سلام من ۲۴ سالمه همه آرتی صدام میکنن …از‌ وقتی ب سن بلوغ رسیدم شهوت زیادی داشتم از سکس خوشم میومد اصن از امتحان کردنش ترسی نداشتم…دوست داشتم جاهای مختلف و با ادمای مختلفی سکس داشته باشم ب شدت ادم تنوع طلبی ام و خیلی زود ی چیزی برام تکراری میشه …از همون اول منتظر بودم ۱۸ سالم بشه سکس و امتحان کنم …اندامم خوبه باسنم گرد و ژله ای سینه هام ۸۰ و تو پر …همیشه جوری لباسامو انتخاب میکردم ک هیکلم معلوم باشه از اینک شهوت و تو صورت ادمای دورم ببینم لذت میبرم …

ماجرا از اونجا شروع شد ک تو مهمونی و جمع دوستانه دوست صمیمی برادرم روم کراش زد …البته کرم از خودم بود خیلی جذاب و جنتلمن بود همش خودمو زیرش تصور میکردم اصن دیونه میشدم …انقد کرم ریختم ک اونم ازم خوشش بیاد و اومد ب لطف کونی ک داشتم از بغلش رد میشدم میمالیدم بهش …اخر شب شمارمو گرفتو پیام بازی و این حرفا …قرار شد دو روز بعد برم خونشون حالا اون هیچ حرفی نزد فقط گفت همو ببینیم راحتیمو اینا من نقشه کشیده بودم براش …سرهمی قرمز گیپور زیرش تنم کردم چون قشنگ باریک بودن کمرم ب چش میومد گلو بندمم بستم و حسابی ب خودم رسیدم …قبلش با خودم مرور کردم که چجوری اتفاقایی بیوفته ک من میخوام …رفتم پشت در خونشون زنگ زدم صدای‌ خمارش از پشت در دلم هری میریخت …سنش زیاد بود تجربه زیاد داشت ولی اونقد کنجکاوی کرده بودم ک مطمعن بودم میتونم ی حس خوب بهش بدم…

درو باز کرد دستمو گرفت کشید تو خونه اخماش تو هم بود حرف نمیزد با ناز چشامو بردم بالا گفتم چی شده …گفت چی میخوای از من خودتو هی میمالیدی ب من ب چی میخواستی برسی …ی لبخند زدم …اروم رفتم سمتش و لبشو بوسیدم و رفتم تو گردنش نفس کشیدم بوشو زیر گوششو بوسیدم و گفتم اینو میخوام دستشو ک بالا سرم بود کرد تو موهام گفت دختری نمیشه …گفتم خودم میخوام گفت درد سر میشی گفتم قول میدم هیچی خودم میخوام گفت اگر پس فردا گفتی بیا منو بگیر چی گفتم نمیگم هرکاری بگی میکنم ک بت ثابت شه و بعد ی نگاه مظلومانه کردم بهش …گفت با من بودن خوش میگذره اما درد داره …نمیدونست ک من فقط تصور اینک داره میکن تو کوسم دردش لذتش منو دیونه کرده …خمار نگاش کردم و گفتم میخوام خوب امتحان کنم؟ یه لبخند آرتی کش زدو دستمو گرفت برد سمت اتاقش …پرتم کرد رو صندلی میچرخید چند دقیقه دورم …اومد پشت سرم گفت هرکاری میگم فقط چشم سوال نمیپرسی حرف نمیزنی نفهمی انقد میزنمت تا کاریو ک میگم انجام بدی اما صدات در نمیاد تا من نگم فقط صدای نفساتو بشنوم موهامو جمع کرد بالای سرم دلم داشت میریخت موهامو قشنگ جمع کرد زد تو صورتم حالا من نمیفهمم چی میگ …یهو کوبید تو صورتم گوشم درد گرفت موهامو کشید ک فمیدم کش مو میخواد برای اینک چک بعدیو نزنه کشو بهش دادم موهامو محکم بست مانتومو دراورد گلو بندمو یکم کشید و ول کرد لباسمو دراورد دید سرهمی پوشیدم ی نگاه معناداری کرد ک فک کنم دوسش داشت از دم اسبی موهام گرفت بلندم کرد رو ب اینه بودم …رفت پشتم کامل تی شرتمو دراورد سرشو کرد تو گردنم دوتا دستاشو گذاشت رو سینم و فشار داد و همزمان گلومو میخورد لباش میخورد زیر گوشم منم تاحالا این حسارو نداشتم فقط سعی میکردم زانوم خم نشه سینه هامو فشار میداد گوشمو میخورد صدای ملچ ملوچش دیونم میکرد ریتم نفسام تند شده بود در گوشم گفت هنوز زوده جوجم …

