چه روز سختی (۱)

1401/05/16

من سمیرا هستم ۳۳ سالمه و هیکل و اندام پر و خوبی دارم. داستان از اینجا شروع شد که به اصرار یکی از دوستای پدرم من توی یه کارخونه بستنی به عنوان مسئول فنی کارخانه مشغول به کار شدم. میگم “اصرار” چون پدرم رضایت نمیداد برم توی کارخونه کار کنم ولی بالاخره وا داد که کاش نمیداد. من خیلی خوشحال و هیجان زده بودم واسه روز اول. یونیفورم مخصوص رو پوشیدم و ۷ صبح آماده منتظر سرویس. اونروز رفتم سرکار و حسابی احساس شوق همه قلبمو گرفته بود. کارخونه پر بود از کاگرای زن و مرد که مشغول بودن منم توی آزمایشگاه مشغول بودم. روزها و هفته ها گذشت و من حسابی جا افتاده بودم اونجا و کار میکردم. درامدشم خوب بود با اینکه به لحاظ مالی ضعیف نیستیم ولی پولی که با زحمت خودت در میاد خیلی فرق داره. من یه دوس پسری هم داشتم که مدام میزدیم توی سروکله همدیگه. عاشق نبودم ولی پسر بدی نبود اونم هم رشته ای خودم بود ولی سال بالایی. گاهی وقتا میرفتم پیشش واسه سکس. سکسمون با مکیدن و لیسیدن و انگشت کردن شروع میشد و با کون دادن و ارضا شدن اون تموم میشد. منو یکی دوبار بیشتر ارضا نکرده بود همیشه خودم اینکارو میکردم ولی خب از هیچی بهتره. کلا دختر خیلی هاتی هستم و از نوجوانی حدودا۱۷،۱۸ سالگی با دوس پسرام سکس دارم فقط از جلو نه بخاطر همین کون دادن برام لذت بخشه. چندماهی از کار کردنم توی کارخونه میگذشت که اون اتفاق برام افتاد. راننده سرویس ما یه مرد میانسال غول تشنیه ۴شونه و درشت با یه شکم گنده. فقط دستش از صورت من بزرگتر بود. اسمش آقا کریم بود. آقا کریم همیشه منو اخرین نفر میرسوند چون مسیر من از بقیه طولانی تره. هرگز فکر نمیکردم به من نظری داشته باشه. من طبق معمول سرمو گذاشته بودم روی شیشه مینی بوس و تو خواب و بیداری داشتم با هندزفری موزیک گوش میدادم. اصلا حواسم به هیچ جا نبود. زد تو دست اتداز و من با هول از خواب پریدم و دیدم کریم اقا از تو آینه با پوزخند نگام میکنه، گفتم عه رسیدیم کریم اقا؟ گفت نه هنوز عزیزم. “عزیزززم”؟؟؟ چی میگه این عن اقا، خیلی پررو شده باید با مدیر عامل کارخونه حرف بزنم یه توپ و تشری بش بزنن. نگه داشت و دیدم در باز شد. سه نفر از کارگرا که جلو تر از من پیاده شده بودن دوباره سوار شدن و سلام کردن. خیلی مات بودم که اینا چرا باز سوار شدن. اصلا کجاییم؟؟ پرده رو زدم کنار و دیدم تا چشم کار میکنه بیابانه، منو داشت میبرد خارج شهر. ترسیدم، بلند گفتم کریم اقا کجا داری میری؟ گفت بهشت،. اون سه تای دیگه خندیدن، فهمیدم کارم تمومه و باید فقط خونسردی خودمو حفظ کنم گوشیمو اروم از جیبم دراوردمو ۱۱۰ گرفتم ولی یهو یکیشون پرید و گوشیو ازم گرفتو خاموشش کرد. وای ضعف کردم. دیگه نمیتونستم خونسرد باشم تپش قلبم رفت بالا و نفسام نامنظم شده بود دهنم خشک شد از ترس فکر کردم حتما میمیرم. وایساد. کریم اومد بالا سرم نگام کرد، و من مچاله شده بودم ته صندلی و چسبیده بودم به شیشه. من کارم تموم بود، اینا منو میگاییدن مطمئن بودم، فقط میترسیدم منو بکشن یا بهم صدمه بزنن.
بهم گفت اگه دختر خوبی باشی کاری باهات نداریم وگرنه تیکه تیکه ت میکنیم میندازیمت وسط بیابون واسه لاشخورا. من ساکت نشسته بودم میدونستم جیغ و داد جواب کارم نیست وسط ناکجا آباد کی میخواد صدامو بشنوه. میخواستم بهم اعتماد کنن و بتونم فقط فرار بکنم ولی کجا برم؟ نمیدونم شاید امیدی باشه، اخه اینا ۴ نفرن میرسن بهم، چاره ای هم مگه داری سمیرا… خلاصه که توی ذهنم آشوب بود ولی فعلا جونم مهمتر از آبروم بود.
شروع کرد لخت شدن و من از ترس میلرزیدم گرفت از یقه مانتوم و کشیدم بیرون، اها یه فکری به ذهنم رسید، خواهش تمنا میکنم شاید افاقه کرد. شروع کردم التماس و گریه که توروخدا من دخترم آبرو دارم به کسی چیزی نمیگم اینجوری آیندم تباه میشه اینکارو نکنید. از خدا بترسید یه جایی گیرتون میاره و خلاصه هی حرف زدم تا اینکه احساس کردم صورتم سوخت و دارم پرت میشم کف مینی بوس. با یه سیلی منو خفه کرد. عقب عقب رفتم دنبال یه میله ای تیزی چیزی میگشتم حداقل از خودم دفاع کنم ولی هیچی نبود. اون سه تای دیگه وایساده بودن و منو نگاه میکردن که کریم اومد سمتم و مانتومو تو تنم جر داد من از ترس جیغ میزدم نه برای اینکه کسی بشنوه، برای اینکه تنها سلاحم بود و البته ناخونام که چنگی انداختم تو صورت کریم که منجر شد به دوتا سیلی نر و ماده و خفه شدن من، توی چند ثانیه منو لخت کرد. من لخت مادرزاد جلوی ۴ تا مرد غول پیکر که حالا کیر به دست و لخت جلوم وایساده بودن، نشسته بودم. از بدنم بگم که سینه هام سایز ۸۰ه و باسن نسبتا بزرگی دارم و واقعا سکسی ام خصوصا بدون لباس، کریم کیرشو دراورد و یه کیر کلفت ۲۰ سانتی که حالا نیم خیز بود جلو صورتم بود، با خودم گفتم کافی کیرشو بکنه تو دهنم گازش میگیرم تا حساب کار دستش بیاد اما کور خوندم چون نکرد تو دهنم فهمیده بود چه نقشه ای دارم. پوزخندی زد و گفت خر خودتی جنده. بقیه شونم لخت کرده بودن و با کیرای بزرگ جلوم بهم میخندیدن. کریم پرید روم با یه سیمی که نفر عقبی داد دستش دستامو محکم بست پایه صندلی داغون مینی بوس که از مدل قدیمیا بود و من که به پشت کف مینی بوس خوابیده بودم تقلا میکردم دستمو باز کنم و هرچی تقلا میکردم پستونام بیشتر میلرزید و بالا پایین میشد که بدتر کریم رو تحریک میکرد چون اومد و شروع کرد خوردن سینه هام چنانی با ولع میخورد که عقبی هام هوس کردن و اومدن سراغم کریم و یکی دیگه از کارگرا با سینه هام ور میرفتن و مک میزدن و میخوردن اون پایین یکی دیگشون با کسم بازی میکرد و خلاصه هر جاییم تو دهن یکی از مردا بود و میمکید و میخورد و مشکلی که نباید برام پیش اومد. من خیس شدم و حشری، کریم فهمید اونم از یکی دوتا آه ریزی که کشیدم. گفت وایسین امادس، بقیه شون انگار که دستور از رئیس گرفتن رفتن کنار و کریم خوابید روم، جا تنگ بود ولی اونقدری بود که بشه یه زن رو گایید. کریم تو چشمای خمارم از حشر نگاه کرد و گفت دوس داشتی؟ الان بهت یه حال اساسی میدیم. گفتم توروخدا از کون بکن من دخترم. گفت عیب نداره زن خودم میشی و کیرشو هل داد تو کس خیسم، هوارم رفت بالا سوزش درد وای ترسسس من دیگه پرده نداشتم دیگه دختر نبودم، کیرش واقعا کلفت بود و کس منو از هم باز کرده بود شروع کرد تلنبه زدن با هر تلنبه ای که میزد من ناله میکردم نه از روی درد که از روی حشر و شهوت، شروع کرد لب گرفتن ازم باولع لب همو میخوردیم و گفت پامو گره کنم به دور کمرش انجام دادم و کریم اقا با اون هیکل چاق و درشتش روم خوابیده بود و به معنی واقعی کلمه داشت منو از کس میگایید، لابه لای نفس نفساش بهم گفت امروزو هرگز فراموش نکن چون شروع جندگیته، از این به بعد جنده من میشی و زیر خواب هرکی که من بگم، من از این حرفا ناراحت شدم و ترسیدم که نکنه مجبور باشم کاری که میگه رو انجام بدم. خیالات از سرم پرید و کریم همزمان با گاییدنم سینه هامم میخورد و لبامو میخورد گردنمو میخورد من کاملا در اختیار راننده سرویس کارخونه بودم و از زور شهوت زیرش آههههه و ناااله میکردم و داد میزدم کریم بکن. کریم منو بگا. کریم کسم مال تو جرش بده. داد میزد تو جنده کی هستی و بلند میگفتم تووو. جنده اقا کریمم زیرخواب اقا کریمم. وای حالم خراب بود این من بودم داشتم جلوی اون مردا این حرفارو میزدم؟ شهوت که با ادم چیکارا نمیکنه. شروع کرد تند تندتر از قبل گاییدن که احساس کردم دارم اتیش میگیرم کسم به بالاترین سطح آبکی بودنش رسیده بود و صدای شالاپ شلوپ آب میداد و یهو جیغ زدم و ارضا شدم کیرشو کشید بیرون و با فشار و جیغ آبم پاشید بیرون که باعث شد مردا بزنن زیر خنده. خجالت نمیکشم و از اینکه دارم کس میدم لذت میبرم. تا حالا اونجوری ارضا نشده بودم و خیلی خوب بود. کریم داشت منو میگایید و داد زد ابم اووودمد و با فشار ریختش تو کسم و وجودم از داغی کریم پر شد من اصلا عین خیالم نبود که ممکنه حامله بشم کاملا در اختیار مردا بودم و من دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم. دوتا از مردا اومدن سراغم بلندم کردن مث پر کاه، از کسم آب میچکید دلش بازم کیر میخواست منو گذاشتن رو شکم یکیشون و کیرشو از زیر کرد تو کسم و سوراخ کونم تو معرض دید بود فهمیدم چی شد که یه کیر بزرگم محکم رفت تو کونم و من جیغ زدم آخخخخخخخ کونم پاره شد، که مردِ گفت اره پارت کردم من تورو کونی کردم. وااااای چه حس خوبی، دوتا کیر همزمان تورو بگان. من کلا وا داده بودم. کاری ازم برنمیومد. حداقل میتونم لذتشو ببرم که بهم سخت نگذره، اونام این حال منو دیدن یکی دیگه اومد و کیرشو کرد دهنم و تا ته حلقم بردش، تف از دهنم راه گرفته بود اشک از چشمم میومد اینقد توی دهنم تلنبه زد که ابش اومد و ریخت دهنم و من واسه اولین بار اب کیر خوردم که پشت بندش استفراغ کردم و بابتش چندتا سیلی خوردم چون ماشینشو به گند کشیدم. خلاصه نفهمیدم که چندبار منو دست به دست کردن ولی شاید ۲،۳ ساعت توی اون وضعیت بودم. بعد از اینکه همشون آبشون نفری دوبار اومد و همشو ریختن تو دهنم یا کسم یا کونم خسته شدن و منو ول کردن.
من رو پاهام نمیتونستم وایسم میلرزیدم از خستگی. ۴،۵ بار ارضا شده بودم و آبم با فشار بیرون زده بود. رفتم سمت کیفم و مقداری دستمال داشتم دراوردم و اب کیر مونده رو بدنمو پاک کردم. به خودم نگاه کردم دیدم رون پام مقداری خونی شده که بخاطر پردم بود که کریم زده بود. دلم گرفت. انگار تازه داشتم میفهمیدم چی شده که کریم گفت زودباش بپوش . نگاه کردم و دیدم چیز زیادی از لباسام باقی نمونده همون تیکه پاره هامم پوشیدم و سکوت توی مینی بوسی که حالا بوی گند آب کیر و عرق گرفته بود حاکم شد. کریم گفت برو پایین. گفتم چرا،؟ گفت نکنه میخوای شبم مهمون ما باشی، گفتم اخه اینجا؟ وسط ناکجا آباد، گفت همینه که هست، گفتم توروخدا منو برسون تو شهر التماسش کردم گفتم دیدی دختر خوبی بودم لطفا. چاقوشو کشید و گفت میتونستم بکشمتو جنازتو بندازم اینجا ولی دارم بهت رحم میکنم گمشو پایین. منم از ترسم کیفمو برداشتمو و رفتم پایین و اونام گازشو گرفتن و رفتن. من وسط بیابان حدودای ساعت ۴ بعدازظهر تنها خسته ، گوشی که بهم پس داده بودن دراوردم ولی انتن نداشت، بابام اینارو چیکار کنم، اصلا اینا به کنار باید زودتر برم شهر قرص بخورم حامله نشم. خلاصه داشتم دیوانه میشدم از مسیری که یکی از کارگرا دلش سوختا بود و بهم گفت راه گرفتم سمت شهر کنار جاده. نمیدونستم چی میشه ولی پرنده پر نمیزد اونجا. حدودا یک ساعت پیاده روی کردم، پاهام تاول زده بود و راه رفتن برام سخت بود، نشستم زمین و یه دل سیر گریه کردم که خدایا چرا اینقدر من بدبختم ببین چه بلایی سرم اومد، حتی یه ماشین رد نمیشه ازش کمک بخوام حدودا نیم ساعتی گریه کردم. تا اینکه یه ماشینی رو دیدم از دور داره میاد یه کامیون…

