...قسمت قبل

لطفاً پا نویس را بخوانید.
از پشت بغلش کردم و گفتم ناهار باهم بخوریم گفت آره عزیزم چرا که نه آروم برگشت با لبخند نگام کرد انگشتشو گذاشت روی لبم و گفت تو امروز یه حال فوق‌العاده بمن دادی فکرشو نمی‌کردم اینقدر روی خودت کنترل داشته باشی و بتونی کامل ارضام کنی سرشو جلو آورد و لبمو بوسید من میرم یکم کار دارم موقع ناهار میام آرین رو بغل کرد رفت طرف در چشمم به کونش بود گرد تپل موقع راه رفتن می‌لرزید 😎
رفتم حموم دوش گرفتم خیلی خوشحال بودم گاییدن ساناز یه کار بزرگ تو زندگیم بود توی دلم گفتم پسر این تازه اولشه .
ظهر که شد رفتم سر کوچه نون تازه گرفتم سالاد درست کردم میزو رو‌چیدم و منتظر اومدنش شدم زنگ در صدا کرد باز کردم سلام ساناز جون . سلام عزیز دلم عشقم اومد تو یه تاپ قرمز با یه دامن تنگ تنش بود دوش گرفته و تر و تازه بود گردن و چاک سینه شونه ها و بازوهای سفیدش توی چشم بود سینه های گرد و باحالش توی اون تاپ می درخشید جلوی من راه افتاد کونش توی اون دامن تنگ سرمه ای گرد و برجسته بود موقع راه رفتن ریتم خوشگلی داشت ساق های سفید و تپلش برق میزد موهاشو هوایی داده بود لبای رژ زدش خوردنی بود لپ های گرد و کرم زدش برق میزد و چشمای خمارش آدمو وسوسه می کرد گفتم پس آرین کو گفت حموم کرد غذاشو خورد و تخت گرفت خوابید.
دستمو گذاشتم رو بازوش صورتمو بردم جلو اووووف چه بوی خوبی
می داد شروع کردم به بوسیدن بازوش با نازگفت اویییییی قلبم چه لبای نرم و داغی داری چه باحال میبوسی آرش آااااخخخخخ حال میده بازوشو بو میکردم و میبوسیدم دستشو بردم بالا و شروع کردم به بوسیدن زیر بازوش زیر بغلش صاف و تمیز بی مو بود چقدر هم خوش بو لبامو بردم زیر بغلش و اروم بوسیدم و شروع کردم به لیس زدن خیلی خوش بو و صاف و تمیز بود بوسش میکردم و با زبون لیس میزدم می گفت جوووون جوووووووون چه حالی میده چقدر باحاله واااای تا حالا نمی دونستم اینقدر کیف میده این کار وااای خدا تمام تنم حشری شد اووووف کوسم خیس شد واااای آرش آااااااخ جوووون چه باحاله . بدنش شل شد و کف هال روی فرش ولو شد دستشو کرد تو موهاش خم شدم و کنارش دراز کشیدم سرمو گذاشتم رو بازوش بغلش کردم بوی خوش تنش دیونم کرد کیرم مثل یه تیکه آهن داغ بود قلبم تند میزد گردش خون رو تو تمام بدنم حس میکردم دستمو گذاشتم روی سینش تنش لرزید سرمو بردم رو چاک پستوناش لبمو گذاشتم روش یه بوس کردم لبمو روی چاکش آروم از بالا به پایین و برعکس میکشیدم وییییی داغو نرمو خوشبو بود دستمو رو گردنش گذاشتم لبامو از چاک سینه هاش کشیدم تا شونه هاش تند تند نفس می کشید لبمو کشیدم روی گردنش سرشو بالا کرد زیر گلوشو میبوسیدمو و لیس میزدم با زبونم از زیر گلوش لیس زدم تا چونش زبونمو کشیدم روی لبش زبونشو در آورد زبون به زبون کردیم زبونمو کشید تو دهنش میک میزد شروع کردم به مکیدن لبش دستشو گذاشت تو موهامو سرمو آروم فشار می داد لباشو میخوردم و خودمو کشیدم روش دوتا دستمو گذاشتم رو گردنش و لباشو می‌خوردم کیرم از روی شلوارکم روی کوسش بود سینه هاش تو بغلم جمع شده بود محکم کمرمو گرفت و فشار میداد خودمو میمالیدم بهش خط کسشو از روی دامنش حس میکردم خیلی داغ شده بود صورتش قرمز شده بود و ملیرزید سرشو عقب برد کمرش تکون میخورد و می‌لرزید کیرمو رو خط کوسش حرکت میدادم لباشو میخوردم با تمام حسم فشار
می دادم یه آه کشید و بی‌حرکت موند بدنش شل شد آروم از روش بلند شدم خودشو کشید طرف راحتی و بهش تکیه داد من سیخ کرده بهش نگاه میکردم گفت آرش جان یه لیوان آب قند بهم بده رفتم براش آوردم لیوان رو تا ته سرکشید یه نگاه به من کرد و با لبخند گفت آخیش حالم جا اومد چقدر خوب به من حال دادی کلی کیف کردم رفتم نشستم روی راحتی با دستام شونه هاشو ماساژ میدادم من داغ بودم و کیرم سیخ از شونه هاش میرفتم رو پستوناش آروم سینه هاشو نوازش می دادم و می مالیدم دستمو بوسید و گفت جوووون چه خوب ماساژ میدی حالم جا میاد دستمو حلقه کردم دور گردنش صورتشو بوسیدم گفت آرش چقدر داغی دستشو گذاشت روی صورتم و گفت تا حالا چند بار به یاد من جق زدی موهاشو بو میکردم بوی خوش موهاشو دوست داشتم زیر گوشش گفتم کلا کم جق میزنم ولی خیلی به یادت بودم سه بارم برات زدم صورتمو فشار داد و گفت جووووون قربونت برم . آرش واقعا منو دوست داری گفتم آره آرش جون توی گوشم بگو دوستم داری بگو ساناز دوستت دارم توی گوشش گفتم ساناز جون دوستت دارم عاشقتم تو عشق منی دستمو گرفت گذاشت روی قلبش گفت ببین چقدر تند میزنه الان دنیا رو به من دادی وقتی به زن از ته قلبت بگی دوستت دارم با تمام وجودش حس می‌کنه حالا بگو کجامو بیشتر دوست داری آروم گفتم سینه هات با کونت اولین بار هم بیاد کونت زدم گفت اووووووف دستم روی قلبش بود و تپش تند قلبشو حس کردم دستمو کشید منو نشوند روی پاش دوتا دستشو گذاشت روی گردن من گفت تو ممه ها مو دوست داری . آره خیلی . دستشو گذاشت رو سینه هاش اینا رو می خوای مال خودتن خودشو جلو کشید دستمو گرفت گذاشت زیرتاپش دستاشو بالا برد گفت درش بیار قلبم تند میزد اروم تاپشو بالا زدم شکم سفیدش معلوم شد شکمشو بوسیدم و با زبونم شکم و پهلو هاشو لیسیدم آه میکشید و می‌گفت جون تاپشو بالا زدم سینه هاش توی سوتین صورتی خوشرنگ گرد و باحال بود تاپشو از سرش کشیدم بیرون سرشو تکون داد مو هاشو جمع کرد و با کش مو از پشت بست انگشتشو گذاشت روی لبم گفت جون به این لبای داغ از پشت سرم گرفت و سرمو کشید طرف سینه هاش با دستام دوتا پستونشو گرفتم وای چقدر نرم بود
صورتمو گذاشتم وسطش و مالیدمشون لبمو گذاشتم و شروع کردم به بوسیدن و لیسیدن آه میکشید و می‌گفت بخور جونم بلیس عزیزم بوس کنم عمرم فشار بده جیگرم گیره سوتین و باز کرد سوتینشو در آوردم و افتادم به جون سینه هاش ملچ ملوچ میدادم و میلیسیدم نوکشو گذاشتم دهنم گفت آرش عشقم فقط ببوس و بلیس میک نزن شیر میاد با زبونم نوکشو لیس میزدم صورتی بود و خیلی خوشگل چپ و راستشو میخوردم قرمز شده بودن نوکشون در اومده سرمو بلند کرد و اروم پاشد با دستاش سینه هاشو میمالید با لبخند و چشمای خمار نگام میکرد با قر برگشت کمرشون پیچ میداد چشمم به کونش بود دستشو گذاشت روی کونش خم شد و کمر و کونشو میچرخوند دگمه دامن رو باز کرد زیپو پایین کشید آروم با پیچ و تاپ دامن رو پایین کشید و در آورد با پاش پرتش کرد دو تا هلوی سفید و بزرگ توی شورت صورتی لپای کونش از دو طرف آویزون بود کیرم سیخ و داغ بود تنم گر رفته بود شورتو پایین کشید در آورد با دستش گرفت تو هوا چرخوند و پرت کرد وااای چه کونی چه سفید بود بلند شدم دستامو گذاشتم روی کونش لپای کونشو بوسیدم با دستم می مالیدم و فشار میدادم چاک کونشو باز کردم اووف یه سوراخ گرد و صورتی انگشتمو گذاشتم روی سوراخش یواش فشار دادم یکم خودشو جم کرد آروم انگشتمو روی سوراخش مالیدم خودشو شل کرد آروم فشار دادم صدای اوووفش اومد تا نصف رفت یواش در آوردم و دوباره کردم تو چندبار کردم و انگشتم تا ته رفت تو کونش بی حرکت بود و آه و اووف میکرد گفت آرش جون مال خودته کونم کیر نخورده نیست هر کاری دلت میخواد بکن آزادی عزیزم انگشتمو توی کونش چرخوندم بافتهای توی کونشو حس میکردم توی کونش داغ بود یهو برگشت شورتمو پایین کشید کیرمو تا ته کرد تو دهنش هوووف چه حالی میک میزد و می خورد فکر کردم میخواد مثل صبح آبمو بریزه تو دهنش ولی ایستاد لبمو بوسید
و گفت قربون کیر خوشگلت برم
برگشت دستشو گذاشت روی مبل خم شد پاهاشو باز کرد بکن عزیزم بکن تو کونم همش مال خودت با دیدن این حالت و شنیدن این حرفاش حسابی حشری شدم کیرمو مالیدم حسابی تفی و لیز بود بادستم چاک کونشو باز کرم تنش می‌لرزید و تند تند نفس می کشید کمرمو جلو بردم کیر شق و داغمو گذاشتم دم سوراخش دستمو حلقه کردم دور کمرش فشار دادم صدای آخ و اوفش در اومد سر کیرم رفت تو خیلی داغ بود بافت داخل کونش لیز و نرم بود کمرمو چرخوندم یواش فشار می دادم صدای ناله های قشنگش می اومد کیرمو یواش داخل کونش میکردم و در میاوردم خیلی حال می داد تمام وجودم شهوت بود کیرمو فشار میدادم تو کونش خایه هام میخورد به کونش می‌گفت آرش آره جونم همین خوبه بکن تا ته یواش بکش بیرون و بکن تو ااااخ چه حالی آره خودشه هوووف کیف داره دست چپمو گذاشتم رو پستوناش و دست راستمو گذاشتم رو کوسش دوتا انگشتمو فرو کردم تو کوسش حرکت کیرمو تند کردم پستوناشو میمالیدم با انگشتم توی کسشو میکردم کیرم توی کونش بود تند تند میگاییدمش صدای آه و نفساش تند شد داغی کوسشو حس میکردم کیرم توی کونش داشت منفجر می شد یهو بدنش سفت شد آب کوسشو توی دستم حس کردم حشرم زد بالا دیافراگم شکم رو عقب فشار کمر رو به جلو ساکشن خایه همراه با شهوت زیاد و داغی بدنم و اومدن آب توی کیر و خالی شدن با فشار زیاد توی کونه ساناز همراه با آااااه بلند و همزمان هر دوی ما آب کیرم سه بار با فشار تمام توی کونش داغ ساناز خالی شد چه حس قشنگی بود هر دو شل شدیم یه دقیقه ای تو همین حالت بودیم دستشو گرفتم باهم رفتیم طرف دستشویی خودمونو شستیم و تر تمیز کردیم لباس پوشیدیم ساعت یک و ده دقیقه بود رفتیم آشپزخونه وای آرش چه میزی چیدی دمت گرم بابا چه سالادی به به نون تازه گفتم ناقابله رفتم جلو صندلی رو کشیدم و گفتم بفرمایید بشینین یه پیچی به کمرش داد با چشمای خمار و نگاه جذاب لباشو غنچه کرد و با لبخند گفت مرسی آقای با شخصیت خوشتیپ و نشست من نشستم روبروش با اشتهای تمام غذا خوردیم گفتم ساناز جون گفت جونه دلم گفتم خیلی خوشحالم امروز قشنگ ترین روز زندگیمه لبخند زد و دستامو گرفت و گفت برای من هم روز قشنگیه تو امروز قشنگترین و بهترین لذت رو به من دادی حتی فکرشو نمی کردم سکس اینقدر لذت بخش هم میتونه باشه گفتم هر دوی ما تنهاییم میتونیم یه شب مثل زن و شوهرها باشیم گفت خیلی دوست دارم ولی امشب مهمون میاد برام .
آها چه حیف کی هست . جاری من آخه امشب شوهرش میره ماموریت کاری چون بارداره با پسرش میاد پیش من که تنها نباشه .
ساناز جون زن حامله رو میشه کرد یه لبخند زد و گفت آره مگه اینکه دکتر گفته باشه نه زن حامله هم حس داره و باید ارضا بشه ولی بیشتر شوهرها این کار رو نمیکنن و اصلا روش های سکس با زن حامله رو بلد نیستن یکی یواش زد زیر گوشم و گفت حالا تو مگه زنت حامله است که می‌پرسی و هر دو تا خندیدیم 😎
دوستان این داستان فقط برای لذت بردنه امیدوارم کم و کسری رو به بزرگی خودتون ببخشید .
تو داستان اول دوستان کامنت های گذاشتن حالا هر چی ولی بیشترشون کامنت های تکراری زیر همه داستانها هست . اول خودت داستان بنویس بعد بقیه رو قضاوت کن واقعا کاری سختیه جوری بنویسی که تکراری نباشه .خسته کننده نباشه . با نگارش درست حس واقعی به خواننده بدی و لذت بخش باشه.
خوش باشین🙏

نوشته: کچل خان