دستشو گذاشت رو گردنم خمم کرد رو لبه تخت خودشم پشتم بود …شلوارمو کشید پایین بادیمو دکمه هاشو باز کرد …گفت اخخ چ تنگ و سفید جوجم چ کُسی داشته …لبخندم جمع نمیشد فقط میخواستم ادامه بده سرشو گذاشت وسط پام ا بغل رونام شروع کرد لیس زدن تا رسید ب کسم ی لیس زد روش با دستش باهاش بازی کرد و میخورد میک میزر لبه هاشو ک گاز میگرفت سست میشدم وحشی بود همینو میخواستم تند تند لیس میزدو با دستاش با کُسم بازی کرد دیگ نمیتونسم وایستم ک ارضا شدم . لباسشو دراورد لبامو بوسید منم همراش شدم و دستامو رو بدنش تکون میدادم دستمو بردم سمت شلوارش با لبه های شلوار بازی کردم و کشیدم پایین و خودم تا پایین پاش رفتم شلوارشو ک دراوردم کیرش قشنگ راست شده بود تو چشاش نگا کردم معلوم بود منتظره بخورم خوب تصمیم گرفتم بازیش بدم یکم طولانی تر شه بلند شدم موهاشو چنگ زدم بوسیدمش کشیدم سرشو کنار و گردنشو خوردم لیس میزدم و بوسه های ریز میردم میک میزدم گردنشو ک دستاش دور کمرم حلقه شد و ب خودش فشارم میداد دستمو بردم سمت کیرش یکم بالا پایینش کردم دراز بود اما قطرش متوسط بود لبامو از لباش جدا کردم کمربندشو برداشت دستامو پشت کمرم بست یکم جا خوردم ی ثانیه احساس نا امنی کردم ولی سعی کردم توجه نکنم رفتیم سمت تخت خوابید منم رفتم پایین پاش شروع کردم ساک زدن سرشو خیس کردم کردمش تو دهنم تند تند لیس میزدم کلاهکشو بعد کم کم رفتم پایین تر اما نمیتونسم تا تهش برم حالت تهوع داشتم …انگار فهمید بهم گفت نفس نکش و چون دستامو بسته بود سرمو گرفتو کیرشو تا ته کرد تو حلقم منم نفسمو نگر داشته بودم و تند تند بالا پایین میکرد کیرشو …قشنگ میخورد ته حلقم و بیشتر ی عالمه کیرش خیس شده بود ک ول کرد سرمو منم از پایین تا سرکیرشو لبامو محکم کردم دورش و از دهنم دراوردم سرمو بردم سمت تخماش و لیس زدم ک صدای اخش درومد کیرشو کردم تو دهنم دیگ خودم تند تند میخوردمش چشامو بردم ستمش دیدم داره لذت میبره از نگاهش معلوم بود دوباره سرمو گرفت و رو کیرش فشار داد چند ثانیه نگه داشت عق زدم ولم کرد چشاش قرمز شده بود کمربندو باز کرد پرتم کرد رو تخت اومد وسط پام لبامو میک زد از زیر گوشم بوسید تا سینه هام نوک سینمو گرفته بود فشار میداد و اونیکیو میخورد میک میزدم از وسط سینم لیس زد تا کسم …ب کسم ک رسید چوچولمو میک میزد روش انگشت فاکشو کرد تو دهنم بعد گذاشت دم سوراخ کسم نگام کرد و فشار داد خودمو منقبض کرده بودم ک درد داشت زد رو کسم گفت سفت نکن خودتو ولی نمیتونسم زد تو صورتم گفت میگم‌نکن سینمو گرفت فشار داد گفت میفهمی چی میگم دستشو گذاشت دور گلوم و انگشتشو گرد تو کسم …گفت دهنتو باز کنی جررت میوم جنده کوچولو از کرمم خبری‌نیست باید درد بکشی …منم خررر خررر وقتی درد میکشیدم بیشتر لذت میبردم …

