داماد ته تغاری (۲)

1401/01/05

...قسمت قبل

خب از اونجایی که قول داده بودم در صورت رضایت شما عزیزان ادامه ماجرایی که برام اتفاق افتاد رو با شما به اشتراک بذارم؛بخش دیگه ای از خاطرات خودم رو بازگو میکنم و مجددا عرض میکنم این ماجرا کاملا واقعیه!

(مجددا بخاطر نواقصی که هست پوزش میطلبم و امیدوارم بتونم جواب محبت عزیزانی که حمایت کردند رو با یک نوشته مطلوب بدم…)

در خصوص نظرات منفی؛و قضاوت ها هم باید بگم همه سلیقه ها و تفکرات یکسان نیست و قطعا قوانین زندگی هر شخص با شخص دیگری متفاوت است!!!

جمعه ساعت یازده و این حدودا بود که راه افتادیم سمت تهران؛توی مسیر بر خلاف اونروز که میومدیم بیشتر سکوت برقرار بود
عماد موزیکی پلی کرده بود و توی آینه هر از گاهی من رو نگاه میکرد

رسیدیم و به خونه هامون برگشتیم؛من که خسته بودم دوشی گرفتم و استراحت کردم
شنبه صبح گوشیم زنگ خورد
مرتضی شاگرد داوود بود و گفت: تصادف کوچیکی کردن نزدیکای رباط کریم و خواست که بریم دنبالشون

هول شدم و نمیدونستم چیکار کنم و فقط به عماد تونستم زنگ بزنم اون لحظه:
+الووو عماد داوود تصادف کردن رباط کریم بیا دنبالم دست تنهام
_چی شده؟مطمئنی پری؟باشه آماده شو میام

عماد و پروانه باهم اومدن(اکثر جاها پروانه دنبال اومد بود)
به بیمارستان رفتیم و تصادفشون جزئی بود و مرتضی شاگردش زیاد چیزیش نشده بود و داوود هم دستش کمی شکسته بود و داوود رو به خونه آوردیم

کامیون کلا مال داوود نبود و شریک بود با کسی
کلا داوود مرد زندگی نبود زیاد و خونسرد و بیخیال بود و این سهمش از کامیون هم با فروش طلا و وام و … دست و پا کردیم
دوران بیکاری داوود شروع شد و خونه نشین شد

بعد از سفر رامسر رفتار پروانه با من کمی سرد شده بود و مثل سابق زنگ نمیزد و منم که میزدم زیاد گرم برخورد نمیکرد و نگران بودم شاید چیزی فهمیده باشه

رفتم تا مغازه پیش عماد
+به به ببین کی اومده؛پری خانوم قدم رنجه کردین
_سلام‌ ممنون
+چیزی شده؟ناراحت بنظر میرسی
_پروانه چرا با من بد‌ رفتار میکنه؟نکنه چیزی فهمیده باشه
+نه بابا پروانه عادتشه یه بوم و دو هواس ولش کن با منم اینجوریه

مغازه خلوت بود و کنار فرش ها وایساده بودیم و همینجور که فرش ها رو مثل ورق های کتاب یکی یکی جلو میزد با دست رو باسنم زد و گفت:جووون کی میشه دوباره این هلو رو بخورم

نمیدونم چرا اما حس های بدی اومده بود سراغم و بعد تصادف داوود و رفتار های پروانه و … کلا تغییر کرده بودم
با اخم بهش گفتم:اون ماجرا رو واسه همیشه فراموش کن و دیگه پاتو از گلیمت درازتر نکن

+وا؛شما دوتا خواهر یه چیزیتون میشه بعضی وقتا
_اون ماجرا دیگه تموم شد سخته پروندشو ببندی؟بیخیال شو دیگه
+اوکی؛من شروع نکردم ولی باشه تمومش میکنم

زدم بیرون و اومدم و تا مدتی با پروانه و عماد ارتباطی نداشتیم و یه جورایی قهر بودیم و داوود هم خوب شد و سرکارش‌ برگشت و پریسا خواهرم زنگ زد گفت دوشنبه شام؛تولد بردیا(پسرش)هست و تو و یاسمن بیایید و اگه داوود هم هست خب سه نفری بیایید آبجی منتظرتونم
+باشه عزیزم ممنون از دعوتت میاییم نه داوود یه بار برده شیراز فعلا نیست.
_باشه عشق خواهر منتظرتم میبوسمت.

