زندایی جووون

1394/09/13

سلام دوستان خیلی از داستان هایی که مینویسن دروغه بعضیا شاید راست باشه.من میخوام ماجرای سکسم با زنداییمو واستون تعریف کنم.باور کنید که راسته جون مادرم.قسم خوردم ک بدونید دروغ نمیگم.اسمم مهدی ۲۴سالمه و زنداییم که اسمش مهینه ۳۰ سالشه اندامشم خیلی توپه.سایز سینه ۷۵ کونش تپل و گوشتی رنگ پوستشم سبزه هستش.کلا جلو همه فامیلا با شلوار تنگ و تیشرت یقه باز میگرده که چش همه فامیل به کون این جنده خانومه.من همش بهش اس میدادم جوک و ازین چیزا اونم ج میداد.آخرای زمستون سال ۱۳۹۲ بود که داشتیم اس میدادیم ازم پرسید جی اف داری‌؟جواب دادم نه بابا آخه کی با ما دوست میشه ؟گفت آخی الهی،ای کاش من خواهر داشتم واست جورش میکردم.گفتم حالا ک نداری میگی دیگه وگرنه ک نمیگفتی.گفت خو اشکال نداره خواهر ندارم خودم که هستم خخخخخخ.با خنده ای که کرد فکر کردم شوخی میکنه گفتم تو ک زنداییمی.گفت خو اشکالش چیه؟گفتم بیخیال دیگه گفت باشه خودت نخواستی.بعد از یه ربع اس دادم گفتم باشه قبول.خلاصه حرفامون به سکس کشیده شد تا اینکه عید نوروز ۹۳ شد رفتیم خونشون.روم نمیشد نگاش کنم ولی کم کم عادی شد.شب همه تو حال خوابیدیم.همه خواب بودن ما به هم اس میدادیم.بعد ۱ساعت که مطمئن شدیم همه خوابن اس دادم اومد کنارم خوابید لب گرفتیم و سینه هاشو خوردم دستمو انداختم تو شورتش وااااااااای دیدم خیسه خیسه معلوم بود خیلی حشریه.انگشتمو کردم تو کوسش خیلی داغ بود خلاصه ترسیدیم سکس کنیم و بیدار شن واسه همین فقط با هم ور رفتیم تا هردو ارضا شدیم.فرداش که بیدار شدم دیدم همه رفتن بیرون فقط زنداییم اون طرف حال ،خوابه رفتم دسشویی یه آبی به دست و صورتم زدم بعد سریع اومدم تو حال از پنجره بیرونو نگاه کردم دیدم خبری نیست امنه.آروم رفتم کنارش خوابیدم رفتم زیر لحاف بغلش کردم ک بیدار شد امونم نداد سریع لبشو به لبم قفل کرد حسابی سیخ کردم سریع شلوار و شورتشو یجا کشیدم پایین طبق معمول بازم کوسش حسابی خیس بود کیرمو گذاشتم روش یکم سخت رفت داخل اما بعدش ک خیس شد دیگه راحت جابجا میشد.اینم بگم که اولین بارم بود یکیو از کوس میکردم خیلی هم استرس داشتم ک یهو یکی نیاد ببینه بگا بریم.خلاصه بعد از ۲دقیقه آبم اومد اما مهین ارضا نشده بود.من دیگه حال نداشتم رفتم بیرون. موقع ظهر که ناهار خوردیم و یکم استراحت کردیم همه رفتن بیرون زنداییم به بهونه شام درست کردن نرفت منم به بهونه فیلم سینمایی موندم خونه.بالاخره یه فرصت خوب گیرمون اومد حدود ۱۰دقیقه لب خوردیم و همدیگه رو مالوندیم بعد رفتیم تو حموم لخت شدیم دستاشو گذاشت رو دیوار کونشو داد سمت من.خواستم از کون بکنم که نذاشت.دوباره کردم تو کوسش واااااای که چقد خیس و داغ بود ایندفعه جرأتم بیشتر شد حدود ۱۰دقیقه تلمبه زدم که آبش اومد منم همزمان ارضا شدم.یکم لب گرفتیم بعدش یه دوش گرفتیم و رفتیمتو حال نشستیم از خودمون حسابی با میوه و آجیل پذیرایی کر‌دیم.بعد از اون روز هربار فرصت شه بریم خونشون باهم سکس میکنیم.امیدوارم خوشتون اومده باشه ببخشید که با جزئیات تعریف کردم طولانی شد…

نوشته: مهدی


👍 2
👎 5
106431 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

524581
2015-12-04 23:36:04 +0330 +0330

کیر کل تیم ملی فوتبال برزیل تو کونت
کیر کل تیم ملی والیبال ژاپن تو کونت
کیر کل تیم ملی هاکی نروژ تو کونت
کیر کل تیم ملی اسب سواری چین تو کونت
کیر کل تیم ملی تنیس آلبانی تو کونت
کیر کل تیم ملی کشتی ترکیه تو کونت
کیر کل تیم ملی بسکتبال فرانسه تو کونت
************ سیکتیررررررررررررر …

2 ❤️

524582
2015-12-04 23:38:23 +0330 +0330

یکیش یادم رفت، بگم
کیر کل تیم ملی کاراته ایرلند تو کونت
و اینکه کیر شخص من تو چشمات.
دوباره: سیکتیررررررررررررررررررررررررررر

1 ❤️

524612
2015-12-05 11:53:22 +0330 +0330
NA

سيكتير باو 🤮

1 ❤️

524665
2015-12-06 05:57:43 +0330 +0330

به نظر زنداییت کسش میخواریده تویی جقی هم سوء استفاده ابزاری کردی ازش

0 ❤️

524680
2015-12-06 08:11:45 +0330 +0330

دو پوله گوتش…
بی هیچ مقدمه داد بت خنده داره واقعن

0 ❤️

524765
2015-12-07 04:06:44 +0330 +0330

ددیییییییزززز
“صدای گوز نویسنده هنگام انگشت کردن خودش!”

0 ❤️

524801
2015-12-07 13:45:12 +0330 +0330

حالمو بهم زدی با اون کس خیس زنداییت
جلقکیه کوس ندیده اون کس نبوده سطل اب بوده (laugh)

0 ❤️

524867
2015-12-08 11:11:16 +0330 +0330

کیر کلفتم تو کونت کونگشاد

0 ❤️

524868
2015-12-08 11:55:13 +0330 +0330

ای کونی

0 ❤️

524892
2015-12-08 20:44:29 +0330 +0330
NA

کسکش حداقل اول داستان کیریت جون مادرتو قسم نخور تخمه سگ مگه زورت کردن؟

0 ❤️

524912
2015-12-09 07:16:35 +0330 +0330

ای نقد دروغ میگی چی عایدت میشه؟

1 ❤️

524946
2015-12-09 14:24:56 +0330 +0330

کیر تیم ملی کبدی هندوستان تو کس زن داییت.

0 ❤️

524976
2015-12-09 19:28:15 +0330 +0330
NA

نگفتی داییت کجا بوده اصلا"ازاولتاآخراسمی ازش نیامد حالا تومیای خاطره ایی میزاری وقسم جون مامانت رامیخوری که حقیقیه ببین همه کسانی که میان دراین صفحهها داستانهاوخاطرات رامیخونندو بعدش نظرمیدن باورهرکدامشون سالهاست که این خاطرههارامیخونندواینوبدون فرق یه خاطره واقعی ویابه قول اون دوستمون توهمات یک جلقی بدبخت،راخوب میدانند .حالاآمدی داستانی نوشتی وگفتی حقیقیه آخه توبااینکارت به شعورو فهم همه ماتوهین کردی توگفتی ایناکه حالیشون نمیشه وبخاطرهمینه که بضیهافحاشی میکنند اگه تواین خاطرهت رابه عنوان یه داستان سکسی تایپش میکردی قول بهت میدم که خیلیها ازداستانت خوششون میامد وازت تشکرهم میکردنند

0 ❤️

525443
2015-12-15 06:54:07 +0330 +0330

کس شر
فقط کس شر

0 ❤️

525688
2015-12-17 21:07:24 +0330 +0330

دو تا نکته
1-اولش خجالت میکشیدی آخرش دست کردی تو شورتش
2-2دقیقه تلمبه زدی!!! خسته نباشی پهلوان

0 ❤️

525700
2015-12-17 22:05:13 +0330 +0330
NA

بیا برو تو کون زنداییت.
خخخخ

0 ❤️

525899
2015-12-19 22:43:38 +0330 +0330

زحمت فحش دادنو که بچه ها کشیدن ولی فقط من موندم چطور صبح بیدار شدی همه رفته بودن بیرون اونوقت زنداییت که صاحبخونه بحساب میاد و شما مهمونشون بودید همچنان خواب تشریف داشتن.اخه اسکل لااقل جوری کس و شعراتو بنویس بشه باور کرد با اون قسمی که اولش خوردی

0 ❤️

527073
2016-01-01 10:21:31 +0330 +0330

Khkjkjkkhkh

0 ❤️

527095
2016-01-01 18:58:30 +0330 +0330

اقا من فش نمیدم بچها حسابی،از خجالتت دراومدن،تو فامیلیتون کسیرو سراغ نداری بکشه پایین کون بده یهوی

0 ❤️