اولین سکس من با فاطیما

1401/11/06

دوستان سلام
من آریا هستم و یه مدت با اکانت Gentelman.sexy و bokone.gorgani زیر داستان ها کامنت میذاشتم .
سنم ۳۴ سالمه و بدن پر مو و پشمالویی دارم . از لحاظ تیپ هم معمولا خوش پوش هستم و به پوشش و تیپم اهمیت میدم.
اگر از قد و وزنم بخوام بگم تقریبا ۱۶۸ سانت و ۷۰ کیلو هستم
کیرمم حدوداً ۱۷ ساند و قطر ۷ سانت ، که عکسش تو پروفایلم بود

پیش نویس :
فکر میکنم از ۱۷-۱۸ سالگی تا الان تقریبا همه ی داستان های سکسی رو خوندم
از لوتی بگیر تا شهوانی
راستیتش سکس هم زیاد داشتم از دوست دخترهای دوران مجردی که داشتم بگیر تا خاله و دخترعمو و ۲بار ازدواج ناموفق که کلا نابودم کرد ولی هربار که قصد کردم داستانشونو بنویسم پشیمون شدم
امشب شروع کردم به نوشتن و اگه نظرات مناسب باشه ادامه میدم.
سعی میکنم همه حقایقی که اتفاق افتاده رو بیان کنم ولی خب اگر در حین نوشتن موضوعی از دستم خارج شد شما به بزرگی خودتون ببخشید.

اولین داستانی که تقدیم به شما منتقدان عزیز میکنم داستان اولین دیدار و اولین سکس من و فاطیما که تقریبا از اواخر سال ۹۹ شروع شد.

