مامان فتانه

1393/05/28

با سلام خدمت دوستای عزیز امروز میخوام داستان سکس با مامانمو براتون تعریف کنم که دو ماه قبل برام اتفاق افتاد.اما قبلش بزارین یکم از خودم براتون بگم اسمم سهیل 19 سالمه ودانشجوی گرافیکم.تک فرزنده خانوادم بابام 49 سالشه و مامان فتانه ام 41سالشه ولی خدایش خوب مونده پوستش هنوز طراوت خودشو داره از نظر اندامم خدایش دافه خوبیه سینه هاش سایز هشتادوپنجه و کونشم بزنم به تخته هم گندست هم طاقچه عرض کونش دو وجب و نصف میشه راستش از بچگی مامانم جلوم با لباسای سکسی میگشت اوایل که چیزی نمیفهمیدم اما وقتی بزرگتر شدم و معنی کوسو کونو اینچیزارو فهمیدم. فهمیدم مامانم عجب چیزیه همش به یادش جق میزدم ولی هیچوقت فکرشم نمیکردم یه روز بکنمش.ولی خوب مامانم به کاراش ادامه میداد و همیشه یه کارای میکرد که منو دیونه کنه. خونه ما دو طبقست طبقه پایین خالم اینا میشینن طبقه بالام که ما هستیم من یه پسر خاله دارم که همسنه خودمه اسمش احسانه از بچگی با هم بزرگ شدیمو از جیک و پوک هم خبر داریم اون اوایل که تازه به بلوغ رسیده بودیم تا خونم خالی میشد سریع یه فیلم سوپر جور میکردیم و شروع میکردیم به جق زدن این جریانات ادامه داشت تا کم کم بزرگتر شدیمو رفتیم سراغ دختربازی و این حرفا اخرشم که با هم تو یه دانشگاه قبول شدیمو حال میکردیم جوری شده بود که همه فکر میکردن ما داداشیم مامانم بهمون میگفت دوقولا خدایش خیلیم احسانو دوست داشت هیچوقتم جلو احسان خودشو نمیپوشوند خیلی راحت میگشت بابام بارها بهش گفته بود جلو احسان از این لباسا نپوش زشته نا محرمه ولی مامانم میگفت:بابا نا محرم چیه خواهرزادمه جلو اون راحت نباشم جلو کی راحت باشم. احسانم که این کارای مامانمو میدید به شوخی بهم میگفت اوووف سهیل مامانت عجب کس توپیه اگه خالم نبو تا حالا صد با کرده بدمش منم که لجم میگرفت :میگفتم مادر جنده چه بهتر منم مامان تورو میکردم (باهم از این شوخیا زیاد میکردیم)
دو ماه پیش خانواده احسان اینا رفته بودن کیش ولی به خاطر کلاسای دانشگاه احسان نتونسته بود بره. منو احسان دانشگاه بودیم که بابام زنگ زد گفت عموش تو شهرستان فوت شده داره میره شهرستان تا هفتمشم نمیاد زودتر برو خونه مامانت تنهاست غروب میخواد بره خونه مادربزرگت فردا برمیگرده تو احسان بمونید خونه مراقب خونه باشید نرین پی ولگردیا منم گفتم چشم بابا خلاصه سر طهر کلاسامون تموم شدو منو احسان برگشتیم چون خونه احسان اینا کسی نبود برا همین گفتم احسان بیا بریم خونه ما ناهار بخوریم اونم اومد کلید انداختیم رفتیم تو
صدای مامانم از تواشپزخونه اومد که گفت :سهیل جان اومدی برو دست و روتو بشور ناهار امادست بعد یه هو از تو اشپزخونه اومد بیرون واییییییییی من که یه لحطه قفل کردم مامانو اونطوری دیدم یه تاب حلقه ای سفید رنگ تنش بودزیرشم سوتین نبسته بود نوک سینه هاش تابلو معلوم سینه هاش افتاده بود بیرون اصلا یه ساپورت مشکیم پاش بود که قشنگ شرتشم معلوم بود مامان که دید احسانم همرامه گفت:اوا احسان حان توام اینجای
احسان گفت :اره ماما اینا رفتن کیش این یه هفته مزاحمه شمام دیگه خاله جون
مامان گفت:این چه حرفیه عزیزم خوب کاری کردی اومدی برو دستتو روتو بشور تا من ناهارو بکشم مامان ه رفت تو اشپزخونه احسان رو کرد به من گفت اووووووووووووووف سهیل مامانت عجب چیزیه بعد کیرشو مالیدو گفت قربونه خاله خودم برم .من که لجم گرفته بود گفتم:>خفه شو مادرجنده برو دستتو بشور بیا ناهارتو کوفت کن
بعد رفتم تو اشپزخونه با عصبانیت به مامانم گفتم مامان این چه وضعشه چرا اینجوری میای جلو احسان مامانم با این که میدونست منطورم چیه خودشو زد به اون راهو گفت مگه چیه لباسام قشنگ نیست؟
من که کفرم گرفته بود گفتم :بابا قشنگیشو که نمیگم تمام بدنت پیداست زشته اینطوری میای جلو احسان
بعد مامانم گفت:اها نه بابا چه زشتی احسانم مثل پسر خودمه ببینه مگه چیه اون که از خودمونه