دوشنبه برای رفتن شلوار جین و مانتوی ساده پوشیدم و برای تولد یه سرهمی مجلسی زرشکی پوشیدم و آرایش ملایمی هم کردم.

کادو هم برای بردیا اسباب بازی خریدم چون عاشق اسباب بازی بود.

مامانم به همراه عماد و پروانه اومدن و بابام نیومده بود بخاطر کسالت
با من عادی رفتار کردن نه خیلی صمیمی نه خیلی سرد
متوجه نگاه های حشری عماد روی بدنم شده بودم و مرتبا تو هر موقعیتی یه دید میزد مخصوصا موقع رقصیدن

قبل شام به اتاق خواهرم رفتم تا فلش رو بیارم و وارد اتاق شدم و داشتم میگشتم که دیدم اقا عماد پشت سرم ظاهر شد
+چرا فرار میکنی از من پری من چیکار کردم میشه بگی؟
_درست صحبت کن؛فرار چیه؟گفتم یه ماجرایی بود فراموشش کن
+خب چی شد یهو این تصمیم رو گرفتی؟

فلش رو پیدا کردم و اومدم از اتاق بیام بیرون که پروانه رو دیدم
با اخم گفت:چخبره همه جمع شدین تو اتاق؟
عماد زودتر از من به حرف اومد و گفت:هیچی پری خانم اومد فلش رو بیاره و منم اومدم دنبال شارژر و بهمن گفت تو اتاقه

اونشب من و یاسمن رو رسوندن و آخرشب عماد پیام داد تو واتساپ:
لعنتی نمیتونم ناراحتیتو ببینم توروخدا با من خوب باش.

جوابشو ندادم و چهارشنبه عصر که یاسمن رو به خونه دوستش ترانه بردم که نزدیکمونه تا مادر ترانه با جفتشون زبان انگلیسی کار کنه و برگشتم خونه که دو سه دیقه نشد در واحد رو زدن
فک کردم از همسایه هاس و در رو باز کردم و عماد پشت در بود و بدون دعوت من اومد داخل

+کارت چیه اومدی اینجا؟
_اولا سلام؛دوما اومدم یه چای بخورم؛
+عماد تموم کن این مسخره بازیا رو

سرپا وایساد و روبروی هم بودیم و بوی همون عطری که تو سفر رامسر زده بود بهم خورد

_اخه چه خطایی از من سر زد که تو صد و هشتاد درجه تغییر کردی یهو و رفتار پروانه به من چه مربوطه؟
+ببین عماد ما نمیتونیم این رابطه رو ادامه بدیم

داشتیم جر و بحث میکردیم که یهو عماد منو سمت خودش کشید و لب های داغشو به لبام چسبوند

این لعنتی نقطه ضعف منو پیدا کرده بود

سعی کردم خودمو ازش جدا کنم اما انگار منو قفل کرده بود و نمیتونستم تکون بخورم

وحشیانه لب و زبونمو میخورد و زبونشو توی دهنم میچرخوند و تو همون حالت منو روی مبل انداخت و خودشم با وزن سنگینش روی من افتاد و وحشیانه لب هامو میخورد

کار از کار گذشته بود و عماد تونست به من غلبه کنه

سراغ گردن و لاله گوشم رفت
با اولین برخورد زبونش به گردنم آهی کشیدم

+اااااااهههه اااااخ
زبونشو با مهارت خاصی روی گردنم میکشید و لاله گوشمو هم فراموش نمیکرد و سینه هامو میمالید

من هنوز مانتو و یه لگ چرم و جوراب پام بود

مانتوی من رو دراورد و تاپ زیر مانتومم دراورد و منم کت و پیراهنشو دراوردم

سوتینمو باز کرد و انگار تو عمرش سکس نکرده بود یا سینه ندیده بود و به سینه هام حمله کرد

