چگونه ترتیب کسی را بدهیم؟ (۱)

1400/12/10

دختر دستاشو روی دیوار فشار داد

  • محکم تر … آه آه آه آره آره لعنتی
    مرد به باسن دخترک چسبیده بود بود و محکم تر تلمبه میزد.
  • آه آه آهههههه آییی آآآآرررهههه آه
    -برگرد.
    لب های تزریق شده ی دختر به خوبی کام میداد و لذت می‌برد.
  • بشین داره میاد.
    دختر زیر پاهای مرد نشست و با دستاش کیر و تخم های مرد رو مالید.
    +بیا عزیزم بریز روی صورتم. عشقم بریز روم.
  • آه آه آه اوووووفففف آه

[ یک ساعت بعد از حمام کردن ]

مرد صورتشو اوورد نزدیک تر و گفت : اولترا لایت؟

  • هووووم
  • داری ترک میکنی؟
  • نه فقط سبکه، بیماری ریه دارم سنگین نمیتونم بکشم. تو چی؟ عقاب قرمز چرا؟
  • غم بزرگی دارم که بعد از یکسال هنوزم برام زخم جدیده.
  • خیانت کرده؟
    -هِه ! خیانت؟ هعی بگی نگی اره
  • اوع حواسم نبود تو این دوره زمونه خیانت و دیدن خیانت جذاب و ارضا کنندست.
  • تو نمیدونی که باید جلوی یه مرد از کلمه های درست استفاده کنی؟
  • الان با گفتن کلمه ی ارضا تو حشری شدی؟ دوباره میخوای بُکُنی؟
    مرد با خودش فکر کرد این دختر واقعا احمقه مسئله کلمه ی ارضا نبود مسئله لحن و اداهای حرف زدنش بود.
  • نگفتی غمت چیه؟
  • من پسر بابام نیستم .
  • همه پسر باباشونن مگه با هاگ زایی افتادی تو دامن خانوادت؟
  • بچه ی بابام نیستم.
  • این همه بچه ی بهزیستی داریم .
  • احمق ! حرومزاده ی یکی دیگه ام.
    دختر خودشو جمع و جور کرد .
  • متاسفم واقعا ! با اینکه نمیشناسمت ولی متاسفم.
    دختر یکی از دستاشو روی ران مرد گذاشت و اون روی رو روی دست خالی از سیگار مرد گذاشت.
  • مادرم حوزه درس خونده… همیشه درس شرع و عرف کرده تو کلم ولی الان جز نفرت هیچی ندارم، باید سقط میکرد.
  • تو مداخله ای تو این کار نداشتی، میدونی پدرت کیه؟
  • پسر عمه ی ناتنی پدرم بوده.
  • اَه چقدر بد.
  • بابات میدونه؟
  • خودش میگفت به عشق تو مادرتو نگه داشتم.
  • چه مهربون.
  • از همین میسوزم خب. میشه سرمو بزارم روی پاهات؟
    دختر کمی به انتهای کاناپه رفت تا مرد سرشو بزاره روی پاهاش.
    +خوبه ؟ میخوای برم اون طرف تر؟
  • نه ممنون… میدونی همیشه میگفتم چرا مادرم ازم خوشش نمیاد؟
  • با گفتن این حرفا حالت خوب میشه؟
  • نمیدونم… مادرم میگفت وقتی حامله شده رفته سر وقتش گفته از اونه اونم گفته من گردن نمیگیرم.
  • پدر اصلیت الان کجاست؟
  • اون؟ اون الان دو تا زن داره نزدیک ده تا بچه داره که هر کدومشونو داده به یکاره ی مملکت که مثلا قدرت تو وجودش بپیچه.
  • جمعیت ایرانُ مدیون پدر اصلیت هستیم.
    مرد خنده ای کرد‌.
  • تو با اینکه بیماری ریه داری ولی میکشی؟ دردت چیه؟
  • دردم این بود که هفت روز بعد از عروسیم برادرشوهرم مرد. مُرد و کمتر از یکماه بعد جاریم شد هَووم. تو بین یک سالی که تحمل میکردم مصرفم زیاد شد بعدش بیماری ریه گرفتم. بعدشم نتونستم ترک کنم. خودمو گول میزنم که ترک کردم.
  • رسم این مدلی دارید؟
  • نه ، جاریم حامله بوده از شوهرم. برادر شوهرم تو بین گردنه داشته رانندگی می‌کرده که بیاد حساب جاریم رو برسه ولی تو راه تصادف میکنه. خواهرشوهر میدونسته اون این پیشنهاد داده که همه چی حفظ بشه.
  • مثل اینکه زندگی سختی داشتی.بعدش چی کار کردی؟ زندگی کردی؟
  • به نظرت شکل و قیافه ی آدمی میمونم که زندگی کرده باشم؟
  • نه کینه ی ترسناکی داری تو چشمات وقتی ازشون حرف میزنی‌.
  • هَوو رو دیر رسوندم بیمارستان که بچه بمیره. میدونی وقتی امروز از خیانت مادرت حرف میزدی فهمیدم چقدر کار درستی کردم که اون بچه رو کشتم.
  • زن دوم شوهرت چیشد؟ بعد بیمارستان چی؟ اون بالاخره میاد سراغت.
    +منتقلش کردم به تيمارستان. اونجا بهش می‌رسند. میدونی وقتی عروس این خانواده میشه برادرشوهرم ازش ۲۴ سال بزرگتر بوده و شوهرم یک سال ازش کوچیک تر بوده. اون زمان سایه ۱۵ سالش بوده و شوهرم ۱۴ سالش بوده. سایه با مجتبی ازدواج میکنه ولی مهدی بهش محبت میکرده برای همین برای جبران محبت های مهدی باهاش میخوابیده.
  • تو اینارو از کجا میدونی؟
  • وقتی مهدی داشت التماس میکرد که با پاهام نزنم توی تخماش.
    مرد روی پاهای دختر سریع بلند شد.
  • تو چیکار کردی؟
  • کاری کردم که دیگه به عنوان یک مرد نتونه زندگی کنه.
    -چی؟
  • کیرشو نبریدم ولی میدونی اون الان هیچ فرقی با من نداره. اون دیگه کیر لعنتیشو داخل کس های هرزه دوزاری فرو نمیکنه. چون ترجیح میده سوراخ کونشو براش ترتیب بدند.

نوشته: زنی که کینه میکند


👍 8
👎 2
11101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

861559
2022-03-01 02:37:10 +0330 +0330

سلام
نیمه شبتون بخیر
خیلی جذاب بود گیرا.
متاسفانه
بسیار هم کوتاه.
در حد یه جوک جونم!!!

💅💅💅💅💅💅💅

0 ❤️