ادامه دارد…

نوشته: سمیرا


👍 26
👎 7
31301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

888818
2022-08-07 01:32:24 +0430 +0430

ظاهراً فانتزی ذهنیت اینه که همکارات بهت تجاوز کنند
واقعا فکر می‌کنی مورد تجاوز واقع شدن لذت داره؟

1 ❤️

888821
2022-08-07 01:50:09 +0430 +0430

لطفاً به شعور خوانندگانت که وقت میزارن و داستانت رو میخونن توهین نکن.
مطمئنم نه زن نه مرد از تجاوز تحریک و حشری نمیشه و چشماش خمار نمیشه و عمرأ منو بگا از زبونش درنمیاد،پس همون اول داستان مینویشتی فانتزیته بهتر بود تا اینکه فکر کنی کسی که داستان رو میخونه چون تحریک میشه هر خزعبلاتی که نوشتی باور می‌کنه.

1 ❤️

888872
2022-08-07 04:16:24 +0430 +0430

حالا نوبت راننده کامیونه ترتیبتو بده

2 ❤️

888878
2022-08-07 05:01:38 +0430 +0430

واقعا چرت بود . در این دنیا هیچ کی از تجاوز لذت نمیبره چه برسه به اینکه آب کسش بپاشه
خب مثل آدم بگو فانتریمه

0 ❤️

888934
2022-08-07 18:23:28 +0430 +0430

محتو گاییدم با این فانتزی کسشعر که داری از قانون و متهم و حاکم و حکم هم چیزی نمیدونی کس نگو مومن

0 ❤️

888952
2022-08-08 00:39:57 +0430 +0430

تجاوز لذت داره؟

0 ❤️

888987
2022-08-08 03:08:17 +0430 +0430

عجب فانتزی افتضاحی
کیرم تو داستانت

0 ❤️

889070
2022-08-08 18:17:16 +0430 +0430

مگه درماقبل تاریخ زندگی میکنیم عزیز چندنفر از همکارا که یکجاکارمیکنید وتمام مشخصاتشون ثبت شده راحت قابل پیگیری هست اینکاروبکنن.وقتی ادم غریبه تجاوزمیکنه اگر کاندوم نداشته باشه موقع سکس پزشکی قانونی شناسایش میکنه.ایناکه همه جاتوپراب کردن واشنام که هستن میدونی چه حکمی قانون بهشون میده؟غیرممکنه مردی این کاراحماقانه روانجام بده مگراز جونش سیرنشده باشه.علت این همه کامنت منفی دلیلش اینه که چون اکثرخواننده ها اینجامردهستن به شعئورشون برمیخوره.
یارو پرده زده کس وکون یکی کرده ابش رو ریخته داخل ومیگه ازاین به بعدجنده منی به هرکی گفتم میدی واخرسرهم میگه گمشوپایین.
درسته اینجامهم شهوت هست وراست ودروغ داستان مهم نیست اما بعضی نوشته های این چنین اصلا نمیزاره مخاطب بتونه ارتباط بگیره بلکه عصبی میشه

0 ❤️

889191
2022-08-09 08:45:11 +0430 +0430

راننده کامیون هم ازعقب وجلو میکندت وتولذتش رومیبری مگه میشه؟ مگه داریم؟ چراترویج تجاوز؟؟؟ 😒 😞 😞

0 ❤️

889223
2022-08-09 12:07:31 +0430 +0430

خب اولش کاملا شبیه کم استریپای تخیلی ژاپنی یا سیاه پوستی بود ولی بعدش قشنگ بود چون دیگه برام ریال بودنش مهم نبود و تز فضای تخیلی و توصیفاتت لذت بردم. منتظر کامیونم و امیدوارم تا بندر ببرتش و تحویل ی کشتیش بده تا ملوانا رو سه ماه سیر کنه و بعدشم سر از ی کشور آفریقایی دراره تا جر واج ش کنن و با ی بدبختی خودشو برسونه ی فرودگاه محلی و با ی قاچاقچی اروپایی و ی هواپیمای دو ملخه بره ایتالیا تا بعد. بنویس که سمیراها کلا کردنی هستن

0 ❤️

889280
2022-08-09 19:53:43 +0430 +0430

ادامه بده ببینیم

0 ❤️