عرفان و عشق واقعی و سکس

1392/11/08

سلام …
دوستای خوبم من تازه به این سایت اومدم میخوام بدونید چیزای زیادی دیدم سکس با محارم و تجاوز و گی و … خیلی چیزا نگاه من به سکس شاید با خیلی ها فرق کنه من تا به کسی احساس تعلق نکنم بدنمو در اختیارش نمیگذارم تا کسی هم عشقشو بهم ثابت نکنه بدنشو مال خودم نمیدونم همیشه هم این نگاه رو نداشتم به خاطر سن 18 تا 20 سالگیم تجربه سکس بدون عشق و داشتم و هر بار به خاطراتش برگشتم جز یک خاطره محو و عذاب وجدان چیزی برام نمونده از 20 سالگیم فقط با یک نفر سکس داشتم و هنوزم دارم و هربار که باهاشم برام جذاب تر و لذت بخش تره چون از روز اول نگاهم به سکس نبود ولی چون بسیار دختر زیبایی بود رابطمو باهاش شروع کردم و کم کم به این نتیجه رسیدم که باید باهاش سکس داشته باشم و اونم اولین سکسشو با من تجربه کرد شاید من خوش شانس بودم که همچین زندگی نصیبم شده ولی مطمئنم برا همه امکان تکرارش هست …

زیاد نصیحت کردم میخوام بگم سکس واقعا مفید و لذت بخشه و وقتی عاشق یکی باشی و سکس به رابطه شما اضافه شه دیگه هیچ اتفاقی نمیتونه از هم دورتون کنه اینو با تمام وجود حس کردم چون اطفاقای تلخ زیادی و پشت سر گذاشتم و مطمئنم اگه عشقمون با سکس همراه نمیشد خیلی زود اتفقات زندگی و سختیاش من و عشقمو از هم جدا میکرد …

من پسری با قد 191 سانت و وزن 96 کیلو هستم خوش قیافم و خیلی هم هات و سکسی ام الت تناسلی مناسبی دارم نمیگم 28 سانت که همه فحش بدن 18.5 سانت دارم و کلفتی طبیعی ولی بسیار دیر ارضا هستم میخوام یه داستان از سکس هامم بگم تا فحش خورتون نشم سکس توی زندگی من و عشقم یک داستان پر تلاتم و پر تنش هست و هربار براش نقشه میکشیم و ازش لذت میبرم آخرین سکسمون و براتون تعریف میکنم …
شب بود داشتم با عشقم صحبت میکردم از این که مدتی بود نیومده بود پیشم بسیار دلخور بودم (ما هنوز نامزدیم و با هم زندگی نمیکنیم ولی من خونه مجردی دارم ) بهش گفتم باید ببینمش به سکس نیاز دارم اونم میگفت که نمیتونه بیاد پیشم و از این حرفا منم کلی باهاش دعوا کردم آخرم گفتم باشه نیا منم دیگه اصرار نکردم از بس اعصابم خورد بود پاشدم رفتم یکم عرق و مزه آوردم 300 سی سی میشد تنهایی نشستم با گوجه نمک زده و دوغ خوردم و هی سیگار کشیدم و موزیک جدید لیدی گاگا رو گوش کردم بعدم زدم رو کار موزیک لایت خلاصه تا 4 صبح هی پیک میزدم مست مست خوابیدم بی اینکه امیدی داشته باشم انچنان لش و له و مست بودم که با شرت خوابیدم نامزدم کلید خونمو داره صبح شده بود و من تو رخت خواب بودم خواب خواب و هنوز مست نفهمیده بودم عشقم اومده تا سورپرایزم کنه وسط اتاقم پر وسایل لحو و لعب مشروب خوری همینطور که خواب بودم احساس میکردم بدنم داره گرم میشه عشقم اومده بود و من متوجه نشده بودم میخواست سورپرایزم کنه لخت شده بود و فقط یک شرت پاش بود و منو از پشت بغل کرده بود وقتی کاملا حس کردم یکی پشتمه با ترس پریدم اونم شکه شد و دیدمش انگار جن زده ها باورم نمیشد هنوزم مست بودم فکر میکردم خوابم بعد که لمسش کردم و مطمئن شدم بیدارم اروم بوسم کرد و گفت نقشه جدیدشه منم گفتم تو که تنهایی نقشه میکشی خودتم اجراش کن گفت چشم و منو رو به آسمون خوابوند اومد نشست روی من و اروم شروع کرد به ماساژ دادن بدنم و خودشو چسبوند بهم و گردنمو بوسید گرمی لباش واقعا منو از خوابالودگی در آورد منم محکم گرفتمش تو بغلم میتونستم حرکت سینه های زیبا شو رو بدنم حس کنم اونم چون علایق منو میدونست گردنمو محکم میخورد که منو سکسی تر کنه منم محکم بغلش کرمو بهش اجازه میدام سعیشو بکنه بعد یه هو برش گردوندم و خودم شروع کردم به بوسدن لباش و از این که اومده بود هی ازش تشکر میکردم بعد اروم اروم رفتم پایین و سینه هاشو تو دستام گرفتم و ابراز دلتنگیمو با یه گاز گوچولو نشون دادم و دیوونه وار شروع کردم به خوردنشون و اروم دستمو روی کسش بردن دیدم خیس خیسه اروم شرتشو در آوردم و دوباره اونو برگردوندم به روی خودم اونم آروم رفت پایین و شروع کرد به خوردن کیرم تو این کار خیلی استاده اول سرشو با زبونش لیس میزد و میچرخوند بعد آروم آروم تا آخرشو میخورد تا جایی که لباش به پوست بدنم میخورد داشتم دیوونه میشدم و اون هی تکرار میکرد و من و که هی میخواستم پاشم و سکس و شروع کنم میگرفت و ادامه میداد دیگه داشتم دیوونه میشدم به زور آوردم سرشو بالا و بوسیدم لباشو گفتم بسه دیدم کسشو گذاشته رو کیرم کیرم دقیقا روی شکاف کس لیزش حرکت میداد منم باستنشو گرفته بودم و کمکش میکردم یه هو سر کیرمو گرفتم و آروم گذاشتم داخلش و تا آخر فرو کردم و نگه داشتم که عشقم آه کشید و با نگاه زیبای خمارش گفت ادامه ده منو بکن من عاشق جمله های سکس در حین انجام سکسم منم تر غیب کرد منم باسنشو گرفتم و خودمو با کمک نرمی تشک تکون میدادم و بالا و چایین کیردم کیرمو خیلی حال میداد ولی من دیوونه لمس کردن تمام و کمال عشقم در حال سکسم بعد چند دقیقه بلندش کردم به بغل خوابوندمش رفتم پشت سرش و گفتم بگو منو بکن تا بکنمت اونم داد میزد منو بکن و دوست داشت بهش بگم من مال اونم منم خوابیدم پشت سرش و از بغل کیرمو کردم تو کسش تماشای باسنش و گرفتن سینه های زیباش از پشت سر داشت دیوونم میکرد و منم هی به خشونتم اضافه میکردم و اونم ازم بیشتر میخواست واقعا بهترین حس دنیا هست تو این لحظه کم کم وزنمو انداخته بودم رو بدنش و کیرمو تا ته تو کسش میکردم که خودش به پشت برگشت و باسنشو از همین بالا آورد و سینه هاشو چشبوند به تشک منم بلند شدم پاهامو بردم نردیک پهلوهاش زانو هامو خم کردم و کیرمو هدایت کردم داخل کسش و همون طور نیمه ایستاده شروع به سکس کردم اینقدر سکسی بودم حالین نبود چه فشاری و دارم وارد میکنم اما اون بازم میخواست و من ادامه میدادمتو این حالت انرژی زیادی از دست میدم ولی انگار دوپینگ کرده بوده و کیرمو احساس میکردم که به بافت اسفنجی جداره های کسش میخوره و دیوونه تر میشدم بعد که دیگه توان نداشتم کیرمو آوردم بیرون وایسادم زانوهام خسته شده بود وو میلرزیدم برگشت کیرمو گذاشت تو دهنش فهمیده بود خسته شدم گفت میخورتش کوچیک نشه و من سکسی تر میشدم بهد چند دقیقه اوردمش تو بغلم رو به روی هم یک پاشو انداختم زیر تنم و اون پاشو بالا گرفتن و کیرمو کردم تا ته داخل کسش و چسبوندمش به خودم گرم گرم بودم و از شدت عرقی که روی پیشونیم بود موهامم خیس شده بود اونم نوک سینه هامو با دندونش گرفته بود و میمکید لذت کس زیبای اون و نوک سینه هام باعث میشد محکم به باستنش بزنم و با هر ظربه اونم بدنشو سفت میکرد و من بیشتر لذت میبردم دیگه انقدر لذت داشتم داشتم ارضا میشدم دیدم عشقم داره میلرزه و گفت دیگه نمیتونم تو رو خدا ارضا شو منم منتظر بودم انگار سریع ارضا شدم و بیرون کشیدمو ریختم رو بدنش و بی هوش تو بغلش افتادم واقعا اون لحظه خدا رو هم بنده نبودم انگار به همه آرزو هام رسیده بودم همشم مدیون انتخاب روش زندگی احساسام و نوع رابطه برقرار کردنم هستم و از این که از 20 سالگیم فقط با عشقم سکس داشتم راضیم و به خودم افتخار میکنم و اصلا هم افتخار نمیدونم که یک نفر جلوم بگه 200 تا دخترو کرده مطمئنم همین یک سکس من به تمام سکسای اون می ارزه…
امیدوارم لذت برده باشید … ( داستان من حقیقی بود و حرفامم از ته قلبم ) موفق و پیروز باشید

نوشته: عرفان


👍 0
👎 0
33353 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411108
2014-01-28 23:47:19 +0330 +0330

از خود راضی…

0 ❤️

411109
2014-01-29 04:08:45 +0330 +0330
NA

نگارشت داغون بود.
ظربه؟ اطفاق؟ تو ديگه نوبرشو آوردي. بي سواديم حدي داره به خدا.

0 ❤️

411110
2014-01-29 06:35:09 +0330 +0330
NA

با بخشی از حرفات که باید برای بدن خودمون احترام قائل باشیم و این که سکس با عشق یه چیز دیگست وقتی می دونی که بدن ها مال همدیگه هستن ،خیلی موافقم .

اما مرده شور نگارش و سوادت رو ببرن . ننویس دیگه تا دیکته و انشات خوب نشده.

0 ❤️

411111
2014-01-30 02:54:01 +0330 +0330

بیخود بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . . .
چقدر اولش توضیح دادی! خسته کننده بود، بعد که در مورد سکس نوشتی، باز توضیحات بیخودی دادی. مثلا داشتی سکسی‌ترش می‌کردی که بیشتر رو اعصاب بود، در کل نوش جونت ولی دیگه ننویس. سوادت هم نم کشیده. به جای این همه مشروب خوردن برو کمی فارسی تمرین کن. با عشقت هم ازدواج کن و این همه خالی نبند، کله کیری دیگه هم ننویس.

0 ❤️