فقط خاطرست… سه ساله ازدواج کردم و ی خواهرشوهر و ی برادر شوهر دارم. با خواهر شوهرم خیلی صمیمی هستیم و رفت و آمدمون زیاده. از عید 93 حواسم بدجور پیش شوهر خواهرشوهرم (رامین) بود. وقتی میدیدمش حشری میشدم و نمیتونستم کاری کنم و فقط وقت سکس با شوهرم به اون فکر میکردم. پیشش لباسهای تنگ و ساپورت میپوشم که کونم نسبت به اندامم بزرگتره خودنمایی کنه و حشریش کنه. همش حواسم بود که اونم زیر چشمی منو میپاد و منم خودمو میزدم به کوچه علی چپ.
بهار بود که تو یکی از شبکه های اجتماعی که عضو و دوست هم بودیم میومد پیام بهم میداد باهام حرف میزد (روزهایی که زنش دانشگاه بود) و هی حرف رو راجع به سکس میخواست باز کنه اما من روم نمیشد حرفی بزنم چون فامیل بود میترسیدم برام بد تموم بشه. تو خونه همش با هم شوخی میکردیم و مثلا کاری رو میخواستیم با هم انجام بدیم هی دستشو میزد بهم یا اینکه طوریکه کسی نبینه برام بوس میفرستاد و منم مثلا توجه نمیکردم یا خودمو میزدم به اون راه. وقتاییکه شوهرم نبود بهم میزنگید و باهام حرف میزد و همش میگفت بالاخره ی روز میبوسمت. منم دوس داشتم اما از ترس میگفتم اگه تونستی ببوس. یا وقتی میخواست منو برسونه خونه تنها میرسوند که باهام گپ بزنه و میگفت فقط ازت بوس میخوام. تا اینکه ی روز شوهرم سرکار بود و رامین قرار بود لباس مجلسی های منو از اتوشویی برام بیاره. در ضمن روز قبلش گفته بود به زودی میبوسمت. (خواهرشوهرم با مادرش اینا شهرستان بود) تا اینکه اومد در خونه و گفتم بیاد بالا و ی لیوان شربت بهش دادم و یکم گفتیم و خندیدیم. من رفتم لیوان خالی شربت رو بذارم تو آشپزخونه که اومد سمتم و گفت بوس بده میخوام برم. گفتم رامین مسخره نشو برو گفت دیروز گفته بودم به زودی میبوسمت. اصرار میکرد اما دستاشو سمتم نمی آورد و منم مقاومت نمیکردم فقط میگفتم برو . اینقد اصرار کرد تا دید چشام خمار شده و دستاشو دورم حلقه کرد و بلندم کرد بردم سمت اتاق خواب. درازم انداخت رو تخت و خودشو پرت کرد روم و تا میتونست منو بوسید. داشت شلوارشو در میاورد که الکی گفتم در نیار پریودم و گفت پس فقط بازی کن تا یکم باز کردم آبش اومد و خودشو جمع کرد و رفت. فرداش هم از سر کار اومد خونمون اما نذاشتم کاری کنه و قهر کرد رفت و دیدم ناراحت شده مثلا واسه اینکه از دلش در بیارم رفتم خونشون. ایندفعه دیگه خودم شروع کردم و خیالم از شوهرم که سر کار بود و از خواهرشوهرم که شهرستان بود راحت بود. عجب کیری داشت. کلفتیش اندازه کیر شوهرم بود اما خیلی دراز بود. لباسامو در آورد و منم لباساشو در آوردم و رفتیم رو تخت. اول اون شروع به خوردن کرد و بعد 69 شدیم و منم براش ساک میزدم. بار اول چندتا تلمبه زد آبش اومد و ریخت و شکمم اما بار دوم جونم بالا نمیومد. با اون کیر درازش اینقد محکم میزد که احساس میکردم کیرش تو معدمه. جوووووووووووون همش میگفت آرزو داشتم کون قلمبه کستو بکنم. منم با آه و ناله میگفتم بکن و جرم بده. بار دوم آبش نمیومد و منم از شکم درد خسته شده بودم و میخواستیم بلند شیم که از پشت گرفت منو کیرشو گذاشت تو کسم منو محکم چسبید با سرعت تمام تلمبه میزد که آبش اومد و برعکس شدم ریخت رو سینه هام. خلاصه اون روز تموم شد و فرداش هم ی سکس لذت بخش تر از دیروزش برپا کردیم. اما دیگه موقعیت که 2ساعت با هم تنها باشیم پیش نیومد. هنوزم با هم سکس میکنیم اما فقط در حد 10 دقیقه. اون دو روز لذت بخش ترین روزهای عمرم بود.
نوشته: مینا
خوبه والله. اما یکم پیاز داغشو زیادش کن.اما کلا خوب بود کس خانوم. حال کردیم
خدا رو شکر این شربت وجود داره وگرنه این جماعت چطوری میخواستن بدن؟!!! diablo
نه مثل اینکه ما دو روز نبودیم فحش خونتون کم شده .من که داستانتو نخوندم نکبت . اما مشخصا عقده ای هستی. حیف شاش سگ من واسه تو.
blum3
راستشو بخوائ این زنها هستند که راه را برائ سکس باز مئ کنن اگه نخوان بده به شوهر هم نمئ دن چه رسد به غیر تو دیگه چرا چئ کم داشتئ که به غیر دادئ
چرا خجالت نمیکشین مگر از خدانمیترسین گناه میکنین اینم چه گناه بزرگی باز میایین با افتخار تعریف میکنن وای برشما
کلا عادت ندارم نظر بدم ولی حیفم اومد نگم بهت شیرخواره تا کیرخوارتو گاییدم جنده خیانت کار
منم زن برا در خانموم می خواست بهم بده ولی چون شوهر داشت نکردمش
خدا خیرت بده داستانا چند وقته شربت نداشتن یادمون رفته بود که شربت تاثیر بسزایی تو سکس داره
ریدم تو ذهنت کسسسسسسسسسس خللللللل
داماد شوهرت میشه داماد خودت عننننننننننننن
ما که نفهمیدیم وقتی زن خیانت میکنه باید شرمنده باشه یا افتخار کنه بد بخت شوهرت یا بی غیرته یا اعتماد تو خالی بهت داره عقدهای درونیت چقدر زیاده خدا کمکت کنه aggressive
چرا بعضیا هستن که فقط فحش بلدن؟! حالا یکی میگه چرا خیانت کردی، یکی میگه چرا فلان کردی و … میگی خب مخالفن با این کارا!! اما بعضیا فقط فحش میدن! خفه شید دیگه بابا!! … داستانت هم خیلی خوب نوشته بودی بنظر من. البته حدس میزنم توصیف سکست رو یه کم سانسور کردی یا احتمال میدم که در واقعیت کمی متفاوت از اون چیزی بوده که نوشتی. ولی خوب بود، من که لذت بردم. اینطور سکسا هم خیلی حال میدن! biggrin
شما که بدتون میاد چرا میاید اینجور جاها
اگه با فحش هم ارضا میشید که بابا عیول دارید
داستانت رو بدک نبود از شیرین کاریهای دیگه ات بتعریف حال کنیم
اهای جنده خان اگر روزی فهمیدی شوهرت بهت خیانت کرده تاراحت نشی؟
چون از هر دست بدی از همون دستم میگیری؟
گفته باشم
, دمت گرم سکس یواشکی و با دلهره خیلی حال میده… مخصوصا با زن شوهردار… اگه زن دوستت یا مثلا زن برادرت یا زن دایی و غیره باشه… جوووون … من زن یکی از رفیقام رو یه بار بوس کردم سینه شم مالیدم ولی هنوز نشده که بکنمش… ولی بالاخره یه روز تو خونه خودشون میکنمش.
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻟﺬﺕ بخﺷﻪ? ﻣﻦ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻜﺰﻥ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﺍﺭ بكنم
اخه یکی نیست به اون مرنیکه بی ناموس بگه اینهمه دختروسوراخ تروتازه کونی چرا زن شوهردار
شماکه انقد مومن وبا ایمانی چرا میای اینجور جاها مشنگ؟
اتفاقا داستانت خیلی هم خوب بود.بازم بنویس
هیچی زن شوهردار نمیشه… باید هم از کون بکنیشون… وای…
این کص کشایی که فحش میدن، اخه مادر جننده ها یارو خاله شو میکنه فحش میدین، خواهرشو میکنه فحش میدین ، فامیل زن سکس میکنه فحش میدین، اخه کص کش پس کی رو باید بکنیم؟ فکر کنم اگه یارو زن خودشو.هم بکنه ،هنوزم یه عده فحش میدن،
منم آرزو دارم با زن برادر خانومم سکس کنم، خیلی سکسی نیست ولی حشریم میکنه لامصب
نوش جونتون
خانمهایی که از ورامین هستن
خوشحال میشم آشنا بشیم
Kos nanat bi hame chiz khiyanat kar