سلام دوستان…مینویسم چون اینجا سانسورنداره…من آرش 30 سالمه.از بچگی خوش قیافه بودم که کاش نبودم.باعث شد خیلی از زندگیمو هدر دادم با دختر وسکس.سعی میکنم فرصت کنم واستون بنویسم.دوران سربازیم واسه خاطر رشته تحصیلیم شدم افسر وظیفه بیمارستان س .شبها اکثرا شیفت تک بودم تو ازمایشگاه بیمارستان.یه شب که حسابی خسته شدم ساعتهای حدود 2سرم رو میز کارم چرت میزدم که در ازمایشگاهو زدن نمونه اورِانسی داشتن که خدمه اورد خلاصش میکنم مشغول شدم که تلفن زنگ زد خانم رضایی بود پزشک شیفت شب اورِانس که با غرغراش اعصابمو خورد کرد زودتر جواب مریض رو بده.بهم برخورد حسابی ضمنا من خودم دامپزشکم کلا با پزشک جماعت سر کل کل داریم.بهش گفتم نمونت لیز شده یعنی گلبولهای قرمز خون مریض له شدن باید از نو نمونه بفرستی البته کرم ریختم ها.خودش بدوبدو نمونه جدید اورد .جواب ازمایشو بهش دادم فهمیدش سرکارش گذاشتم گفتش گزارش میدم سوپروایزر .منم گفتم فقط خواستم ببینمتون.خلاصه رفت حدود ساعتای 4 صبح زنگ زد ازم مثلا دلجویی کنه حالاااااااا مثلا ها.بهش پیشنهاد دادم بیاد آزمایشگاه واسه صرف قهوه.ببینید بیمارستان سپاه اگه میفهمیدن کونم میزاشتن .بهرحال یواشکی اومد مشغول حرف شدیم دستم خورد به فنجون تمامه روبوش خانوم شد خیس از قهوه.بهش گفتم روپوش از همکارا خانم تو رختکن هستش رفت عوض کنه که صدا زد…داخل رختکن از داخل در دستگیرش خراب بود در باز نمیشد.درشو که باز کردم میخواست بیاد بیرون که گوشیش از جیب روبوشش افتاد خم شد برش داره چشمم افتاد به سینه هاش.بگذریم این خانم 27 سالش بود اما من25 سالم نمیدونم سربازی کدومتون رفتید اینقد تو اون حالت حشری شدم که مخم هنگ کرده بود تصور کنید شب تو یه سالن بزرگ خلوت اونم تو اطاق دور از چشم همه .دستمو بردم گوشیشو زودتر برداشتم دور گردنش حلقش کردم بعد یلحظه چشامون تو هم قفل شد.ببینید من قیافم طوری نیست که دخترکش باشم اما بقول دوست دخترم جذاب وسکسی ام.دست خانم دکتر تو دستم بود اصلا نفهمیدم چی شد که بخودم اومدم دیدم کنج اطاق رختکن داریم لبا همو میخوریم .یکم که گذشت سینههاشو در اوردم باهاشون ور رفتم و حسابی خوردمشون.دستمو که تو شورتش با بدبختی کردم از بس شلوار جینش تنگ بود خانم رضایی واقعا مست شد.کاملا کسش خیس بود یادمه فقط گفتش دخترم ها.رو تخت بغل اطاق دولا شد شلوارشو تا زانو کشید بایین ومنم کیرمو در اوردم گذاشتم وسط باهاش سینه هاشو میمالیدمو لباشو از عقب میخوردم.کمرم زیادی سفت بود حالا یا واسه استرس که کسی نیاد یا از بس یمدت زیاد سکس نداشتم عادتم نداشتم تا تو کس نکنم ارضا شم.تف زدم سر کیرمو یهو تا تهش کردم تو کونش.واااااااااااااااااااای بچه ها کمرباریک کون سفییییییییییید مثل ِزله تکون میخورد از بس دردش اومده بود دستمو طوری گاز گرفت که جاش تا 5 روز کبود ودرد داشت.خلاصه بعد از 10 15 دقیقه آبم اومد همشم داخل کونش ریختم.بعد بلافاصله شلوارشو لباساشو مرتب کرد و تو ایینه نگاه کرد وبوسیدمو رفت.حتی 1 کلام حرف نزدیم با هم در طولسکس.فقط گفتش دخترم ها.منم خودمو جمع کردم و تا صبح کونم جر خورد از بس مریض تا 7 صبح اومد.صبح مثل جنازه رفتم تو اسایشگاه خوابیدم.بعداز اون چندبار رفتم خونشون سکس داشتیم اما تخصص قبول شد ورفتش شیراز.گاهی بهم ایمیل میدیم/ازدواج کرده خاطراتمونو واسه هم که میگیم آروم میشیم از دغدغه های روزمره…بچه ها من تصمیم دارم بازم بنویسم چون بنظرم سکس واسه پسر دخترهای ما غریبه و سکرته اما واقعا جزئی از خاطرات شیرین زندگی هر ادمی هستش…نظر بدید تا خاطرات شیرینمو باهاتون تقسیم کنم…قررررررررررررررررربونتون.
نوشته: flatworm
فک کنم سوادم نم کشیده چون این آقا یه جا گفت دامپزشکه ولی تو کل داستان تو بیمارستان یه عنوان متخصص علوم آزمایشگاهی کار میکرده.حالا اینا رو بیخیال شما تا حال سکس از عقب کردین؟من موندم اینا چه جوری با یه فشار اینکارو میکنن؟؟؟هان؟؟؟کسی هست توضیح بده؟؟تازه بعضی از دوستان تو داستاناشون بعد از آنال سکس میدن دختره بدن کثیفشونم میخوره.خدایا منو بکش…
همه میرن سربازی کونشون جرمیخوره اقاکون جرمیده…ای ول دمت گرم…
اصل داستان اینه که تو به عنوان نظافت چی تو آزمایشگاه بودی . دکتر و که دیدی رفتی یه گوشه جلق بزنی که حراست محترم دیده و گفته تا کون ندی ولت نمیکنم و تو مجبور شدی که یه عمر حق السکوت اون کارتو بدی…
هه…من ک خود ِ آنال سکسم!! بیش از 50 بار دادم!!
ولی 1 بارم نشد بدون مقدمه یهویی بذارن تو کونم!! اصن همچین چیزی امکان پذیر نیست…! :|
آخه کون ِ ب این گوشتالویی… چطوری توو 1 لحظه میتونه ی کیرو بتپونه تو خودش…؟
اگرم اینطوری بشه، طرف حتماً جر میخوره… :|
کس شعره بابا… L)
این جناب مثلاً دامپزشکه… تو همین 1 بند داستان لاف زده شده، شونصدتا غلط املایی داره…
بدبخت اون گاو و گوسفندایی ک آمپول اینو میخورن…!! :)) :))
با تشكر و سپاس از توضيحاتِ كارشناسانه پريا جوووون ، عرض شود كه اين حقير نيز از نظر عمه ى محترمم بسيار تودل برو تشريف دارم!!! :D
اگه میخوای همینطوری بنویسی نمیخواد!!
انگار تو نوشتن هم سر سکسی که استرس داری کسی بیاد،؟!؟
شاعر میگه : تو گه خوردی داستان مینویسی هیچی نفهمیدم کیرم تو کون بابات
مسخره من خودم پزشکی میخونم اخه برا چی باید تو رو ببرن تکنسین ازمایشگاهت کنن تازه که بیمارستانای سپاه پر از دوربینه ما رو مسخره کردی اون خر بود نفهمید چرا نمونه خود بخود باید لیز بشه؟
اصلا تمام ازمایشایcbcدنیا توکونت محلول 0.9 درصد نرمالسالین از ته تو کونت کلونوسکوپم که خودت میدونی باید حواله ی کجات شه
آدمين ميشه ما ديگه بازبان كردي نظربديم؟
.
…
.
.
.
.
.
.
شاره كم سنه ؟
موندم کی داستان های شما اسکل ها رو ثبت میکنه. حالم بهم خورد از این داستانت. دیگه نبینمت اینجا. برو گمشو.
میگه 30 سالمه
دامپزشکی خونده
سربازه تو بیمارستان سپاه
تو قسمت آزمایشگاه
بعد 25 سالش میشه با خانم دکتر 27 ساله اشنا میشه
تصورات جقت رو اینجا تعریف نکن
کیر کیر نکن دروغگو شرت میبندم تاهالا کس از نزدیک ندیدی
کل داستانت با هم تناقص داره
بیسوادیت واویلا داد میزنه
شایدم بیسواد نباشی
اگه بیسواد نباشی عربی
اگه عرب باشی بی مقدمه نمیتونی کیر رو بچپونی تو کون
اورانسی .باهاش . مثل زله
کلا با ژ و پ مشکل داری عرب نما
فقط 2 خط اولشو خوندم. تو کل عمرتو با کردن تلف کردی پس کی درس خوندی مه شیفت داشته باشی؟ قیافتم که برد پیت بوده. ما هم که گاویم. ریدییییییییییییییییییی
کیر الاغ اندونزیایی تو حلقت
شامپوتو عوض کن داداچ
دامپزشکی اونوقت گذاشتنت تو آزمایشگاه بخاطر تخصصت ابله؟؟؟؟؟!!!
پدر جق بسوزه که اینجور روان پریشت کرده?
با .آ. موافقم.