سلام خدمت دوستان عزیز حشری این داستان محتوای همجنسگرایان است
خب بهتره بگم از اونجا جا شروع که ما خونه مجردی را عوض کردیم اومدیم تو ی محله دیگه که باعث آشنایی ما با آقا هاشم بود من با سه نفر دیگه خونه گرفته بودیم که اون دوتا شیفت کاریشون شبا بود جایی که مشغول بودن به هر حال اینجوری بود ومن و این دوستم که اسمشو عرفان میزارم بیشتر باهم تنها میشد اون ی پسر که 5 سال ازم بزرگتر و به شدت زن باز بود البته بچه خوشگل هم خوشش میومد اینو بعدن دونستم و ما باهم ی سکس های نصفه نیمه باهم داشتیم که منجر به دلخوری اون میشد تا این که عرفان که زود با همه دوست می شد پای این آقا هاشم که کبابی داشت سر کوچه را به خونم باز کرد البته من اون وقت در حده سلام علیک باهاش بودم
آقا هاشم ی مرده 30 خورده ای ساله بود با ی سیبیل خیلی ردیف که معلوم بود خیلی بهش میرسه و اصلا باعث جذابیتش شده بود
اکثر شبا میومد پیشمون ی سیگار یا مشروب چیزی می زد و می رفت تا این که تو همین شبا ازم شمارمو می خاست به بهونه ی دیدن پست های برنامه لاین(اولین خاطره ماله اون زمانه) خلاصه منم خیلی عجیب نبود برام و نمیدونستم چ منظوری داره البته این که موقع خدافظی با مکث دست هامو فشار می داشت و نگه می‌داشت تو دستاش و ی مقدار منو مشکوک کرد.
خلاصه شروع به لایک کردنو این این حرفا تا ی شب که با عرفان قهر بودم و خیلی دلم پر بود از حرفایی که بهم زده بود (درک از گرایش نداشت)
خوده هاشم آقا بحث و شروع کرد و درد و دل در مورد زندگی خانوادگی و مشکلاتش خلاصه رسید به گرایش و من گفتم همنجیگرام و اونم گفت که دوست داره و ی جورایی که مثلا درکم می کنه تا بلاخره مخمو زد منم البته بدم نیومد خیلی وقت بود سکس نداشتم و همین باعث شد به ی پارتنر مطمعن اعتماد کنم چون اونم از آبروش و می‌گفت کسی نفهمه می ترسید.
دیگه کاره ماشده وقتایی که میومد کارای یواشکی (با پیچوندن عرفان) ودنبال این بودم که . خونه خالی شه تا ی شب عرفان گفت میرم خونه فامیلمون مهم. نی و منم غنیمت دونستم و بهش گفتم بیاد اونم با بساط مشروب… اومد ی کم خوردیم و حسابی داغ شده بودیم که بلند شد رفت دستشویی و رفت سمته اتاق خواب گفت تو خوابت نمیاد منم گفتم چرا اتفاقا بد جور خوابم میاد و قتی رفتم تو اتاق لامپ خاموش بود فقط نو لامپ پذیرایی از پنجره اتاق میفتاد داخل(میدونم خیلی مسخره است ولی واقعا پنجره داشت روبه حال) دیدم جلوم وایساده لخت فقط با ی شورت منم رفتم تو بغلش و شروع کردم به لب گرفتن بهترین شکل ممکن می خوردیم بوی مشروب باطعم لباش دیوووونه کننده بود لبا همو و مدام می گفت اوووف جوووون و آروم اینا را می گفت و گوش و گردنمو می خورد(قبلش حسابی به خودم رسیده بودم و حموم…) تا سرما با اشاره دست فشار داد پایین و منم بدن بی مو و ورزیدشو شروع کردم لیس زدم نوک سینه هاشو ریز گاز می گرفتم و می گفت جوووون تا رسیدم به شورت تا از روش کیره باد کردشو می خوردم یهو خودش دیگه طاقت نداشت و کشید پایین شرتشو و کیره خوش ترتشش حالا جلو صورت بود و قبلش بهش گفته بودم ساکم می زنم و کلی خوشش اومده بگد(فک کنم اون زیاد پسر نکرده بود) خلاصه گذاشتم تو دهنم وبا ولع تمام می خوردم جوری که می خواستم دیگه اوووق بزنم و خایه های سکسیشو می خوردم و رفت زیره کیرش جایی که آقایون خیلی دوست دارند لیسیده شه و منم با زبون شروع کردم به ور رفتنه باهش تا دیگه گفت کافیه و رفت ی ور خابید رو تخت منم لباسامو در آوردم و رفت خوابیدم کنارش باهم ور می رفت و می گفت دوست داری بکنمت و کی شو هی می مالید به کونم منم با حشر زیاد می گفتم آره بکن منو فقط… دوباره رفتم خوردم براش و خیسش کردم حسابی اونوم آروم آروم می کرد تو که یهو همش باهم جا رفت و من پریدم جلو ودرد شدیدی افتاد به جونم ی کم شونه هامو ماساژ داد گفت می خای ادامه ندیم گفتم نه همینجوریه بعد خوب میشه فقط آروم و کنترل شده بکن اولش درد داره اونم دوباره شروع کرد این دفعه کم تر درد داشت تا آخر که رفت توش مکث کرد و خابید کامل روم و آروم آروم تلمبه می زد عرق کاره خودشو کرده بود و کمرش حسابی سفت شده بود تلمبه می زد و شصت دستشم کرده بودم تو دهنم اونم گردنو گوشمو می خورد منم شست اونو و کلی داشت بهمون حال میداد که گفت خسته شدم و دراز کشید من رفتم این سری نشستم رو کیرش خیلی حال میدا تا حالا امتحان نکرده بودم بالا پایین می شدم و صورتشو تقریبا می شد دید که داشت کلی حال می کرد دیگه خودشم کمر می زد از رو کیرش اومدم پایین گفت داگی می خام بکنمت منم حالشو گرفتم اونم چنبره زدم رومو داشت تلمبه می زد جوری که سرم می خورد به پشتی های تو اتاق اصلا حالمون دست خودمون نبود با تمام انرژی تلمبه می زد تا این که دوباره برگشتیم به حالت اول و شروع کرد دوباره به گتییدن من با تمام انرژی جوری که خیس عرق بودیم و صدای شالاب شلوپ بر خورد شکمش به پشتم پیچیده بود ت. خ نه هم زمان با کیرمم ور می رفت یهو دیدم تند کرد حالتشو و منم داشتم میومدم دستشو از رو کیرم برداشتم اونم که اومد دوباره خوابید روم و منم همزمان آبم اومد و خیلی حال داد این خالی شدن هردومون یکم بعد از روم بلند شد خودشو پاک کرد و به منم دستمال داد…
این اولین سکسمون بود بعد این ماجرا بازم داشتیم ولی هیچی اولیه نشد فقط نمیدونم چرا یمدت طولانی ازم سرد شده ومنم واقعا دوسش دارم و بهش وابسته شدم البته اون فقط جنبه سکس رابطه را می‌دید و این برام خیلی سخت بود تا باهاش کنار اومد الانم خیلی وقته که دیگه نیست و منم نمیدونم چی کارکنم😢😢😢😢😢

اگه استقبال شد بازم می نویسم

نوشته: Jeri