یک شیطونی ریز و یک شکار بزرگ (۲)

1403/01/06

...قسمت قبل

سلام
اول اینکه داستان قسمت قبلم یه اشکالهایی داشت عذر خواهی میکنم و از دوستانی که راهنمایی ام کردن ممنونم
دوم اینکه حتما نظر بزارید البته مودبانه…

قسمت قبلو یادتون هست که با میترا (اسمی که خودش گفت) چه کارهایی کردم و چه روزه خوب و چه تجربه عالی رو پشت سر گذاشتم…

شب میترا بهم پیام داد و حال و احوال پرسید و برای سه شنبه قرار گذاشت بریم آزمایش و از اینکه مشتاقانه لحظه شماری می کرد که بدون کاندوم باهام سکس کنه می گفت… خیلی خوشحال بودم واقعا خدا رو شکر می کردم که همچین خانمی رو نصیبم کرده، اون چیزی که آرزو میکردم، پولدار، زیبا و مطلقه…

هر روز چت هامون با هم بیشتر میشد، کم کم عکس و گیف های سکسی میفرستادیم و اون در مورد سکس مقعدی ازم سوال می پرسید که دوست دارم یا نه
کدوم مرده که دوست نداشته باشه ولی جواب دادم دوست که دارم ولی ترجیح میدم نکنم
میترا: چرا؟

من: چون میترسم بهت آسیب برسه …

چیزی نگفت و به ارسال عکس و گیف ادامه داد

عکس ها و گیف ها و استیکر ها بیشتر آنال سکس بود

گفت از اون روز دارم عاشق آنال میشم، اونجایی که بهزاد انگشتاتو دوتایی کردی تویه کونم اصلا فکرشو نمیکردم اینقدر راحت ، بی درد، و لذت بخش باشه

من: قابلتو نداشت کاری که از دستم بر می اومد 😂 برایی یه مادام خوشگلی مثل شما کاری نکردم شما جون بخواه من همه جوره در خدمتم…

میترا: همه جوره؟!

من: آره شک داری؟!

میترا : ببینیمو تعریف کنیم، دیر وقته بخوابیم فردا صبح باید بریم آزمایشگاه خواب نمونیم، یادت نره باید ناشتا باشی، ناهار و صبحونه مهمون منی…😘

من: تا شب بخیر عزیزم ،فردا می‌بینمت… ناهار و صبحونه زحمت نمی‌دم همینجوری تا خرخره اذیتت کردم و مزاحمت شدم…

میترا: تا خرخره🤣 با اون کلفتت 😂 نه زحمتی نیست عزیزم تا باشه از این زحمتا…

فرداش اومد دنبالم تویه راه شلوارمو کشید پایینو یه حال احوال از سالارم پرسید تویه ماشین بجای دنده ازش استفاده می کرد و کلی خندیدیم و ادا بازی در می آوردیم 😆 دم آزمایشگاه یخورده تویه ماشین نشستیم تا بخوابه مگه می‌خوابید گفتم تو باید پیاده بشی اینجا باشی نمی‌خوابه 😂

اونم با هزارتا مسخره بازی و مزه ریختن و نمک پاشیدن🤣 پیاده شد
یکی دو دقیقه بعدش شلوارمو کشیدم بالا از ماشین پیاده شدم

میترا اومد جلو در حالی چشمش به اونجام بود در گوشم گفت بالاخره بچه خوابید (با خنده ریز)؟ منم سری تکون دادم و با انگشت گذاشتم روی دماغمو گفتم هیس بیدار میشه

گفت بیدار نشه اینجا خانم دکتراش حشرین می بُرنو می برنش واسه خودشون 😂 خندیدیم و آزمایش دادمو همه پولو خواستم حساب کنم اجازه نداد و اومدیم بیرون کل روزمون رو با کلی تفریح گذروندیم منو رسوند خونه قرار شد تا جواب آزمایش نیومده حضوری همو نبینیم