+ااااخ که من مردم براااات پریچهر من
_اااااهههه لعنتییییییی دیوونم کردی

نوک سینمو با لباش گرفت و زبونشو بهش میمالید و اون یکی سینم تو دستش بود

+ااااااهههههه عماااااااد اااااههههههه
انقد سینه هامو لیس زد که حشرم رو صد برابر کرد

لیس زد و لیس زد تا به ناف و زیر نافم رسید

پاهامو به معنای دراوردن لگ بالا دادم و اونم دست انداخت و لگ و شورت طوسیم که خیس شده بود رو با هم درآورد

پاهامو بازتر کردم و عماد خیلی زود سراغ کصم رفت
با دست لبه هاشو باز کردم براش
زبونشو چندبار از پایین تا بالای کصم کشید

+ایییییی اااااااخخخخ بخووووور ااااههههه جووووونم
یه زبون تو سوراخ کونم میکرد و یه زبون تو سوراخ کصم

_جاااان امروز پاااارت میکنم

بلند شدم و نشستم روی مبل و عمادم روبروم وایساد و شلوارشو دراوردم و کیرش که داشت منفجر میشد بیرون افتاد
بی وقفه تا ته کردمش تو دهنم
وحشیانه براش ساک میزدم و آب دهنم تا خایه هاش سرازیر بود

+اااااهههههه پرررررری اااااه جااااانم

سرمو میگرفت با دست و کیرشو میکرد تو حلقم
تخماشو میخوردم و دوباره زبونی به قامت رعنای کیرش میکشیدم

نتونستم بیشتر تحمل کنم و عماد رو نشوندم رو مبل و سوار کیرشو با دست تنظیم کردم در کصم و سوار کیرش شدم

+واااااایییییی عمااااد ااااااههههههه
_اااااااخخخخ قربون کص دااااغت

خودم روی کیرش بالا پایین میشدم و صدای برخورد کونم با بدن عماد چالاپ و چولوپ راه انداخته بود

+اااااههههه اااااههههه چه کیییییری بگااااا منووووو ارررره بگااااا منوووو
_ارررره پاررررت میکنممممم اااااخ

هر از گاهی کیرش از کصم درمیومد که عماد خیلی‌ زود میذاشت توش
همزمان سینه هامم میخورد

منو بلند کرد از روی کیرش و سمت ناهارخوردی برد و یه پامو روش گذشت و از پشت کیرشو تا خایه تو کصم کرد

+ااااااههههههههه کصصصصصم ااااااههههه
این بار آرومتر تلمبه میزد و گردن و لب های منم میخورد بین تلمبه هاش

بعد از چند دیقه پام رو پایین آوردم و کامل خم شدم رو ناهار خوردی و عماد تلمبه میزد و با چک رو کونم میکوبید

+ااااههههه اونشب تو تولد شق کرده بودم براااااتتت
_اااااخخخخ بکککککن
_ارررره پارت میکنم

وحشیانه تلمبه میزد و با چک کونمو سرخ کرده بود
+ااااههه ارووومتر توووروخدااا

دو‌سه دیقه کوبید تو کصم و بیرون کشید و سرشو برد لای کونم و کص و کونمو لیس زد باز

این بار منو داگی روی مبل روی زمین انداخت و بالشتی زیر زانوهام گذاشت و سوراخ کونمو تف مالی کرد و آروم آروم سر کیرشو توش گذاشت

+ااااخخخ عماااااد نهههه توروووخدااا درد داره
عماد گوشش بدهکار نبود و کیرشو جا داد تو کونم و چند دیقه اولش درد وحشتناکی داشت و کم کم بهتر شد
حالا یه بار کیرشو میکرد توی کونم یه بار درمیاورد میکرد توی کصم

لذت میبردم از این کارش

بالشت رو زیر شکمم گذاشت و دمر کرد منو و اومد روم و از پشت کرد تو کصم

+ااااهههههه عمااااددددد اااااخخخخخ

ارضا شدم و عماد باز کارشو ادامه داد
بدنش‌ به بدنم میخورد و چالاپ چولوپ خونه رو پر کرده بود

+اااهههههه تو کصت بریززززم باااااز؟
_نههههه نریزیییی تووووش
سرعتش‌ بیشتر شد و یهو بیرون کشید و آبشو لای کونم ریخت
داغی آبش لای کونم کاملا قابل حس بود

آهی کشید و کنارم افتاد
کمی لبامو بوسید و با دستمال کص و کونمو تمیز کرد و بلند شدم شورتمو پام کردم و عمادم لباساشو پوشید و گفت:خیلی میخوامت پری

با بوسه ای بدرقش کردم و یه دوش گرفتم و رفتم سراغ یاسمن…

باز اتفاقات زیاد و فراز و نشیب های‌ زیادی بین من و عماد افتاد که براتون خواهم گفت.

ممنون بابت وقتی که گذاشتین و خوندین.

ادامه...

نوشته: ابرو زخمی


👍 128
👎 26
232501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

865330
2022-03-25 01:45:55 +0430 +0430

جوونی همینه دیگه پر از شر و شور و هیجانات بی انتهاست هیچکس هم مقصر نیست

5 ❤️

865334
2022-03-25 01:51:32 +0430 +0430

جااب بود

2 ❤️

865341
2022-03-25 02:22:31 +0430 +0430

اگ همینارو از زبون ی آقا نوشته میشد همه دیسلایک میدادن و فحش مینوشتن

لامصب ۲۵۰ گرم چ کارا ک نمیکنه


865345
2022-03-25 02:32:37 +0430 +0430

کلا یاسمن برام جالب شد
اینکه چرا اخلاقش عوض شد
زن ها تیزن

3 ❤️

865355
2022-03-25 03:28:57 +0430 +0430

بازم که دادی.منتظر دعوا بودم.😂

2 ❤️

865359
2022-03-25 03:32:43 +0430 +0430

بنظرم تو اوج با خدافظی خوشحالمون کن داستان اولت باز بدک نبود اینو ریدی😒

2 ❤️

865364
2022-03-25 03:53:02 +0430 +0430

با همین فرمون برو جلو،نون زیر کباب هستی،خیلی عماد بهت دعا میکنه

1 ❤️

865369
2022-03-25 04:25:56 +0430 +0430

سلام
وقت بخیر
من متوجه نمیشم
که
اول نوشته ها چرا اصرار بر واقعی بودن ماجرا دارین.
با این کارتون اگه ذهن ادم به این سو نرفته باشه،
ولی
صد در صد
مشکوک به راست و دروغ بودن میشه.
نکته بعدی
به نظر من اصلا کار درستی نیست
اولش بیایم
یه عذر خواهی بابت
اشتباه ونواقص ماجرا کرده و خلاص.
این درست نیست.
اگه به مخاطبین خودتون اهمیت بدین،
احترام واسشون قائل بشین.
حتما
یه ویرایش هم انجام میدین جونم.

💅💅💅💅💅💅💅

2 ❤️

865376
2022-03-25 04:49:39 +0430 +0430

آخه به چه قیمتی؟
جای اینکه شرمنده ی خواهرت باشی اصرار داری که ازش بهتری و به شوهرش بیشتر حال میدی؟
متاسفم

1 ❤️

865402
2022-03-25 08:35:04 +0430 +0430

⚽دستش کمی شکسته بود ؟؟؟😱
مگه میشه دست یه کم بشکنه؟😂

⚽سوار کیرشو با دست تنظیم کردم؟؟؟😂
اینی کە وگفتی یعنی چه؟!

⚽منو بلند کرد از روی کیرش و سمت ناهارخوردی برد و یه پامو روش گذشت و از پشت کیرشو تا خایه تو کصم کرد
+ااااااههههههههه کصصصصصم ااااااههههه
این بار آرومتر تلمبه میزد و گردن و لب های منم میخورد بین تلمبه هاش

چطوری از پشت کوصت میذارند و همزمان تلمبه هم میزنند
گردنت چند درجه چرخش داره؟
این آپشن واسه جغد هم قفله به مولا

⚽باز اتفاقات زیاد و فراز و نشیب های‌ زیادی بین من و عماد افتاد که براتون خواهم گفت

لطفا دیگه از اتفاقات و فراز و نشیب های دادنت نگو جق مقی جان

0 ❤️

865409
2022-03-25 10:31:38 +0430 +0430

دستش یه کم شکست! چجوری دست یکم میشکنه؟
بعد عن مغز جقی اون فیلم سوپر که از کون میکشن میکنن تو کس. چون قبلش تمیز کاری کردن. بی مقدمه از کون میکنه! کیرشم کاملا تمیز و میکنه تو کس. فیلم سوپر تعریف میکنی چرا

1 ❤️

865414
2022-03-25 12:40:23 +0430 +0430

یه نکته رو فرآموش کردی بنویسی اینکه می کرد تو کونت بعد می کرد تو کوست. فرآموش کردی بنویسی بعدش عفونت ادرار گرفتی دهنت سرویس شد. موقع جق زدن داستان می نویسی این نکته رو یادت نره. اون فیلم سوپرهایی هم که دیدی کوس و کون با هم می کنن، زنه از چندین ساعت قبل کونش کامل تمیز میشوره بعد با محلول مخصوص ضدعفونی می کنه بعد این شکلی می کننش. البته تقصیر نداری پشت صحنه رو جداگانه فیلم می گیرن ندیدی این قسمتاشو.

1 ❤️

865418
2022-03-25 13:14:03 +0430 +0430

دمت گرم خیلی عالی نوشتی
کیرمو راست کردی بد جور هوس کردم دوباره برم سراغ خواهرزن

0 ❤️

865423
2022-03-25 13:49:32 +0430 +0430

خیلی عالی بود.نوش جونتون.کاش منم به خواهر زنم برسم

0 ❤️

865424
2022-03-25 14:10:54 +0430 +0430

کس نگو…از کون دربیاره بکنه تو کس اونم کونی که تمیز نشده چنان عفونتی می کنه که به گای سگ میری…

0 ❤️

865429
2022-03-25 15:55:43 +0430 +0430

🤮 👎

0 ❤️

865460
2022-03-26 00:24:52 +0430 +0430

داودم روی پروانه بوده

0 ❤️

865466
2022-03-26 01:02:39 +0430 +0430

خسته نشدی از وین همه دروغ تحویل مردم دادن 😳😳😳😳😳😳

0 ❤️

865611
2022-03-27 00:04:40 +0430 +0430

خیلی خوب و هیجان انگیز بود

0 ❤️

865613
2022-03-27 00:15:09 +0430 +0430

عالی بود مرسی. اگه جدی اینا اتفاق افتاده سکس از هردوتاش رو انجام نده باهم. عفونت میاره

0 ❤️

866276
2022-03-30 14:06:31 +0430 +0430

دمت گرم 👍
حس رو خوب انتقال دادی ولی جای کار و دقت بیشتری داره
هر دو داستان رو خوندم خوب بودن
ادامه بده 👏👏

0 ❤️

866277
2022-03-30 14:09:08 +0430 +0430

همینکه خیلی طولانی نبود و قسمت سکسییش بیشتر بود خواننده جذب کنه
داستانهای بعدیت رو بهترتر… بنویس
موفق باشی

0 ❤️

866399
2022-03-31 12:14:19 +0430 +0430

عالی

0 ❤️

866472
2022-04-01 01:22:09 +0430 +0430

بیاین تلگرام حال تصویری ایدیم : @itsmahzad222

0 ❤️

866569
2022-04-01 13:51:47 +0430 +0430

😞

0 ❤️

867550
2022-04-07 20:13:22 +0430 +0430

سهیل هستم از المان ۰۰۴۹۱۷۸۸۷۱۴۷۰۱ پایه بودی پیم بده

0 ❤️

869507
2022-04-18 17:36:14 +0430 +0430

انتخاب موضوع داستانت خوبه و متنت زیبا

1 ❤️

933372
2023-06-16 15:23:32 +0330 +0330

جالب بود اما …

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها