حدیث دوشاخه و پریز

1392/03/02

سلام امیدوارم از داستان من خوشتون بیاد من24سالمه تو یکی از روزهای خوابگاه دانشجویی البته ما خونه داشتیم یه دوست داشتم که تجربه ی همه چی داشت دوست پسرهای مختلف من هم که عاشق چیزای غیرمجاز بودم البته هیچ وقت فکرنمیکردم کارمم به اینجابکشه تایک روز موبایل لمسیم باطریش خراب شد هم اتاقیم دوست خودش رو معرفی کرد ما رفتیم سراغش اسمش احسان بین سن 30تا35 منم یه دختر تپلو نمکی و بی نظیر تو محبت. اندام ما دل کیر آقا احسان رو زد دلش میخواس دلی از عزا دربیاره منم سال اول ببخشید دوم دانشگاه من نمیدونستم پسرا به خاطر رابطه با دخترا دوس میشن یا برعکس به هر حال فکر کردم فقط حالو احوال کنارهم بودن تا اینکه احسان گفت یه باغ داره منم از این باغ از دوستم زیاد شنیده بودم منم شیطون گفتم بریم زیر یه سقف چه ابی از لبو لوچم میاد گفتم بریم منو برد اونجا یه اتاق بود رفتین داخل وای بهش از قصد نزدیک شدم اونم منو گرفتو کسم چسبید به اون کیر قلنبش وای عجب مثل دوشاخه که پریز رو تکمیل میکنه شاید باورتون نشه ولی داشت کسم از شهوت میترکید مانتومو در آورد اهسته گوشمو با لباش نوازش میکرد تا این پسونای گرد وقلنبه ی ژله ای رو آزاد کرد و افتاد به جونشون وای انگار داشت شیره ی جونمو میمکید اهسته به طرف پایین اومدو شرتمو کشید پایینو محکم پاهامو باز کردو من از درد اه کشیدم وحشی شده بودیم ی ترتیبی به این کس داد اینقد خوردش تو نزدیک بود از هوش برم به خاطر همین اومد کیرشو داد لای پای منو چند دقیقه ای روم بود وای اححسان دیوونه ی من بود تا اینکه رفتم خونشون میومد دنبالم در خونه میرفتیم تو جاده تو حین رانندگی کیرشو با دهنم میشستمش چنان ساکی براش میزدم تا زودتر برسیم خونه برای اولین بار تو خونش زودی شرتی میشد منم از روی خجالت فقطط روسریمو در آوردم LCDرو با ریسیور روشن کردو گذاشت روی کانال سکس وای هنوز هیچی نشده دهنم براش اب شده بود همیشه از من میپرسید چه جوری میخوای ازم اول چون کیر دوس داشتم میگفتم کیرتو بخورم بعد انداختمش رو مبل پاهاشو باز کردم تا تونستم براش میخوردم اینقدر لذت میبرد که نهایت نداره من هیچ وقت ساک نزدم ولی احسان باورش نمیشدو میگفت تو حتما از یه جا یاد گرفتی رضایت اون برام شرط بود ولی نمیذاشتم ارضا بشه بعد کیرشو میداد دهنمو دهنشو مینداخت رو کسم چنان با زبونش کس خوری میکرد که من هم اه و ناله میکردمو کیرشو با تخماش یکی میکردمو میدادم تو حلقم چون وقتی سر کیرش به ته حلقم میخورد اره اره احسان بلند میشد وای وای وووووف دوباره ازش کیر میخواستم کس گندمو دادم رو صورتشو پاهامو دادم بالا تا فوتش کنه تازه انگشتاشو تو کسو کونم تاب میداد که باعث میشد مثل مار هی حلقه بزنم اول از کون ازش خواستم به کمر خوابیدم رو زمین پاهمو داد بالا زد تو چنان صدایی میداد که از لذت قربونش میرفتم بهم گفت فحش دوس داری من گفتم اره بده اونم تو حرفاش خارو مادرمو همه رو کرد نذاشت ارضابشم منو برگردون سجده کردم کیرش تو کونم دل میزدمثل وحشیا عقب جلوش کردو گفت آروم بلند شو باهم درحالیکه کیرش تو کونم بود راه رفتیم منو رو دسته ی مبل دولا کرد با مکش زیادی که کونم داشت کیرشو در آورد و فورا کردش تو کسم ولی تا ته کرد توش ان چنان پسونامو مالید که نو ک اومده بودن بعد از جدال کیر و کس منو به کمر رو مبل خوابوند به طوری که کسم بوسیله ی دسته مبل بال اومد وای دوباره با نوکش بازی کرد یه زبونی تو کس تاب داد سرکیرشو می مالید به کسم ولی دیگه نمیکرد توش منم گریم گرفته بود داشت اذیتم میکرد منم کسمو هل دادمو کیرش رفت توش بعداز رب ساعت صیقل دادن کسم منو رو زمین خوابوند کیر تو کسم وسینم تو دهنش و خوابید
امیدوارم دوسش داشته باشین نظر بدید چون واقعیه
هستی


👍 0
👎 0
53826 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

382375
2013-05-23 12:41:22 +0430 +0430
NA

احسان میده تو نیسان

0 ❤️

382378
2013-05-23 16:27:22 +0430 +0430
NA

تو دارى ميگى کير کسى رو نخورده بودى پس چطور اون بچه کونى تو رو از کس گاييد کس مغز همينجور دارى با کست تيمپو ميزنيا

0 ❤️

382379
2013-05-23 16:27:24 +0430 +0430
NA

[quote=هستی]
1-…من نمیدونستم پسرا به خاطر رابطه با دخترا دوس میشن یا برعکس به هر حال فکر کردم فقط حالو احوال کنارهم بودن …
2-…بهش از قصد نزدیک شدم اونم منو گرفتو کسم چسبید …[/quote]
خوبه تو دختر پاک ومعصومی بودی ,که انقدر بی اطلاع بودی فکر می کردی بچّه را آقا لک لک برای بابا ، مامان ها می آره! وگرنه چیکار ها که ازت بر می اومد؟؟؟
[quote=هستی]
1-…تو جاده تو حین رانندگی کیرشو با دهنم میشستمش چنان ساکی براش میزدم تا زودتر برسیم خونه …
2-…برای اولین بار تو خونش زودی شرتی میشد منم از روی خجالت فقطط روسریمو در آوردم …[/quote]
اسگل! تو تا حالا چیزی در مورد سیر منطقی روایت از نظر تقّدم و تاخّر مطالب شنیدی؟؟؟ یابو! توی راه براش ساک می زدی بعد که رسیدید خونه از خجالت!!! (قربون تو دختر خجالتی!) فقط روسری ات را در آوردی؟؟
[quote=هستی]
1-…من نمیدونستم پسرا به خاطر رابطه با دخترا دوس میشن یا برعکس به هر حال فکر کردم فقط حالو احوال کنارهم بودن …(تکرار…!!!)
2-…فورا کردش تو کسم …[/quote]
بابا تو که رنگتو تا حالا آفتاب ندیده بود و بی اطلاع و معصوم بودی در حدّ تیم ملی! یکهوئی معلوم شد که دختر نیستی و دفعه ی 5000 ام هست که داری سکس می کنی؟!
[quote=هستی]
…کیرش رفت توش بعداز رب ساعت صیقل دادن کسم منو رو زمین خوابوند… [/quote]
رب ساعت جدیدن وارد بازار شده؟ مثل رب گوجه؟ حالا جنسش خوبه؟ غلیظه یا رقیق؟

باور کن تو بی نظیری! تو یک نابغه هستی! هستی!!! تو داری اینجا خروم می شی! حیفه, خواهش می کنم “فرار مغز ها” کن! اونجوری می ری استعدادات را به خورد مردم یک کشور دیگه می دی! ما هم راحت می شیم!

0 ❤️

382380
2013-05-23 16:46:18 +0430 +0430
NA

چراهمه هستی هایی که میشناسم توپولو گردو قلنبه ان،،،؟

0 ❤️

382381
2013-05-23 19:52:57 +0430 +0430
NA

هااااا؟
اولا داستانت که کلا فعل نداشت من وسطش نمیفهمیدم چی نوشتی!جریان چی بود؟:=))
بعدشم تو که تو باغ از خجالتش در اومدی بعد که رفتی خونش از خجالت فقط روسریتو در اوردی؟؟؟؟
برو بابا!!!
بخداااااا اینایی که میشینن این داستانارو میخونن ادمن نه اسکل!
ایش مسخره!
دختره ی جنده:|
حالمو بهم زدی:|
با کدوم لهجه نوشتی؟به کدوم سبکه نگارش؟
اه اه اه

0 ❤️

382384
2013-05-24 13:26:07 +0430 +0430

حد اقل یکم جذابش می کردی. اه اه اه

0 ❤️

382385
2013-05-24 14:47:52 +0430 +0430
NA

گیج زدم اگه شمافهمیدید به منم بگید

0 ❤️