اگر اشتباه نکنم بهمن سال ۹۹ بود از ازدواج دومم تقریبا ۲سالی میگذشت و یه شب بعد از اینکه خانومم خوابید رفتم با گوشی یکم ور برم که تو اینستاگرام یه اکانت عجیب و غریب به چندتا از استوری هام ری اکشن نشون داد و من بعد از چندبار بهش پیام دادم و شروع کردم به صحبت کردن باهاش
خودشو فاطیما معرفی کرد که تقریبا ۹ سال ازم بزرگتر بود و شوهرش به علت کرونا فوت شده بود ، البته قبل از فوت شوهرش از هم جداهم شده بودند ، ۲ تا بچه داشت و بچه ها از طرف خانواده شوهرش اجازه نداشتند با مادرشون ملاقات کنن و این بهونه ای شد برای شروع صحبت کردن ما با هم و پس از چند روز چت کردن و راهنمایی کردن مراحل قانونی و این کسشرا تونستم راضیش کنم که همدیگرو ببینیم.
چون بعد از جدایی با پدر و مادرش زندگی میکرد به بهونه ی کارای بانکی از خونه بیرون زده بود و قرار گذاشته بودیم که خیلی کوتاه همدیگرو ببینیم.
نزدیکای ساعت ۱۰ بود که من به بانک مورد نظر رسیدم و چون بانک در شهر دیگه بود و از شهر ما کمی فاصله داشت من زودتر رسیدم و منتظر موندم تا برسه. وقتی برای اولین بار دیدمش اصلا بهش نمیخورد که ۹ سال ازم بزرگتر باشه . با یه چهره خندون و جسه ی ریزه میزه ، از اون بدن های بغلی که من همیشه دوست داشتم.
رسید دست داد و کمی باهم صحبت کردیم ، خلاصه کارای بانکیشو انجام داد و بهش گفتم بریم یه دور بزنیم ، ماشینشو پارک کرد و سوار ماشین من شد و منم حرکت کردم سمت تفرجگاه جنگلی که به خاطر کرونا بسته بودند ، انداختم تو خیابون های خلوت اون شهر چون تقریبا کل کوچه پس کوچه های استان رو بخاطر شغلم یاد داشتم . خلاصه رسیدیم به یه جای خلوت و بهش اشاره کردم بیاد تو بغلم ، همونجا تا اومد تو بغلم لب رو چسبوندم و شروع کردیم به لب بازی ، همزمان با دستم با سینه هاش بازی میکردم که یکم حشری بشه. تو حین لب بازی (علاوه بر اینکه استرس داشتم که گشت پلیس و یا افراد گذری داستانی نشه مدام در حال چک کردن اطراف از پنجره های ماشین و آینه بودم.) دستشو گذاشتم رو کیرم که دستش بیکار نباشه و اونم آروم آروم از رو شلوار کیرمو ماساژ میداد که دیگه طاقت نیاوردم و کمربند و دکمه شلوار رو باز کردم و بهش اشاره کردم بخوره ، از پیش آبی که اومده بود یکم کیرمو خیس کرد و شروع کرد به ساک زدن که بخاطر حس استرس و شهوت فراوان زود آبم اومد و تو دهنش خالی کردم و سریع تو دستمال کاغذی خالی کرد .
بعد واسه اینکه تو ذوقش نخوره بهش گفتم خب من که ارضا شدم بیا یذره کس تورو بخورم که تو هم ارضا بشی و قبول کرد. به سختی شلوارشو که از این شلوار چرم های تنگ بود رو دادم پایین و چشمم به جمال کس صاف و شیو شدش روشن شد ، یه ذره خوردم و نزدیک ارضا شدن بود که گوشیش زنگ خورد و مجبور شدیم داستان رو تموم کنیم که برگردونمش سمت ماشینش.
خلاصه اونروز گذشت و چت کردن ما با هم رنگ و بوی جدیدتری گرفت
شده بود مملو از سکس چت و خوردن و … تا اینکه یه روز زنگ زد که من با خانوادم دعوا گرفتم و الان وسایلمو جمع کردم اومدم بیرون.
گفتم جایی داری بری ؟ گفت نه
منم بهش آدرس خونه مادرمو دادم که خالی بود و مادرم هم به علت بیماری مادربزرگم رفته بود شهرستان و حالا حالاها مطمئن بودم کسی مزاحم نمیشه.
خودم هم سریع رفتم که بتونم اونجا مستقرش کنم.
بعد از رسیدن و جابجا کردن وسایل البته با در نظر گرفتن نکات ایمنی که یه وقت همسایه ها به گوش خانومم نرسونن ، چایی رو ردیف کردم و نشستیم رو مبل کنار هم که با هم کمی صحبت کنیم. حین صحبت کردن زد زیر گریه و خودشو چسبوند به من و شروع کرد از زمین و زمان و روزگار گله کردن که منم بغلش کردم و یواش یواش کمرشو ماساژ میدادم.
