اولین سکسم با نگین

1391/08/03

سلام من پارسا هستم داستان ها رو که خوندم تصمیم گرفتم من هم داستان اولین تجربه ی سکس با عشقم رو براتون بگم .
من 17 سالمه با قدی 173 و 70 کیلو وزن رنگ پوست سفید خلاصه بد نیستم از حدود 7 ساله پیش مامانم با یه زنی دوست شد که یه دختر داشت حدودا 3 سال از من بزرگ تر بود اولا ازش خوشم نمیمد البته بچه بودم و زیاد هم سرم نمیشد چند سالی به این منوال گذشت(اوه حس نویسندگی گرفتم چه چیزای میگم) تا اینکه خونواده هامون سره موضوعاتی با هم قهر کردن این قهر تا 6 یا 7 ماه پیش ادامه داشت تا اینکه یجا هم رو دیدن و با هم آشتی کردن من از اشتی کردنشون خیلی خوشحال بودم چون دوباره نگین رو میدیدم (اسم دختره ) شب روز اشتی کردنشون من با خونوادم رفتیم خونشون وای پسر دختره چقدر سکسی و بزرگ شده بود ولی من خودمو خیلی ریلکس نشون دادم و اصلن نگاهش نمیکردم چون هم بابام وهم مامانم zoom کرده بودن روی حرکات من حدودا 2 ماهی گذشت و من عاشق این نگین شده بودم ولی اصلا نمیتونستم بروش بیارم چون هم از من بزرگ تر بود و هم شنیده بودم دوست پسرای خیلی شاخی (پولدار) داره البته ما هم وضعیت مالیمون خوب بود ولی من نه قیافه ای داشتم و نه ارزه ی بر زدن دختر به همین دلایل عشقم رو تو دلم نگه داشتم واصلن بروش نیاوردم که لااقل بعضی وقتا ببینمش (چون میترسیدم منو مثله داداشش بدونه و اگه بدونه دوسش دارم از من متنفر شه )
تا اینکه یه روز مامانم و بابام برای یه کاری با هم رفتن مسافرت من هم چونکه توی امتحانات خردادم بود نبردن . چونکه نه درس میخوندم و حوصله ام سر میرفت به دوستام زنگ زدم گفتم چند تا فیلم بگیرن بیان پیشم نشستیم همگی یه فیلم صحنه دار توپ دیدیم (اورجینال سین) و قلیونی اینجور چیزا چون فیلم سکسی بود همه بعد فیلم داشتیم در مورد دوست دخترامون و اینکه چطوری خرشون کنیم حرف میزدیم منم جریان نگین رو گفتم بچه ها بهم گفتن باهاش قرار بزار و جریان رو بهش بگو منم یه لحظه خر شدم و زنگ زدم خوشبختانه جواب نداد تا اینکه دوستام رفتن ساعت حدودای 8 و 9 بود داشتم تو سایتای سکسی کس چرخ میزدم تا اینکه زنگ زد گفت کاری داشتی منم یه سئوال کیری در مورد گوشیش پرسیدم
گفت :هنوز تنهایی
گفتم : اره
گفت : اخی شام چه میخوری
گفتم: میرم بیرون
گفت خوب منهم تنهام بیا با هم بریم
اخه خونه هامون با هم زیاد فاصله نداشت من هم گفتم باشه و برای ساعت 9/30 قرار گذاشتیم رفتم یه دوش بگیرم چون هم سوپر دیده بودم و هم میخواستم جلوش سوتی ندم و راست کنم یه جق زدم و امدم لباس هامو پوشیدمو راه افتادم چونکه انرژی نداشتم یه نوشابه انرژی زا خوردمو رفتم دره خونشون وای چه تیپی زده بود پیش خودم گفتم این برا من همچین تیپی نمیزنه حتما با دوست پسرش قرار داشته پسره کیرش کرده نیومده گفته یزار یا پارسا برم لااقل اینقدر تیپ زدم یه استفاده ای بکنم رفتیم یه پیتزا فروشی شام خوردیم من تخمی گفتم من چند تا فیلم دوستام برام آوردن بیا بریم ببینیم گفت باشه بزار به مامانم بگم بعد بریم (اخه خیلی خونواده ی راحتی بودند و تفکرات اروپایی داشتند ) اقا این کیری کیری امد خونه ما لباس راحتی بهش دادم پوشید وبعد نشستیم پای فیلم شرایط (جریان 2 تا دوختره هم جنس باز) داشتیم فیلم رو میدیدیم که من ازش پرسیدم مگه تو ایران هم دختر هم جنس باز هست (میخواستم ببینم راحت جواب میده یا نه) نشست سیر تا پیازشو برام تعریف کرد منم با اینکه جق زده بودم ولی داشت نفس هام تند تند میشد و به قول معروف شهوتی میشدم داشتیم ادامه ی فیلم رو میدیدیم که من راست کردم اونم خندید و گفت خاک بر سر بی جنبت نمیدونم چطوری پور رو شدم و گفتم هر خری با یه دختره سکسی بشینه پای یه فیلم سکسی شق میکنه اینو گفتم ساکت شدیم حدودا 2 دقیقه هیچی نگفت اون 2 دقیقه اندازه ی 1 سال بهم استرس وارد شد قلبم مثله گنجیشک میزد گفتم نکنه از حفم ناراخت شده باشه که یک دفعه گفت به نظرت من سکسیم (یه نفس را حت کشیدم) بهش گفتم فکر کردم از حرفم نارحت شدی و بعد دستشو گرفتم (حرارت دستش هنوز بادم نرفته ) و یا صدایی که میلرزید گفتم تو زیبا ترین دختری هستی که من دیدم نگاهم فقط به لباش بود (اول از همه باورم نیشد تویه همچین موقعیتی هستم دوما ترسیدم اگه کاری نکنم همین موقعیتم به گا بدم) گفتم یا شانس لبام رو اروم بردم به سمت لبش اونم حرکتی نکرد منم با قوت قلب بیشتری رفتم ولباش رو بوسیدم واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی جه قدر اون موقعین سکسی بو دستم رو بردم توی مو هاش و گردنش رو بوس میکردم جونه روی کاناپه بودیم جا برای خوابیدن بود من به صورت افقی خوابوندمش رو ی کاناپه و همینطور که گردنشو میبوسیدم با دستم از زیر لباس شکمش رو لمس میکردم داشتم دستم رو میبردم تو شرتش که لباسشو در اورد(اون لحظه به خودم گفتم یا این جندس یا خیلی شهوتی شده یا شاید من هم سکسی ام ولی احتمال آخریه کمتره ) منم پیرهنم رو در اوردم و وقتی بی لباس چسبیدم بهش شهوتم 100 درصد شد دیگه قابل کنترل نبودم شلوارم رو در اوردم و شلوار اونم گشیدم پایین چون که حموم بودم کیرم تمیز بو و اونم خورد اون لحظه خیلی عجیب نود ولی الان که فکر میکنم میبینم باید خیلی قدر اون لحظه رو میدونستم خلاصه کیرم رو ساک زد انصافا اگه قیافه ندارم کیرم خیلی بزرگه و حدودا 17 یا 18 سانته ولی اون روز خیلی هم کلفت شده بود منم سوتیتش رو در اوردم وسینه هاش رو میمالیدم شورتشو در اوردم از هر چی کس تا حالا دیدم خوشگل تر بود (اخه من بیشتر جنده میکردم) ولی حیف دختر بود با زبون دور کوسش رو میلیسیدم اونم هی صدا های (ووی و اه اه و… ) در می اورد با انگشت در کونش رد مالیدم و انگشتم رو تو کونش کردم (منتظر بودم جیق بزنه ولی فقط صدای اه اهش بیشتر شد )منم کیرمو گذاشتم دره کونش و فشار دادم کمی بیتابی میکدرد ولی کونش میخارید نمیگفت نکن منم چند بار کردم و در اوردم تا دیگه بی تابی نمیکرد (ولی به من ساک زدنه بیشتر حال داد) خلا صه یه 10 تا تقه زدم و بعد ابم امد من ریختم روی شلوارم باز من کسش رو خوردم وبا اینکه ابم امده بود بازم لاپا یی میکردمش و سفت تو بغلم گرفتمش دیگه کیرم خوابید ولی من با دست کسش رو میمالیو 10 دقیقه ای گذشت که گفت من باید برم یه جور هایی انگار شرمنده بود از کاری که کرده ولی من احساس غرور میکرد و بش گفتم خیلی حال دادی از اون روز به بعد بازم با هم سکس داشتیم اگه دوست دارین براتون بزارم
در کل این همه رو گفتم که به پسرا بگم خودتون رو دست کم نگیرین من از اون روز خیلی اعتماد به نفسم بالا رفته و مثل قبل زود عاشق نمیشم چون بیشتر دختر ها اهن پرستند وارزش جق رو هم ندارند چه برسه عشق بای
اگه غلط چیزی هست ببخشید

