سلام به دوستای گل شهوانی.اسمم هانیه(مستعار).قدم 164.وزنمم 55.19 سالمه.

تابستون پارسال بود که با دختر عمم آیدا کلاس زبان ثبت نام کردیم.کلاس فوق العاده ای بود و استادمونم واقعا با معلومات بود.با چند تا دختر دیگه 12 نفر بودیم تو کلاس.امیر(مستعار)29 سالش بود و چهره ی جذابی داشت.قد بلند بود و خوش قیافه.از همون اول که دیدمش یه جورایی حواسمو پرت کرد.بیشتر بهش فکر میکردم.قبلنا با چند نفر دوس بودم و سکس باهاشون فقط در حد حرف بود.میونه ی خوبی با سکس قبل از ازدواج با جنس مخالف نداشتم.ولی چند بار با یکی از دوستام لز میکردیم.دختر شهوتی هستم ولی نه اونقد که خودم آبروی خودمو ببرم.بیشتر فیلم میبینم و با خودم ور میرم.تقریبا یک ماهی از کلاس گذشته بود و یه کتاب مون تموم شده بود.در به در دنبال کتاب بعدی بودیم.تقریبا همه ی بچه بچه ها پیدا کرده بودن.یکی دونفرمون مونده بود.منم پیداش نکردم و تصمیم گرفتم به خود امیر زنگ بزنم تا اگه کتاب داره بهم بده.شمارش روی کارتی بود که به هممون داده بود.زنگ زدم و بهش گفتم و گفت که کتاب اضافی داره و میتونه بهم بده.وقتی میخاستم قطع کنم بهم گفت که خیلی خوشحال شده بهش زنگ زدم و از این حرفا.

یه چند وقتی گذشت و امیر که مدام بهم زنگ میزد یبار بهم پیشنهاد دوستی داد و منم چند روز بعدش قبول کردم.از همون روز اول دوستیمون حرفای سکسی من و امیر شروع شد.واقعا شهوتی بود و نمیتونست خودشو کنترل کنه.بهم گفت که از اندامم خیلی خوشش اومده.واقعا تعجب نکردم.چون چند بار حتی پسرای فامیلمونم بی پرده از اندام وکونم تعریف کردن.کونم خیلی گنده و برجستس.ینی وقتی یه لباس تقریبا تنگ میپوشم قشنگ تو چشمه.چند بار بهم پیشنهاد سکس داد قبول نکردم.آخرشم بهم گفت که تو که دوستمی باید نیازمو بر طرف کنی و ازاین حرفا و منم خر شدم و قبول کردم.قرار شد فرداش دوساعت زود تر از کلاس بره آموزشگاه و منم پشت سرش برم و تا شروع کلاس با هم سکس کنیم.خدا شاهده خیلی میترسیدم.تجربه ی اولم بود.رفتم حموم و یه صفایی به خودم دادم و امیر اس داد گفت رفته.منم به بهانه ی کتابخونه زود از خونه زدم بیرون و به مامانم گفتم که از کتابخونه میرم آموزشگاه.

رسیدم امیر درو باز گذاشته بود و من رفتم تو و درو قفل کردم. همین رسیدم بهش و خودم و اونو تنها دیدم تپش قلبم زیاد شد.رفتیم تو آشپزخونه ی آموزشگاه.جای خوب و بزرگی بود.فهمید ترسیدم به بهانه ی آروم کردنم دستشو گذاشت رو قلبم و کم کم میمالید رو سینم.هیچ عکس العملی نشون نمیدادم.نمیخاستم اول من شروع کنم.یه نگاه تو چشام کرد و لباشو چسبوند رو لبام.داغ شدم و بعد از چند ثانیه منم همراهیش کردم.دستشو انداخته بود پشت کمرم و از پایین کسمو محکم فشار میداد رو کیرش.لبامو اونقد محکم میخورد که حس کردم کبود شدن.سریع دکمه ی مانتومو باز کرد و درش آورد.یکم از روی لباسم سینه هامو مالید و بعدش تو یه حرکت تیشرت و سوتینمو از تنم کشید بیرون.دیگه منم مثه خودش شده بودم.دستمو کردم تو شلوارش و کیرشو گرفته بودم و میمالوندم.منو چسبوند به دیواری که پشتم بود و یه نگاه به نوک صورتی رنگ سینه هام کرد و محکم یکیشو کرد تو دهنش.لباش.نفش گرمش.سینه هام.همش با هم قاطی پاتی شده بود و دیونم میکرد.درازم کرد رو زمین و شورت و شلوارمو کشید پایین.کسمو یجوری میخورد که داشتم از حال میمردم.زبونشو از تهش میکشید میاورد بالا.همشو کرد تو دهنش و مکید.اونقد مکید که همه ی کسم قرمز شد.منم که همش آخ و اوخ میکردم و امیر بیشتر جری تر میشد.واااای امیر بخورش.امییییییر.پا شد زیپ شلوارشو کشید که کیرش سیخ افتاد بیرون.فشارم رفت بالا.همشو کردم تو دهنمو زبون میزدم.سرشو میمکیدم.امیر که داشت میمرد.یکم تو دهنم تلمبه زد و کیرشو کرد تو حلقم که نفسم بند اومد.هانی بسه.بس کن میخام بکنم تو کونت.درازم کرد افتاد روم و یه تف انداخت رو کسم و کیرشو مالید بهش.یر کیرشو میکشید رو کسم و من آه آه میکردم.لبای کسمو از هم باز کرد و کیرشو گذاشت وسطشون و خودش افتاد رو سینه هام.یکم دیگه منو عین یه جوجه گرفت تو بغلش و برم گردوند.کونمو باز کرد از هم و سرشو گذاشت لاش و یکم بو کشید.بعدش یه تف انداخت روشو انگشتاشو یکی یکی کرد توش تا باز شه.یکم که جا باز کرد کیرشو کرد تو دهنم تا خیسش کنم و بعد آرو آروم کرد تو کونم.نفسم بند بود.یه جیغ از درد کشیدم که امیر دستشو گذاشت جلوی دهنم و سرعتشو زیاد کرد.داشتم از درد و لذت میمردم.ولی دست امیر جلوی دهنم بود و نمیتونستم جیغ و آه بکشم.امیر تند تند میزد و کیر و خایه هاش شلپ شلپ میخورد رو کونم.آآآآااااه هانی.آخ من کستو بخورم.هانی کونت گشاد شد.هانی کیرم دهنت بیشرف.اینارو میگفت و میکرد.منم که دهنم بسته بود و نمیتونستم ابراز وجود کنم!امیر یه آه خیلی بلند کشید و تند تند کرد که فهمیدم آبش اومده و بدون اینکه از من بپرسه همه ی آبشو خالی کرد تو کونم و درش آورد.یکم قبل از امیر منم ارضا شده بودم و همه ی کسم خیس بود.امیر دستشو از دهنم برداشت.کیرشو مالید رو آبم و دوباره گذاشت لا کسم.گفتم روانی چرا دهنمو گرفته بودی.خندید و لبامو خورد و فقط گفت:عزیزممممممم!بعد از اون سکس رفتار امیر عوض شد.باهام سرد شد و من تازه فهمیدم امیر هر روز با یکی دوست میشه و بعد از یبار سکس ولشون میکنه.اون کثافت روحمو آلوده کرد در حالی که من دوسش داشتم. ببخشید اگه طولانی شد

نوشته:‌ نارگون