اولین کیر

1396/05/19

سلام بچه ها من با یکی آشنا شدم تو کانون اون سی سالش بود منم اون موقع بیست سالم بود . خیلی باهام شوخی میکرد و ومیمالوند خودشو بمن به بهونه های مختلف. یبار باهم دوردور میکردیم که برگشت گفت بیا بریم خونه فیلم ببینیم. رفتیم خونش وفیلم سوئر توئ گذاشت نگاه کنیم بعد یهویی شلوارشو درآورد وشروع به مالوندن کیر خودش کرد. بمن نشونش داد . منم زدم زیر خنده. یکم که گذشت حشری شده بودم و گفتم که منم میخوام جق برنم گفت خب دربیار راحت باش. شلوارمو درآوردمو شروع به مالوندن کردم . یذره بعد گفت میخوای برات بخورمش گفتم اره و شروع کرد به خوردنش. سرصورتی کیرمو که گرفت دهنش خیلی ح
س خوبی داد بهم و گرمای دهنش عالی بود یکم خورد واسم وگفت تو میخوری که گفتم نه.
بعد یکم ساک زد برام وگفت لاقل بذار بمالمت گفتم باشه وایساده بودم و اون همزمان ساک میرد و کونمو بادستش میمالوند. وخیلی حال میکردم. گفت لاپا میخوام بکنم منم تو عالم حشریت گفتم باشه. بعد لائا اروم میمالوند خیلی خیلی حشری شده بودم یهویی دیدم گردنمم میمکه . فوق العاده بود کارش. یدفه اروم گفت میشه سرشو بدم تووو.منم خیلی دلم میخواست ولی میترسیدم گفتم نه. ادامه لائا رو زد بعد سرشو میمالوند روسوراخم گفتم ادامه بده لذت داره. یهویی دیدم داره سوراخمو لیس میزنه وآروم می مکه وانگشت میکنه
تو اوج لذت بودم وباز برگشت گفت سرش بره تو… ساکت موندم وحرفی نزدم یدفه داغی چیزی رو تو سوراخم حس کردم لذت داشت واقعا توکارش استاد بود ارووم نصفشو حل داد تو که یهویی احساس کردم نفصم داره بند میاد. گفتم بسه نده تو نگهش دار.یذره صبر کرد و بعد تو یه ثانیه همشو داد تو.ازدرون حس کردم یه راههی باز شده تومم. لذت بالای داشت بعد تکون نداد وگفت تلمبه نمیزنم که باز نشی. یکم بعد گفت دارم میام باگرکای کونم آبشو آورده بودم که فوری درآورد وریخت رو باسنم. منم بعد اون خودبه خود آبم اومد. خیلی لذت داشت ولی همون یدفه بود و الانا بعضی وقتها شیطونه میگه تکرارش کنم…

نوشته: سپهر


👍 7
👎 7
10783 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

644531
2017-08-10 21:01:26 +0430 +0430
NA

روت نمیشه بگی کیونی هستی

خیلی مزخرف بود

1 ❤️

644577
2017-08-10 23:03:35 +0430 +0430

نوش جونت کا هههههههه

0 ❤️

644591
2017-08-11 00:51:23 +0430 +0430
NA

از همون اول گفتی سلام بچه ها دیگه نخوندم.گاییدمت بچه کونی ننویس دیگه

0 ❤️

644594
2017-08-11 01:35:39 +0430 +0430

از درون حس كردي راهي توت باز شده اما از بيرون اتوباني بود كه باز شده بود

0 ❤️

644614
2017-08-11 05:44:59 +0430 +0430

با گرکای کیونت ابشو اوردی؟؟
حرفی برا توصیفت ندارم
دیسلایک

0 ❤️

644615
2017-08-11 05:55:01 +0430 +0430

تکرارش کن شک نکن
فقط کیییییرررررر

0 ❤️

644623
2017-08-11 06:14:08 +0430 +0430

(hypnotized) (hypnotized) (hypnotized)

0 ❤️

644660
2017-08-11 11:23:29 +0430 +0430

داستانت جالب بود و دروغ پردازی نداشت.کلا وقتی یکی رو میخوان بکنن اول با دودولش بازی میکنن. منم تجربشو داشتم، اینجوری غیر مستقیم خیلی بهتر از اینه که بگن بکش بکنیمت

0 ❤️

644696
2017-08-11 18:16:30 +0430 +0430

ریدی بابا
نه داستانت داستان بود نه دادنت دادن

0 ❤️

644697
2017-08-11 18:31:10 +0430 +0430

مرسی شیطونه دمش گرم ?

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها