سلام
من امیرعلی هستم الان 32 سالمه. این خاطره ای که تعریف میکنم مال 27 سالگیمه.
قصه ازونجا شروع شد که من یه خونه نقلی 60 متری خریدم که لوله های حمومش نشتی داشت و دیوارو خراب کرده بود. با یه نفر صحبت کردم قرار شد بعد تعمیر نشتی بیاد دیوارو بشکافه ایزوگام کنه و دیوارو درست کنه. تو خونه منتظر نشسته بودم که زنگ زدن. درو که باز کردم یه مرد افغانی حدود چهل و پنج ساله سبزه نسبتا درشت پشت در بود. درو براش باز کردم اومد تو و مشغول به کار شد. من از دیدن بدن پشمالو و قیافه زشتش خیلی حشری شده بودم ولی اون تو باغ نبود. زیر لباسم یه شورت توری صورتی پوشیده بودم که لامبادا بود و کونمو خیلی قشنگ نشون میداد. هی پشتمو میکردم بهش و به بهونه لباس عوض کردن شلوارکمو درمیاوردم که کونمو ببینه ولی اصلا حواسش نبود. دو سه بار عمدی از جلوش رد شدم و دستمو یواشکی به کیرش زدم. آخر سر موقع ناهار بهش گفتم از کون پسرا خوشت میاد؟ گفت نکردم تابحال نمیدونم. خلاصه بعد ناهارم باز مشغول کار شد و هرچی من براش عشوه میومدم و دلبری میکردم نمیفهمید. یکم کلا خنگ میزد. اخر سر کارش که تموم شد گفت میشه دوش بگیرم؟ دیدم الان بهترین فرصته. گفتم اره برو دوش بگیر. لباساشو دراورد و با شورت رفت تگی حموم. منم سریع بعدش لباسمو دراوردمو پریدم تو حموم. با تعجب نگام میکرد. اول زیردوش خودمو خیس کردم و بعدش به شوخی دستمو بردم سمت کیرش. خندید و باخجالت گفت گناه داره این کارا. گفتم گناه چی نکنه دم و دستگاهت کار نمیکنه؟ فهمیدم باید یه راه دیگه رو امتحان کنم. گفتم باشه فقط پشت منو شامپو بدن بزن بشور من دستم نمیرسه. شروع کرد شونه ها و کمرمو صابون زدن گفتم برو پایینتر. تا دم کونم رو میکشید و میومد بالا. برگشتم دیدم کیر‌ش راست شده. فهمیدم که نقشه م گرفته. زانو زدم و کیرشو بوس کردم. دستمو گذاشتم روی کونشو کیرشو توی دهنم عقب و جلو میکردم. بعد چند دقیقه زانوام درد گرفت بلند شدم و سینه های پشمالوشو بوسیدم. بعد تو صورتش نگاه کردمو لباشو بوسیدم. با عشوه بهش گفتم حالا دیگه گناه نیست؟ اینو که گفتم انگار تازه خجالتش ریخت. منو برگردوند و چون قدم بلندتر بود مجبور شدم یکم دولاشم. گوشه شورتمو زد کنارو ولی چون شورته تنگ بود نتونست کارشو بکنه. شورتمو دراوردم و اول با شامپو بدن سوراخ کونمو چرب کرد و بعد کیرشو فشار داد تو کونم. منم با عشو اه میکشیدم و اونم با شکم گندش هی عقب جلو میکرد و شکمش رو روی کمرم احساس میکردم. وحشی شده بوده و دستامو از پشت گرفته بود و به زبون افغانی یه چیزی میگفت. کیرشو که در اورد کف حموم درازش کردم خودم نشستم روی کیرش. طوری که کونم سمت صورتش بود. حالا من بالا پایین میکردم و بهترین حس دنیا رو تجربه میکردم. بغلش دراز کشیدم و از پشت منو بغل کرد و کیرشو دوباره کرد تو کونم. منم صورتمو برگردندونه بودم و لباشو میخوردم. تو همین وضعیت آب جفتمون اومد. دوباره رفتین دوش گرفتیم و اومدیم بیرون لباس پوشیدیم و اون رفت. فرداش بهم مسیج داد ولی دیگه محلش نذاشتم.

نوشته: گل پسر