سلام این داستانی که میگم واقعیه.
باورتمیکنی یه جوره دیگه فکر کنم

من سینا هستم 13سالمه و دارم وارد 14سالگی میشم.بدن سفید و تو پری دارم و خیلی پررر.البته چاق نیستم.چن باری که میرفتم حموم بالا پایین که میپریدم خودمو نو اینه میدیدم که کونم چطور مثله ژله تکون میخورد.دوس داشتم بدم اما اینقد غرور داشتم که نمیتونستم به کسی بدم و خودمو انگشت میکردم.یه مسر 19ساله سیاه و زشت تو کوچمون هستش که مثلا اسمش بالاست توی محلمون و زیاد شوخ و قلدر هستش.این بچه منو میشناسه و دوسه باری باهم سلامو علیک داشتیم.
یه شب که داشتم دعوا میکردم با فکر کنم پسر عموش باشه تو کوچمونم بود.اومد منو گرفت برد عقبو گفت قربونت برم.دیوث چنتا بوسم کردو گفت بیا تا باهان حرف بزنم.رفتم تو زمین افصابم خورد بود و نمیفهنیدم میخواد چیکار کنه.اول چنتا بوسم کرد که مثلا ارومم کنه.بعدش چنبار قربونم رفتو از این حرفا بعد گفت میتونم کله بچه های محله رو که هیچ هرکی بهت چیزی گفت بزنم.گفت فقط عشقم شو.اغا ما ساکت شدیم و معصومیت امیزی نگام کردو گفت ایول.دیگه تمومه دیگه عشمی نه؟
منم که خندیدم و منظورشو نمیفهمیدم که عشقمی ینی میخوام کونتو گشاد کنم.اقا دوسه روزی زنگ زد بهم باهم میگفتیم میخندیدم.دوسه بازی متوجه شدم خیلی شهوتیه و کیرش بلند شده چون من خیلی سفیدو ناززز بودم.کونمم که پرر.راستی اسمش حسن بود.ینی کلا معلوم بود کیرش یه 20 سانتی بود.و من که خوشحال ترین ادم روی زمین بودم چون دیگه کسی بود که به خاطر من کسه دیگه رو بزنه و کسی جرات نمیکرد چیزی به من بگه.و از طرفی به خودم همیشه میگفتم ینی منو بکشه و بهش نمیدم چون واقعا گشاددد میشدم فکرشو بکنید رو شلوار 20سانت بود دیگه واقعیش چقده.اغا ما شبا با اون تو زمین بودیم و زنگ زد گفت بیا.یه
جنتا فیلم نشدنم داد شهوتم زد بالا.بعد گفت بیا رو کیرم بشین باخم ببینیم.من اولش قبول نکردم و فهمیدم دیگه داره کمکم پشت زیبام رو فراهم میکنه واسه کیره کلفتش.بعد از اینکه نرفتم وستشو اروم گذاشت روی کونم که نشسته بودم.بلتد گفتم نکنن.گفت دیگه عشقیم و میخوایم حال کنیم.کم بدردت خودم سینااا.منم که گنگ شدم و هیجی نگفتم.همینطور داشت مالشم میداد واقعا فکر کنم ابم داشت میوند با این مالش بعد گفت میخوام برات جق بزنم تو هم برا من.قبول کردم چون شهوتی بودم.تاریک بود.شلوارمو دراوردم و نگام کرد گفت خوب بزرگه.یه 13 سانتی بود.بعد اون دراورد اول ندیدم بعد نوره گوشیو برد پی
شش.واییی.من کلا یه مکث10ثانیه ای کردمو دهنم باز بود.وایی.بخدا 25سانتی بود و سیاهههو کلفت.کلا تو دستم جا نمیشد گفت اول برام جق میزنه.همینطور داشت میزد واستاده بودیم.همینطور که داشت میزد شلوارمو از پشت بیشتر میکشید پایین.تا اینگه به زیر کونم بردش و من متوجه نشدم.اومد بهم کیرشو چسبوندو برام جق میزد.همینطور که با اون دستش جق میزد کیرشو خیس کرد و منم منتظر بودم ببینم میحواد چیکار کنه فکر کردم میخواد جق بزنه.اروم کردم بین رونهام.رون هام اینقدر کلفت بودن که یهتراز کون بود.من یه حسه عجیب بهم دست داد و ابم که اومد گفتم اخخخ.البته بگم که وقتی کیرشو گذاشت بین رونام بهم حال دادو ایم اومد.و این اخخی که گفتم حشریش کردو تند داشت عقب جلو میکرد وحشی شده بود و ترسیدم بلا سرم بیاره.گفت میخوام بزارم تو کونت.خیلی ترسیدم موافقت نکنم.گفتم نه.یه داده بلند کشید گفت دیگه اون رومو بالا نیار.اغا قبول کردمو دیگه کونم ماله خودش بود.اروم سرشو کرد تو خیلی درد کشیدم گفتم ای ای اییی ایی.گفت جونن.اروم بیشتر میکرد تو تا این که 15سانتو کرد توم واقعا انگار داشت امپولم میزد.عقب جلو کرد.من داشتم مثله یه زن حال میکردم.واقعا نمیدونستم اینقد حال میده.تا اینکه ابش اومد و من که اه اهم تموم بود ریختش تو کونم.خیلی زیاد و داغ بود.بعد هلم دادو گفت بر
و خودتو بشور.خودشم گوشیش رو برداشتو رفت.بعداز این دو سه بار طوری تند تند کردم که گشاده گشاد شدم بعدش رفت یه شهر دیگه.
نوشته: سینا