کص نطلبیده

1403/01/08

سلام دوستان من برا اولین بار تو چند سال که عضو گروهم داستان نوشتم
داستان ما برمیگرده به چند سال پیش که در فروشگاه بودم که یه خانم تقریبا چهل ساله اومد فروشگاه برای خرید لوازم
که خیلی با کلاس شیک پوش خوش اندام بود ماهم اصلا تو فکر مخ زنی و اینا نبودیم خلاصه قرار شد جنس جدید بیارم و گفتم برا بازدید کانال تلگرام ببین با من هماهنگ کنید شماره مون بهش دادیم که سفارش داشت بزنه
گذشت چندین ماهه نزدیک یکسال
دیدیم تلگرام چک میکردیم یه س خالی پی ام داد و سلام ماهم ج دادیم سلام رفت چند روز توش خورد فکرمون مشغولش بود دوباره پی دادم سلام امری داشتین
البته اینم بگم براتون از خودم من بشدت به لباس و تیپم اهمیت میدم و خوش فرم هستم
و چند ماهی بود رابطه نداشتم کات کرده بودم؛حشری بودم ولی بهش فکر زیاد نمی‌کردم
دم ظهر بود دیدیم ج داد تل گفت نه عرضی نیست
ما پی دادیم خودتون معرفی میکنید گفت بنده برا اجناس پی دادم منصرف شدم ما هم بیخیال تا فردا ظهر دیدیم دم در پی اومد دوباره سلام گفتم من که امری هست خلاصه بماند چندتا پی رد و بدل شد گفت من فلانی هستم اسمش لیلا بود ماهم سریع هم تو کف بودیم هم حشری بشدت گفتم بفرمایید دیگه فکرم رفت رو سکس یکم درد دل کرد و گفتم من تنهام خونه دوستداری بیا پیشم گفت نه من اصلا نمیرم و چس کلاس گذاشت ماهم گفتیم اشکالی نداره کیر ما شانس نداره نیم ساعت بعدش پی داد قسم بخور تنهایی گفتم والا تنهام رو مبل لم داده بودم عکس دادم با یه شورتک منم پوست سفیدی دارم بدنمم کم مو ولی بیشتر شیو میکنم نوشت اوه چقد سفیدی باید زن میشدی رفت تا فاز مسخره بازی و ادرس خونش که داد تا خونه من چهل دقیقه ای طول داشت ولی یکساعت رد شد دیدم گوشی زنگ خورد رسید خلاصه اومد نشست رو مبل منم پذیرایی یه اهنگ لایت سیخ کرده بودم چون سایزم بدک نیس یکم چه عرض کنم پیدا بود سیخ کردم هی نشون نمیدادم تا یهو گفتم چه عجب یسالی گذشت گفت دست رو دلم نزار خونه شروع کرد تعریف با اه ناله یکم گریه فهمیدیم خانم یه سال پیش از پیش ما رفته چندتا مغازه بالاتر با صاحب مغازه جیک تو جیک شده و رل شدن گفتم پس چرا اینجایی گفت لاشی بود زن داشت دروغ گفت بد گویی من تو مخم گفتم کص دادی سیر شدی حالا بد میگی که یهو گفت سرد. مزاج بود منو خوب نمیکرد
ماهم دیگه افسار پاره کردیم گفت من نمیتونم خیلی هاتم که دست مالی شروع شد گفت نه نمیتونم گفتم چرا گفت ستمه به اون نامردیه گفت نامرد امروز قرار داشتیم پیچونده بله کس تشنه بود اومده بود پیش ما کس نطلبیده مراده برا اینه ماهم سریع کیر نمایان کردیم سیخ زیر شورتک ورم کرده لیلا جوونم نگاه خیره کننده داشت دیونه میشد گفت تو هم بدجوری هاتی گفتم چند ماهه گشنس دست گذاشت روش یه جوووان از اعماق کصش گفت و دست برد زیر شورت گفت من لباس تنمه بریم اتاق خواب رو تخت لامپم خاموش کن خجالت میکشم و…

بقیه داستان براتون بگم ابتون میاد چه اتفاقات عجیبی افتاد تو قسمت دو میگم دوستداران شما مانی سرباز امریکایی که خوده اینم داستان داره 😂

نوشته: مانی


👍 1
👎 26
37101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

977000
2024-03-27 23:17:28 +0330 +0330

این کص و شعر رو توی تاپیک هم میتونستی بگی
این کص و شعر چیه ک قسمت دوم هم داشته باشه و به دو قسمت تسیمش کردی ؟

4 ❤️

977016
2024-03-27 23:55:06 +0330 +0330

با این تفصیل که از خودت گفتی پس یه پا کونی

2 ❤️

977019
2024-03-28 00:08:32 +0330 +0330

یالانچی نین دده سینه لعنت

0 ❤️

977094
2024-03-28 03:22:32 +0330 +0330

دو سه خط اول رو خوندم خلاصه اش این بود س دادم س داد پی دادم پی سی داد
کس خلی ؟

1 ❤️

977149
2024-03-28 14:14:50 +0330 +0330

رگال لباس تو کونت

1 ❤️

977150
2024-03-28 14:49:26 +0330 +0330

مرسی دیسلایک. رکورد زدی کسخل برو گینس ثبت کن

1 ❤️

977164
2024-03-28 17:13:27 +0330 +0330

تو کلا چند نفری ؟؟ هی میگی ما ما مگه گاوی هی ما ما میکنی

0 ❤️

977193
2024-03-28 23:08:54 +0330 +0330

این کس گویی ها چیه ریدم تو جمله بندی هات مردک . جقی اول برو حرف زدن یاد بگیر

0 ❤️

979653
2024-04-14 00:29:21 +0330 +0330

کیر تودهنت و نوشتنت
کیرم تودهنت با نوشتنت
کیرم تودهنت با نوشتنت

0 ❤️