سکس با مونا خواهر زنم

1402/03/25

با سلام و احترام

من خیلی اهل نوشتن نیستم پس کاستی و قصوری دیدیم بذارید رو حساب بی تجربگیم.
خیلی تایم بود که پیگیر یه چنین اتفاقی بودم و نمیگم یهویی شد ولی شرایطش کاملا تصادفی اتفاق افتاد. زنم هاله دختر بینهایت خوبیه منم دوستش دارم و روش هم شدیدا غیرت دارم در جریان باشید. دیروز صبح روز موعود فرا رسید و وقتی همه داشتیم راه می افتادیم که سر کار بریم رئیسم بهم پیام داد که امروز مشتریمون نمیاد و میتونم دورکار باشم.منم میتونستم پیامش رو پاک نکنم ولی کردم(حرکت اول) مونا که دختر شیک پوش و سکسیه و ۱۹ سالشه نشست پشت و خانمم هم جلو و راه افتادیم.توی راه باید پیادشون میکردم یکیشون میره سمت شمال شهر و دیگری غرب تا با ون و تاکسی راه بیفتن. من توی راه گفتم امروز زود برمیگردم معلوم نیست شاید یه ساعت دیگه شایدم تا سه بمونم ولی زود میام که خانمم هم گفت باشه خارج شدی زنگ بزن.(حرکت دوم) مونا که شدیدا دیشب سر بازی که کردیم حشری شده بوده ظاهرا و تحمل کرده خیلی اتفاقی گفت امروزم میشه بیام خونتون خانمم یه جورایی مخالفت کرد من بهش سقلمه زدم که نگه اینو و من ازش نخواستم هیچ وقت با خانوادش بد باشه اونم گفت باشه و من پیادشون کردم هر کدوم رفتن سمت خودشون و من راه افتادم که برم که یهو جرقه ای تو ذهنم زد که نکنه طرف نخ داده من گیج میزنم که برگشتم دیدم خانمم با تاکسی رفته و اون هست و منو دید منم وایسادم شیشه رو دادم پایین و گفتم ای بابا من تعطیلم باید برگردم خونه اونم گفت چه جالب منم تعطیلم و گفتم بهش تو که قراره بیای بیا الان ببرمت نمیخواد بری خونه بابات اینا و اونم گفت خوب هاله چی منم گفتم بذار برسیم بهش زنگ میزنیم میگیم.توی راه یکمی جفتمون استرس داشتیم بهش گفتم تو اینجا رو پیاده بیا یه وقت نگهبان میبینه فکر بد میکنه اونم قبول کرد و خلاصه رسیدیم خونه.تا گفت بزار زنگ بزنم گفتم ببین الان زنگ بزنی نگران میشه ما تنهاییم اونم شروع کرد به خندیدن و منم یکمی لبخند زدم چون هنوز مطمئن نبودم چی قراره بشه خلاصه گفت چایی میخوری بذارم که من گفتم آره ولی لباس راحت بپوش که اذیت نشی و اونم بازم لبخند زد. تا داشت میرفت توی اتاق منم رفتم توی اتاق و پیرهنمو در آوردم(حرکت چهارم) که دیدم اونم داره در میاره و خیلی حشری شدم و تقریبا دیگه مطمئن شدم اتفاق می افته اولش به هم دست زدیم و یکمی به دوست پسر سابقش فحش میدادم و ازش تعریف میکردم تا اینکه اتفاق افتاد اومد بخوابه روی تخت گفتم نخواب که همیشه عطر میزنی و لو میره و رفتیم توی حال یکمی برام خورد و یه ساعتی تلمبه زدیم و … یکمی گذشت و گفتیم حالا که شده بذار تا تهش بریم. سه بار دیگم سکس کردیم من دیگه داشتم از هوش میرفتم که خانمم زنگ زد جوابشو دادم و قطع کردم و راه افتادیم به سمت خانمم. مونا رو یه جا پیاده کردم اسنپ گرفت رفت هنوزم همو ندیدیم نمی دونم ببینیم چی میشه.

امیدوارم حرف اضافه و سردرد آوری نگفته باشم.

نوشته: سیاوش


👍 15
👎 35
68701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

933249
2023-06-15 23:38:45 +0330 +0330

خواهر زن
خواهر زن
خواهر زن
لامصب یه چیز دیگس‌
البته فقط صرفا جهت یک بار گ ا ییی دننننن

1 ❤️

933250
2023-06-15 23:39:48 +0330 +0330

حالا که رو زنت غیرت داری
زنتو بچه ها اینجا الان از شرمندگیش در میام
رو زنم غیرت دارم هار هار هار

1 ❤️

933254
2023-06-15 23:50:55 +0330 +0330

خداوکیلی تا دستم کردم توشرتم تموم شد اهل فحش نیستم ولی خدایی دوتا رفیقم برای هم تعریف کنن بیشتر میشه داداش ننویس به خدا

0 ❤️

933302
2023-06-16 02:22:37 +0330 +0330

کیرم تو کوس زنت که روش غیرت داری

1 ❤️

933307
2023-06-16 02:53:37 +0330 +0330

حرکت اول
ریدم ب تاریخچه جدت
بزغاله این چیه نوشتی زود انزال

0 ❤️

933308
2023-06-16 02:55:55 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

933329
2023-06-16 07:51:11 +0330 +0330

کسکش این اراجیف چیه مینویسسی خودت بخون چیزی میفهمی زنتو گاییدم

0 ❤️

933358
2023-06-16 13:07:56 +0330 +0330

بدن هیچ پیش مقدمه ای ! خیلی مسخره بود

0 ❤️

933360
2023-06-16 13:14:39 +0330 +0330

ننویس کیر بز اول دهن زنت بعدم دهن خودت

1 ❤️

933367
2023-06-16 14:41:57 +0330 +0330

کیرم تو کون زن جنده ت
خودت فهمیدی چی نوشتی؟

0 ❤️

933370
2023-06-16 15:04:55 +0330 +0330

فهمیدی چی نوشتی

0 ❤️

933454
2023-06-17 02:32:15 +0330 +0330

لایک فقط بخاطر خواهرزن که مثل نون زیر کبابه
دیس لایک هم بخاطر اینکه این داستان یا خاطره نبود بیشتر شبیه پیامک بود حداقل بیشتر از جزییات میگفتی

0 ❤️

933457
2023-06-17 02:36:35 +0330 +0330

امیدوارم حرف اضافه و سردرد آوری نگفته باشم.
متاسفانه گفتی سیاوش

0 ❤️

933480
2023-06-17 05:59:04 +0330 +0330

اونچه که از شواهد پیداست نه تنها روی زنت غیرت نداری
بلکه توی خوک صفت
بی هستی و الان داری کامنتهارو میخونی و زنتو زیر بچه ها تصور میکنی.

0 ❤️

933481
2023-06-17 06:00:15 +0330 +0330

اونچه که از شواهد پیداست نه تنها روی زنت غیرت نداری
بلکه توی خوک صفت
بی هستی و الان داری کامنتهارو میخونی و زنتو زیر بچه ها تصور میکنی.
اگر هم واقعا رو زنت غیرت داری
خیلی گاوی
به گاو سه تا سور زدی
گاو پیش تو استاد دانشگاه است.

0 ❤️

933485
2023-06-17 06:26:18 +0330 +0330

akhundi?

0 ❤️

933491
2023-06-17 08:07:11 +0330 +0330

حرکت سوم رو چون جا انداختی من اضافه می کنم . از پهنا توی حلقت ! چرا ؟ چون " خیلی تایم بود که پیگیر یه چنین اتفاقی بودی " !!!

0 ❤️

933521
2023-06-17 12:34:00 +0330 +0330

نوش جونت ولی فقط خودت حالشو بردی. قسمت سکسی داستان خیلی کم بود و من که به حد تصور هم حتی نرسیدم . دوستان رو نمیدونم

0 ❤️

933522
2023-06-17 12:54:23 +0330 +0330

خاک تو اون سرت

0 ❤️

934355
2023-06-22 14:37:00 +0330 +0330

فقط لاگین کردم که بگم کیر تو این خاطره تعریف کردن تخمیت

0 ❤️