سکس رومانتيک من و پويا

1393/06/28

يه روز تابستوني بود پويا بهم زنگ زد و گفت دارم ديوونه ميشم تنهايي تو خونه حوصله ي بيرونم ندارم مياي پيشم ؟ گفتم مگه مامانت خونه نيست ؟گفت نه رفتن تهران عروسي فردا ميان… گفتم اره عزيزم ميام. سريع حاضر شدم و به بهونه ي کتابخونه از خونه زدم بيرون.تو راه 2تا دنت شکلاتي خريدم که سوپرايزش کنم خيلي دوست داشت… خلاصه رسيدم خونه و زنگ زدم معمولا عادت نداشت پشت تلفن با محبت حرف بزنه ولي اينبار گوشيو برداشت گفت جونم؟گفتم جلو درم عزيزم …درو باز کرد و گفت بيا بالا خوشگلم…تعجب کرده بودم.رفتم بالا در باز بود رفتم تو صداش زدم هيچک کس نبود يه کم ترسيده بودم که عين جن از تو کمد رو به روي در پريد بيرون رنگم پريد و جيغ زدم… يه هو خنده رو لباش ماسيد گفت ببخشيد…دستام ميلرزيد و با عصبانيت گفتم خيلي بي شعوري ازحرفم خندش گرفت اومد جلو و تو چشمام نگاه کرد منم با اخم نگاش ميکردم گفت خانوم من چقد با اخم خوشگل ميشه…خندم گرفت و سرمو انداختم پايين اروم زير چونمو گرفت و سرمو اورد بالا و لباشو گذاشت رو لبام…بعد از يه لب اروم و طولاني دستمو گرفت و گفت چشما بسته گفتم چراااا؟اروم گفت هيييييييييييييييييييييييييييييس فقط چشماتو ببند و بيا…يه کم رفتيمو بعد گفت چشماتو باز کن… چشمامو که باز کردم ديدم از دم در تا تختشو شمع روشن کرده روي تختم پر گل برگاي رز صورتي نفسم بند اومده بود نگاش کردم و گفت ببخشيد ميخواستم گل بخرم ولي ترسيدم دير بشه گلاي باغچه ست ولي به جاش اتاق خوش بو شده …پريدم تو بغلش… اروم قربون صدقم ميرفت و زير گردنمو بو ميکرد لباسامو دراورد و خوابوندم رو تختش اتاقش خيلي تاريک بود اين تاريکي تحريکم ميکرد… لبساشو دراورد و اومد روم خوابيد و گفت ميخوام هيچ وقت امروز رو يادت نره… لبامو بوسيد و رفت سمت گردنم گردنمو ميخورد و بو ميکرد کاملا حشري شده بودم با دستاش سينه هامو از روي سوتين ميماليد منم ديگه اه و نالم بلند شده بود نزديک گوشم گفت خانم خانوما از الان داري ناله ميکني برم سر اصل مطلب ميخواي چيکار کني فهميدم عشق بازي نيست و سکس کامله بدم نيومد و خنديدم سوتينمو باز کرد با سر انگشتاش ميکشيد رو سينه هام و اروم ميخوردشون با نوک زبونش نوک سينه هامو لمس ميکرد دستمو بردم روي کيرش و ميماليدم…که يه هو گفت ميخوام ديونت کنم و رفت سمت پاهام …شورتمو درا اورد و پاهامو باز کرد اروم گفت جووووون و سرشو برد لاي پام کسمو ماهرانه ميخورد جوري که حس ميکردم تو اين دنيا نيستم…اينقدر خورد و ليسش زد تا داد زدم سرشو اورد بالا و گفت هييششششش هنوز جا داري خانووووم دوباره زبونشو گذاشت رو کسم از سوراخ کونم تا کسمو ليس ميزد منم فقط ناله ميکردم تا ارضا شدم … بلندم کرد و نشوندم لبه ي تخت خودشم شورتشو در اورد و رو به روم ايستاد کيرش کاملا بزرگ و سيخ شده بود سرمو گرفتو کيرشو گذاشت تو دهنم قبلا واسش خورده بودم ميدونست دوست دارم موهامو گرفته بود و کيرشو عقب جلو ميکرد بعد چند دقيقه منو خوابوند و گفت خانومي چجوري دوست داري شوهرت بکنتت؟ از حرفش خندم گرفت گفتم فقط دردم نياد خب؟گفت اي جانم نگران نباش من همه جوره هواي زنمو دارم… پاهامو باز کرد سر کيرشو گذاشت روي کسم خودشم خوابيد روم تو گوشم حرفاي سکسي ميزد ميگفت زن مني مگه نه؟ داري به شوهرت کس ميدي؟قربون تن داغت بشم که ميسوزونتم و هم زمان کيرشو فشار ميداد يه اخ محکم گفتم و کيرشو کرد تو کسم پاشد و پاهامو گذاشت روي شونه هاش و اروم تلمبه ميزد منم اه ناله هام خيلي شديد شده بود پاهامو بوس ميکرد و انگشتامو ليس ميزد خيلي حس خوبي بود کم کم تلمبه هاش تند تر شد و تندتند ميکرد… بعد چند دقيقه کيرشو دراورد و ابشو ريخت رو شکمم… هر دومون بي حال بوديم شکممو تميز کرد و کنارم خوابيد بعد گفت خوشگله زن من شديا با شيطوني خنديدمو بغلم کرد دو ساعتي خوابيديم و اون روز بهترين روز زندگيم بود هنوزم با هميم…

نوشته: ؟


👍 0
👎 0
44727 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

436916
2014-09-19 14:22:58 +0430 +0430
NA

از لحن نوشتنت معلومه یه جقی بیسوادی چون احساسات دخترانه تو داستانت نبود و بعد اون قسمت که نوشتی هیچک کس خندم گرفت گفتم منظورت چیچک هست که خریدی با دنت بکنی به خودت.

0 ❤️

436917
2014-09-19 14:24:27 +0430 +0430

چقدر رمانتیک
ایشالا همیشه باهم باشید :’(

0 ❤️

436919
2014-09-19 14:28:07 +0430 +0430

نخوندم داستان کیری خوشم نمیاد

0 ❤️

436920
2014-09-19 16:04:23 +0430 +0430

خوب نبود ننویس لاشی
شاش بزغاله روی تختت که پر از گل برگای رز صورتیه
پستون عمه ی حسن نصرالله تو کونت بره
ننوبیس که گند زدی به حالمون
ننویس دیووووووووووووووووووووووووث.

0 ❤️

436921
2014-09-19 17:13:31 +0430 +0430

طبق معمول پرده ارتجاعی بود یا گذاشته بودی خونه زیر تختت که آسیب نبینه :D
تابلو پسری ولی اینو روشن کن دوست داری یه دختر بیاد این مدلی بهت بده یا دوست داری این مدلی کونت بذارن؟
حال بیشتر نوشتن ندارم برو خوش باش :|

0 ❤️

436922
2014-09-19 18:03:36 +0430 +0430
NA

انقدر خود ارضای کردی کس گیجه گرفتی

0 ❤️

436923
2014-09-19 18:12:39 +0430 +0430
NA

بدک نبود

0 ❤️

436924
2014-09-19 18:24:56 +0430 +0430
NA

قبلا کی پرده ات رو زده بود ؟

0 ❤️

436925
2014-09-19 20:55:04 +0430 +0430

یوخا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ shok

0 ❤️

436926
2014-09-19 22:27:55 +0430 +0430
NA

میگم ماهی یک بار خون دماغ شدی ناراحت نشو مغزت پریود شده کونی

0 ❤️

436927
2014-09-20 02:25:29 +0430 +0430

من نمیفهمم شمع چرا اینقدر رو کس دادن دخترا تاثیر مثبت داره :-D

0 ❤️

436929
2014-09-20 05:57:49 +0430 +0430
NA

ننویس دیگه داداش من…کس خل

0 ❤️

436930
2014-09-20 06:54:33 +0430 +0430
NA

چي بگم

0 ❤️

436931
2014-09-20 14:09:18 +0430 +0430
NA

اه دنت شکلاتی؟! مزه ی ان میده . پسره ان دوست داشته.
تاریکی تحریکت میکرد؟
هیچی بهت نمیگم رو سوال فکر کن.

0 ❤️

436932
2014-09-20 18:37:34 +0430 +0430
NA

کیری بود باو .ناموسا ننویس.
پسره ی کسخل رفته از باغچه گل بکنه تا بریزه رو تخت تا تو خوشت بیاد؟؟کیر فیل آفریقایی کهن سال تو کون همچین پسری باو.ننویسی دیگه ی وقت/تخیلات کیریت بذا بمونه تو مخ کیریت

0 ❤️

436933
2014-09-21 10:24:54 +0430 +0430
NA

عزیزم خیلی خیال پردازی کردی (:
هممون میدونیم که بیشتر دخترا چیزایی که تو نوشتیو دوس دارن و بیشتر پسرام اصلا چنین چیزایی به فکرشون نمیرسه (:
کاملا داستاتن دخترونه ای بود . خسته نباشی (:

0 ❤️