چون اگر یه خورده دیگه ادامه می‌داشت با هم بودنمون، نمی تونستیم همو کنترل کنیم ولو تویه خیابون🤣 خصوصا با ماشینی که اون داشت با شیشه ها دودی راحت میشد همه کار کرد…

سرتون رو درد نیارم تا دوشنبه چت کردیم استیکر و گیف برای هم فرستادیمو جق می‌زدیم…

دوشنبه شد و رفتیم جواب آزمایش رو گرفتیم و جواب ها رو فرستاد برا دوستش و بعد از شنیدن خبر خوش منفی بودن جواب آزمایش ها با گرفتن یک لب داغ ازم، مستقیم به میمنت منفی بودن جواب آزمایش ها راهی خونه شدیم تویه راه، تویه پارکینگ ، تویه آسانسور تا خونه همو مالوندیمو خندیدیم و رفتیم تویه خونه

به خونه که رسیدیم درو که باز کردیم خودمونو انداختیم تویه خونه لب تو لب ، بغل تو بغل…

نذاشت ادامه بدم گفت صبر کن تلویزیون رو روشن کرد آهنگ و موسیقی گذاشت

رفت آبمیوه و خوراکی و تخمه و میوه آورده، کتری چایی رو هم روشن کرد
رفت لباساشو عوض کرد یه شلوارک گل مگولی نخی تنگ یه بلوز خوشگل زرد که بالای باسنش میرسید من که همون طور تخمه میخوردم چشمم بهش افتاد قفل کردم
ورم کصش دیونه ام کرده بود، قنبلشم که نگم براتون حسابی کیر شق کن شده بود

چهار دست و پا ادای گربه در آوردمو زبونمو می آوردم بیرون که می خورمت افتادم دنبالش
اون آسته آسته فرار می کرد تکانه ها قنبلش آتشی ایجاد می کرد که می شد باهاش آب رو جوش آورد
یه گوشه گیرش اوردم یه خورده از روی شلوار خوشگلش باسنشو لیسیدم کم کم سرمو کردم بین پاهاش

بوی بهشت رو میشد استشمام کرد

واقعا میترا خوش سلیقه بود
نوع لباس هایی که انتخاب کرده بود
آهنگی که گذاشته بود
عطری که به تنش زده بود

همه چی محشر بود

برگشت به سمتم، کلوچه خوردنیشو از روی شلوار گاز میزدم
اونم با دستای ناز و خوشگلش با موهای سرم بازی می کرد و نوازشم میکردو منو فشار میداد به کصش خواستم شلوارشو بکشم پایین که گفت نه زوده هنوز صبر کن
فضا رو به هم زد

گفت گشنمه بزار یک کم چیزی بخوریم اومدم روی مبل نشستم اونم رفت چایی رو دم کرد و اومد کمی خوردیم شبکه تلویزیون رو تغییر داد یه فیلم نیمه سکسی داشت پخش میشد فیلمو میدید و دستشو کرد تویه شلوارم گفت پاشو لباساتو عوض کن

من: عوض کنم؟ یا در بیارم

اونم که نگاهش به تلویزیون بود؛ همون در بیارشون دیگه مگه نگفتم گشنمه میخوام بخورمش
شلوارمو کشیدم پایین لباسامو در آوردم لخت مادرزاد شد یه نگاهی بهم انداخت اومد سمتم

یه لبریز، بازی با موهای سینه هام بوسه از نوک سینه اومد پایین تا ناف و سراغ کیرم، کیرم سفت تویه دستاش گرفت و فشار میداد

یه نگاهی کردو گفت عجب بدن بی عیب و نقصی !!!

مال من بشی! یه جوری چاقت میکنم که از ریخت قیافه می افتی دیگه کسی غیر خودم نکات نکنه

کله شو برد سراغ کیرم و خوردن؛ عالی میخورد… حرفه ای بود تویه کارش… دقیقا مثل فیلم های پورن

منم با سینه هاش بازی می کردم
سرش رو نوازش میکردم
لباسشو کشیدم بالا
فهمید که باید لباسشو بکنه
لخت شد
سینه های بلوری شو انداخت بیرون

با دستام همه جاشو میمالوندم

اونم مشغول خوردن حتی سوراخ کونم رو هم از بوس و زبون انگشت بی بهره نمی ذاشت…‌‌. تویه حشری کردن حرفه ای بود

نمی فهمیدم خیلی از این کارا کرده بود که یاد گرفته بود که باید چیکار کنه یا اینکه خیلی وقت بوده سکس نداشته که اینقدر حشری وارد میدون شده

خلاصه دستمو به باسنش می رسوندمو می مالوندمش
با زور کمی شلوارشو دادم پایین البته نه زیاد، قمبل خوشگلشو تویه دستم سفت فشار میدادم اه و ناله داشت فضای خونه رو می گرفت بلند شدم اومدم پشتش

شبکه تلویزیون تغییر داد به شبکه موسیقی و صدا رو زیاد کرد تا راحت باشیم
شلوارشو از پاش در آوردم یه شورت سیاه خطی گل توری دار پاش بود

کصش کاملا معلوم بود

پر از آب و خیس

ناخواسته با سر رفتم تووش

من بودمو یک کس و کونه خوشگل و بی مو و خوشبو

جوری می خوردم داشت غش می کرد

به خودش میپیچید نمی دونست چیکار کنه ادامه بده یا ادامه نده
مانع خوردنم بشه یا مانع خوردن نشه

آب بود که راه افتاده بود، با انگشتام میکردم تویه سوراخاش

دست به سوراخ کونش میزدم تکون ناشی از ارگاسم می خورد چون همه جا خیس بود به راحتی انگشتام می‌رفت تویه سوراخ کونش

با کونش که بازی می کردم با زبون کصشو حال می دادم

حتی زبون تویه کصش میکردم
همین حین بود که می‌گفت بهزاد کونم و اینو تکرار می کرد

گفتم کونت چی؟

میترا: بخورش، تمیزه بخدا، همون‌جوری که کس میخوری اونم بخور

من: بله که تمیزه ازین تمیز تر پیدا نمیشه

رفتم سراغ سوراخ کونش اونم کلی لیسیدم و خوردم یه جوری که پر آب شد بود،زبون که میکردم تو داد از نهادش بلند می شد می پرسیدم شیرینی زبون دوست داری؟ اونم با خماری مستی، جواب داد شیرینی از این بهترم هست؟

سرمو گرفت گفت پاشو بریم رویه تخت
اون جلو من پشت سرش

آب لای کونش و باسنش دیدنیش کرده بود… انگشتش میکردم می‌رفتیم

تویه اتاق رو تخت قنبل کرد

میترا: بکن منو بکن عزیزم منو بکن بدون کاندوم کیرتو میخوام

گفتم کون یا کس

میترا: کون نه ، کس

من از فرصت استفاده کردمو گفتم: قول بده برای همیشه مال من باشی

میترا جواب داد:کی از تو بهتر؟ تو هم قول بده فقط مال من بشی

دستشو آورد جلو کیرمو کشید سمت کصش، بهزاد کلفتتو میخام
بکن تویه کس نازم

من: ای به چشم عزیزم

همینجوری کیرمو میمالیدم به کون کصش و باهاش شلاقش میزدم و تنش تکونه های جالبی مثل لحظه ارگاسم می خورد عصبانی شد کیرمو با دستش گرفت سمت کصش هدایت کرد

نذاشته رفت تو
انگار رفتم تویه بهشت
عقل سر و هوشم رفت
شراب داغ بود لامصب

تلمبه میزدمو تخمام میخورد به چوچولش با دستم رفتم سراغ سوراخ کونش انگشت میکردم توش می‌کشیدم بیرون یه ضربه میزدم قنبلش…

پرسید چند تا انگشت تویه کونشه

من: یه دو نه

میترا: بیشترش کن تورو خدا

من، تویه حالت حشر و گیجی و مستی

جووون دو کیره دوست داری عزیزم؟

اینو که گفتم آتیش گرفت یه تکون مجدد
کمی مکث
با صدای آروم نازک گفت آره

اینو که گفتم خودمو رسوندم به لپاش بوسش کردم

با خودم گفتم بزارم احساس امنیت راحتی کنه

هر چی دوست داره بگه

گفتم پاره میشی؟

یه کیر کلفت داغ تویه کونت منم کصت

گفت نه بهزاد یه کیر نازک قلمی تویه کونم انگشتامو کردم تویه کونش،عقب و جلو میکردم هم زمانم کیرمو جلو عقب میکردم کصش حسابی تنگ شده، بینمون حرفهای سکسی رد بدل می‌شد

دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم

کیرمو کشیدم بیرون آبم پاشید روی کون و کمرش بعضی شم اطراف پاشید به شکم دراز کشید، روی تخت داغی آبم رو حس کرد همش میگفت جون عشقم، عزیزم، کیر کلفتم چی شدی ؟ آبت اومد؟

با این حرفاش آرامشی بود برام
خیلی کار بلد بود و بی نقص

با یه دست کیرمو خالی میکرد پشتش با یه دست دیگه آبمو می‌مالید به بدنش و می‌گفت واسه پوست خوب

بعد چند ثانیه بلند شدو نشست منم کنارش دراز افتادم با کیرم بازی میکرد و منم دستمو گذاشتم روی پیشونیم… کیرم یه خورده، (نه کامل) جونن گرفت نه سفت بود نه شلو کوچولو، یه حالت دوست داشتنی داشت

در یه چشم به هم زدن نگاه کردم کل کیرم کامل تویه دهن میتراس و با یه ولع خاصی داره تمیزش می‌کنه

متعجب بودم اون خانم وسواسی جلسه پیش الان کیرمو که هم با آب کص و کمر قاطی شده چه راحت میخوره

خوردشو سرشو به نشانه رضایت آورد بالا و مثل بچه گربه زبونشو چرخوند دور لباش و بلند گفت امممم چه خوش مزه بود آقا پیشی تو میخواستی منو بخوری؟ حالا دیدی که من خوردمت 🤣 خندیدیم کشیدمش بغل خودم تویه بغل هم خوابیدیم… با استرس از خواب بیدار شدم گفتم میترا پاشو بچه هات نیان

گفت نگران نباش امروز گفتم بعد از مدرسه برن خونه مادرم

نفسی کشیدمو بغلش کردمو لباشو خوردم… کیرم بزرگ نشد اگر نه دوباره میکردمش خیلی خوشگل شده بود بلند شد رفت دستشویی از پشت سر همین طور نگاهش میکردم…

نوشته: بهزاد

ادامه...


👍 15
👎 2
34601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

976701
2024-03-26 00:19:44 +0330 +0330

خار کسه کم اراجیف بگو مردم را چی فرض کردی دیوس

0 ❤️

976712
2024-03-26 01:21:53 +0330 +0330

بالانچی نین دده سینه لعنت

0 ❤️

976748
2024-03-26 04:39:19 +0330 +0330

سلام ممنون از اینکه مودبانه نظر می دید

0 ❤️

976750
2024-03-26 04:40:10 +0330 +0330

داستان نوشتم واقعیت نیست تخیلیه! تویه ابتدای قسمت اول گفتم…

0 ❤️

976751
2024-03-26 04:57:43 +0330 +0330

هر کس دوتا غلط بگیره جایزه اش محفوظه

0 ❤️

976754
2024-03-26 05:09:40 +0330 +0330

قسمت سوم رو هم بخونید

0 ❤️

976814
2024-03-26 16:11:42 +0330 +0330

اونایی که قسمت قبلو نخونن نمیفهمن داستانو

0 ❤️