بعد رفتیم سر میز ناهارو شروع به خوردن کردیم احسان که یک سر چشمش به سینه های مامانم بود البته منم خودم خیلی دید میزدم ولی دوست نداشتم احسان بفهمه که منم با این وضعیت مامانم حال میکنم بگذریم خلاصه ناهارو خوردیمو بعد ناهار مامان رفت خونه مامانبزرگم و منو احسان تنها شدیم احسان هی کیرشو میمالیدو میگفت اووووووووف سهیل من حالم خیلی خرابه خیلی هوسیم یه چی میگم نه نگو گفتم :چی ؟
گفتم من یه جنده میشناسم بیا زنگ بزنیم امشب بیاد پیش ما نطرت چیه ها؟ منم که با دیدن سینه و کون مامانم خیلی حالم بد بود گفتم :باشه ولی من پول ندارما احسان گفت نترس پولش با من فقط بیایم خونه شما .خلاصه برنامرو چیدیمو به جنده زنگ زدیم ساعت هشت قرار شد احسان بره دنبالش احسان که رفت منم رفتم حموم یه دوش گرفتمو پشمامم زدم برا سکس اماده شدم ساعت هشتو نیم بود که احسان و شهین اومدن(اسمه جنده بود) یعد سلامو احوال پرسی اومدن نشستن شهین یه زن چهل و هفت هشت ساله بود که صورت قشنگی نداشت اندامشم زیاد جالب نبود ولی خوب در بیابان لنگه کفشم نعمت است.پاشدیم لختشدیمو گفتیم اگه میشه میخوایم همزمان بکنیمت اونم با یکم پول بیشترو یکم غرغر قبول کرد وسط حال یه پتو پهن کردیمو شروع کردیم شهین شروع کرد به ساک زدن خیلی حرفه ای ساک نمیزد بعد که کیرامون اماده شد احسان خوابید به شهین گفت بیا بشین رو کیرم ائنم اوم کسشو تنطیم کردو نشست رو کیر احسان یکم که گذشت به احسان گفتم پاشو نوبت منه ولی خوره لاشی قبول نمیکرد گفتم "پاشو دیگه پس من چی که دیدم شهین میگه چرا ناراحتی توام بکن تو کونم منم یکم توف رو کیرم زدمو با یه فشار کیرمو کردم تو کونش کونش که خیلی گشاد بود خلاصه شروع کردیم به تلمبه زدن هرسه تامون تو فضا بودیم شهین یه سره حرفای سکسی میزد هی میگفت:بکنیین جررررررررررم بدین مردم یالا دیگه دارم جر میخورم جوووووووووووووون بگایید منو در حین تلمبه زدن بودم که یه هو احساس کردم در خونه باز شد واااااااااااااااای چی میدیدم بیچاره شدیم !!!مامانم پشت ما واستاده بود مات و مبهوت مارو نگاه میکرد یه هووووو یه جیغ زد که نزدیک بود کر شیم گفت:کثافتا دارین چه غلطی میکنید اینجا اشغالای بی شعور واااااااااااای من که دوست داشتم زمین دهن باز کنه من برم توش شهین سری لباساشو برداشتو نصفه نیمه تنش کرد اومد در بره که مامانم جلوشو گرفت دوتا کشیده ابدار زد تو گوششش ولی شهین از دستش در رفت ما هم سریع لباسامونو گرفتیم دویدیم تو اطاقم دیگه بیچاره شده بودیم احسان یکسره گریه میکرد میگفت:گههههههههه خوردیم غلط کردیم مامانم اومد پشت در هر کاری کرد در و باز کنه نتونست میگفت:بی شعورای اشغال یه ساعت خونرو سپردم بهتون میرین جنده میارین تو خونه من اشغالای عوضی ما یک سره فقط گریه میکردیمو میگفتیم تورو خدا مارو ببخش مامانم که دید نمیتونه درو باز کنه بیخیال شدو رفت بعد نیمساعت که اروم بود اومد پشت درو گفت :یک دقدقه فرصت دارین بیاین بیرون والا زنگ میزنم به پدراتون همه چیزو میگم ما که دیدیم داریم بیچاره میشم با هزار بدبختی درو باز کردیم رفتیم بیرون دیدم مامانم رو مبل نشسته با همون لباسای که صبح تنش بود گفت:بیاین این جا بشینید میخوام باهاتون حرف بزنم نترسید کاریتون ندارم منو احسانم رفتیم روبه روش رو مبل نشستیم رومون نمیشد سرمونو بالا بیاریم مامانم شروع بع صحبت کردو گفت:این چه کاری بود که کردین شما از خودتون خجالت نکشیدید یه شب خونرو سپردم بهتون رفتین یه زنه جندرو اوردین باهاش سکس میکنید وقتی کلمه سکسو از دهن مادرم شنیدم تعجب کردم مامان گفت حرف بزن سهیل چه جوابی داری بدی من گفتم:غلط کردیم مامان تورو خدا مارو ببخش این قضیرو تمومش کن به کسی چیزی نگو مامان گفت:تمومش کنم شما یه زن جندرو اوردیت تو خونه داشتین از کس وکون میکردیدش بعد به من میگی این موضوع تموم کنم شما خجالت نمیکشین.(وای من و احسان که دیگه داشتیم شاخ در میاوردیم از حرفای مامانم) این کار احمقانه فکر کی بود ها حرف بزنید بعد رو کرد به احسانو گفت:تو تعریف کن چرا اینکارو کردین احسان؟
بعد احسان شروع به چرتو پرت گفتن کرد که خاله شمام به ما حق بدین ما تو اوج بلوغ هستیم نمیدونیم چه جوری خودمونو ارضا کنیم هر جا میریم یه چیزای میبینیم که باعث تحریکمون میشه نمیتونیم جلو خودمونو بگیریم قبول دارم کار امشبمون خیلی زشت بود ولی خاله اینکارو از رو ناچاری انجام دادیم تا خودمونو خلاص کنیم تو رو خدا شما مارو ببخشید و به کسی چیزی نگید ماهم دیگه غلط کنیم از این کارا بکنیم
بعد مامان گفت:اخه چی بهتون بگم اینم شد کار .من شمارو درک میکنم منم این حس که ادم هووسی بشرو تجربه کردم ولی نباید چنین کاری میکردین کارتون اشتباه بود اخه شما نمیگید ممکنه اون زنکه جنده هزار جور بیماری داشته باشه که شمارو هم بگیره بعد یه هو گفت:راستی داشتین میکردینش کاندوم گزاشتین رو کیرتون؟
من که دیگه هنگ کردم نمیدونم چرا مامان این حرفارو میزد اولین بار بود که این حرفارو ازش میشنیدم فکر کنم خیلی هووسی شده بود
منم که کمکم یخ داشت باز میشد گفتم:نه مامان اخه نداشتیم کاندوم بعد مامان گفت :کثافتا پاشین برین حموم حالمو بهم زدین پاشین ببینم به زور منو احسان و انداخت تو حموم گفت تمیز خودتونو بشوریدا
رفتیم تو حموم زیر دوش احسان گفت:سهیل فکر کنم به خیر گذشت به کسی چیزی نمیگه خاله
من گفتم:اره خداروشکر شانس اوردیم
احسان گفت:راستی سهیل مامانت چرا اینجوری جلو ما حرف میزد ها ؟
من گفتم :نمیدونم والا بار اولش بود اینطوری حرف میزد منو احسان کیرامون تو دستامون بود و میمالیدیم که یه هو مامانم در حمومو باز کردو اومد تو واااااااای بازم سوتی دادیم سریع دستامونو گرفتیم جلو کیرمون
من گفتم:مامان اینجا چه کار میکنی مگه نمیبینی ما لختیم؟
مامان گفت:این محلول ضد عفونی کنندست اوردم براتون بزنم که یه وقت مریضی نگیرین
من گفتم :ممنون مامان بده خودمون میزنیم
مامان گفت:نخیر این دستورالعمل مخصوص داره شما نمیتونین بزنین کار شما نیست بعد گفت:اگه میخواین من جریانای امروزو فراموش کنم هر چیزی که میگم گوش بدید رو حرف من حرف نزنید فهمیدید؟
منو سهیل که فکر میکردیم جریانای امروز تموم شده بود با شنیدن این حرف دست وپامونو گم کردیم من سریع گفتم چشم مامان هر چی که شما بگید
مامان گفت:افرین پسر گلم بعد گفت اشکال نداره اگه منم بیام یه دوش بگیرم باهاتون؟
من که دیگه داشتم هنگ میکردم گفتم این چه حرفیه مامان احسان اینجاست زشته
مامانم گفت:احسانم مثل پسر خودمه نا محرم که نیست بعد به احسان گفت:ببینم احسان جان خجالت نمیکشی اگه جلوت لختشم؟
احسان که بدجوری خرکیف شده بود گفت:نه خاله جون راحت باش من که غریبه نیستم
مامانم دستشو انداخت زیر تابش و اونو در اورد واییییییییییییییییییییییییی یه هو دوتا سینه گنده اندازه خربزه افتاد بیرون نوکش یه هاله قهوه ای رنگ داشت نوک سینه شم اندازه یه بند انگشت باد کرده بود بعدشم دولا شد ساپورتشو از پاش در اورد ولی شورتشو دیگه در نیاورد واییییییییی عجب کونی داشت مادرم عجب سینه های توپی داشت (بابا نامرد عجب کسی میکرده تو این سالا) مامانم وقتی دید منو احسان خشکمون زده و دارم نگاش میکنیم گفت:اوا بچه ها مگه ادم ندیدین ؟ من یه هو از دهنم پرید گفتم:چرا مامان ولی تا حالا به این جیگری ندیدیم مامانم خندیدید و گفت ای ناقلا ها بعد رفت زیر دوش که خودشو خیس کنه من که دیگه کیرم تو دستم جا نمیشد شق شق شده بود احسانم وضعیتش بدتر از من بود کیر اونم شق شده بود مامانم هی زیر چشمی کیرامونو نگاه میکردو میخندید
بعد یه هو گفت:سهیل جان پسرم دستتو از جلو کیرت بردار خفش کردی بیچاررو راحت باش احسان جان خاله توام بردار
بعد اومد سمت منو لیفو گرفت تو دستاش شروع کرد به شستن بدنم همینطور که بدنمو میشست گفت:بچه ها از این که من اینطوری جلوی شما میحرفم که ناراحت نمیشید(کیر و کس اینچیزارو میگفت)من چون با شما راحتم اینطوری میحرفم تمام بدن منو به جز کیرمو شست بعد رفت سراغ احسان شروع کرد به لیف کشیدن بدن احسان بعد به احسان گفت: خاله جان الانم که منو لخت داری میبینی هوسی شدی نه راستشو بگو
احسان گفت:چی بگم خاله اخه اخه روم نمیشه بگم مامان گفت:احسان جان توام مثل سهیل انگار پسرمی از من خجالت نکشید من اگه با شما راحت نباشم که با شما حمومو نمیام جلو شما لخت نمیشم منو مثل دوست خودتون بدونین راحت باشین همه چیزو بگید
بعد احسان گفت:اره خاله خیلیم هووسی شدم اخه شما خیلی بدنتون قشنگه مامانم خندیدو گفت:سهیل پسرم توام همین منو دیدی هووسی شدی؟ منم که دیدیم اگه کم بیارم از احسان عقب میوفتم گفتم:اره مامانی خیلی
بعد مامانم اومد منو محکم بغل کرد سرمو فشار داد تو سینه هاشو (اوووووف چقدر نرم بود)گفت:قربون پسر خودم برم که انقدر هووسیه بعد گفت حالا کجامو بیشتر دوست دارین ها؟ احسان گفت خاله سینه هات خیلی سکسین من میمیرم براش بعد گفت:سهیل پسرم تو کجامو دوستداری؟ من گفتم مامان من عاشق کون گندتم مامانی مامانم گفت :الهی که بمیرم من شما دوتا چی کشیدین تو این سالها بعد گفت:حالا شما بیاین منو بشورید که باید کیرتونو محلولم بزنم بعدش بعد به احسان گفت تو پشتمو بشور به منم گفت تو جلومو بشور من صابونو گرفتم شروع کردم به شستن وااااااااااااااااای وقتی دستم به سینهاش میخورد داشتم دیوونه میشدم خیلی نرم بودن ای کاش میشد کیرمو میکردم لای سینه هاش ایکاش میشد احسان اینجا نبود میکردمش یکم که سینه های مامان شستم مامان گفت :پسرم نمیخوای تو شرتمو بشوری ؟من گفتم :مامان پس شرتتو درار که بشورم برات مامانم گفت:اوا نه جلو احسان زشته بعد یه چشمک بهم زد همینطوری دستمو گرفت گزاشت تو شرتشوگفت حالا بشور قشنگ بمال همه جامومن که دستم به کس مامانم خورد کیرم به اخرین حد سیخ شدن خودش رسید احسانم داشت سینه های مامانمو میمالید .مامان کم کم داشت حالش بد میشد چشماشو بسته بودو اخ واوخ میکرد انقدر اخ اخ کرد که یه هووووووو یه جیغ کوچیک کشیدو ارضا شد بدنش شل شد نشست کف حموم
احسان گفت:خاله جون حالت خوبه ؟ مامان گفت:اره عزیزم پدرسوخته تا حالا اینطوری ارضا نشده بودم با دو نفر خیلی حال داد بعد همونطوری که نشسته بود کیر مارو گرفت دستشو شروع به مالیدن با محلول کرد کیرامونو که قشنگ شست گفت:بچه ها من میدونم امشب حالتون خرابه خیلی هووسی هستین اگه دوستداشته باشین من میتونم ارضاتون کنم البته نه با سکسا اگه بخواید براتون جق میزنم؟
مام که از خدا خواسته قبول کردیم بعد مامانم گفت:با اب دهنم براتون جق بزنم یا با کف صابون من گفتم مامان با اب دهنت برامون بزن مامانم گفت ای به چشم پسر گلم یتف ریخت رو کیرمن یکمم ریخت رو کیر احسانو شرو به جق زدن کرد خیلی قشنگو حرفه ای میزد هر چتد بارم کیرمونو میمالید لای سینه هاش منکه دیگه تو فضا بودم خیلیداشتم حال میکردم احسان هی میگفت:اوووووووف خاله فداتشم بمال بمال من دارم میمیرم بمال دیگه داره ابم میاد مامانم سینشو برد جلو کیر احسانو گفت :بریز رو سینم .احسانم با یه فشار تمام ابشم ریخت رو سینهو زیر چونه مامانم مامانم گفت :وای چقدر داغ ابت سوخت احسان بعد بهش گفت:عزیزم تو برو بیرون منو سهیلم الان میایم .احسان رفت بیرون منو مامان تنها شدیم گفت:اخی راحت شدم احسان رفت شرتمو دربیار سهیل جان دراز کشید کف حمومو پاهاشو داد بالا دست انداختم شرتشو در اوردم اوووووووووف چه کوسی داشت مامانم جونم کسش باد کرد بود خیلیم سفیدو بی مو بود چشممو از روش بر نمیداشتم مامانم دستشو گذاشت رو کسشو گفت:حالا مال من بهتره یا اون زنکه جنده ها ؟
گفتم:وای مامان عجب کوس توپی داری چقدر باحاله معلومه که مال تو بهتره مامان جون مال اون زنکه ترکیده بود بعد مامانم شروع کرد به مالیدن کیرمو گفت:سهیل از تو انتظار چنین کاری نداشتم من که برات چیزی کم نزاشتم تو خونه باهات راحت بودم جلوت با لباسای سکسی میگشتم که تو احساس کمبود نکنی تو چرا اینکارو کردی ها؟
من گفتم:اخه مامان وقتی تورو با اون لباسای سکسی میدیدم تحریک میشدم اوایل به یادت جق میزدم ولی امروز وقتی اونطوری دیدمت نتونستم جلو خودمو بگیرم برا همین وقتی احسان اون پیشنهاد وداد سریع قبول کردم
مامانم گفت :پسرم من که باهات راحت بودم خوب به خودم میگفتی کمکت میکردم حالا اشکال نداره از این به بعد در خدمتمم پسر گلم بعد گفت: نمیخوای کیرتو بدی بخورم که ببینم چه مزه ایه سهیل جان ؟ من گفتم :مال خودته مامان جون هر کاری که دوست داری باهاش بکن مامانم کیرمو کرد تو دهنشو شروع به خوردن کرد واااااااااااااای چقدر داغ بود دهنش چقدر حرفه ای میخورد با زبونش کیرمو میلیسید تا ته میکرد تو حلقش دوباره در میاورد من دیگه طاقت نیاوردم ابم داشت میومد برا همین اومدم کیرمو از دهنش در بیارم که نزاشت ابم با فشار تو دهن مامانم خالی شد خیلی حال کرده بودم مامانم تمام ابمو قورت داد بعد بلند شد گفت: اوووم پقدر ابت خوشمزه بود پسرم بهت خوش گدشت عزیزم خوب کیرتو خوردم من گفتم عالی بود مامان تا حالا انقدر حال نکرده بودم اومیدوارم بتونم این لطفتو جبران کنم مامان دستشوگزاشت رو کوسشو گفت:نگران نباش پسرم به موقعش جبران میکنی بعد گفت:به احسان نگی برات ساک زدم ناراحت میشه خلاصه رفتیم زیر دوشو خودمونو شستیم اومدیم بیرون.منو احسان که داشتیم بهترین دوران زندگیمونو تجربه میکردیم مامانم خیلی با ما مهربون شده بود از همه جا صحبت کردیم از سکسا یکه ما داشتیم از شیطونیای مامانم تو دوران جوونی و این حرفا تا صحبت به اونجا رسید که مامان به احسان گفت:راستی احسان تو یکی به سهیل بدهکاریا احسان با تعجب پرسید چی بدهکارم خاله جون؟ مامانم گفت: تو و سهیل با من اومدین حمومو منو لخت کردین و من براتون جق زدم خوب حالا مامانتم باید برا سهیل من لخت بشه دیگه من که از این حرف مامان خیلی تعجب کرده بودم احسان به مامانم گفت:خاله فکر نکنم مامانم قبول کنه اصلا اهل این حرفا نیست بعد مامانم گفت:یعنی من ااهل این حرفا هستم؟ احسان گفت:نه خاله جون منطورم این نبود ولی خوب فکر نکنم قبول کنه مامان گفت:نگران نباش به موقعش قبول میکنه احسان که حرف مامانو به شوخی گرفته بود گفت:چشم خاله حتما سعیمو میکنم ولی من از این حرف مامانم خیلی تعجب کردم اونشب قرار بود احسان خونه ما بمونه ولی مامانم هی بهش اسرار مبکرد که احسان جان برو خونتون بخواب مگه بابات نگفت مراقب خونه باشی یه وقت دزدی چیزی میاد خطرناکه احسان نمیخواست بره ولی مامان انقدر اسرار کرد که مجبور شد که بره بعد این که احسان رفت مامان گفت: سهیل امشب بیا پیش من بخواب من تنها میترسم. با کارای که مامانم انجام داده بود حدس میزدم که باز باید یه خبرایی باشه .رفتم تو اطاق مامان رو تخت دراز کشیدم گفتم:مامان کجای پس چرا نمیای مامان گفت:دستشوییم صبر کن الان میام بعد چند لحطه اومد رو تخت دراز کشید منو بغل کرد بووسم کردو گفت:امشب بهت خوش گذشت پسرم من گفت:عالی بود مامان خیلی بهم خوشگذشت فقط…
مامان:فقط چی پسرم گفتم:فقط ایکاش جلو احسان لخت نمیشدیو براش جق نمیزدی
مامانم محکم بغلم کرد و گفت:فدای پسر غیرتیم بشم اشکال نداره سهیل جان اونم گناه داشت یکمم اون حال کرد چه اشکالی داره حالا این حرفارو ولکن بگو ببینم ناقلا تو کجا کون منو دیدی که گفتی عاشق کونمی ها ؟ من گفتم مامان تا حالا لختشو که ندیده بودم ولی خوب با اون لباسای تنگی که میپوشیدی دیوونم میکردی دیگه
مامان گفت:حالا دوستداری لختشو ببینی؟ من گفتم؟از خدامه مامان مگه میشه دوست نداشته باشم مامان پاشد پیزهنشو دراورد و شلوارو شرتشو با هم کشید پایین گفت:حالا خوب ببین پسرم واییییییی خدای چه کون گنده ای داشت مثل دوتا هندوونه گنده بود کونش بعد رو شکم دراز کشید و گفت:بیا دست بزن بهش ببین چه نرمه دستو گزاشتم رو کونش شروع کردم مالیدن ولی خدای عجب چیزی بود این مامان لای کونشو باز کردم سوراخ کونش پیدا شد یه سوراخ قهوه ای رنگ تر و تمیز با انگشتم شروع کردم باهاش بازی کردم اون دستمم مامانم گزاشت رو سینشو گفت:سینمو بمال پسرم با یه دستم کوس وکون مامانمو میمالیدم با اون یکی دستم سینه هاشو یکم که گذشت مامانم گفت:سهیل پاشو لباساتو درار برات ساک بزنم منم سریع پاشدم لباسامو دراوردمو دراز کشیدم مامانم گفت:توام میخوای کسمو بخوری منم گفتم :نیکی پرسش مامان جون بیا برات بخورم مامانم اومد به صورت69 روم دراز کشید شروع کرد به خوردن کیرم من کسشو براش لیس میزدم کسش یه طعم خ.اسی داشت زبونمو میکردم تو کسش با چوچولش بازی میکردم انگشتمم میکردم تو سوراخ کونش نمیدونم کونش خیلی گشاد بود چی بود؟اخه همزمان دو سه تا انگشتم میرفت تو کونش فکر کنم از قبل خیلی کون داده بود مامانم کیرمو میکرد تو حلقش در میاورد تخمامو میکرد تو دهنش خیلی هووسی شده بود مثل وحشیا کیرمو میخورد میگفت:جوووووووووون عجب کیری داری پسرم مردم انقدر با کیر پلاسیده بابات ور رفت راست نشد از این به بعد تو باید جور باباتو بکشی تو باید مامانو بکنییییییی عزیزم بعد از روم بلند شد رفت دراز کشید گفت بیا سهیل من دیگه طاقت ندارم بیا کیرتو بکن تو کسم دارم میمیرم زود باش منم پاهاشو گزاشتم رو دوشمو کیرمو تنطیم کردم رو کوسشو با یه فشار کردم تو اوووووووف داشتم اتیش میگرفتم کوسش خیلی لزجو داغ بود شروع کردم به تلمبه زدن مامان داشت میمرد از هسینشو گرفت تو دستشو گفت:سینمو بخور سهیل دارم میمیرم جررررررررم بده پسرم دارم با کیرررررت حال میکنم بکننننننننننننننن زود باش سینه مامانمو میخوردموتلمبه میزدم چون یه بار ارضا شده بودم مطمن بودم به این زودیا ابم نمیاد داشتم حال میکردم مامانم دیگه داشت جیغ ئداد میکرد میگفت:بکن سهیل جان بکنننننننن داررررررم ارضا میشم تورو خدا کم نیار پسرم دارم با کیرت حال میکنم ببببببکننننن یه هووووو یه جیغ زدو اروم گفت:اخ پسرم قربونت برم بلاخره ارضام کردی بکن پسرم انقدر بکن تا توام ارضاشی قربونت برم کوس مانمانو بکن من گفتم :مامان جون میشه کونتم بکنم؟ خودت که میدونی من عاشق کونتم مامانم گفت :چرا نمیشه پسرم کونمم بکن هر کاری دوست داری باهام بکن عزیزم بعد پاشد رفت از رو میز توالت یه قوطی وازلین اورد داد دستم خودشم به حالت سگی خوابیدو گفت:پسرم سوراخ کونمو با وازلین چرب کن که راحت کیرت بره توش من وازلینو گرفتم شروع کردم به مالیدن قشنگ تماما سوراخ کونشو وازلین مالیدم یکممم زدم به کیرم خوب که چرب شد کیرمو گزاشتم جلو سوراخشو به مامانم گفتم:مامان حاضری مامان گفت بکن عزیزم کیرمو فشار دادم به سوراخ کونشو با یه فشارکل کیرم رفت تو مامانم یه اخخخخخخخخخ گفت که من هووسم صدبرابر شد گفت:کیرتو دربیار دوباره بکن تو بزا کونم جا باز کنه کیرمو که دراوردم کون مامان خیلی گشاد شده بود دیگه جمع نمیشد دوباره کیرمو کردم توکونش دیگه کیرم قشنگ تا ته میرفت کون مامانم خیلی کشاد بود فکر کنم زیاد از کونش کار کشیده بود شروع بع تلمبه زدن کردم پشت سر هم محکم میکردم مامانم که فقط اوووووووف اووووووف میکردو میگفت بکنننننننننن جرررررررررم بده پسرم کونمو پاره کن منم خیلی حال میکردم وقتی مامانم این حرفارو میزد با هر ضربه من سینه های مامانم مثل پاندول ساعت پرت میشد اینور اونور رو کون مامان موج راه افتاده بود کونش مثل زله میلرزید دیگه نمیتونستم خودمو کنترل کنم ابم داشت میومد به مامانم گفتم مامان ابم داره میاد مامان گفت: نباید هدرش بدی بریزش رو سینه هام منم کیرمو از کونش دراوردمو کیرمو گرفتم جلو سینه هاش ابم با فشار خال شد رو سینه های مامانم. مامانم گفت:جووووووون سوختم چقدر داغ بود ابت سهیل …اونشب مقدمه سکس منو مامانمو خالمو احسان زده شد که بعدا براتون تعریف میکنم امیدوارو خوشتون اومده باشه لطفا فحش ندین

نوشته: سهیل


👍 7
👎 4
402954 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

431997
2014-08-19 11:34:15 +0430 +0430

چون گفتی فحش نده زیاد بهت فحش نمیدم.ولی اخه مادر جنده مارو چی فرض کرد؟؟؟؟؟؟خاک بر سرت که حتی یه تخیل نزدیک به واقعیت هم ازت بر نمیاد.دروغی به بزرگی این نشنیده بودم.
اگه مامانت اونطور که گفتی باشه بیار بکنمش.

1 ❤️

431998
2014-08-19 11:43:46 +0430 +0430
NA

عالی بود منم یه خالی دارم خیلی تو کفش هستم کاش پسر خالم مث تو باشه :)

0 ❤️

432000
2014-08-19 14:32:27 +0430 +0430
NA

درود به دوستان عزیز شهوانی،
"با سلام خدمت دوستای عزیز امروز میخوام داستان سکس با مامانمو براتون تعریف کنم… " ولله قسم دیگه ادامه ندادم…
شما هم نخونید و با نخوندن اعتراض خودتون و با این سکس با محارم اعلام کنید و نذارید این بی شرمی ترویج پیدا کنه.

2 ❤️

432001
2014-08-19 14:53:56 +0430 +0430
NA

واقعا شما انسان هستین،
نوعی گونه گاومیش هست زمانی که میخوان به جفتشون نزدیکی کنن صاحبانشون چشماشون و میبندن که متوجه نشن دارن با خواهر و برادر خودشون نزدیکی میکنن چون اگر چشاشون باز باشه هرگز این کارو نمیکنن
یعنی تو از یک گاومیش هم کمتری

1 ❤️

432002
2014-08-19 15:12:44 +0430 +0430
NA

تو یه حرومزاده ای که اصلا نمی دونی بابات کیه. کس کش کون پاره یه سگ هم غیرتش از تو بیشتره. بی ناموس.

1 ❤️

432003
2014-08-19 15:13:42 +0430 +0430
NA

کون پاره تو نوعی انگل هستی. گمشو از این سایت بیرون آشغال . همون اولش که دیدم نوشتی با مامان … دیگه نخوندم. تف به گور تو و امثال تو که انگل جامعه هستید.

1 ❤️

432004
2014-08-19 16:06:23 +0430 +0430
NA

یطور شده آدم رغبت نمیکنه بیاد تو بخشه داستانا :|
محارم - گی - تجاوز >>>دیگه خیلی بخواد تلاش کرده باشه میشه یه داستان جقی :|

1 ❤️

432006
2014-08-19 16:41:16 +0430 +0430

چند وقت نبودم جقیا زیاد شدن کس و شر آپ می کنن!!!
کس کش خونه ی خاله ات خالی بود بعد جنده رو آوردید خونه ی خودتون!!!
می خواستی یه جوری ربطش بدی که مادرت قاطی داستان بشه ولی ریدی…
فکر کنم سگ تو رو ریده که اینقدر حروم زاده ای…!!!
ننــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیوس دیوث :|

1 ❤️

432007
2014-08-19 18:07:11 +0430 +0430
NA

با این که تخیل بود ولی خوب بود

0 ❤️

432008
2014-08-19 19:09:55 +0430 +0430

توهم… wacko

0 ❤️

432009
2014-08-19 22:20:34 +0430 +0430
NA

سکس با محارم …
از سگ هم کم تری
“با سلام خدمت دوستای عزیز امروز میخوام داستان سکس با مامانمو براتون تعریف کنم”
تا همینجاشو خوندم nea

0 ❤️

432010
2014-08-19 22:20:58 +0430 +0430
NA

سپردمت دست دوستان : دوستان به جایه ما ترتیبه تو و پسر خالت و مامانت و خالت رو یه جا بدن تا دیگه افکار جلقیت رو اصلاح کنی :: بجایه نوشتن داستان محارم : داستان کون دادنت به بقیه رو بنویس: جقسووون clapping

1 ❤️

432011
2014-08-19 22:48:07 +0430 +0430
NA

جواب بده کسکش:
اگه از 20 تا از بچه های شهوانی 19تاشون که کیر 18 سانتی دارن بخوان 17 دقیقه بکننت و 16 بار جرت بدن و 15 بار کونت بذارن و 14 بار آبشونو تو حلقت خالی کنن و تا دقیقه 13 , 12 تا از بچه ها 11 بار ارضاء بشن اونوقت کونت که به اندازه یه سکه 10 تومنی گشاد شد که 9 روز طول میکشه خوب بشه که تو 8 روز اولش هر روز 7 بار همچین بگوزی که 6ستون خونتون بلرزه و 5 بار آرزوی مرگ بکنی و 4 بار بخودت قول بدی که تا 3 سال آینده 2باره هوس کیر نکنی خوبه یا 1 بار برای همیشه بگی غلط کردم و دیگه داستان محارم نمینویسم؟

1 ❤️

432012
2014-08-20 00:21:56 +0430 +0430
NA

بیخود میکنی بعدا تعریف میکنی. فحش میخوای تعریف کن . توهم این نویسنده دیگه شهوانی رو به لجن کشید. اه.
با تشکر از شیطان بزرگ…
give_rose

0 ❤️

432013
2014-08-20 01:55:41 +0430 +0430
NA

مادرجنده تو مطمئنی بابات کیه؟!!!؟ از اول میگفتی ننت جندس و خلاص دیگه این کس و شعرا لازم نبود که
سکس با محارم اونم مادر آدم خاک برسر خودت و ننه جندت

1 ❤️

432014
2014-08-20 03:41:00 +0430 +0430
NA

شخصيت مادر مقدسه ، ننويس كيرم دهنت ، منارجنبون از پهنا تو كونت.

نخوندم ، تحريم سكس با محارم

ادمين خواهشا اين داستاناي سكس با محارم رو تاييد نكن ،‌تا سرور سايتو نفرستادم هوا.
ميدونم الان بلاكم ميكني ولي تاييد نكن.
اينم يكم اطلاعات سرور شهواني :
آی پی سرور: 162.159.243.16
مشخصات سرور: cloudflare-nginx
محل سرور :United States - California - San Francisco

0 ❤️

432015
2014-08-20 04:03:30 +0430 +0430

محارم بود، نخوندم . . . . . . . . . . . . . .
کله کیری چند خط خوندم فهمیدم چه گهی میخوای بخوری، دیگه ادامه ندادم. میدونی آئورت چیه؟ مستقیم شاشیدن توش. دیگه ننویس. شاشیدم توی مغزت، دیگه ننویس

0 ❤️

432017
2014-08-20 07:16:52 +0430 +0430

آخه کیرم تو کون اون بابای جاکش تر از خودت مادر هم کردن داره بیشرف کونی جلقو؟خاک تمام عالم برسرت الاغ!سگ با اون سگ بودنش طرف مادری که ازش متولد شده نمیره

1 ❤️

432018
2014-08-20 08:13:04 +0430 +0430
NA

خیلی باحال هستید.
میاید داستان رو میخونید بعدش به طرف کلی فحش میدید و ابراز نفرت میکنید و خودتون رو آدم درستی میپندارید.
دوس ندارم بهتون فحش بدم چون لیاقتشو ندارید.خب گاگولا نیاید تو سایت سکسی یا تو پیج سکس با محارم،اخه چقدر شما مشنگید بچه مسلمونا

0 ❤️

432019
2014-08-20 08:18:53 +0430 +0430
NA

مخلصیم پروازی

0 ❤️

432020
2014-08-20 13:07:26 +0430 +0430
NA

bar gerefte az dastan dolfin ha ro paei mizanand wacko

1 ❤️

432022
2014-08-21 07:37:11 +0430 +0430
NA

جوری که تواز مامانت تعریف کردی من ابم امد از طرف من هم یک بار از کون بکنش

0 ❤️

432024
2014-08-22 16:59:14 +0430 +0430
NA

سکس با محارم …منکه نخوندم

0 ❤️

432025
2014-08-23 08:10:27 +0430 +0430
NA

کونی بی غیرت

0 ❤️

432026
2014-08-26 11:47:01 +0430 +0430

به نظر من تو سکس ممکنه هر اتفاقی بیفته.در ضمن هر کس تحمل نداره تو نیاد…
kiss3

1 ❤️

432028
2014-09-06 19:48:25 +0430 +0430

پسر خوب تو که قلمت انقدر خوبه و قوه تخیلت انقدر قویه چرا این موضوعو انتخاب کردی ؟
می تونستی همین داستانو با یه کم تغییر راجع به همسایه یا یه همچین چیزی بنویسی. mamba

0 ❤️

432029
2014-09-10 15:58:24 +0430 +0430

خب؟
چه خبر؟
blush

0 ❤️

432030
2014-09-21 19:52:41 +0430 +0430
NA

نرینی آب قطعه

0 ❤️

432031
2014-09-21 21:08:37 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت بدبخت
ريدم تو قبر بابات
سگ توله
کيري پيري
کس کش پدر
بازم بگم؟

0 ❤️

432034
2015-02-22 20:27:31 +0330 +0330
NA

طولانی ولی داستان سراییت خوبه ادامه بدی چیزی میشی
ولی رو موضوع دقت ب خرج بده سعی کن از خودی ها بکشی بیرون

0 ❤️

701327
2018-07-11 15:19:48 +0430 +0430

در عجبم این حجم از کس شعر چطور تو کله اتون جا میشه؟خب که چی؟چه دلیلی میتونه داشته باشه ک آدم با مادر خودش حتی فکرش بزنه ب سرش؟بچه کمتر بزن کور میشی

0 ❤️

765419
2019-05-04 06:39:09 +0430 +0430

از مامانت بپرس ببین امشب بیکاره؟!بهم خبر بدها یادت نره

0 ❤️

838369
2021-10-20 03:05:58 +0330 +0330

جونممم منتظر قسمت دومممم

0 ❤️

838387
2021-10-20 05:05:25 +0330 +0330

چرا این چرندیات و توی گوش بچه های کم سن و سال ایرانی میکنید این همه موضوع برای گفتن و شهوت رانی هست چرا مادر آخه محارم ننویسید

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها