اولین آغوشش...

1395/05/06

سلام دوستاناین خاطره مربوط میشه به 3 سال پیش. آرش یکی از همکارام بود که باهاش نسبت به بقیه صمیمی تر شدم. زمانیکه از شرکت رفتم همچنان با هم ارتباط داشتیم.گاهی میرفتیم بیرون و گاهی به هم زنگ میزدیم. در همین حد بود رابطمون. بعد از مدتی به هم وابسته تر شدیم .همیشه میگفت که دوستام بهم میگن چرا به پری پیشنهاد دوستی نمیدی و با این حرفا میخواست نظر منم بدونه.منم همیشه خودمو میزدم به خنده و مسئله رو جدی نمیگرفتم.ازش بدم نمیومد اما نمیدونستم دوسش دارم یا نه. تا اینکه یه شب اسمس داد و بهم گفت دوستم داره.فردا صب زودم زنگ زد بهم و گفت بیا بریم بیرون تا راجع بهش حرف بزنیم. شب رفتیم بیرون و به هم متعهد شدیم و قرار شد یه مدتی با هم دوست باشیم تا بعد اگه اوکی بودیم جریانو جدی کنیم. آخه کامل طی این چند سال همو میشناختیم فقط وارد رابطه نشده بودیم.رابطمون خیلی قشنگ و عاشقانه بود. کم کم پیش میرفتیم و اکثر مواقع میرفتیم بیرون.تا اینکه یه روز دعوتم کرد خونش. خودش تهران تنها زندگی میکرد. یه روز جمعه بود. اواخر زمستون…اسفند ماه. بهم گفت نهار بیا پیشم. منم مامانم اینا رفته بودن بیرون. از صبح دوش گرفتم و آرایش کردم و حاضر شدم. موبایلمو گذاشتم توی جیب پالتوم.اما لحظه اخر دیدم سرد نیست و یه سوئی شرت پوشیدم.در خونه رو که بستم دیدم گوشیمو جا گذاشتم. خونشو بلد بودم چون قبلا هم با بچه ها رفته بودم اونجا دور هم مشروب میخوردیم و خوش بودیم. واسه همین راه افتادم.با بی ار تی رفتم که بخاطر نماز جمعه مسیر طولانی شد و خلاصه حسابی دیر رسیدم. زنگو که زدم گفت کجاییییی… درو باز کرد.سریع رفتم بالا.تا وارد خونش شدم بغلم کرد و گفت دو ساعته دلم داره جوش میزنه که کجایی…و شروع کرد بوسیدنم. نهارمونو خوردیم و بعدش تخته بازی کردیم. من دراز کشیده بودم کف خونه.گفت بیا بریم روی تخت دراز بکش و گفتم باشه. بغلم کرد و بردم روی تخت و شروع کردیم لب گرفتن. خیلی با هوس لبای همو خوردیم.خیلی طول کشید. قرار خاصی نداشتیم که چیکار کنیم. فقط بهم گفت تا هر حدی که تو دوست داشته باشی من پیش میرم.منم گفتم باشه پس سکس کامل نباشه. گفت اوکی. بعد شروع کرد گردنمو زبون زدن و لاله گوشمو میخورد. کم کم بلوزمو در اورد و سینه هامو زبون میزد.اجازه گرفت و سوتینمو باز کرد. سینه های من 75 هست و قلمبه.همش میگفت چقد خوشگلن…و شروع کرد با ولع مکیدنشون.منم خمار شده بودم و حال میکردم.نوک سینمو گاز گاز میگرفت و لیس میزد. با دستش اون یکی رو فشار میداد. بعد شلوارمو در آورد. یه شرت پوشیده بودم که پشتش عکس عروسک بود و خیلی با نمک بود. گفت چه خوشگله شورتت.بعد من تی شرتشو در اوردم. دوست داشتم گرمای تنش روی تنم حس کنم. سینش بماله به سینه هام.باز لب گرفتیم. کم کم رفت پایین و با زبونش نافمو قلقلک داد بعد پاهامو باز کرد و گفت وای چقد خوشگله…و دستشو گذاشت روی کسم و چوچولمو مالید. خیس خیس شده بودم و چشمام مثه مستا بود. مستش شده بودم…دوسش داشتم و حالا در اختیارش بودم. کسمو یکم مالید و بعد شروع کرد خوردنش. زبون میزد و چوچولمو میمالید… تا بهش گفتم کافیه. گفتم بخواب نوبت منه. شلوار و شورتشو در آوردم.کیر خوشگلی داشت. اندازش متوسط بود. شرکع کردم با زبونم سرشو لیس زدن.چشماشو بسته بود و آه میکشید.براش حسابی خوردم.کیرش حسابی بزرگ شده بود. من اپن بودم و میدونست اینو… بهش گفتم میخوامت… اومد روم و ویرشو میمالید در کسم.دیوونه شده بودم.قلبم داشت میترکید توی سینم. دستمو کردم لای موهاش و گفتم بکنم. گفت مطمئنی؟ گفتم اره… سینشو چسبوند به بدنم و ازم لب گرفت… داشتم لباشو میخوردم و سفتی کیرشو در کسم حس میکردم که تا ته کرد تو… یه آآآآه عمیق کشیدم. دیگه حالمونو نمیفهمیدیم. تند تند تلمبه میزد و قربون صدقه هم میرفتیم. پاهای باز بود و داشتم بهش کس میدادم…بهترین حس دنیا.اونم به حالت نشسته کیرشو کرده بود تو کسمو تلمبه میزد.صدای آه و اوهمون بلند بود که یهو من هی گفتم بکنم…تندتر تو رو خدا بکن عشقم.دستشو گذاشتم روی چوچولم.برام مالید و همزمان تند تند تلمبه زد تا جیغم رفت هوا و بدنم لرزید.کمرمو هی بالا پایین میبردم کیرش در اومد از تو کسم…قلبم تند تند میزد.گفت جوووون عشقم ازضا شد…ازم لب گرفت و کنارم خوابید تا یکم آروم شدم.گفتم حالا نوبت تواه گفت سگی بخواب.سگی شدم و کیرشو کرد تو کسم.با اینکه ارصا شدم حسی نداشتم زیاد اما برا اینکه حال کنه آه و اوه میکردم.تند تند تلمبه میزد. عاشق کونم بود.یهو گفت آبم داره میاد.گفتم جوووون عشقم ابتو خودم میارم. کونمو عقب جلو کردم تا یهو کیرشو کشید بیرون و آبشو ریخت روی کمرمو از حال رفت خودمونو تمیز کردیم و تو بغل هم خوابمون برداین خاطره بود و کاملا واقعی. از این چرت و پرتا هم بلد نیستم که بگم آبم اومد و ده بار ارصا شدم و اینا… امیدوارم خوشتون اومده باشه.اسما هم ساختگی بودنوشته: پری


👍 4
👎 1
8119 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

550601
2016-07-28 22:09:12 +0430 +0430

biaa ba ham do0st beshiiim khobe haaaa
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
che ghashang rafti ko0s dadi valla gf haye ma ke aslaan balad nistaaan
aslaan be z0or miyan biro0n

0 ❤️

550665
2016-07-29 14:40:27 +0430 +0430

ایول، آورین آورین عالی بود

0 ❤️