شرط بندی و پاره شدن کونم

1402/01/22

سلام داستانی که میخوام بگم گی و کاملا واقعیه اول از خودم بگم22 سالمه قدم تقریبا 170 و وزنم 55 رنگ پوستم بوره یه چی بینه سبزه و سفید… . خب من تو یه فروشگاهی کار میکنم از روزی اولی که رفتم فروشگاه یه پسره بود اسمش علیرضا بود من قیافش بد نبود ولی 1 سال از من کوچیکتر بود و قدش تقریبا 180 اینا خلاصه تو فروشگاه روزایی باهم شوخی و اینا میکردیم من خیلی دوست داشتم با این رابطه داشته باشم یه بار داشتم کاندوم ها رو مرتب میکردم یه کاندوم داریم سایز بزرگ خار داره به هرکیری نمیشینه خیلی باید کیر کلفت و دراز باشی تا قشنگ کاندوم جا بیافته خلاصه گفتم آخه این اندازه چه کیری میشه گفت اندازه کیر من میشه گفتم برو بابااا گفت اندازه میشه داداش گفتم اگه نشد چی؟ گفت اگه شد چی؟ منم گفتم اگه اندازت شد من یه ربع کیرتو ساک میزنم اگه نشد تو یه ربع ساک میزنی گفت حله خلاصه شب هم چون من خودم یه خونه دارم تنهام اومدم پیش من شوخی جدی هی تو راه بهم میگفتیم کیر میخوای بخوری و اینا… خلاصه رسیدیم خونه و کاندوم رو باز کرد انداخت رو کیرش گفت آماده شو باید بخوریش… دیدم تو کیرش کاندومه کیپه کیپه سایز کیرش 19_20 بود قشنگ و کلفتتت خلاصه گفتم من یه چی گفتم بابا نه داش شرط بستیم زوری هم شده باید بخوریش…
منم که از خدا خواسته بودم رفتم بالا سر کیرش گفت نه بزار به پهلو بخوابم همین خوابیدیم کلمو گرفت فشار میداد رو کیرش پشماش خیلی بلند بود گفتم پشمات زیاده گفت بابا این رضا(صاحب کارمون) نمیزاره بریم که وقت نکردم بزنم منم گفتم حالم بد میشه نمیتونم اینجوری گفت منم همینو میخوام دوباره کلمو فشار داد سمت کیرش منم دلو زدم به دریا و دهنمو باز کردم که سر‌شو اول لیس بزنم ولی اون هم کله منو فشار داد هم بدن خودشو داد کیرش رفت تا ته تو حلقم با اون همه پشم دندون زدم کیرشو که مثلا ول کنه دیدم نیشگونم گرفت گفت قشنگ بخور دندون نزن ولت میکنم اما تا ته میری میای سرش حتی اگه خورد ته حلقت وگرنه نیشگون میگیرم فهمیدی؟ منم همینجوری که اون کیرش تو دهنم بود کلمو تکون دادم که یعنی آره… خلاصه تا دستشو از رو سرم برداشت گفتم ناموسا نمیتونم بیخیال گفت گوه نخور بیا 69 شیم منم یکم با اون دودولت بازی کنم… برا من 13 سانته و تقریبا باریک گفتم باش همین 69 شدیم شلوارمو داد پایین گفت ووی ویی این که دودول هم نیست یدونه زد روش آروم گفت آخییی چه ناز و گوگولیه من هنوز دهنم نزدیک کیرش بود گفت بخورش دیگه منم شروع کردم به خوردن اون داشت با کیرم ور میرفت که چندتا ساک اولو تا ته رفتم اما دیگه تا نصفه رفتم که یهو دیدم خایه هامو گرفت محکم فشار داد گفت تا ته نری از این محکم تر فشار نیدم یت محکم میزنم رو خایه هات نفست دذ نیاد ها درست یالا… منم مجبور بودم یه شیش دقیقه خوردم گفتم بسه دیگه گفت باشه برگرد گفتم چی گفت برگرد گفتم شرطمون این نبود گفت کاری ندارم برگرد و خودش یهو منو هل داد اونوری یه سال از من کوچیکتره اما قد و هیکل و کیرش خیلی از من بیشتر بود گفت میخوام لا پایی بزنم زود تموم میشه گفتم نه یهو دیدم شرتشو کرد تو دهنم و با دستش جلو دهنمو گرفت و لا پایی میزد چند دقیقه گذشت گفت حیف این کون نیست کیر من بازش نکنه من هی ناله میکردم و تکون تکون میخوردم که یعنی نه اما شهوت گرفته بودش یه پاشو انداخت رو پاهامو یه دستش که جلو دهنم بود رو شرتش با اون دستش با تف خیس کردو بدون کاندوم اینا یواش یواش کرد تو همین سرش رفت تو نالم رفت تو هوا گفت جووون چه تنگهه ولی نترس فقط اولش درد داره… بعد عادت میکنی خلاصه کرد توم و داشتم از درد میمردم و یهو دیدم توم گرم شد آبشو ریخت تو کونم چقد آب داشت مگه تموم شد گفت فقط یکم میخاره بعدش اینو ریختم زنم بشی و خودت بیای التناسم کنی که بکنمت توله سگ…قرارمون به تحقیر و سکس نبود فقط ساک بود اما اینجوری شد… خلاصه شرتشو درد آورد از دهنم پوشید گفت دمت گرم جنده حال داد…

گفتم کصکش این قرارمون نبود لاشی بازیا چیه…
دیدم خندید گفت حرف دهنتو بفهم ها کصکش چیه از این به بعد بهم میگی ارباب فهمیدی؟
گفتم برو بابا سیکتیر…
گفت فیلمتو نگاه یه چند ثانیه شو نشون داد و سریع دکمه قفل گوشیشو زد تا دید دارم میرم سمت گوشی گفت هیس آرام حیوان آرام چیزی نشده که این فیلم جاش پیش امنه تا وقتی که برده خوبی باشی و حرف گوش بدی…
منم دیگه هیچی نگفتم و خوابیدم صبح بیدار شدیم که بریم فروشگاه سرکار دیدم رفت تو دستشویی منو صدا میکنه میگه چیه گفت کیه نه بله ارباب تمرین کن یاد بگیری این آخرین بار بود بخشیدما هیچی نگفتم گفتم نشنیدم گفت باش دیدم اومد منو گرفت تو بغلش با زانو دو بار زد تو تخمام گفت جنده کونی باش و اینا نداریم فقط چشم ارباب و بله ارباب فهمیدی یادت نرفته که فیلمت پیشمه…
از درد داشتم به خودم میپیچیدم، اشک تو چشام جمع شده بود با خودم میگفتم این چه کاری بود من کردم… دیدم گفت نشنیدم بلند بگو منم گفتم چشم ارباب گفت آفرین حالا بیا دستشویی گفتم چرااا؟دیدم یهو تخمامو گرفت گفت دول کوچولوی کونی فقط چشم ارباب
راستی اینو یادم رفت بگم دیشب نزاشت لباسامو بپوشم گفت باید لخت بخوابی البته خودشم با شرت خوابید…
منم گفت چشم ارباب و رفتم تو دستشویی زاانو بزن جوری که یه پات اینور سنگ باشه یه پات اونور گفتم نمیتونم بدم مدم میاد دیدم یه چک محکم زد بهم گفت به تو رحم نیومده رفت کمربندشو آورد گفت گوش نکنی مییزنی فقط چشم ارباب گفت با زانو بشین وسط کاسه توالت منم گفتم چشم ارباب از ترس این که نزنه اونم گفت آفرین حالا شدی کاسه توالت خوب تا نباشد چوب تر فرمان نبرد جنده خر دیدم یهو شرتشو داد پایین گفت دهن باز وای به حالت یه قطره ش بریزه بیرون باید اینجا رو لیس بزنی میدونی که شوخی ندارم منم وفتم چشم ارباب از ترس کمربند و لیس زدن همین دهنمو باز کرد شاشید تو دهنم از فاصله کم همشو خوردم آخرشو گفت قورت نده تا نگفتم دهنمو با شاش پر کرد دماغمو
گرفت گفت حالا یهو قورت بده سر صبح ناشتا حالم داشت بد میشد…
خلاصه گفت بیا بیرون لباستو بپوش بریم فروشگاه من یه نگاهی بهش کردم چپ چپ چون اصلا فکر نمیکردم اینجوری باشه دیدم با کمر بند یدونه زد در کونم محکم گفت بلند بگو چشم ارباب…
گفتم چشم ارباب
رفتم لباسمو پوشیدم تو فروشگاه جند بار حالم بد شد ولی نمیکرد هرزگاهی هم هی میگفت دست بزن به کیرم یا میومد تو انبار میگفت بکش پاین دولتو ببینم میدید میخندید منم هی تحقیر میشدم موقع ناهار شد باهم رفتیم ناهار به اصرار خودش گفت نیای فیلمتو به بچه ها نشون میدم دیدم کیرشو در آورد موقع ناهار میگفت یه ساک یه قاشق غذا… بعضی وقت ها موقع ساک یا غذا خوردن یه چک نه خیلی آرومم میزد…

از اون قضیه الآن یک ماهی میگذره اما دیگه نیومده بکنتم یه بار فقط نشون داد پشماشو زده و گفت آماده باش منم گفتم تورو خدا بیا بکنم میگه باید تشنه کیرم بشی که تا رسیدیم خونه خودت لختم کنی… باید تشنه کیر اربابت بشی جنده کوچولو

نوشته: امیر


👍 11
👎 20
45701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

922738
2023-04-11 01:06:22 +0330 +0330

ادم میمونه چی بگه همه ی جونا کونی شدن و همه هم از این نسل انتظار دارن انقلاب بکنن

5 ❤️

922772
2023-04-11 02:27:23 +0330 +0330

امیر جووووون تو که از بدو رشد دولت دادی حالا چرا چس ناله میکنی راستی از کی خونه مجردی گرفتی کسی با کردن تو سوپر فکر نکنم بتونه هزینه اجاره رو بده مگه جنده پولی باشه نه جقی

0 ❤️

922773
2023-04-11 02:30:51 +0330 +0330

چاخان بود

0 ❤️

922785
2023-04-11 04:04:16 +0330 +0330

جوون چه ارباب جدی و مقتدری.شاش خوری خوب نیس ولی یک ساک سک قاسق غذا فکر عالی بوده.تحقیر لفظی هم که عالیه

1 ❤️

922817
2023-04-11 13:08:48 +0330 +0330

واقعا یه همچین تخیلات تخمی دارید؟
ریدم تو کاسه سرت و تخیلاتت

0 ❤️

922835
2023-04-11 15:17:44 +0330 +0330

اینجور داستانا خیلی خوبه
حس تحقیر و شهوت به آدم میده که واقعا لذت بخشه

0 ❤️

922836
2023-04-11 15:23:22 +0330 +0330

اگ‌واقعی باشه حقیقتا دلم‌سوخت برات😂🚶🏿‍♂️

0 ❤️

922851
2023-04-11 19:45:03 +0330 +0330

زیاد جق زدی مغزت سوخته دیگه

1 ❤️

922855
2023-04-11 20:46:09 +0330 +0330

میتونی جزییات و شدت تحقیرش رو بیشتر کنی، به فضای داستانت می‌خوره.

0 ❤️

922939
2023-04-12 04:39:05 +0330 +0330

چرند

0 ❤️

922986
2023-04-12 11:41:47 +0330 +0330

تو اگ شرط هم نمی بستی کونت پاره بود😂😂😂😂

0 ❤️

923016
2023-04-12 14:06:16 +0330 +0330

اه اه گاو کوس پلشتتتتت
با امثال تو که فکر و ذکرشون نوشتن داستان بی غیرتیه بایدم مملکت ما به هیچ جایی نرسه
خاکبرسر کیونیت کنن

0 ❤️

923077
2023-04-12 23:47:02 +0330 +0330

دروغه دروغ

0 ❤️