شهاب و آبجی سحرش
سلام من شهاب هستم استان سمنان زندگی میکنم 16 سالمه میخوام واستون خاطره اولین سکسمو که فکر کنم جالب باشه تعریف کنم. داستان از این قراره که من توی یه خانواده 5 نفره زندگی میکردم یه داداش دارم که 10 سال از خودم بزگتره و یه آبجی دارم که 7 سال ازم بزرگتره و اسمش سحره… خیلی آبجیمو دوست دارم واسش میمیرم و اینو بارها به خودش گفتم معلومه که اونم منو خیلی زیاد دوست داره البته نه از دید سکس بلکه از همون دید پاک رابطه خواهر برادری… من کلا شاید بهتون بگم 3 یا 4 تا فیلم سوپر بیشتر ندیدم ولی از همینایی که دیدم خیلی چیزا یاد گرفتم… همیشه تو فکر این بودم که بتونم مثل این مردایی که داخل این فیلما هستن با یه دختر حال کنم… اینم بهتون بگم که من بسکه آبجیمو دوست دارم میرم شبا بغلش میکنم و تا صبح توی بغلم میخوابه با اینکه 7 سال ازم بزرگتره… یه شب یکی از همین فیلمارو دیدم تموم شد داشتم میرفتم بخوابم آبجیمم تازه مسواک زده بود و اومده بود توی رختخوابمون که یهو افکار شیطانی به سراغم اومد توی فکرم این بود که چی میشه با آبجیم حال کنم… اینم بگم که سحر قدش 165 و وزنش 55 هست و منم یه چیزی توی همین مایه ها… ولی کلا هیکش خیلی قشنگه… رفتم سف بغلش کردم و ازش پرسیدم اگه خواهرو برادرا لبای همو ببوسن اشکالی داره؟ که گفت نه اینو که گفت تو کونم عروسی شد لبامو گذاشتم روی لباش و حالا نخور کی بخور؟ در همین حال جوری محکم توی بغلم فشارش میدادم که از درد آخش در اومده بود… بعد از چند دقیقه گفت داداشیم مثل اینکه امشب حالت خوب نیستا گفتم چرا اتفاقا خیلی هم خوبم… دیگه لباشو بیخیال شده بودم داشتم موهاشو ناز میکردم خیلی حال میداد یواش دستمو گذاشتم روی سینه هاش ولی ازترس داشتم میمردم یهو برگشت یه نگاه وحشت آوری بهم کرد که ترسیدم و دستمو برداشتم… ساعات حدودای2 بود دوباره لباشو بوسیدم اونم چیزی نگفت داشت خواب میرفت که ایندفعه دستمو گذاشتم لای پاهاش و اونم چیزی نگفت و حتی خودشو بهم میچسبوند از این حرکتش فهمیدم که داره حشری میشه واسه همین پررو شدم و لباسشو با کمک خودش در آوردم… یه سوتین سفید داشت بدجوری آمپرم زده بود بالا… باورم نمیشد که آجیم در گوشم یواش گفت امشب مال خودتم داداشی اینو که گفت بدجوری حشری شدم خوابوندمش و لاله گوشش و گردنشو حسابی لیسیدم همینجوری اومدم پایین تا رسیدم به سینه هاش و سوتینشو در آوردم و دیوانه وار فشارشون میدادم جوری که دیگه سحر گریش گرفته بود و بغض کرده بود اومدم نوک یکی از سینه هاشو گذاشتم دهنم با ولع خوردمشون که دیدم دار آه آه میکنه… اومدم پایین تر و شکمشو حسابی لیسیدم تا رسیدم به شلوارش یواش در آوردمش و خودمم لخت کردم … اول کسشو خوب خیس کردم و بعد هم کونشو…
یهو گفت داداشی نکنیش توی کسم من دخترم ها…
گفتم چشم ابجیه خوشگلم از عقب میکنمت… هیچی نگفت منم به پشت خوابوندمش و با کرم ویتامین آ د در کونشو خوب کرمی کردم و بعد کیرمو که یه14 سانتی میشد گذاشتم دم سوراخش یه فشاری دادم که نرفت تو و لی نا امید نشدم دباره تلاش کردم و ایندفعه با یه هول تا آخر رفت توش که جیغ کشید … ترسیدم از صداهاش مامان یا بابام بلند بشن و لی خوشبختانع زودی ساکت شد اما بجاش گریه میکرد و ازم خواهش میکرد ولش کنم اما گوش من بدهکار نبود یه 20 دقیقه ای کردم تا آبم اومدو همشو ریختم تو کونش دیگه از حال رفتم بغلش کردم و یه لب حسابی ازش گرفتم و بهش گفتم خوب بخوابی گلم اونم گفت دوستت دارم داداشیم … از این ماجرا 3 ماهی میگذره و منو آبجیم یه شب درمیون باهم سکس داریم ولی هنوز پردشو نزدم… اگه نظر مخالف دادین و گفتین توهم فانتزی بود یا کس نوشتی …بدونید سخت در اشتباهید…
نوشته: شهاب
kiri khodet sakht dar kon dadani dari jende bodan khahareto tarif mikoni
دمت گرم بالاخره يه سمناني هم جرات سكس پيدا كرد ؟
شهاب خونتون شهرك گلستانه؟
بگو كجاي سمناني ؟
كارت دارم
همون اولشو خوندمو بیخیالش شدم. چرا مزخرف مینویسی بچه؟ مگه نگفتن که زیر 18سال نیاد اینجا؟ بدو برو جیشتو بکن و برو بخواب و بجای آبجیتو مامانتو ببوس. چون بچه هستی بهت چیزی نمیگم. جمع کن بر تا عصبی نشدم مادرجنده.
ازم خواهش میکرد ولش کنم اما گوش من بدهکار نبود یه 20 دقیقه ای کردم تا آبم اومدو همشو ریختم تو کونش دیگه از حال رفتم بغلش کردم و یه لب حسابی ازش گرفتم و بهش گفتم خوب بخوابی گلم اونم گفت دوستت دارم داداشیم … از این ماجرا 3 ماهی میگذره و منو آبجیم یه شب درمیون باهم سکس داریم ولی هنوز پردشو نزدم… اگه نظر مخالف دادین و گفتین توهم فانتزی بود یا کس نوشتی …بدونید سخت در اشتباهید…
!!!
fucer yiour mother bitch
cos khol fek kardi bala nesbate aghayone inja 4 ta karbare kir farz kardi os kol akhe kodom khahari be dadashe 16 salash mide base inghad khali naband taraf jendeham bashe nemide
دستت درد نکنه. باز هم بنویس . و به چرت و پرتهای این اساتید بی هنر گوش نده و دلسرد نشو . ولی ازینکه خواهرت اولش مانع میشد باورم نمیشه چون خانمها شهوتشون بیشتر از مردهاست اون هرشب که بغلش میکردی کیر میخواسته .باز هم بنویس.
داداش بد نبود ولی زود تمومش کردی و به قول دوستان زیاد شهوت امیز و سکسی نبود یه ژیشنهاد دارم اونم اینه که اگه داستانت راست بود سعی کن زیاد ادامش ندی چون خواهرت جنده میشه
به کس شر های بقیه هم توجهی نکن اونا همه عقده ای هستن
داستانت بد نبود اما می تونستی خیلی بهتر بنویسی، بهرحال ممنون ادامه بده
Miduni?
Man mamulan enteghade sazande mikonam, ama in yeki vaghean kheili mozakhraf bud.yechi migana…
Ha, tokhmi bud!
بی خیال شو کوچولو برو لالا کن راستی مسواک یادت نره :H :*
اصلا عجيبه؟
مادر اونايي كه گفتن داستانت خوب بود و دلسرد نشو رو گاييدم.
به خودت فوش نميدم.
man fk mikonam ke na in ghanoon khanoom ha hast ke har cheghad ham hashari beshan baz nmitoonan jeloye khodeshono begiran, ama in agha pesat fk mikone modele shahvate khahharesh ham mesle khodesh ama pesar jan intor nist v inke ta onjai ke man mitoonam khanooma doost daran ba kasi bashan ke az konesh dood biad yani doodesh az konde dar biado varde basha na inke in risko ba ye pesar 16 sale ke baradaresh bashe anjam bedan v ino dastan nevisai aziz faramosh kardan v fk mikonam ke ma to jazire lokhitia hastim ke onja ham fk konam be in rahati ba ham khone khodeshon rabte bargharar konan azizam ma irani hastimo mosalmoon zade shodim kari ham nadaram mosalmooni ro ada mikonim khinato maharem man az didde baz tari sohbat mikonam ke in jor ravabet ba ye shabo ndo shab amkan pazir nist ke emkanesh kame v in karo motmaenan ba har tarze fkri ke darim ghabool bayad dashte bashim ke az ye adam mamooli bar nemiad balke kar bimaran jensi hast, v baz ba barname tollani odat v ghodrat nofoz bala in mohbalat ro be khord doostan nadid baz man ehsas mikonam ke miangin seni injor siteha kam bayad bashe v khaheshan fkr doostan che khanoom che agha ro be ham narizid lofan cheghad ehsas kardam na :D
آخه بچه کونی آدمی که هیچی ندیده دفعه اول میتونه کون بکنه ؟ 20 دقیقه بکنه؟ بعد میخوای پرده بزنی جقی؟؟؟
نظرات جدید داستان‌ها
- توهمات و چرندیات یه کونی که تو کف کون دادن به یه بچه ساله 😂 ...
- مردم دارن کلیه هدیه میدن مال دارن میبخشند بعد تونه مستراااب...
- من فقط رهگذرم نگیری منو بکنی 😂
- لاپایی بوده با شکایت هیچی نمیشه ، خودتم سر یه دم مالی انقد ا...
- وقتی کسخل قلم به دست میشه ، میشه پارسا یه داستان کسشعر دیگه...
- عالی بود ولی مشدیا زیاد خالی میبندن ...
- یه دقیقه جق نزن خودت دوباره بخون ببین چه کصی نوشتی !...
- کسخل جقی پروفیل
- آخخخخ که چاره این روزامون رو تو این داستان نوشتی... دست مریز...
- این کارا غیر از ناراحتی و پشیمونی هیچی توش نیس،منم قبلا رو خ...
- باورش سخته و بنظرم فقط ی داستان و زائیده ذهن نویسنده ولی قشن...
- نوش جونت
- خان بابا دهن کمرت سرویس چه اثر و کسری داره کمرت خیلی مبارک ...
- خودت بالغی من زیاد بلد نیستم اول زنگ بزن پلیس 110 طرح شکای...
- نکن پسر زشت خودت رو نگه دار عذاب وجدان میکشتت ...
- کسی که کلمات اعتراضی مینویسه باید رسا . بی حاشیه . محکم . ...
داستان‌های تازه
- پالیسی در قطار و کون پاره
- بکن ۱۷ ساله (۵ و پایانی)
- خاطرات یک پیرمرد پولدار (۱)
- من و زن داداش فاطی (۱)
- قهوه قجری (۲)
- راضی کردن خواهر کوچیکم مینا
- بدبخت شدم رفت...!
- ننه رفیق ناباب (۳)
- بخاطر دخترم تصمیم گرفتم توبه کنم!
- جر دادنِ زن حشری خودم
- ماجرای من و زنم و دوست دختر سابقم
- بهترین خاطره دانشجویی امیر
- معین و دختردایی
- سکس الهام با رئیس بانک
- سکس آنلاین شاپی
- ننه رفیق ناباب (۲)
- شاگرد زرگر (۲)
- هدیه زن شهرام (۱)
- فاطمه، مادر دوستم (۲)
- جنب شدن در خواب با فکر مادرم (۴)
- زندگی سخت
kossher ke boud shak nakon vali khobish in boud ke mesle hame nagofti kiret 30 sante