ی لیس رو کسم زد قشنگ زبونشو چرخوند کیرشو میکشید روش میمردم و زنده میشدم …موهامو گرفت کشید بالا کیرشو با دستش خیس کرد گذاشت دم کسم فشار دادحس جرر خوردن و داشتم وای سعی کردم صدام در نیاد نمیتونسم نفس بکشم از درد اما دوست نداشتم قطع کنه دستاشو گذاشت روی رون پام و همه کیرشو کرد تو کسم و دیگ نتونسم تحمل کنم …گفتم اههه دیگ نمیتونم اییی بیشتر خودشو بهم فشار داد ک دستمو گذاشتم رو دهنم دم گوشم گفت مگ نگفتم صدات در نیاد چیو نمیتونی تحمل کنی کیرشو کامل دراورد اومدم بلند شم همه بدنم میلرزید دستشو اورد بالا خونی بود گفت کجا جنده کوچولوم این خونه کُس توعه باید کیرمو سیر کنی تا اون موقع فقط جات رو کیر منه…کسم میسوخت خیلی درد داشت با دستش کیرشو خیس کرد گذاشت دم کسم خم شد روم و کلشو کرد تو گردنم و در گوشم گفت کیرم تو کس تنگت داره منفجر‌میشه جنده کوچولوم دستاشو گذاشت رو سینه هامو شروع کرد تلنبه زدم با هر تلنبه ای ک میزد انگار جونم میومد بیرون اشکم درومده بود و از گوشه چشمم میومد پایین و با لبخند نگام میورد …نامردی نمیکردو تا ته خودشو میکوبوند و کیرش میخورد ته کسم و چند بار زد تو صورتم و گفت فقط صدای اهتو بشنوم …تلنبه هاشو تند تند کرد منم درد جر خوردنو خفه کرده بودم تو خودم صدای اه و نالم ک زیرش میکردم کل اتاقشو ور داشته بود دستامو فشار میدادم رو تخت ک کیرشو کشید بیرون برم گردوند دراز کشیدم رو تخت ب پشت نشست رو پام چند باز زد رو کونم دیگ واقعا امروز نمیتونسم تحمل کنم ک کونمم بخواد بکنه محکم میزد رو کونم و میگفت بشمر و من شروع کردم شمردن ب شماره ۱۵ ک رسید دیگ سر شده بودم دم اسبی موهامو پیچید دور دستش و کیرشو کرد از پشت تو کوسم و شرو کرد تلنبه زدن خودشو انداخت کامل روم و گفت جنده کوچولوم کیرم کس تنگتو دوست داشته از این ب بعد جات کجاست …هیچی نگفتم ک موهامو بیشتر کشیدو و کیرشو تا ته فشار داد گفت جات کجاست جنده کوچولو کجا داری درد میکشی‌ بگو بگو …گفتم زیرتو گفت زیر کی کیرشو دراورد و تا ته دوباره کرد تو کوسم ک با ناله گفتم میلاد …سرشو کرد تو گردنم گفت جون میلاد اخ میدونسم کست طلاست زودتر گاییده بودمت جنده کوچولو تو حیفی باید زیر خودم باشی …و تند تند تلنبه میزد و منم غرق لذت بودم صدای اه کشیدنام بلند تر شده بود ک سرمو فشار داد رو تشک تخت و چند بار محکم خودشو کوبوند تو کسم بعدم داغی ابشو رو کمرم حس کردم …و صدای اهش ک بلند شده بود با اینک درد کشیده بودم ادم نشده بودم وقتی کمرمو پاک کرد برگشتم و کیرشو کردم تو دهنم و ساک زدم براش وقتی میکردم تو دهنم گفت نکن توله سگ داشتی جون میدادی زیرم .کیرشو میک زدم تا سرش و بعد رفتم عقب دست کشید رو صورتم و گفت ساک خیلی خوب میزنی و نمیاد بار اولت باشه جنده کوچولوم …جنده کوچولو گفتنش مهم نبود اون میم اخرش منو ب شدت علاقه مند میکرد ک بهم بگه جنده کوچولو …و این اواین تجربه سکسم بود اما خوب ب ی بار اصلا ختم نشد …

نوشته: جنده کوچولو