سکس من با دوست خواهرم

1396/02/28

خواهر من متاهله و یه دوست داره که اونم متاهله خواهرم دوتا بچه داره ولی دوستش بچه نداره و با شوهرش تنها زندگی میکنه.اسم خواهرم شقایقه و همیشه تو خونه راحت میگرده و ۳۵سالشه.البته دوستشم لیلا ۳۴سالشه و از قدیم که من بچه بودم اینا با هم دوست بودن.
از خودم بگم اسمم وحید و۲۷سالمه و خیلی داغ و حشریم.لیلا هم همیشه جلوی من راحت میگرده چون منو به چشم همون پسر کوچولو میبینه که سالها پیش وقتی پیش وقتی میومد خونه و منو میدید.منم از این فرصتها که بلد بودم به خوبی استفاده میکردم و دیدش میزدم.یادمه یه روز خونه خواهرم بودم که گفت لیلا داره میاد.بچه های خواهرمم خونه نبودن رفته بودن مدرسه اونا دوم دبستان و چهارم دبستانی هستن که من یهو به خواهرم گفتم من میرم خونه خودمون که با لیلا راحت باشید که گفت تو که کوچولویی باشیم به حال ما فرق نمیکنه منم گفتم باشه منم میشینم اینجا تو خونتون.نشسته بودم با خواهرم داشتم فیلمای شبکه جم رو میدیدم که لیلا زنگ زد.اومد تو و بعد کلی احوالپرسی و خوش و بش و از این جور کس شعرا گفت من برم یه لباس راحت تنم کنم و بیام رفت تو اتاق خواهرم یه تاپ پوشید و یه دامن بلند که مال خواهرم بود(البته بماند که من همیشه وقتی خواهرم اون دامن رو پاش میکرد کلی نگاش میکردم و اخرش باهاش جق میزدم)رو پوشید و اومد یه کم باهام شوخی کرد و رفت نشست رو مبل روبه روی من همونجا که خواهرم نشسته بود.شروع کردن با هم صحبت کردن و از این و اون که خواهرم کمرش چسبیده بود به راحتی و تو گوشیش داشت عکسای عروسی خالم و عکسایی که با فامیل انداخته بود و… رو نشون لیلا میداد.لیلا هم که راحت بتونه ببینه چون منم سرم تو گوشیه خودم بود یه معذرت خواهی کرد و پاهاشو جمع کرد رو مبل راحتی و با خواهرم نشستن عکس دیدن و غیبت کردن.منم یه لحظه نگاهشون کردم چیزی دیدم که تا اون روز فقط تو عکسای سکسی میتونستم ببینم.بله لیلا دامنش روی پاهاش جمع شده بود یه شرت لامبادای قرمز سکسی پاش بود که دو تا لبه های کسشو میتونستم دید بزنم .اونا اصلا حواسشون به من نبود من زوم کرده بودم رو کس تپل و شهوت ناک لیلا.ساق پاهاش با رونای پاهاش کیرمو حسابی راست کرده بود اروم دستمو بردم رو شلوارم راحتی بود شروع کردم ور رفتن با کیرم که تو تصورم دارم کس ناز لیلا رو لیسش میزنم تو همون پوزیشن.دقیقا همونجوری که نشسته بود.داشتم با خودم فکر میکردم تو رویا که شرت ناز و سکسیه لیلا رو دادم بغل کسش و دارم با لبهام لبای کس لیلا رو لیسش میزنم.لیلا هم دستشو کرده لای موهام و سرمو فشار میده لای کسش منم با دستم لبای کس لیلا رو باز کردم و دارم با نوک زبونم سوراخ کس لیلا جون رو میلیسم واون یکم لرزید و همه ابشو خالی کرد تو دهنم و منم همونجوری کسشو میک زذم تا قطره اخرش رو خوردم که اب خودمم اومد و دیدم لیلا با شقایق دارن به عکس دختر داییم میخندن که چقد تو اون مهمونی تیپش و ارایشش ضایع بود منم با خنده ی اونها به خودم اومدم.شلوارم خیس شده بود چون اب کیرم اومده بود.بلند شدم رفتم شلوارمو عوض کردم خدا رو شکر حواسشون نبود.اومدم دیدم لیلا هم پاهاشو انداخته پایین و دارن با هم حرف میزنن.یهوو لیلا گفت چند روزه ویندوز کامپیوترش بالا نمیاد که خواهرم گفت مهندس جلوت نشسته منم که تو کارای کامپیوتر کارم زبانزد همست.گفت ااااااااااااجدی اصلا حواسم نبود که وحید اینکارست چقد خوب شد که پسر کوچولو بلده.خلاصه چند ساعتی نشسته بود و رفت.منم شب اومدم خونه خودمون همش تو فکر اون صحنه بودم و داشتم رو تختخم به اون کس زیبا فکر میکردم و جق میزدم.فکر کنم تو رویاهام کس اون رو به هزار مدل لیسیدم و کردمش.هر شب قبل خواب کارم همین بود.
چند وقتی از اون ماجرا گذشت که لیلا زنگ زد به گوشیم.گفت شمارمو از خواهرم گرفته وگفت که برم براش ویندوزش رو عوض کنم چون اصلا دیگه بالا نمیومد.گفتم کی بیام گفت فردا صبح ساعت ده میتونی بیای گفتم اره.شب همش داشتم بهش فکر میکردم به اون بدن نازش و لیسیدن کسش که تو این فکرا بودم خوابم برد.صبح ساعت هشت از خواب بیدار شدم رفتم حموم یه صفا به کیرم دادم و اومدم به خودم رسیدم و تیپ زدم و cdهای نصب رو برداشتم و رفتم.سر کوچشون بودم زنگ زدم گفتم من سر کوچتونم لیلا خانم گفت بیا من خونه ام درم باز میکنم دیگه زنگ نزن بیا تو.منم رفتم در زدم گفت بیا تو دیگه پسر کوچولو واییییییییییییییرفتم تو دیدم چه دافی شده لیلا جون یه ارایش لایت کرده موهاشو دم اسبی بسته یه دامن تا زیر زانو به قول خانمها سه ربع یه ساق نازک که پاهاش معلوم بود تا بالای رونش با یه پیرهن سفید یقه دار که یقش گیپور بافی بود دکمشم تا بالای سینه هاش باز بود که لبه های سوتینش باز بود.من که همینجور نگاش میکردم گفت چیه تا حالا اینجوری ندیده بودی منو.گفتم خیلی ماشالا ناز شدی لیلا خانم تیپت مثل خانم رییساست خندید وگفت مثل بچگیات هنوز شیطونی.
من رفتمتو اتاق داشتم با ویندوزش ور میرفتم که دو تا شربت اورد و واستاد پشتم.شربت رو گذاشت رو میز کامپیوتر و گفت منم خیلی دوس دارم نصب ویندوز رو یاد بگیرم.راستی شوهرشم رفته بود شهرستان برای انجام پروژه که من گفتم یادت میدم لیلا جون.رفت از اشپز خونه یه صندلی اورد و نشست کنارم منم شروع کردم براش توضیح دادن که صندلیش رو اورد چسبوند به صندلیه من که من مجبور شدم پاهامو از زیر رونش رد کنم که اونم بتونه جاش بشه که ببینه مانیتور رو.خلاصه کیرم اروم اروم داشت راست میکرد و منم پاهام رو بیشتر نزدیک روناش میکردم که اونم معلوم بود داره خوشش میاد همینجوری که توضیح میدادم تقریبا زانومو میمالیدم به زیر رونای پاش.بهم گفت وحید کوچولو تو خیلی خوب توضیح میدی باید استادم بشی و منم شاگردت که خوب یاد بگیرم فهمیدم حسابی تحریک شده دستمو انداختم دور کمرش که دیدم خودشو بهم نزدیکتر کرد و گفت وحید جون اینجارو یه بار دیگه توضیح میدی استاد گفتم چشم دستمو از بغل کمرش گذاشتم رو سینش که دیدم پاهاشو باز تر کرد که رون پاش اومد رو کیرم کیرم راسته راست بود که براش بازم توضیح دادم و سینه هاشو مالیدم یه نگاهی از روی شهوت بهم کرد و با صدای لرزون گفت وحید جون تو واقعا استادی ای کاش شوهرمم یه کم مثل تو وارد بود.فهمیدم لیلا خانم دیگه حشریه حشری منم گفتم دوس داری من شوهرت باشم الان.چرخوندمش طرف خودم ولبمو چسبوندم به لبش شروع کردم به خوردن لباش.حشری شده بود نمیدونست چیکار کنه که لبمو داشت میکند از جاش.زبونم تو دهنش بود دوتامونم داغ و حشری بودیم.شوهر لیلا هم سرد ه سر همون لیلا خیلی حشریه.داشتیم لب بازی میکردیم که بلندش کردم لباس و دامنشو خیلی سریع در اوردم پرت کردن اون طرف خودمم لباسامو در اوردم و سر پا لب بازی کردیم بلندش کردم گذاشتمش رو میز کامپیوتر پاهاشو یکیشو گذاشت زمین یکیشم رو دوشم بود با زبونم از لابه لای تور شرتت زبونمو میمالیدم لای چاک و خط کسش که بهش گفتم شرتتو بغل کست نگهش دار اخه من عاشق این صحنه ام شرتشو با دستش کشید بغل کسش که من افتادم جون کس لیلا جون شروع کردم با کس لیلا جون لب بازی که دیدم داره میمیره از شهوت بهم میگه بخورشششششششش لیسسسسششششششش بزن کسمو با زبونت جررررررررررررمممممممم بده منم با دستم لبای کسشو از هم باز کردم شروع کردم زبونمو تو سوراخ کسش چرخوندن تند تند سوراخ کسشو داشتم لیس میزدم و همینجوری با کیرم ور میرفتم بالاخره رویاهام به واقعیت تبدیل شده بوود دماغم تو کسش بود با زبونم سوراخ کونشو لیس میزدم.از روی سوراخ کونش لیس میزدم تا روی شکمش.اونم تازه کسش رو صاف کرده بود که زبونم رو کسش سر میخورد دستش لای موهام بود و سرمو فشار میداد رو کسش و قربون صدقم میرفت لبمو فشار دادم رو کسش و زبونمو فشار دادم توی سوراخش که یهو لرزید و موهامو چنگ زد سرمو فشار داد رو.کسش ارضا شد و تموم ابشو خالی کرد تو دهنم منم همه اب کسشو خوردم که داشتم با کیرم ور میرفتم ابم اومد پاشید رو میز کامپبوتر.بلند شدم و شروع کردم لب بازی که گفت بریم رو تخت.بردمش رو تخت نشست رو تخت منم سر پا سوتینشو باز کردم کیرمو گذاشتم لای سینه های لیلا جون که داشتم وسط سینه هاش تلمبه میزدم با دستش سینه هاشو چسبونده بود به هم سرشم برده بود پایین که کیرم میاد بالا بره تو دهنش منم سرشو گرفتم دستم لای موهاش بود کیرمو گذاشتم تو دهنش عقب جلو میکردم داشتم تو دهنش تلمبه میزدم فشار میدادم کیرمم میرفت تو حلقش و گلوش در میاوردم اوق میزد.از دوبارع میکردم تو حلقش در اوردم.گفت ای کاش حمید شوهرش رو میگفت مثل تو بود.من کیرم ۱۸سانته مبگفت مال حمید نصف ماله تو اه.که گفتم بخواب لیلا جون وقتشه وحید کوچولو کستو جرش بده.میگفت من جنده ی تو هستم وحید جون من همیشه دوس دارم مثل مامان باشم برات گفتم خب منم میشم پسرت.گفت پس حالا کس مامان لیلا رو جر بده که دارم دیونه میشم منم کیرمو گذاشتم رپ کسش و فشار دادم تا نصفه راحت رفت تو ولی بعدش کیرم داشت کسشو به زور باز میکرد میرفت توکه فهمیدم کیر شوهرش اینجا رو کشف نکرده پاهاشو باز کرده بود از بغل کمرم رد کرده بود.دستاشم رو کمرم و باسنم بود منو میکشید رو خودش کیرم تا ته تو کسش بود رفته بود تپ رحمش که شروع کردم تلمبه زدن تند تند داشتم میکردمش که کمرمو چنگ زد جیغغغغغغغغغ زد و اااااااااااااایییییییییییییییی اوه هوممممممم لرزید فهمیدم ارگاسم شده همونجوری کیرمو تو رحمش نگه داشتم تا ابش کامل بیاد.دیواره های داخلی کسش خیسه خیس بود.کیرمو در اوردم گفتم حالت سگی میخوام بکنم کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش که با یه هول رفت تو که فهمیدن خانم کونیم هست چند بار تلمبه زدم اونم کسشو میمالید دستم رو سینه هاش بود با یه دستمم موهاشو گرفته بودم و میکشیدن که دیدم ابم داره میاد همونجوری ابمو با فشار ریختم تو سوراخ کونش گفت سوختممممممم.سرشو داد عقب لباشو خوردم
یه کم خوابیدم روش بلند شدیم رفتیم حموم که یه سکسم اونجا کردم باهاش.اومدم ویندوزشم عوض کردم که گفت اونروز خونه خواهرت از قصد اونجوری نشستم که کسمو ببینی.بعد این ماجرا من زیاد باهاش سکس کردم چند ماهه که میگذره.فکر کنم به خواهرمم گفته چون خواهرم گفت مهندس باید به منم ویندوز عوض کردن رو یاد بدیا اخه به لیلا خوب یاد دادی.کس خواهرمم میخواره چون اینم یه بار مثل لیلا با دامن جلوم نشست که البته خواهرم شرتم پاش نکرده بود.اگه بکنمش داستانشو حتما براتون میزارم.

نوشته: وحید


👍 8
👎 15
53048 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

596533
2017-05-18 21:18:48 +0430 +0430

سلام اسمم وحیده و 27 سالمه خیلی داغ و حشریم
از بچگی داداش بزرگم با دوستش اسمال پاشنه طلا و اون یکی ریفیقش اصغر سیبیل سیا یکی در میون میومدن خونمونو کونم میزاشتن
دیگه کم کم خودمم خوشم میومد
داداشم یه رکابی داشت رفیقشم یه جوراب راه راه اون یکیم یه پیژامه مامان دوز هروقت این لامذهبا اینارو تنشون میکردن من حشری میشدم و بعدش میرفتم با لباساشون جق میزدم
خلاصه صب تا شب و شب تا صب به امید اینکه اینا بیان کونم بزارن و آبشونو بریزن تنگم زندگی میکردم
ایناییم که این بالا خوندین تخیلات ذهن ملجوقمه گفتم یکم تنوع بدم به افکارم ببخشید اگه بد بود

کیر تو قیافت کس مشنگ خان :| کودوم گوزی با دامن بلند خواهرش جق میزنی که تو دومیش باشی
ریدم به اسپرمای بابات

5 ❤️

596536
2017-05-18 21:21:58 +0430 +0430

چه مبارک سحری و چه فرخنده شبی یکی تو داستانش شربت میخواره یکی دیگه پرده عوض میکنه اینجاهم شاهد برگشتن مهندسین کامپیوتر و تعویض ویندوز به عرصه شهوانی هستیم :)

3 ❤️

596551
2017-05-18 21:37:30 +0430 +0430

کلاور داداچ برو بالاتر امشب نوستالژیک ترین شب این خراب شدسن برینگینگ پوکر :|

1 ❤️

596576
2017-05-18 22:02:43 +0430 +0430

تورو دایرکت میکنم به استاد باقری و پهلوون ابوالفضل

0 ❤️

596577
2017-05-18 22:03:44 +0430 +0430

sami_sh
رجوع شود به ترانه ی “اسمال آقا سیبیل سیا چش بادومی پاشنه طلا”
فقط از خیر ایشون بگذر خوشگل ا راه بدرش نکنی ! بزار سایه ی سیبیلاش بالا سر زن و بچش بمونه

chimann
دلت واسش سوخید دخمل؟ میخوای یه دست دیگه بیتشریفات بقاییمش ولی اینبار پمادشو تو بزن ?

1 ❤️

596602
2017-05-18 22:44:21 +0430 +0430

کامنتا :D :D

0 ❤️

596620
2017-05-18 23:54:48 +0430 +0430

دوباره شربت و معجزه هایش…
چه دخترای جنده ای پیدا میشن این روزا…
داستان قشنگی نبود
درووووغ محض بووود

0 ❤️

596636
2017-05-19 03:53:17 +0430 +0430

يني خواهرتوگاييدم بيناموس حيف خواهرت باس كمرباباتوبگام كه همچين حرومزاده اي سربه دنياداده

0 ❤️

596647
2017-05-19 06:03:59 +0430 +0430

واقعا کیرم تو کسشعرات. تو هنوز تو کار کامپیوتری؟!
ملت جفنگ گفتنشونم به روز شده تو دیگه چقد بدبختی.
حرومزاده هرچی دوست داری گوه بخور واسه سلامتیت خوبه ولی حرف از سکس محارم نزن. بدبخت

1 ❤️

596649
2017-05-19 07:15:11 +0430 +0430

دمت گرم صفر و یک ذهنت خیلی کیریه

0 ❤️

596663
2017-05-19 13:23:43 +0430 +0430

این چه کوسو شری که اینجا آپ کردی بچه کوس کش
خیلی گوه خوری کردی

0 ❤️

596673
2017-05-19 14:07:20 +0430 +0430

کاشکی شیراز بودی منم خواهرتو میکردم

0 ❤️

596789
2017-05-20 04:19:54 +0430 +0430

این روزهاچقدر کردن کس: دخترخاله،زن داداش،خواهر، دخترعمه،زن همسایه،…
راحت شده. بعدازمدتی دوباره شربت خوردن قبل ازعملیات گایش شروع شده.
خخخخخخ…

0 ❤️

596851
2017-05-20 14:15:31 +0430 +0430
NA

ریدم تو اون گلنار که تو باهاش میزنی
بدبخت کفه کس کسی اخه با خواهرشم شغ میکنه
ناموسا توهمی تر از این نبود
به عنوان یک بزرگتر بهت میگم دیگه داستان ننویس خداییش دیگه تخمام کلید کرده کار نمیکنه

0 ❤️

596859
2017-05-20 14:41:08 +0430 +0430

اگه کسشر ننویسی سنگین تره ها
حتما با این نوشته هات باید جقی بودنتو به ما ثابت کنی
ای مجلوق

0 ❤️

872358
2022-05-05 13:04:54 +0430 +0430

ننویس کوس کش مجلوق تو فقط جلق بزنی

0 ❤️