از لز تا سکس

1391/09/05

سلام به همه دوستای خوب شهوانی میخوام یه خاطره براتون تعریف کنم برام هم مهم نیست که چه فکری در مورد خاطرم میکنین همینجوری عشقم کشید خاطره هام به تاریخ به پیونده.
خوب با اجازه شروع میکنم اول از خودم بگم که چه جوریم الان 18 سالمه ولی این خاطره برا 2 سال پیشه یعنی زمانی که من 16 سالم بود قدم 168 وزنم 60 سایز سینه هام هم 70 موهام بور و خیلی هم سفیدم کوسم یه خورده توپل و وسطشم صورتی کلا من هیکلم خیلی سکسیه این از مشخصات.
حالا بریم سر اصل مطلب من یه دختر خاله دارم که سن هامون تفاوت چندانی باهم نداره یعنی من 4 ماه از اون بزرگ ترم بعد به علت این که خونواده ی ما با خالم اینا خیلی صمیمی هستیم خونه امون تو یک کوچه ست من تک فرزندم ولی دختر خالم یعنی مریم یه داداش داره که ازداواج کرده مادر و پدر من کارمند ند و تا ساعت 5 بعد از ظهر خونه ما خالیه خالیه و مریم هم به خاطر اینکه من تنها نباشم هر روز میاد پیشم و ما هر روز باهم شیطونی میکنیم به خاطر همین من زیاد تو فکر سکس با پسر نبودم من و مریم خیلی به هم علاقه داشتیم و خوشبختانه خیلی هم هات بودیم ولی باز مریم از من حشری تر بود و به همین علت تا یه پسر بهش التماس میکرد شماره میدا دوست میشد ولی من تا اون موقع فقط با یه پسر دوست شده بودم که به 1 ماه نکشیده بود باهاش بهم زدم اینم بگم که ما تو یه مدرسه درس میخونیمو تو کلاس هم بقل هم میشینیم بعضی وقتا تو کلاس که خالی میشد یعنی زنگ تفریح با یکی از دوستام که اونم مثل ابجیم بود بالا میموندیم در رو از پشت چفتش رو مینداختیم و از هم لب میگرفتیم کوس های هم رو میمالوندیم میخوردی یه چند باری هم نزدیک بود بچها بفهمن که سریع جمع و جورش میکردیم خدا پدر مدیر رو بیامرزه که گفته برا در از پشت هم چفته گذاشته بود وگرنه الان … همی نجوری روزامون میگذشت تا وسطای تابستون که یه همسایه جدید اومد خونشون روبروی ما بود برای اونا آپارتمان بود برا ما ویلایی بود اون خانواده یه پسر داشتن که خیلی ناز بود اسمش هم حمید بود وقتی از تو کوچه رد میشد دخترای محل همه بهش زل میزدن چهار شونه قد بلند عین خودم سفید خوشگل دیگه… این پسر کرم انداخت تو کون من تو کون مریم هم انداخته بودا چند بار مریم بهش تیکه پروند ولی بهش پا نداد ولی من زیاد بهش محل نمیدادم ولی خیلی دوست داشتم یه روز مال من باشه که این قضایا گذشت تا مدرسه ها باز شدن من اون همزمان از در خونه میومدیم بیرون و هر روز صبح همو میدیدیم یه هفته گذشت میدیدم هی باهم چش ت چش میکنه من بعد دو سه بار چش تو چش کردن بهش نخ رو دادم که دیدم فرداش اوم دنبال مون بعد بهم گفت بریم تو یه کوچه کارت دارم بعد با هم صحبت کردیم اون گفت از اخلاقت و قیافت خیلی خوشم اومده دوس دارم که باهم بیشتر اشنا بشیم بعد شمارشو بهم داد منم گفتم باید فکرام رو بکنم 4 روز منتظرش گذاشتم اونم هروز میومد میگفت تو رو خدا امروز بهم زنگ بزن . چند هفته از دوستیمون گذشت و هر روز علاقمون به هم زیاد تر میشد که یه شب داشتم باهاش اس بازی میکردم بهم گفت فردا اجازه میدی یه بوس ازت بگیرم منم یه خورده ناز کردم بعد اوکی رو دادم بیجاره روش نمیشد بوسم کنه ولی اخر یه بوس کرد که باعث شد همون روز نو کلاس 3 نفری باهم شیطونی کنیم بعد یهئ هفته بهم گفت ایندفعه دیگه بوس نمیخواد لب میخواد منم که گفتم تو کوچه حاضر نیستم لب بدم باید بیای خونمون لب بگیری اونم که از خدا خواسته فرادش بعد مدرسه اومد خونمون ازش با یه شیر موز پذیرایی کردم که تقویت بشه خودش از موضوع خبر دار شده بود ولی خیلی استرس داشت میگفت من اولین بارمه منم اولین بارم بود ولی چون با مریم لز داشتم زیاد استرس نداشتم رفتم پیشش نشستم که بهش لب بدم دستاش رو گرفتم دیدم تفلک دستاش یخه یخه خودم برای اینکه رش یه خورده باز شه لب رو بردم رو لبش بعد دو سه دقیقه دستم رو بردم سمت کیرش و گفتمش تو مشتم اونم داشت ترسش میرخت دستاشرو گذاشت رو کوسم یه خورده بغلش کردم بهش گفتم گردنمو یه خورده بوس کنه دیگه جفتمون داغ کرده بودیم لخته لختش کردم خدم هم با شرت سوتین شدم کیرش خیلی خوشگلو ناز بود درست عین خودش متوسط بود سرش مایل به صورتی بود نه بزرگ بود نه کوچیک اول لسش زدم بعد تا ته کردم تو دهن وای لیز لیز شده بود داشتم همین جوری میخوردم که گفت سارا پاشو الان میادا منم بلند شدم هنوز از کیرش سیر نشده بودم حالا من دراز کشیدم رو کاناپه یه بار دیگه ازم لب گرفتو سراغ سینه هام سر سینه هام رو تا لیس زد سریع شق شق شدند وای داشتم از لذت میمردم اه … اه کوچولو میکردم که یواش یواش رفت سراغ کوسم یه خوردش بعد پاهم رو لیس زد انگشت هرو میکرد تو دهنش کفش رو لیس میزد من هم یه خورده لذت میبردم بعدا فهمیدم که به پا های زنا خیلی علاقه داره بعد دوباره رفت سمت کوسم با مالش سینه هام کوسم حسابی اب افتاده بود یه بعد ازچند دقیقه لیس زدن صدای اه ناله من میخواست دیوار رو ترک بده که یه دفعه کل بدنم لرزید من بی حال شدم بعد اومد لبام رو بوسید تا دوباره حال اومدم که گفت سارا چه جور میخوای ارضام کنی چون مریم تو لز هامون خیار موز… میکرد تو کونم باز باز بود هیچ ترس از کون دادن نداشتم گفتم کیرت رو بده به من یخورد خوردم که لیز بشه بعد به کونمم توف زدم یواش یواش کردم تو اخ چه حال میداد هم کوسم رو میمالید هم از کون میکرد بعد 2 دقیقه داشت ابش میومد که کشید بیرون و هم رو ریخت رو شکمم. الان هم از این کوچه رفتن و ربطمون خیلی کمرنگ شده . کاش دوباره یه کیر مثل کیر اون برا کوس و کونم پیدا بشه . الانم خیلی حشری شدم برم با مریم جون شیطونی کنم مامان باباش رفتن بیرون . بای خوشحال میشم اگه فحش ندین.

نوشته: سارا


👍 0
👎 0
56497 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

345268
2012-11-25 14:06:53 +0330 +0330
NA

حرفات پسرونس ولی جنده خوبی هستی

0 ❤️

345269
2012-11-25 14:23:30 +0330 +0330
NA

یه بارم ما بالا باشیم !

0 ❤️

345270
2012-11-25 14:25:05 +0330 +0330
NA

سلام عزیزم چرا فحش بدم داستانت هم قشنگ بودو هم اینکه منم همینطوری تقریبا دختر همسایمونو کردم دوس دارم جای خالی دوستتو برات پر کنم خصوصی بده

0 ❤️

345271
2012-11-25 14:25:19 +0330 +0330
NA

خیلی مزخرف بود
خودت می دونی که داستانت نیاز به فحش دادن بهت داره ولی من این کارو نمی کنم میسپارمت به دوستان دیگه
لز

0 ❤️

345272
2012-11-25 14:47:38 +0330 +0330

بیا برو کونده بیخودی فکر کردی از کون فیل افتادی انقدر کلاس میذاری. یه خیار چمبر دارم تو شرتم ولی عمرا عکسشم نمیدم بهت.

0 ❤️

345273
2012-11-25 16:07:46 +0330 +0330
NA

ای بابا چی بگم جای قدیمی ها خالی البته بچهای الانم خیلی دوست دارم ماهن ولی دیگه دل و دماغ نقد ندارم داستانش ای بد نبود

0 ❤️

345275
2012-11-25 17:04:49 +0330 +0330
NA

ااا بچه ها چقد نامردین خوب زحمت کشیده واسه تایپش و داستانش . خیلیم خوب بود عزیزم

0 ❤️

345276
2012-11-25 17:54:19 +0330 +0330
NA

سلام خوب بود اگر بخوایی میتونم خوب ارومت کنم مایل بودی برام خصوصی پیام بذار.

0 ❤️

345277
2012-11-25 18:01:39 +0330 +0330
NA

bet nemiad dokhtar bashi…
darzemn to asan ghalat kardi be pesare mardom tajavoz mikoni :D
aslan shahvat bar angiz nabood :|
vasate kar dash mikard abesh oomad bad yeho az oon kooche raftan ?
noch noch dastanet khub nis
tipetam khoob nabood
pesaram hasti :)

0 ❤️

345278
2012-11-25 18:05:04 +0330 +0330
NA

dar zemn kheyli ani vaghte geran bahamo hadar dadi >:P 8|

0 ❤️

345279
2012-11-25 18:21:35 +0330 +0330
NA

من مي خوام خوشحال نشي واسه همين تصميم گرفتم فحش نثارت كنم …

آخه طوله سگ جلقي . اينم داستانيه گفتي ؟؟؟؟؟

مگه اون پسره حضرت يوسف بوده كه قوم بني اسرائيل ( محله شما ) البته دختراش دنباش بودن …

جمع كن بابا اين كس شعراتو . عوضي حيفه اين 5 دقيقه وقتم كه گذاشتم داستانتو بخونم . كشتي تايتانيك با همه خدمه هاش تو كونت . كيرم تو حلقت …

عصاي بابا بزرگم همينجوري صاف تو كونت …

خوشحالم كه فحش دادم . باي باي باي دوست پسرم حسن سيبيل منتظره تا باهاش لز برم … اه اه اه

0 ❤️

345282
2012-11-26 01:53:51 +0330 +0330
NA

اونقدر از دوست پسرت و زیباییهایش تعریف کردی که طلبه شدم بجای تو اونو بکنم:))
چون گفتی فحشت بدیم ناراحت میشی پس فش نمیدم.ولی بالاغیرتا تو هم این لطف منو جبران کن.هوس فنچ کردم بدجور:))

هر چند که از نوع نگارشی که داشتی حدس میزنم که خودت یه پا کونی…حالا چرا رفتی تو جلد دختر الله اعلم

0 ❤️

345283
2012-11-26 02:17:26 +0330 +0330
NA

amu narini ab qate :-D

0 ❤️

345284
2012-11-26 06:03:36 +0330 +0330
NA

به جان فلانی که تو یک پسر جلقی هستی. خودت خوب میدونی که چی میگم.
نکته: موندم چرا همه کوس ها صورتی و همه کیرها سفید وبزرگه. کیربزرگ یعنی کیر خانواده حسن سیا که چهل سانت به بالاست. نه کیر سفید و ۱۲سانتی

0 ❤️

345285
2012-11-26 08:32:03 +0330 +0330

هوراااااااااااااااااااااااااااا …

0 ❤️

345287
2012-11-26 11:52:34 +0330 +0330

میخای آشنا شیم؟

0 ❤️

345288
2012-11-26 16:40:28 +0330 +0330
NA

پسرا میگم طرف پسره زیاد توجه نکنین
دختره هم باشه جندست دیگه اینقدر خواهش و تمنا نداره که
داستان هم کمی تا قسمتی کیری بود

0 ❤️

345290
2012-11-30 12:28:25 +0330 +0330
NA

جالب بود اگه یکیو میخوای من هستم بهم پیام بده

0 ❤️

345291
2014-09-06 07:39:07 +0430 +0430
NA

فکر نکن داستانت جالب بود مادر جنده
اینایی که می گن جالب بود کون خیاریت می خوان

0 ❤️