خلاصه کنم همین ماساژ تبدیل شد به لب بازی و لخت کردن همدیگه
بعد از اینکه بافتشو درآوردم سینه های کوچیکش زیر سوتین سکسی مشکی خود نمایی میکرد ، یواش یواش از لب رفتم سمت لپ ، بعدش گوشش و بعد از گردنش بوس ریز میزدم و میومدم سمت سینه و شکمش
سوتینشو باز کردم و سینه سمت راستشو شروع کردم به خوردن و همزمان با نوک سینه چپی بازی میکردم بعد چند دقیقه جای دهن و دستم رو عوض کردم و فاطیما صدا و ریتم نفس کشیدنش تغییر کرده بود و داشت با دستش سرم رو نوازش میکرد.
بغلش کردم و بردمش تو اتاق خواب گذاشتمش رو تخت ، همونجوری که به خودش ممیپیچید شلوار و شرتشو باهم از پاش در آوردم و رفتم سراغ خوردن کس نازش ، که دیگه آه و ناله های فاطیما در اومده بود.
کسشو میخوردم و با انگشتم با چوچولش بازی میکردم که قشنگ به اوج برسه که دیدم با لرزیدن شدید و سفت کردن پاش دور سرم ارضا شد و بعد از چند دقیقه بی حالی تازه حالش جا اومده بود که بهم گفت تو هنوز لباس تنته !!!
که بلند شد و گفت نوبت منه
اول هودیمو از تنم درآورد و بعدش شلوارم و از پام درآورد
من خوابیدم رو تخت و فاطیما شروع کرد به ساک‌زدن ، با زبونش زیر تخممو میخورد و با دستش مثل جق با کیرم بازی میکرد ، بعد یواش یواش سرکیرمو بوس کرد و لبای نازشو دور کلاهک کیرم گذاشت و یذره یذره کیرمو تا ته تو دهنش داخل برد.
بعد از چند دقیقه ساک زدن احساس کردم دارم ارضا میشم بهش گفتم بسه دیگه نخور که الان کارمون نصفه نیمه میمونه و به جفتمون ضدحال میزنه.
از رو تخت بلند شدم خوابوندمش رو تخت و رفتم روش
جوری کیرمو تنظیم کردم که دقیقا روی چاک کسش بیوفته و چندبار با همون خیسی آب دهنش و کس آب انداختش بالا پایین کردم
بلند شدم و با دستم کیرمو گرفتم و چندتا ضربه با کیرم به کسش زدم و سر کیرمو لبه واژنش گذاشتم و بالا پایین میکردم تا تشنه کیر بشه.
پاهاشو دور کمرم قفل کرده بود و زمانی که کیرم لبه واژنش بود فشار داد و کیرم کامل رفت تو کس داغ و تنگش.
چون اولین بار بود کیرم داخل کسش میرفت تو چهرش درد رو دیدم اما انقدر حشرش بالا بود که به روی خودش نیاورد.
کیرم داخل کسش بود و شروع کردم تلمبه زدن ، اولش یواش یواش میزدم که هم ترشح زیادتر بشه و هم اینکه تا جا باز کنه کمتر درد بکشه و وقتی دیدم دیگه چشماشو‌بسته و داره لبشو گاز میگیره خوابیدم روش و سرعت تلمبه زدن رو بیشتر کردم ، تا جایی که احساس کردم برای بار دوم ارضا شد.
بهش گفتم برگرده و به شکم بخوابه وقتی برگشت کیرم از آبش کاملا سفید شده بود و از پشت کیرمو کردم داخل کسش
چون دیگه راهشو پیدا کرده بود راحت رفت و حدودا ۱۰-۱۵ دقیقه ای تو این پوزیشن بودیم و بعدش بهش گفتم همونجوری داگ استایل بشه و با دستم کمکش کردم که بلند بشه و همونجوری که کیرم تو کسش بود پوزیشن رو به داگ استایل تغییر دادیم و ادامه تلمبه زدن ، نقطه ضعف من تو پوزیشن ها هم همینه ،تا حدود ۱۰ دقیقه که داشتم ارضا میشدم بهش گفتم کجا بریزم گفت همون تو! گفتم حامله نشی کار دستم بدی که گفت اورژانسی میخورم.
گفتم خب پس الان کستو‌ بمال که من دارم ارضا میشم و اونم شروع کرد که مالیدن کسش و از سرعت زیاد دستش متوجه شدم نزدیک ارضا شدنش برای بار سومه ، که دیگه منم سرعت تلمبه زدنمو بیشتر کردم و همزمان با هم ارضا شدیم.
معمولا بعد از داگ استایل و ارضا شدن با یه فشار کوچولو به کون طرف بهش میفهمونم که همونجوری دراز بکشه و بغلش میکنم و کیرمو در نمیارم تا زمانی که خودش تو کس بخوابه و بیاد بیرون.
بعد از چند دقیقه که نفسمون بالا اومد کلی از هم با لب و بوسه تشکر کردیم و من سریع لباسامو پوشیدم و خداحافظی کردم و فاطیما همونجوری لخت رو تخت خوابید.

راستی چایی هم یادمون رفت بخوریم !!!

حدودا ۱ هفته خونه مامانم بود و کار من تو این یک هفته شده بود صبح سکس با فاطیما و شب سکس با خانومم که به صورت رسمی خشک شده بودم دیگه.

اولین داستان من اینجا به پایان میرسه و امیدوارم تونسته باشم کیراتونو راست و کستونو خیس کنم و به شدت مشتاق خوندن نظرات شما عزیزان هستم.
بازخورد این داستان برای ادامه دادن داستان های بعدی به شدت حائز اهمیته
دوستتون دارم

نوشته: آریا


👍 4
👎 11
34901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

912223
2023-01-26 02:07:58 +0330 +0330

همون اولش خواستی بگی قدیمی هستی و سابقه داری .
خوب به تخمم 😂

1 ❤️

912226
2023-01-26 02:22:01 +0330 +0330

یعنی خواهری برادری هیشکی نداشتی که به خونه مادرت سر بزنه یه هفته اون زنه رو نبینه؟؟؟؟بعد چطوری به یه غریبه اطمینان کردی ۱ هفته اونجا بود؟؟؟؟یجورایی افسانه ای بود

2 ❤️

912235
2023-01-26 03:18:13 +0330 +0330

خوب بود همشهری کیرت مستدام

1 ❤️

912256
2023-01-26 08:36:42 +0330 +0330

خب بلاخره داستان ما هم منتشر شد
رادین جان تخمت مستدام 😁
امیر جان بنده تک فرزندم 😉 معمولا یادم نمیاد که مشکل مکان داشتته باشم
مرسی امیر گرگانی ❤️
احمد جان مشکلی نیست میتونی شما اینجوری فکر کنی عزیزم

0 ❤️

912299
2023-01-26 13:31:41 +0330 +0330
  • سنش ۳۴ ساله،بدن پر مو و پشمالویی،شامپانزاه🥲از لحاظ تیپ هم معمولا کیرپوش هستند و به پوشش و تیپشون اهمیت میدن.
    ما گونی می پوشیم انگار😉
    قد و وزنش بخوام بگم تقریبا ۱۸ سانت و۱۰ کیلو هست.
    دولشون حدوداً ۱ ساند و قطر ۱ میلی متر
    از یابنده تقاضا میشود در اولین صندوق صدقات بیاندازتشون
0 ❤️

912332
2023-01-26 20:44:27 +0330 +0330

داداش به حای خوندن این همه داستان سکسی که باعث شده مغزت بگوزه ی خورده روی ریاضیاتت کار کن تا بتونی فرق قطر و محیط را درک کنی ، قطر 7 سانت تقریبا می شه قطر بطری اب معدنی خانواده
بعد از درک مفهوم قطر و محیط کیرت تنها به درد شاشیدن تو سر در دانشگاهی می خوره که به تو اونحا هیجی یاد ندادند

0 ❤️

912360
2023-01-27 01:49:37 +0330 +0330

چه تفاهمی داریم. منم شب فاطیما را میکردم و روز زنتو.

0 ❤️

913562
2023-02-04 02:58:41 +0330 +0330

دیگه از خشک گذشته 😅😅
بگا رفتی🤣🤣🤣

0 ❤️

913887
2023-02-06 17:09:27 +0330 +0330

قطر 7 سانت؟؟؟؟ قطر لوله پولیکا 7 سانت نمیشه:/

0 ❤️

975878
2024-03-20 04:29:19 +0330 +0330

این همه جنده کردیم با کلی هزینه و هر بار نوعی قرص امتحان کردن کل کردن به ۱۰ دقیقه نمیرسه،دوستان کستان نویس هر حالتو ۱۵ دقیقه میکنن،
کیر عمو نوروز بدون وازلین تو کونت،جقی بدرد نخور حیف نون

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها