی‌کردم . ظاهراً ابم اومد و خواهرم همشو با دستش جمع کرد و برد ریخت تو دستشویی. بعد یه کم خودمو جم و جور کردم و رفتم تو اتاقم و خانواده هم از در رسیدن. ولی جدای از این همه سختی شبش خیلی خوش گذشت و ظاهراً خواهرم بهم وابسته شده بود و پام به بیمارستان کشیده شد و اگه بخواید اینو هم براتون تعریف میکنم.

ممنون از سایت شهوانی و دوستانی که اینو میخونم
باید خدمتتون بگم این داستان واقعیت داره و نمیشه که عوضش کرد یا هرچی چون از داستان دروغ و چرت بدم میاد

ادامه...

نوشته: مهدی


👍 43
👎 11
108301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

896552
2022-09-22 02:06:45 +0330 +0330

جووون فدای پاهای خواهر ورزشکارت بشم چ داستانی کیرمو ترکوند یاد دختر خالم افتادم شب پاهاشو میخوردم نمیفهمید 😍

3 ❤️

896591
2022-09-22 12:18:35 +0330 +0330

ادامه بده

2 ❤️

896613
2022-09-22 16:01:01 +0330 +0330

واقعا که کسسسس آبجی بهترین کسسس هست واسه خوردن و گاییدن

4 ❤️

896620
2022-09-22 20:14:34 +0330 +0330

وای کون سبزه خواهر منم عالیه و تپل

1 ❤️

896717
2022-09-24 00:24:43 +0330 +0330

عالی

2 ❤️

897544
2022-09-30 19:01:22 +0330 +0330

کیرم تو کون خاهرت

2 ❤️

902965
2022-11-15 19:40:01 +0330 +0330

دلم برات میسوزه چون خودتم داستانتو باور نمیکنی دروغش ب کنار اصلا اونقدر بد نوشتی اگ میتونستم ۱۰۰ تا دیس لایک میدادم بهت

2 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها