امید پسر همسایه (۲)

1402/12/25

...قسمت قبل

قسمت قبل…

نظراتتونو تو قسمت پیش خوندم و باید بگم از کاری که انجام دادم پشیمان نیستم
اگر به ما ارزشی میگید ، ما کاری به زندگی نکبت شماها نداریم
خوبه شماها که ارزشی نیستید …
بماند
قسمت دوم

رسیدیم جلو آپارتمان و کلید انداختم و رفتیم تو ، امید اولین مردی بود که تو غیاب شوهرم میومد ، دیگه برا پشیمون شدن دیر شده بود وارد خونه که شدیم امید با کلید در رو قفل کرد و گذاشت رو قفل موند ، گفت اینجوری اگر کسی بیاد نمیتونه از اون طرف در رو باز کنه
دوباره بغلم کرد و لباشو گذاشت رو لبام آخ که چقدر خوب میخورد مرتضی هیچ وقت این کارها رو نمیکرد ، فقط یه بوس کوچیک از لبهام میگرفت
همونجور که تو بغل امید بودم مانتومو باز کرد و در آورد
روسریمم باز کرد ، با دیدن موهام و بدنم سوتی کشید و ازم تعریف کرد
نمیدانم واقعی بود تعریفش یا اینکه میخواست تا چند لحظه دیگه منو بگاد اینجور گفت
امید نشست رو مبل و یهو انگار که چیزی یادش اومده باشه اسممو پرسید
-ناهیدم
-اسمتم مثل خودت قشنگه
-چیزی میخوری ؟
-آره ، پستوناو کصت
با شنیدن این حرفش انگار یه چیزی تو وجودم حرکت کرد تا رسید تو کصم
داشتم خیس میکردم
-میایی تو بغلم ؟
رفتم سمتش و نشستم رو پاهاش و دوباره مشغول لب گرفتن شدیم
آه که چقدر عالی می خورد دوباره دستشو گذاشت رو پستونم و شروع کرد به مالیدن
بعد مدتی دستشو از زیر تیشرتم کرد تو ، کرستم رو بالا داد و پستونامو میفشرد
همون جور که رو پاش بودم حس کردم کیرش داره بلند میشه
امید لبامو ول کرد و تیشرتمو در آورد و بعدش کرستمو باز کرد
با دیدن پستونام با دهنش شروع کرد به میک زدن و مالوندن پستونام
آهم در اومده بود ، خیسی کصم بیشتر شده بود ، واقعآ جفتمون رو ابرا بودیم امید با دستاش منو محکم گرفت
-تخت خوابت کجاست کص خانم ؟
-اون اتاق چپیه
معلوم بود امید مرد قویی هست ، مثل پر کاه بلندم کرد و همونجور که تو بغلش بودم رفت سمت اتاق خواب و انداختم رو تخت
سریع پیرهنشو درآورد ، تنش مو داشت و البته کمی شکم داشت
امید دکمه شلوارمو باز کرد و شورت و شلوارمو باهم کشید پایین و با دستش کصمو مالید
-چقدر خیس کردی خودتو دختر!
چیزی نگفتم ، امید پاهامو باز کرد دهنشو گذاشت رو کصم و با زبونش شروع کرد به لیسیدن کصم
نالم دراومد و مثل مار پیچ و تاب میخوردم ، امید لای کصمو باز کرد و زبونشو کرد تو سوراخ کصم
چه حس خوبی بود ، همینجور که امید کصمو لیس میزد ارضا شدم
امید اومد بالا و بغلم کرد
-دوست داشتی عزیزم ؟
با بیحالی گفتم خیلی
امید شروع کرد شلوارشو در اورد ، شورت پاش نبود و کیرش مثل فنر افتاد بیرون
واییی چقدر بزرگ و کلفت بود ، انگار سه برابر کیر مرتضی بود
-ناهید ، میخوری برام ؟
یاد شاشیدنش افتاد
-برو بشور بیا
-نترس نشاشیدم ، حمام بودم ، تمیزه
بلند شدم و اومدم پایین ، کیرش مثل برج بلند بود و محکم ، اولین بار بود که میخواستم برا کسی ساک بزنم ، به لطف کدو ها ، ساک زدنو بلد بودم
کیرشو کردم تو دهنم و شروع کرد، میک زدن و در میاوردم و لیس میزدم
، چقدر کیرش خوب بود ، ۵دقیقه ای براش ساک زدم از ترشحی که از کیرش در میومد رو لیس زدم ، بد نبود امید آه میکشید ، ازم خواست 69 بشیم
لیسیدنش دیوانم کرده بود ، اصلآ نمیخواستم این لحظات تموم بشه ، انگار عشق زندگیمو پیدا کرده بودم ای کاش امید شوهرم بود نه مرتضی
داشتم برا امید ساک میزدم و امید هم داشت کصمو میخورد ، واقعآ حال خوبی داشتم ، امید شروع کرد انگشتشو تو کصم میچرخوند
واییییییی تا حالا اینجوری تجربه نکرده بودم تو دلم مرتضی رو لعنت میکردم که هیچی از سکس سرش نمیشد
برای بار دوم هم ارضا شدم و کیر امید هم مثل سنگ شده بود
با این که بی حال بودم ولی کصم کیر میخواست آروم از بغل امید اومدم پایین ، امید منو چرخوند و بغلم کرد
کیرش همینجوری به کصم میخورد امید بلند شد و پاهامو باز کرد و کیرشو روی چاک کصم حرکت میداد و یهو کرد تو کصم
آتیش گرفتم و جیغی زدم ، کیرش واقعآ برای کصم بزرگ و کلفت بود
امید یه مدت صبر کرد و بعدش شروع کرد به تلمبه زدن
تا حالا تو سکس اینجوری لذت نبرده بودم واقعا لذت عجیبی داشتم ، آه و نالم در اومده بود
امید پاهامو بالا گرفت روم خوابید و همونجوری که تلمبه میزد لبامو میخورد و با دستاش با پستانهام بازی میکرد ، همین کاراش باعث شد که برای بار سوم ارضا بشم

ادامه دارد…

نوشته: ناهید


👍 28
👎 9
53701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

975235
2024-03-15 23:46:35 +0330 +0330

زودتر بنویس فاحشه

0 ❤️

975273
2024-03-16 02:00:51 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کیر ندیده بدبخت

0 ❤️

975284
2024-03-16 04:38:29 +0330 +0330

موندم کیه میاد لایک میده به این حجم از کس شعر
اولشم که به همه توهین کرد
دیوثه مادر عمومی

3 ❤️

975291
2024-03-16 05:03:33 +0330 +0330

نوشه جانت اگر شوهر اینطوری ارضات میکرد اینطوری نمبشدی منم با یکی مثل خودت بودم

0 ❤️

975301
2024-03-16 06:21:45 +0330 +0330

افرین

0 ❤️

975315
2024-03-16 10:52:18 +0330 +0330

یه نکته خیلی جالبه تو این داستانهای خیانت،،انگار فقط مردای کیر کوجیک و شل کمر زن میگیرن،و کیر بزرگها و کمر سفتها مجرد میمونن که زن اونارو بکنن،،واقعا دقت کردید؟؟!!

6 ❤️

975335
2024-03-16 16:38:53 +0330 +0330

منتظر قسمت جدیدت هستیم جنده

0 ❤️

975350
2024-03-16 22:21:33 +0330 +0330

ناهید جون میشه به منم بدید یه حالی هم من از کس و کونت بکنم گناه دارم

0 ❤️

975417
2024-03-17 02:38:51 +0330 +0330

چه اسم قشنگی … امید … 😍 😍 😍

0 ❤️

975534
2024-03-17 19:41:18 +0330 +0330

حتما شوهر جاکش ات هم مثل خود جندت بسیجیه! تو قسمت بعد از کون دادن شوهر کونیت به امید هم بنویس!

1 ❤️