نوشته: پارسا


👍 0
👎 0
37650 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

339688
2012-10-24 19:19:35 +0330 +0330

آخه جلقی خان کیر بررگ اگه کیر 35سانتی دوست داشتی خبرم کن

0 ❤️

339689
2012-10-24 20:37:29 +0330 +0330
NA

چند تا کلمه انگلیسی هم بلغور کن نگیم داشتی جق میزدی .خفه بمیر احمق بی سواد دخترا آهن پرستن آخه گوزو زشت چرا دهن منو باز میکنی فحشت بدم

0 ❤️

339690
2012-10-24 20:43:03 +0330 +0330

اینقد آبکی بود که ارزشه تحلیلو نداشت.!

0 ❤️

339691
2012-10-24 21:29:42 +0330 +0330
NA

«در کل این همه رو گفتم که به پسرا بگم خودتون رو دست کم نگیرین من از اون روز خیلی اعتماد به نفسم بالا رفته و مثل قبل زود عاشق نمیشم چون بیشتر دختر ها اهن پرستند وارزش جق رو هم ندارند چه برسه عشق بای»
از خاطره ای که نوشته بودی (دقّت کن دوست ِ عزیز ، عرض کردم “خاطره” نه “داستان”) چیز خاصّی در نمیآد که بخواهیم در موردش بحث کنیم ؛ با وجود اینکه به نظر شخصی من می تونست واقعی باشه؛ نمیدونم چرا ولی حسّم میگه احتمالن واقعی بود فقط یک سوال دارم : معنی این واژه ی “آهن پرست” چیه؟ حقیقتن کنجکاو شدم . اگه تونستی توی کامنت بگو که همه اونهائی که مثل من کنجکاو شدند معنی این اصطلاح را بفهمند . موفق باشی

0 ❤️

339692
2012-10-24 21:45:58 +0330 +0330
NA

اولش که دیدم ۱۷ سالته نخوندم برو هر وقت به سن قانونی رسیدی بیا با هم صحبت کنیم
شعری برایت میسرایم به امید انکه …
کودکی در شهوانی
پی داستانکی شهوتی
او را پیدا کرد سامی شهوتی
به خانه اش برد با ناز و عشوگی
شلوار او بدرید گرگ سامی شهوتی
گرگ‎ ‎سامی بود بس شهوتی
کیر خود را بنهاد درون کون کودکی
درس عبرت شود برای کودکی
تا نشود قبل ۱۸ سال شهوتی
‏…
بچه ها من بچه باز نیستم ولی بچه ها رو دوست میدارم

((سامی شهوتی))

0 ❤️

339693
2012-10-24 23:03:11 +0330 +0330
NA

توروخدا سوگولی این دفعه رو ببخش این بچه یتیم گناه داره به من فول داد که دیگه به خاطره تفی که کف دستش انداخته و دودولش رو زخم کرده نشینه توهماتش رو بنویسه .
نویسنده بعد که به امید خدا 18 سالت شد بیا و شخصا و کتبا خودت از بچه ها شهوانی عذر خواهی کن . دیگه هم ننویس که ضامنت نمیشم من دلم واسه طفلا زود میسوزه
« موسسه حمایت از اطفال سر به نت گذاشته »

0 ❤️

339694
2012-10-24 23:05:21 +0330 +0330
NA

راستی حوصله نداشتم برگردم و صحیحش کنم فول = قول سوتی کامنت قبلی
« موسسه افراد …ن گوشاد »

0 ❤️

339695
2012-10-24 23:37:05 +0330 +0330

داستان رو بیخیال ولی خودمونیم سوگلی رو بد جور کفری کرده :)
کامنت گذاشتم که جواب رودی رو بدم.
روری جان منظورش از آهن پرست اینه که بنده ی پولن…یعنی اگه کسی از تو پولدار تر باشه میرن با اون…این آهن الان یه ابهام کوچولو هم داره…به معنی ماشین هم هست :)
هه هه
البته ماشین ظرف شویی یا ماشین لباسشویی منظورم نیست ها.
همون خودرو منظورمه.
(بنده فقط جواب رودی رو دادم و این مساله ای که نویسنده بیان کرده به من هیچ ربطی نداره)
;-)

0 ❤️

339696
2012-10-24 23:48:39 +0330 +0330
NA

آبجي چي شده باز؟ديشب با چشم زدم تومشتش ادم نشده؟اسمش بگو جسدم آوردن،كارخودش.
اوايل منم دخترها رو بي ارزش ميدونستم بعدها فهميدم خيلي براخودم نوشابه بازميكنم،نگو اونا تحويل نميگرفتن من توهم ميزدم.

0 ❤️

339697
2012-10-24 23:54:09 +0330 +0330
NA

نازنين عشق من خوشحالم كه اومدي دخترخوبي باش آخه سيبيل بهت نميادچرانميزني،بريزي كف حيات!

0 ❤️

339698
2012-10-25 03:45:57 +0330 +0330
NA

کس کش صفحه اصلی واسه توی نوشتن ورود زیر 18 سال ممنوع.
آخه کیری گه میخوری میای تو جایی که نباید بیای

0 ❤️

339699
2012-10-25 03:55:20 +0330 +0330
NA

کونی تو که 18 سالت نشده گه میخوری میای تو سایت عمه ننه
کیرم وسط فرق سرت که تو اون کلت به جای مغز اگه کاه بود هنوز شعورت بیشتر بود

0 ❤️

339700
2012-10-25 04:18:47 +0330 +0330
NA

كسكش كله كيري
اول برو كتاب املاي سبز بگير شبي 2 صفحه تمرين كن بعد بيا اينجا كسگويي كن!
انينه ي جغجغه تو گه خوردي كه اعتماد به نفس كيريت بالا رفته و اومدي اينجا كسنوشته تفت دادي!
ديگه ننويسيا وگرنه دهنتو سرويس ميكنم!

0 ❤️

339701
2012-10-25 09:25:15 +0330 +0330

خاطره اولین سکست بود ؟؟ اینجا سوتی دادی :
داستان ها رو که خوندم تصمیم گرفتم من هم داستان اولین تجربه ی سکس با عشقم رو براتون بگم .
حالا اینجا :!!!
شورتشو در اوردم از هر چی کس تا حالا دیدم خوشگل تر بود (اخه من بیشتر جنده میکردم)
دیگه هیچی نمیگم !!!

0 ❤️

339702
2012-10-25 14:10:39 +0330 +0330
NA

=)) فقط اومدم نظر بخونم بخندم

0 ❤️

339703
2012-10-26 08:44:45 +0330 +0330
NA

بابا داستان نمی خواد بگید حداقل خاطره واقعی بگید که انقدر بار تون نکنند

0 ❤️

339704
2012-10-27 00:28:28 +0330 +0330
NA

ادمين سلام،آدم فروشي نكردم،ميخام جلو خودش بفروشمش تا شكش به كس ديگه نباشه.
ادمين جان ديدي احساساتم كنترل كردم،يروز به شوخي گفتم،حال ميكنم نظر ميدم ازم جمع اعدادبپرسي هوشم محك بزنم ،تفريق هم بزاري پرفسور ميشم!
الان جدي جدي بجز حاصل جمع ،تفريق يا ضرب هم بزار،شايد هر طفلي نتونه چرت پرت بگه و كاربران خوب اينجا رو دلسردتر از الان كنه.حداقل دوتا سوال سخت بپرس تا كسي مثل من كه سلامت عقلي نداره،باعث رنجش اطرافيان نشه،اينجا حرف بزنم تراوش احساسات ميشه،ادمين صادقانه بگم چطور من دو دقيقه نشده كله پا ميشم حتي كامنتم حذف ميشه؟ اما انساني مثل قزويني چهارتا چهارتا ميگه حتي يكيش حذف نميشه؟ اينم احساسات؟لابد حس حسادتم باعث شده؟خصوصي حرف بزنم حكم دستمال بدستي داره،ميگم حتي اگرتلخ باشه،اين راهش نيست يجاهايي بيش ازحد قاطع و محكمي يجاهايي بيخيال وخونسرد،اگر لازم بود خصوصي مثال واضح ميزنم،تا اينجاجو سازي نشه.“چوب تو دستت گرفتي به صورت كسي نگأه نكن چشمت به پاها باشه جفتك پراني ديدي بزن” ،نه اينكه مثل من احساساتي بشي،شايد زيادي اقتصادي و بازاري فكركنم،يك نفر،مشتري خوب بهتر از هزارنفر بدحسابه،سوگلي و امثال سوگلي را بواسطه شهواني شناختم،جانبداري نميكنم،حرف حق هم اندازه دهنم نيست!فقط نظرم ميگم.شما بزرگي و بنظرمن خيلي خوب زيرذره بين، داري ميبيني،نزار جنگ اعصاب درست شه،قوانين سايت براي امثال من به صورت سوالات چند گزينه اي بجاي حاصل جمع يك وسه،آموزش بده،تا من احمق بفهمم بانظر بقيه درست برخوردكنم.تامن نفهم بفهمم همه مثل خانواده خودم!نيستن.بعضي وقتها يك ديوانه احساساتي،حرف بدي نميزنه،شايد بخاطر طرز حرف زدنش جدي نگيريم،بعدها ميرسيم به حرفش،حيف كه زمان از دست داديم.سياست سايت هرچي هست به من ربط نداره،اينجا جمع شديم چون از دنياي اطراف دل خوشي نداريم،چون همش شعار دادن،چون بريديم،اگر هر هفته بخاد يكي پاش ازگليمش درازتركنه،خب ،مگه با "خر"رابطه جنسي داشتم كه بيام اينجا؟، ميرم دنياي واقعي.ربط به دين و اعتقاد نداره،فقط به عنوان موجود دوپا نظرم گفتم،چون با رفاقت همه دنيابدست مياد،با،لجاجت،و توهين…
سعي كردم منطقي و بي احساس حرف بزنم،چون احساساتي ميشدم طرف حسابم شخص خاطي بود.
جون من بزار آزادي بيان لمس كنم بعد حذف كن.

0 ❤️

339705
2012-10-27 01:26:40 +0330 +0330
NA

داداش عبدل کامنتت از داستان طولانیتر بود
دمت قیژژژژژژ

0 ❤️

339706
2012-10-27 01:35:56 +0330 +0330
NA

سلام سامي جان خب ميگم بزاريد همونجوري حرف بزن براي مختصرومفيد بودنش بود، كه متاسفانه دوستان مارو اوسگول كردن منم يك ميرزابنويس پيداكردم عريضه نوشت،گفت برو طلاقت ب گير مهريه هم بهت ميدن!

0 ❤️

339707
2012-10-29 06:03:00 +0330 +0330
NA

سلام ادمين ممنون.راستش فكر ميكردم عدالتت ،فقط شعاره.
ببخشيد زود قضاوت كردم.ممنون كه بالاسرمون هستي،تا به خودمون اجازه توهين به اعضاي شهواني نديم.اگر تند رفتم ميدوني عقل درست حسابي ندارم،اينجوريم ديگه.كامنتم حذف شه بهتره،چون خودم قول دادم،كامنت حذف نكنم،وگرنه انجام ميدادم.آزادي بيان لمس كردم،بازهم ممنون.

0 ❤️

339708
2012-11-21 04:20:00 +0330 +0330
NA

يعني كبود شدم انقد از اين كامنتا خنديدم!!!

0 ❤️