زنونگی زنم و کاکولدی من (۱)

1402/11/08

زنونگی زنم و کاکولدی من
سلام خدمت دوستان شهوانی
اسم من علی ۳۵ ساله قد ۱۷۵ و اسم زنم سمانه ۳۲ ساله قد ۱۷۳ وزن ۷۵ موهای قهوه ای روشن بدن توپر ورزشکار رونای تپل و باسن گرد و خوش فرم سینه های ۷۵
یه بدن زنونه ی حشری
من و سمانه با هم دوست بودیم و بعدش ازدواج کردیم یعنی از قبل روی هم تقریبا شناخت داشتیم و درباره سکس و اینا خیلی حرف میزدم. سمانه فوق العاده حشری بود همیشه به خودش خیلی می‌رسید
تو لباس پوشیدن همیشه لباسای به روز و سکسی انتخاب میکرد به خاطر رونای خوش فرمش همیشه لگ و ساپورت تو پاهاش خیلی خودنمایی میکرد تو همه مهمونیا سرآمد بود و نگاه هر مردی رو جذب خودش میکرد
اینو از نگاه های دنباله دار مردای دیگه به زنم متوجه شده بودم. هم حس غیرت بهم دست میداد و از این موضوع شاکی میشدم که رو زنم هیز نگاه میکنن و هم خیلی خوشحال بودم که یه همچین زن سکسی دارم که همه خواهانش هستن ولی مال منه. منم بیشتر خوشم میومد راستش یه چیزی ته دلم لذت میبرد از این موضوع و دوست داشتم سمانه بیشتر لباسای باز بپوشه بیشتر خودنمایی کنه ولی میترسیدم بهش چیزی بگم فکر بدی بکنه ، سمانه ام با اون بدن سکسی و لباسهایی که میپوشید همیشه منو حشری میکرد دلبری و لوندی میکرد واسه مردای غریبه و وقتی میدید من چیزی بهش نمیگم بی پروا تر میشد. انگار متوجه چیزی شده بود.
چند باری تو سکسمون بهش اشاره کرده بود اینکه مردای دیگه بهش خیلی نیز نگاه میکنن و حتی بهش شماره دادن و وقتی میدید من حشری تر میکنمش خودشم حشری تر میشد و داد میزد :
+کصکش محکم بکن زنتو تا چشمم دنبال مردای دیگه نچرخه، اگه خوب نکنی منو میرم دنبال یه کیر کلفت میگردم بیاد منو بکنه کصمو حال بیاره بکن منو جندگی نکنم جوون من جنده توام علی
_ جنده حشری خودمی تو خانومم کیرم تو کص جندت

  • ااا دوست داری جنده باشم ؟ دوست داری زنتو دید میزنن؟ مثل جنده ها بهش میمالن؟
    _ اره دوست دارم عشقم جونم، تو مال من جندگی کن تا چشم همه در بیاد همه ببینن من چه زن سکسی دارم
  • آخ کیرت تو کص جندم کصکش

از این دست فانتزیا تو سکسمون زیاد صحبت میکردیم و هیجان سکسمون رو بالا نگه میداشتیم
سمانه یکم اجتماعی بود و زود با آدما گرم می‌گرفت
همیشه تو خرید و بیرون خیلی راحت با مردای دیگه صحبت می کرد و یه جورایی روی من کنترل پیدا کرده بود
جدیدا یاد گرفته بود شورتهای خودشو میداد من میپوشیدم منم که عاشق زنونگی بودم با ذوق قبول میکردم میپوشیدم میرفتم سرکار. وای که چقدر شورت زنونت رو پوشیدن حال میده نرم و توری
یبار دوتایی حموم بودیم داشتم بدنش رو لیف می‌کشیدم شورتش رو هنوز از پاش در نیاورده بود
یه شورت گیپور فسفری خوشگل،. که یهو سمانه بهم گفت شورتم رو از پام در بیار قشنگ لای کس و کونمو صابون بزن پاهامو بشور تا من خودمو آب میکشم شورتمم تو دستت تاید بزن بشور آفرین
برای اولین بار بود بهم این دستور رو میده کیرم از دستوری که بهم داد یکم بلند شد و شورتش رو از پاش درآوردم و شروع کردم لیف کشیدن لای کس و کونش
همه جاشو کف زدم و شستم رفت زیر دوش . منم رفتم سراغ شورتش و تاید رو برداشتم زدم روش و شروع کردم چنگ زدن شورت زنم کیرم راست شده بود و داشتم تو دستم شورت زنم رو می شستم …
یبار تو سکسمون دوباره حشری شد شروع کرد ناله کردن

  • علی کیرت تو کصم بکن منو امشب هوس جندگی زده به سرم بکن کس زنتو که داغه حشرم
    _ چشم خانوم خوشگلم حشرتو گاییدم زن سکسیمو گاییدم
  • آخ اره بگا بگا حشرمو بگا زنه حشریتو بگا هوس
    من که کرمم گرفته بود یه لحظه تلمبه زدن رو قطع کردم گفتم اگه زنه حشریمو نگام چیکار میکنه؟
    سمانه با یه خماری تو چشماش گفت: زنت می‌ره جندگی می‌کنه
    با این حرف سمانه انگار تنم آتیش گرفته بود و شروع کردم محکم تلمبه زدن تو کصش
  • جوون قربونت برم کصکش که با جندگیم حشری میشی جوون اگه اینقدر دوست داری باید یه کاری برات بکنم باید برم کس بدم. سمانه همینجوری داشت حرف میزد که من آبم با فشار اومد و همشو تو کصش خالی کردم سمانه یه جووون کشید و آروم منو نوازش میکرد
    بلند شدم رفتم خودمو شستم اومدم سمانه هم رفت خودشو شست و دراز کشید بغلم یکم سکوت بینمون بود که یهو سمانه گفت:
  • علی؟ یه چیز بپرسم راستشو میگی؟
    _جونم عشقم اره بپرس
  • این حرفایی که میزنی تو فانتزیامون رو واقعا دوست داری یا همش حرفه؟
    _کدوم حرفا؟ اینکه بری جندگی کنی؟ دیوونه شدی؟
  • نه بابا دیوونه آخه خیلی حشری میشی وقتی دربارش حرف می‌زنیم به خاطر اون پرسیدم. اصن ببخشید
    _ نه فداتشم عیب نداره …راستش…
    +راستش چی؟
    _راستش، من از اینکه زن زیبا و سکسی . حشری مثل تو دارم خیلی خوشحالم و از اینکه آنقدر پایه ای واقعا لذت میبرم و دوست دارم ولی نمی‌دونم چه حسیه …
    ولش کن اصلا بی‌خیال
  • ااا بگو، چه حسی؟
    آخه میترسم دربارم فکر بد کنی
    +نه عشقم نمیکنم بگو
    سمانه که با یه شیطونی خاصی و حالت حشری معلوم بود بو برده و میخواد از دهنم مستقیم بشنوه هی از زیر زبون من حرف میکشید
    _راستش من یه حسی توم هست از اینکه زنم لباسای سکسی جلو مردای دیگه میپوشه از اینکه بدنشو به رخ مردای دیگه می‌کشه لذت میبرم. از اینکه مردای دیگه همش چشمشون دنبال پروپاچه و سینه زنمه و من شب اون زن رو میکنم لذت میبرم اینکه بیرون میریم اون ساپورت های رنگی رو میپوشی میفهمم همه دارن هیز نگاهت میکنن کیرم سیخ میشه
    سمانه که داشت کیر سیخ شدمو می‌مالید ازم لب گرفت و گفت قربون شوهرم برم من میدونستم از اینکه منو داری خیلی خوشحالی. مرسی که زنونگی منو به رخم میکشی و بهم اعتماد به نفس میدی

یکی دو روز گذشت و سرکار بودم دیدم سمانه پیام فرستاده

  • سلام عشقم روزت بخیر اگه تونستی غروب زودتر بیا بریم پاساژ کوروش هم یه شام بخوریم هم یه لباس دیدم بگیرمش
    غروب رفتم دنبالش و سمانه اومد پایین سوار شد که بریم یه لگ چرم عسلی که اون پاهای سکسی و خوشگلش رو کلا ریخته بود بیرون با یه نیم بوت پاشنه بلند که باعث شده بود کونش قشنگ گرد بزنه بیرون
    با یه کت چرم و مخمل تا وسط کونش و یه آرایش سکسی
    تا دیدنش گفتم جووون چه کصی شدی مگه میریم جنگ؟
  • جنگ چی؟ نه بابا. با خنده ( آخه شوهرم دوست داره زنش سکسی میگرده) حشری میشه
    _ من قربون زن سکسیم برم
    رفتیم داخل پاساژ سمانه با اون تیپ سکسی نگاه هر مردی رو کج می کرد سمت خودش با اون نیم بوت پاشنه بلند کونش افتاده بود بیرون. اولش یکم معذب بودم و خجالت می‌کشیدم تا سمانه ازم پرسید چیه؟ تیپمو دوست نداری ؟ خودتو رها کن عشقم از زنونگی زنت لذت ببر. با این حرفش کیرم یه تکون خورد و دستشو محکم گرفتم گفتم من فدای زنم بشم
    چند تا مغازه رو دیدیم و رفتیم مغازه ای که مد نظر سمانه بود
    یه بوتیک لباس زنونه فروشی که دوتا پسر جوون فروشندش بودن با ورود ما به پامون بلند شدن و جفتشون پا تا سر زنم رو برانداز کردن و خوش آمد گفتن
    سمانه یه شلوار لی یخی زاپ دار تو ویترین دیده بود و از پسره خواست تا براش بیاره پسره شلوار و آورد سمانه یکم شلوار رو تماشا کرد و پسره شروع کرد چنتا مدل دیگه آوردن و زبون ریختن که این کار ترکه و فلان
    که سمانه همون اولی رو برداشت پرسید پرو داره؟
    فروشنده اتاق پرو رو نشون داد گفت بله حتما
    من که تا الان بجز سلام اول ورودم به مغازه چیزی نگفته بودم یهو دیدم سمانه کتش رو بیرون اتاق پرو درآورد و داد به من و با شلوار چرم و کون کون خوشگل
    یه بافت ریز سفید و چسبون که از زیرش میشد قشنگ قرمزی سوتینش رو دید زیر کت پوشیده بود
    من با دیدن این صحنه به طرزی عجیبی قلبم تند تند میزد و دوتا پسر فروشنده قشنگ زنم رو دید میزدن
    حس عجیبی داشتم سمانه. است چیکار میکرد؟
    نمی‌دونستم آمادگی
    سمانه رفت تو من کیف و کت سمانه دستم همچنان قلبم داره تند میزنه به فروشنده نگاه کردم تا منو دید سرشو چرخوند
    در اتاق پرو باز شد و سمانه با شلوار لی و اون بافت سفید می‌درخشید گفت خوبه؟
    گفتم آره بهت میاد بچرخ ببینم
    سمانه گفت:بزار بیام بیرون قشنگ ببین
    سمانه از اتاق پرو اومد بیرون و دوباره جلوی چشم اون دوتا فروشنده بدن سکسیش رو به نمایش گذاشت و هی با دکمه شلوار ور میرفت منم پیش آبم تو شورتم
    گفتم چیه ؟ دکمش خرابه ؟
    گفت نه این جا دکمه ای دوخته شده کور شده
    برگشت سمت فروشنده و گفت میشه جای دکمه رو باز کنید ببینم کمرش اندازید یا نه
    پسره از خدا خواسته یه وسیله مثل سوزن آورد و رفت جلو سمانه که یه دفعه سمانه دوتا گوشه کنار دکمه رو از هم باز کرد و شورت توری قرمزش قشنگ مشخص بود
    کیرم چند قطره پیش آبش اومد و به سرعت سیخ شد
    زنم میدونست چجوری حشریم کنه
    گوشه دکمه رو باز کرد و شورت خوشرنگش جلوی مرد غریبه داشت خودنمایی میکرد
    من محو تماشای لوندی زنم با مرد غریبه بودم و از چیزی که میدیدم لذت می‌بردم
    پسره الکی طولش میداد و یکی دو جا دستش قشنگ با شورت سمانه برخورد کرد
    دکمه هارو بست برگشت سمت من گفت خوبه؟ همینو بگیریم؟
    من زبونم بند اومده بود و با سر تایید کردم گفتم آره بگیریم. سمانه برگشت رفت سمت اتاق پرو و درو بست
    شلواری عوض کرد اومد بیرون شلوار داد به فروشنده و یهو پشت به ما دولت شد بندهای پوتینش رو ببنده
    کون گنده و کس تپلش از زیر اون لک چرم زده بود بیرون و خط شرتش صحنه رو سکسی تر کرده بود
    پنکه شوهرشم کیرم راست شده بود بنده خدا اون دونفر
    سمانه خودشو مرتب کرد و با پسره حساب کردیم و موقع رفتن پسره که نسخ بدن سمانه مونده بود بهمون کارت مغازش رو داد به امید اینکه فرجی بشه
    از مغازه اومدیم بیرون چند قدم دور شدیم گفتم مبارکت باشه عزیزم. با خنده گفت پسره بی حیا نمی‌بینه انگار شوهرم وایستاده هی دستشو می‌مالید به بدنم توام که چقدر غیرتی ای.
    محکم دستشو گرفتم و راه افتادیم تو پاساژ یکم چرخیدیم و مغازه هارو نگاه می کردیم و از داشتن سمانه به خودم افتخار میکردم اینکه هر مرد دیگه ای تو نخ زنم بود بهم حس قدرت می داد یه لذت عجیبی بود
    بعد یکم گشت و گذار ‌ بدن نمایی زنم تو پاساژ سمانه گفت علی گرسنمه بریم یه چیزی بخوریم
    یه رستوران تو محله مون هست که پاتوق مونه و غذاهاش خوبه معمولا زیاد میریم اونجا راه افتادیم رفتیم سمت رستوران
    تو ماشین یهو یه نیشخند زد و گفت :
    +بنده خدا پسره دلم سوخت براش
    _کدوم پسره؟
  • همون فروشنده دیگه خیلی اذیت شد
    _ چرا مگه چی شد؟
    +تو واقعا بیغیرتی یا خودتو زدی به بیغیرتی؟ زنت جلو دوتا مرد غریبه کس و کونش و شورتش رو به نمایش گذاشته بود تو وایساده بودی نگاه میکردی؟
    از نفس کشیدن پسره مشخص بود سگ حشر شده بود یکم دیگه ادامه میدادم دست میکشیدن رو کصم
    سمانه دستشو برد سمت کیرم زیر شورت دید شورتم خیس شده از پیش آبم یه جوون کشید و گفت :
    قربون شوهر غیرتیم برم من چه خیسی شده از جنده بازی زنش ، یکی دیگه زنتو میماله دید میزدن حال میکنی؟ یکی دیگه با زنت ور می‌ره لاس میزنه حال میکنی؟ وای علی خیلی دلم میخواست شلوارمو بافتمو تو مغازه در می آوردم یکم پسره کس و کونمو نگاه میکرد. یا مثلاً شلوارمو از پام در می آورد یکی دیگه میپوشوند بهم آخه خیلی حشری شده بودم جلوت به یکی دیگه حس داشتم کاش حداقل کیرشو از رو شلوار لمس میکردم.
    سمانه ما داشت از حشریت دیوونه میشد همینجوری که داشت کیرمو میمالید آبم اومد و همون‌جوری تو ماشین ارضا شدم
    سمانه یه نیشخندی زد . دستمال برداشت دست خودشو و منو تمیز کرد همینجوری داشت نگاهم میکرد

ادامه دارد…

نوشته: زن پرست

ادامه...


👍 107
👎 8
142801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

968675
2024-01-29 00:02:03 +0330 +0330

داداش شرمنده دو تا سوال داشتم که اگه ممکنه راهنمایی کنید.
اول اینکه لباس زاپ دار چیه؟احیانأ منظورت اینه که زاپاس داره و وقتی پاره بشه زاپاس رو میپوشه؟؟؟
دوم اینکه درست جلو ما دولت شد مال چه زبانیه و معنیش چیه؟

4 ❤️

968685
2024-01-29 00:35:06 +0330 +0330

حاجی یا ننویس حضرت عباسی یا بده یکی دیگه برات بنویسه،املات خیلی گوهه

1 ❤️

968698
2024-01-29 01:12:45 +0330 +0330

زن منم اینحوری. یبار با فروشنده حرف میزد توصیخ میداد چه مدل شورتی میخاد. آخرش دید یارو متوجه نمیشه برگشت از پشت ساپورتش داد پایین شورتش نشون داد گفت از اینا


968748
2024-01-29 10:39:57 +0330 +0330

عالی بود ادامه بده

3 ❤️

968751
2024-01-29 10:47:00 +0330 +0330

دمت گرم
خیلی عالی
لذت بردم از ماجرا و حس و حال خودت و خانوم حشری و نازت

2 ❤️

968756
2024-01-29 11:28:44 +0330 +0330

ادامه بده بیغیرت من
عاشق کاکولدام

3 ❤️

968769
2024-01-29 13:27:41 +0330 +0330

حوون عحب زن جنده ای

1 ❤️

968771
2024-01-29 13:34:01 +0330 +0330

من زنم هم بعضی وقتا دقیقا از این کارا میکنیم

5 ❤️

968777
2024-01-29 15:32:15 +0330 +0330

عالییییه زود زود بنویس

1 ❤️

968784
2024-01-29 16:29:47 +0330 +0330

نفرسوم ۲۳ساله هستم
از کرج
مکان هم دارم
۱۷۸قد
۷۰وزن
۱۸سانت و کلفت

0 ❤️

968786
2024-01-29 17:48:47 +0330 +0330

ی جاهایی اشتباه تایپی و یا اصلا نگارش خوبی نداشتی…ولی در کل…چیزی که باعث بشه راست کنی…خوبی…

1 ❤️

968843
2024-01-30 02:59:34 +0330 +0330

عالی و زیبا ادامه بذار لطفا

1 ❤️

968867
2024-01-30 06:56:21 +0330 +0330

داستان خوب بود ادامه بده❤️🔥

قسمت بعد رو سریع تر آپلود کن مرسی🙃

و اما شما آقای fesher1978

شلوار زاپ دار نمی دونی چیه حق هم داری سنت بالاس زاپ دار یعنی پاره یخوردع به روز باشی هم بد نیست و منظورش از جلوعه ما دولت شد «خم شد ، دولا شد » اشتباه تایپی بود از بس جق زدی مغزت کشش ندارع

جقی اثری…!!!🫵

2 ❤️

968868
2024-01-30 07:03:07 +0330 +0330

و شما احمد۹۱۳@

میتونی نظرتو بکنی تو کونت کصشاخ بازیا چیه یچی یاد گرفتی همش میگی میتونم خودتو خاندانتو بشورم بزارم کنار، با مشت گره کرده از کص ننت آمدی میخوای از همونجایی که آمدی بیرون برت گردونم همونجا شاخ بازی در نیار که می کنم شاختو تو کص ننت

احمد۹۱۳#

2 ❤️

968871
2024-01-30 08:03:51 +0330 +0330

یکی از داسنانهای زیبای بود که تا حالا دیدم

3 ❤️

968899
2024-01-30 15:03:59 +0330 +0330

یکی از فانتزی های خاص نوشتن داستان های کاکولدی اینه که بیشتر تخیلیه تا واقعی
چون تقریبا کمتر کسی شاید هیچ کس
تجربه ای نداره از حس کاکولدی یا هاتوایفی واقعی متاسفنه
ولی در کل جالب بود

0 ❤️

968904
2024-01-30 16:26:02 +0330 +0330

عالی بود ادامه بده

0 ❤️

968909
2024-01-30 19:18:21 +0330 +0330

fesher1978
داداش زاپ دار همون شلوار پاره پوره ها رو بهش میگن زاپ دار

0 ❤️

968910
2024-01-30 19:28:16 +0330 +0330

ادامشو بذار دیگه

0 ❤️

968913
2024-01-30 20:44:53 +0330 +0330

یکی از این کاکولد ها هم سهم ما میشه؟؟تا شاید ما هم به فانتزیمون برسیم

0 ❤️

968927
2024-01-30 22:36:00 +0330 +0330

خوشبحالت واقعا زن من پیام هامو اینجا دید نوشتم راجب نفر سوم و مدل لباس پوشیدنش که دوس دارم باز بگرده و اینا اول ناراحت شد آخر دیدم خیلی ناراحت شده مجبور شدم بگم اکانتم دست رفیقمه و الکی چت کرده بیخیال شد فقط حرفشو تو شوخی میتونم بزنم خوش به حال اونی که زنش تو این موضوع پایه اس

0 ❤️

968930
2024-01-30 22:42:05 +0330 +0330

منم با زنم راحتم. بیشتر وقتا به شماره هایی که بهش میدن. وقتی سکس میکنیم زنگ میزنیم. و همزمان با طرف اب مونو میاریم

0 ❤️

968985
2024-01-31 09:15:26 +0330 +0330

خیلی خوب نوشتی و تعریف کردی. حست رو خوب رسوندی. مرسی❤

0 ❤️

969182
2024-02-02 00:41:42 +0330 +0330

خیلی عالیه، ادامه بده، قشنگ حس خودمه

1 ❤️

969199
2024-02-02 02:01:29 +0330 +0330

عالی بود ، زودتر ادامشو بنویس

0 ❤️

969209
2024-02-02 02:39:15 +0330 +0330

عااالی بود ادامشو بذار دیگه چی شد

1 ❤️

969230
2024-02-02 05:23:52 +0330 +0330

یعنی اندام سمانه مثل منه؟

1 ❤️

969294
2024-02-02 18:19:33 +0330 +0330

عالی بود

1 ❤️

969594
2024-02-04 19:01:38 +0330 +0330

میای داستان استریت بخونی زن همه ۱۷۰ به بالاست
میری داستان گی بخونی همه سفید و گوشتین
😂😂چه خبرتونه

2 ❤️

969609
2024-02-04 22:08:12 +0330 +0330

Amir_80060422
کسی به ماست خودش نمیگه ترش داداچ

1 ❤️

970290
2024-02-10 00:35:04 +0330 +0330

داستان جالبی بود
خیلی خیالی نبود

0 ❤️

970498
2024-02-11 03:41:21 +0330 +0330

پس چرا ادامشو نمینویسی ؟

0 ❤️

971139
2024-02-15 14:02:08 +0330 +0330

یه نیم بوت پاشنه بلند که باعث شده بود کونش قشنگ گرد بزنه بیرون****
از کی تا حالا با نیم بوت کون میزنه بیرون ؟!
جقی ((((:

1 ❤️

971181
2024-02-15 18:48:33 +0330 +0330

این کاربر احمد ۹۱۳ معلومه از اون عقده ای های ازگله.زیر هر داستانی رو ببینی همین عبارت و جمله احمقانه رو نوشته.خب گوساله دوست نداری نخون.مجبورت کردن؟ ا گل خان؟ مسخره بی مزه ای اون اول بهت یاد داده این زر مفتتو همه جا تکرار کنی؟ بلد نیستی یه جملهوجدید بنویسی؟ در پای همه داستاتها فقط بلدی همینو بنویسی؟

0 ❤️

976144
2024-03-22 04:36:25 +0330 +0330

عاااااالی بود عشقا

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها